واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هویت یابی فقه سیاسی
عصر باز سازی و هویت یابی فقه سیاسی زمانى كه مىرفت تا ميراث هزارساله فقاهت شيعه، در تندباد جمود و تحجّر اخباريّه، بهنابودى گرايد و بشريّت از درياى بيكران معارف اهلبيت(ع) در اثر اين جمود، بىنصيب بماند، شخصيتى خردمند و باعظمت، سر برافراخت و يك تنه، در برابرطوفان سهمگين اخباريّه ايستاد و اجتهاد و فقاهت را بهمسير اصلى خود بازگردانيد. اين مرد بزرگ، جناب محمدباقر بهبهانى معروف بهوحيد بهبهانى(1118 - 1205 ه.ق) بود. او، در حوزه عظيم اصفهان كه بهبزرگترين حوزه فقاهت شيعه در عصر صفويه تبديل شده بود - تربيت شد. آن گاه بهكربلا هجرت كرد و با براهين قاطع و بيان نافذ خويش، بهمبارزه همهجانبه با اخبارىگرى دست زد. شكست دادن اخباريّه، از يك سو، و تربيت شاگردان و فقيهانى برجسته، از سوى ديگر، سبب شد تا او را «استاد الكُل» بخوانند. بىترديد، وحيد بهبهانى، از نادر فقيهانى است كه انديشه فقهى شيعه را بهچرخش درآورده و آن را بهدور جديدى از تجربهو توسعه وارد كرده است. آثار افكار و انديشههاى بلند او، تا زمان معاصر، امتداد دارد. شيخجعفر كاشفالغطاء (متوفّى 1227 ه.ق) [1] كه در فراگيرى شاخههاى مختلف علوم اسلامى، با نبوغ سرشار خويش، بهمرتبهاى از رشد و كمال رسيد كه، از نوادر دوران و سرآمدان عرصه فقاهت و اجتهاد محسوب مىشود، بهمناسبت تأليف اثر ارزشمند كشف الغطاء، با نام شيخجعفر كاشفالغطاء شهره آفاق گرديد. كاشف الغطاء علاوه برآنكه در زمينه تعميق فقاهت و گسترش انديشه اصول استاد خود، وحيد بهبهانى، در برابراخباريان نقش برجسته دارد، در تحولات اجتماعى - سياسى عصر خود نيز منشأ آثار مهمى بهشمار مىرود. كاشف الغطاء فقيه فوقالعاده ماهرى است و در فقه، انظارى دقيق و عميق داشته و از او بهعظمت يادمىشود. گفته شده كه در احاطه بهفروع فقهى، از آغاز تا پايان، فقيهى مانند او، در زمان غيبت وجود نداشته است! كاشفالغطاء، كه مسافرتهايى بهشهرهاى مختلف ايران داشته، معاصر فتحعلىشاه قاجار بوده و زمان رياست عامّه او، مصادف با دور نخست جنگهاى ايران و روس (1218 - 1228 ه.ق) بوده است و از اين جهت، مواضع سياسى وى و موضعگيرى او - بهعنوان يك مرجع تقليد بزرگ و مورد توجه - در قبال دولت وقت ايران با توجه بهدرگيرى با دولت بيگانه و اشغال بخشهايى از مملكت از سوى دشمن، اهميت بهسزايى دارد. در باب ولايت انتصابى فقيه، جناب كاشفالغطاء، بهنيابت عامّه فقيه و عموم ولايت او، ازطرف امام زمان(عج)، معتقد بوده است و طبق همين فتوا و نظريه فقهى، با درك عميق زمان خويش و توجه بهمصالح عالى جامعه تشيّع و مملكت ايران، بهعنوان تنها كشور مستقل شيعه - كه از هنگامه يكپارچگى آن و پذيرش پيروى از اهلبيت(ع) در سراسر كشور زمان زيادى نمىگذرد - بهفتحعلىشاه، اذن سلطنت مىدهد و او را با شرايطى خاص، نايب خود در امر حكومت و اداره جامعه قرار مىدهد. وى همچنين براى دولت وقت، اجازه اخذ زكات و دريافت ماليات صادر نمود، با تأكيد براين نكته كه اطاعت مردم از سلطان قاجار، امر ذاتى نيست بلكه اين پيروى، امرى عرضى و بالتبع، براساس اذنى است كه شاه قاجار، ازطرف فقيهى جامعالشرائط و داراى رياست سیاسی عامّه و برطبق مقتضيات زمان دريافت نموده است. شيخجعفر كاشفالغطاء(ره)، پساز آنكه امامت اختيارى و انتخابى را نفى مىكند، براى نخستين بار بهاصلِ عدم ولايت اشاره مىكند و مىگويد: «از آن جا كه خلق، همگى، در عبوديّت برابرند و كسى، جز ذات احديّت، داراى مالكيّت حقيقى نيست، اوامر و نواهى، تنها، از منصوب مالك قاهر، بايد سرازير شود. اَحدى براحدى، ولايت ندارد، جز ولايتى كه ازطرف خداوند ناشى شده باشد.» با توجه بهجنگ ايران و روس، وى، جهاد ابتدايى را منصب امام(ع) و نايب خاص ايشان مىداند، ولى در جهاد دفاعى، در عصر غيبت مىگويد: «مجتهدان، بايد بهاين امر قيام كنند و افضل مجتهدان يا مأذون ازطرف افضل، واجب است كه مقدّم گردد و ديگران، حقّ دخالت ندارند. مردم بايد اطاعت كنند. اگر مجتهد نبود، بهمؤمنان عادل نوبت مىرسد.» كاشف الغطاء طبق همين فتوا، بهفتحعلىشاه براى جنگ و اخذ زكات و دريافت ماليات از مردم، اذن داد. [2]جناب كاشفالغطاء، چون اقامه حدود را وابسته بهامام و نايب خاص يا نايب عام ايشان مىداند، معتقد است كه مجتهدان، در زمان غيبت، مىتوانند اقامه حدود كنند.[3] با توجه بهعموم ولايت فقيه، ايشان تأكيد مىكند كه مجتهد و فقيه، مىتواند ازطرف غائب، زكات بپردازد يا ازطرف غائب، زكات را قبض كند و يا با مراعات مصلحت صنفى از مستحقان، زكات را تعويض كند و حتّى او مىتواند كه مقدارى از زكات را در مقابل انتقال و محافظت از مال زكوى يا امور ديگر، ببخشد و آن را ساقط كند. نيز مىگويد: «مجتهد حقّ دارد كه بهعنوان معاوضه، (يا مصالحه على اشكال) زكات را بهمستحق خمس انتقال دهد و بالعكس.»[4] نيز مىگويد: «توليت سهم امام، مربوط بهمجتهد است.»[5](ادامه دارد)( عصر رکود فقه سیاسی )(عصر اعتلا و پایداری فقه سیاسی) پی نوشتها[1] شهيد مطهري ، خدمات متقابل اسلام و ايران، ص497؛ نخستين روياروييهاى انديشهگران ايران، ص329 - 332[2] شيخ جعفر كاشف الغطاء ، كشفالغطاء، ص394[3] همان، ص420.[4] شيخ جعفر كاشغ الغطاء ، كشفالغطاء، ص357.[5] همان، ص363.مولف:سید مهدی فقیهیتنظیم:امید واضحی آشتیانی_حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]