واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شهود قلبی باطن اعمال
لینک های جذاب صوتی مرتبط با حج را اینجا ببینیدلینک های صوتی صهبای؛ حج آیةالله جوادی را اینجا ببینیدمطالب مرتبط متنی درباره حج را اینجا ببینیدفیلم اعمال حج تمتع را اینجا ببینیدگرچه بحث کنونی، در تبیین اسرار حج است، ولی روح این سخن به تحلیل اسرار همه عبادتها برمیگردد؛ زیرا همه عبادتها سرّ مشترکی دارد و سرّ مختصّی؛ انسان به هر یک از این دو سرّ، راه پیدا کند، میتواند به سرّ سایر عبادات نیز راه یابد. گرچه نحوه راهیابی از لحاظ سهولت و صعوبت یکسان نیست.هر عبادتی را بطن و سرّی است؛ زیرا اولاً عبادت از اموری است که خدای سبحان در کتاب خویش که بیان همه چیز است از آن سخن گفته است، و ثانیاً کتاب خدا را ظاهری است و باطنی: «إنّ لکتاب الله ظاهراً وباطناً »[۱] .بنابراین، همه آنچه در قرآن آمده و از جمله حج، ظاهری دارد که مردم بدانمعرفت دارند و باطنی که تنها شاهدان و عارفان، آنچه را که از نگاه سایریننهان است و دیگران از رسیدن بدان ناتوانند، میبینند و بدان نایل میشوند.توضیح و شاهد مطلب فوق اینکه، آسمان را ظاهری و باطنی است؛ چنانکه امیرالمؤمنین(علیه السلام) در پاسخ این سؤال که میان آسمان و زمین چقدر فاصله است؟ فرمود: بُردِ دید چشم و دعای مظلوم: «مدّ البصر ودعوة المظلوم»[۲] .دلالت این حدیث بدین گونه است که چشم جز ظاهر آسمان را نمیبیند، امّا باطن آسمان جز با بصیرت، قابل رؤیت نیست؛ زیرا مظلومی که به خدا پناه برده جز خدا را نمیخواند؛ خدایی که امر هر آسمانی را به همان آسمان وحی کرده: ﴿أوحی فی کل سماء أمرها﴾[۳] و به مردم وعده داده است که روزیشان در آسمان است: ﴿وفی السماء رزقکم﴾[۴] و کفار را تهدید کرده که درهای آسمان(یعنی بواطن و اسرار آن) برای آنها گشوده نخواهد شد: ﴿لا تفتّح لهم أبواب السماء﴾[۵] ؛ زیرا نیایش او به ملکوت آسمان صاعد میشود. بنابر آنچه گفته شد، درمییابیم که هر عبادتی و از جمله حج بطن و سرّی دارد.شهود قلبی باطن اعمالنکته شایان ذکر درباره شهود قلبی مزبور اینکه، خداوند متعالی به مردم دستور داده است آنچه را پیامبر به آنان فرمان داد، به کار بندند: ﴿ما اتاکم الرسول فخذوه﴾[۶] و نیز میفرماید: آنچه را به شما دادیم به نیرو بگیرید: ﴿خذوا ما اتیناکم بقوّة﴾[۷] . امام صادق(علیه السلام) در پاسخ این سؤال که آیا مراد از قوّت در آیه شریفه ﴿خُذوا ما اتَیْناکم بقوَّةٍ﴾ قوّت در بدنهاست یا قوّت در قلب؟ فرمود: در هر دو است[۸] .امّا قلب، قسطاس مستقیم و میزانی الهی است که خداوند آن را در بندهاش به ودیعت نهاد تا او به وسیله آن به آنچه در نزد خداوند دارد آگاهی یابد؛ چنانکه امام صادق از پدرانش(علیهم السلام) روایت کرده است که رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کس دوست دارد بداند نزد خدا چه مقامی دارد پس، باید بنگرد که خداوند در نزداو چه جایگاهی دارد: «من أحبّ أن یعلم ما له عند الله فلیعلم ما لله عنده»[۹] . اینسخن از تابناکترین سخنان شخصیتی است که «جوامعکَلِم»[۱۰] بدو عطا شده بود.همچنین امام کاظم(علیه السلام) در پاسخ کسی که از وی پرسید: فردی از افراد معمولی مرا میبیند و به خدا سوگند میخورد که مرا دوست دارد. پس آیا من نیز به خداوند قسم یاد کنم که او(در این باره) راست میگوید؟ فرمود: قلب خویش را بیازمای، چنانچه او را دوست میداری سوگند یاد کن و اگر چنین نیست سوگند یاد مکن: «امتحن قلبک فإن کنت تحبه فاحلف وإلاّ فلا»[۱۱] .خلاصه اینکه، قلب میتواند شاهد غیب بوده، به آنچه چشمها از دریافتشناتوان و عاجز است نایل شود. پس خوشا به حال کسی که قلب دارد یا گوشفرا میدهد و شاهد است[۱۲] . چنین کسی در زمره کسانی است که هر عبادت و از جمله حج را با قوّتقلب فرا میگیرد، چنانکه با قوّت بدن. اوست که میتواندباطن عبادت و از جمله باطن حج را مشاهده کند و با سریرت خویش به سرّ آن، که اوهام نیز از رسیدن به آن ناتوان است تا چه رسد به چشمها نایل آید.حاصل کلام اینکه، همه اموری که وحی الهی به ارمغان آورده، ظاهری دارد که انسان آنها را با «قالب» خود فرا میگیرد و باطنی دارد که انسان با «قلب» خویش آنها را درمییابد. این خود اصلی است که ثقلین، که رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم آنها را در میان امت خویش بر جای نهاد، بر آن گواهی میدهند و اولیای الهی آن را مشاهده و اَتقیاء با آن معانقه و اَصفیا با آن مباشرت کرده و شهدا بدان عشق ورزیدهاند. پس خوشا به حال کسی که به عبادت عشق ورزید و با آن معانقت و مباشرت جُست[۱۳] .تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیهمنبع سایت اسرا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]