واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چگونه مخترع تربیت کنیم
انسان ها داراى قوّه خلاقیت هستند; برخى در یك زمینه داراى خلاقیت بیش تر و برخى در زمینه اى دیگر. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شكوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد. خلاقیت و نوآورى محرك اصلى تمدن هاست. خلاقیتى كه در ضمیر همه ما نهفته و در نحوه زندگى ما تأثیر دارد. تنها نیروى فوق العاده و قدرتمند خلاقیت است كه مى تواند مسائل و مشكلات را به طرز خارق العاده اى از سر راه بشر بردارد. امروزه اگرچه بسیارى از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یك فرایند مى نگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت، مبتنى بر ویژگى «مولد بودن» است. مك كینان در تعریف خلاقیت مى نویسد: «خلاقیت عبارت است از حل مسأله به نحوى كه ماهیتى بدیع و نو داشته باشد.» آموزش و پرورش خلاقیت پژوهش هاى انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است كه خلاقیت را هم مى توان آموزش و هم پرورش داد. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شكوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات در روان شناسى این است كه مى توان با فراهم كردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.ویژگى هاى افراد خلاق صفت هاى ذیل به عنوان ویژگى هاى افراد خلاق، كه عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است: ـ داراى گنجایش ذهنى و فكرى زیادى هستند (تیزهوش تر از دیگرانند); ـ علاقه آن ها به مسائل علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است; ـ درباره مسائل انتزاعى، در مقایسه با مسائل عینى و ملموس، بهتر و عمیق تر مى اندیشند; ـ دوست دارند كه در مباحثه عقیده خود را بیان كنند، ولى اصرارى به تحمیل عقاید خود ندارند; ـ انعطاف پذیرند و بیانشان داراى طنز است; ـ علاقه به سؤال و پرسش دارند و بسیار كنجكاوند; ـ محافظه كار نیستند و بیش تر ریسك پذیرند; ـ علاقه هاى متنوع و فراوانى دارند و داراى فرایندهاى غیرمتعارف فكرى هستند; ـ در فكر و عمل از اصالت و نوآورى بیش ترى برخوردارند; ـ داراى زندگى تخیلى بوده و درگیرى بیش ترى با رؤیاهاى خیالى دارند; ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند كه از راه و روش زندگى دیگران پیروى كنند; ـ اعتماد به نفس خوبى دارند و در مقابل ناكامى ها كم تر دلسرد و مأیوس مى شوند; ـ از معیارها، رسوم و ارزش هاى اجتماعى، كه به نظرشان قابل قبول نیستند، كم تر پیروى كرده و بیش تر متكى به قضاوت شخصى خود هستند; ـ در رابطه با دیگران رُك و صریح و درست كارند; ـ به مسائل فلسفى همچون مذهب، ارزش ها، معنى زندگى و این قبیل امور توجه مى كنند; ـ بر غرایز خود تسلط بیش ترى داشته، شخصیت رشد یافته ترى دارند و كم تر داراى اختلال روحى و روانى مى شوند; ـ داراى حافظه اى قوى بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. در كلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیكته نمى كند، بلكه آنان را در موقعیتى قرار می دهد تا خود به جستجوى اطلاعات بپردازند.معلم و شیوه هاى پرورش تفكر اخلاق 1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بكر و نو تشویق نماید; ایده هایى كه كم و بیش براى خود آن ها بكر است. ضمن پذیرش ایده هاى بكر، زمینه ابراز آن ها را فراهم كند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست كه به جاى ارائه گزارش ساده از یك كتاب، آن را شخصاً ارزیابى كرده و هر نظرى كه درباره آن دارند بیان كنند. نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى كوتاه، زمینه ایده فرد و تفكر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى كند. 2. مطالب درسى را به صورت مسأله و معما براى شاگردان طرح كند; مطالعه كتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از بركردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتكار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذكر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب كند. 3. معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه هاى مختلفى را به كار برد; از جمله، روش حل مسأله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه هاى گروهى و جمعى متناسب با موضوع و موقعیت درسى. 4. كلاس هاى درس را مى توان به جاى «معلم محورى» به صورت «فراگیر محورى» اداره كرد; در كلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیكته نمى كند، بلكه آنان را در موقعیتى قرار می دهد تا خود به جستجوى اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یارى دهنده و هدایتگر را ایفا مى كند. با پرسش هاى هرچند غیرمتعارف دانش آموزان، باید برخوردى دقیق و حساب شده داشت5. در روش بارش مغزى، پس از این كه مسأله اى در كلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان مى خواهد تا هر تعداد راه حل را كه مى توانند براى مسأله بنویسند. معلم نباید هیچ گونه اظهارنظرى در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعى آزاد است كه در روان كاوى مورد استفاده قرار مى گیرد. معلم باید زمینه اى فراهم كند كه همه دانش آموزان تفكر نمایند و بدون نگرانى تفكرات خویش را اظهار نمایند. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازه داده شود تا اشتباهاتى را مرتكب شوند; زیرا ممكن است اشتباهات به بینش هاى مثمرثمرى منتهى شوند. به هیچ وجه نباید اندیشه هاى شاگردان را طرد نمود; چون در این صورت آنان به تفكر نخواهند پرداخت. 6. گفتار و كردار هنرمندان، متفكران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریك انرژى خلّاق در دیگران است. آتش خلاق آنان مى تواند شعله آفرینش گرى دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در آنان بدمد.با پرسش هاى هرچند غیرمتعارف دانش آموزان، باید برخوردى دقیق و حساب شده داشت; اگر دانش آموزى ایده غیرممكنى را بیان كرد، به جاى واقع گرایى باید در این تخیل دانش آموز وارد شد. مثلاً، اگر كودكى بگوید: سگِ من كتابى نوشته است، معلم جواب دهد: واقعاً؟! حتماً كتاب به مردم توصیه مى كند كه با سگ ها چگونه رفتار كنند. سپس بچه هاى دیگر مى توانند اظهارنظر كنند كه دنیا در نظر یك سگ ممكن است چگونه باشد و چطور مى شود امور را بهبود بخشید و... باید به كودكان عملاً نشان داد كه عقاید آنان مورد احترام است. آموزش و پرورش با تلخیصتنظیم : کهتری بازی به بازی تا خلاقیت راهکارهای دست یابی به خلاقیت روزنه ای رو به تخیل خلاقیت را چگونه رشد دهیم اگر ماشین ها پرواز کنند!! مثل بچه ها فکر کنید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]