واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روحانيت و تجدد

«روحانيت و تجدد؛ جريانشناسی فکری سياسی روحانيت در دورة جديد»گزارشی از یک رساله دكتريرساله دکتری جناب آقای دکتر عبد الوهاب فراتی در رشته علوم سیاسی است که در دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم دفاع شده است. (آقای فراتی از تحصل کردگان حوزه و دانشگاه هستند)در پاسخ به اين پرسش كه فهم روحانيت از مدرنيته چيست؟ و در قبال آن چه موضع و نسبتي برقرار كرده است؟ اين رساله ميكوشد با بصيرت و بينشي هرمنوتيكي، به حقيقت و شرايط حصول فهم روحانيت از تجدد نائل آيد. نویسنده مواجهه روحانيت با تجدد را سه محور ذيل مورد بررسي قرار می دهد:الف_ فهم و تفسير روحانيت از حقيقت و ماهيت تجدد؛ب_ تأثير تجدد و آموزههاي آن در برآيند و فرآيند اجتهادات حوزويان از نصوص ديني؛ ج_ موضعگيري و نحوه تعامل آنها با اركان و آموزههاي دنياي مدرن.مبحث كانوني اين رساله سه گونه فهم و طبعاً واكنشهاي متفاوتي است كه روحانيت حوزه علميه قم با مدرنيته داشته است. اين سه گونه فهم و واكنش نظري متفاوت در حوزه علميه قم پس از انقلاب اسلامي را ميتوان در سه جريان مهم ذيل، توصيف و بررسي كرد:1_ جريان نخست، جرياني است كه در برابر مدرنيته مقاومت ميورزد و بنوعي كليت آن را به چالش ميكشاند.2_ جريان دوم، جرياني است كه تفكر ديني و كنوني حوزههاي علميه را به علت ابتناءاش بر منقولات روايي، ناكارآمد ميداند و ميكوشد با نگاهي نقادانه و خردورزانه به ميراث اسلامي، دين را عصري نمايد. خروج اين جريان از چارچوبهاي رسمي شيعه و شورش آن عليه حوزهاي كه آن را حديثمحور ميانگارد، ضمن آن كه خود را با ساير جريانها درگير ميسازد به نوعي با خردورزي نوين پيوند ميخورد و زودتر از جريانهاي ديگر حوزوي با مدرنيته همافق ميشود.3_ جريان سوم، جرياني است كه ضمن مقاومت در قبال پارهاي از جنبههاي غرب گرايي، ولي با تكيه بر الزمات زمان و مكان، ميكوشد تفكر ديني را با برخي از اركان تجدد به همنهادي برساند. آنچه در مواجههي اين جريان با غرب، اهميت مييابد پديده غربزدگي است كه ميكوشد شرق را از شرقيتاش تهي كند. مراد اين جريان از غربزدگي نه نفي كليت دنياي جديد بلكه مقابله با نگرشي است كه خواهان اكتساب هويت غربي است. واژه غربزدگي نزد اين جريان بر خلاف آل احمد در مفهوم اقتصادياش تقليل نمييابد و مفادي گستردهتر دارد.فراتی معتقد است: به طور كلي ميتوان روحانيت را بر اساس سه مؤلفهي متمايز، طيفبندي كند، اين سه مؤلفه عبارتند از: 1) فهم از دين 2) فهم از تجدد 3) نسبت و مناسبات روحانيت با قدرت در جمهوري اسلامي.روحانيت و فهمهاي مختلف از دين، بر اساس اين مؤلفه مي توان روحانيت را چنين طيفبندي كرد:الف_ روحانيون سنتي كه معمولاً تفسيري فردي _ عبادي از دين دارند و علاقهاي به گسترش مباحث فقهي از مسايل عبادي و فردي به اجتماعي ندارد. ب_ روحانيوني كه اساساً به دين جنبه اجتماعي ميبخشند و از نگاههای فردي _ عبادي به دين فاصله ميگيرند. اين گروه به دو طيف عمده نيز تقسيم ميشود:1. طيفي كه از منظري فرهنگي به مسايل اجتماعي مينگرد و علاقهاي به پيوند دادن مسايل به سياست نيست. دغدغهي نخستين اين طيف، دين و به نوعي مصلحت دين را بر مصلحت دولت مقدم ميشمارد. طيفي كه علاوه بر ديدگاههاي فرهنگي، به مسايل سياسي،اعم از داخلي و خارجي، اهميت ميدهد و خود به دو گروه عمده تقسيم ميشود: 1) گروهي كه جذب حكومت شده و در اركان مختلف جمهوري اسلامي به تصديگري اشتغال دارند. 2) گروهي كه خارج از قدرت، دغدغههاي اجتماعي و سياسي خود را پيگيري ميكنند. آقای فراتی در اين رساله نشان مي دهد كه مدرنيته در حوزه علميه قم پس از انقلاب اسلامي تبديل به مسأله شده است، از سنت گرايان گرفته تا نوگرايان حوزوي، هر يك به گونهاي با ماهيت، اركان و مؤلفههاي مدرنيته درگير شده و در پي يافتن چارهاي در قبال هژموني آن ميباشند.گزارش:سید مهدی موسویتنظیم:امید آشتیانی_حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]