واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معراج در محراب (2) زندگي نامه آيت اللّه اشرفي اصفهانيادامه ...ياور و مريد امام :شهيد اشرفي اصفهاني، علاقه فراواني به امام رحمهمالله داشتند و همواره به ايشان عشق ميورزيد. قبل از انقلاب و در جريان دستگيري و تبعيد امام خميني رحمةالله به نجف اشرف، مرتب با معظم له در تماس بودند و وجوهات شرعي را به محضر ايشان ارسال ميکردند. ايشان با تمام مشکلات امنيتي که رژيم طاغوت براي برقراري ارتباط با امام پديد آورده بود، با واسطه با امام در ارتباط بودند و موضوعات مختلف را به محضر امام ميرساندند و کسب تکليف ميکردند. امام نيز از اوايل آشنايي، به ايشان عنايت و توجه ويژه داشتندو در سال 1384 ه .ق، اجازه نامهاي مبني بر تصرف آيت اللّه اشرفي در برخي امور، مانند نظارت بر اجراي حدود الهي و وجوه شرعي براي او نوشتند و هميشه در مکاتبات خويش، با احترام و عظمت از ايشان نام ميبردند. در دوران انقلاب اسلامي، آيت اللّه اشرفي اصفهاني، به عنوان يار و ياور امام، محور مبارزات مردم کرمانشاه بود و رهبري امام را همواره تبليغ و تأييد ميکرد و صميمانه به ايشان عشق ميورزيد.
فقيه مجاهد :شهيد اشرفي اصفهاني از آغاز جنگ تحميلي تا روز شهادت، مسأله جنگ را از مسائل اساسي انقلاب ميدانست و از آغاز جنگ تا آخر حيات خويش، ميل وافري به حضور در جبهه از خود نشان ميداد. با اين که مقامات امنيتي و حفاظتي، از اين کار ممانعت ميکردند و مصلحت نميديدند که ايشان به جبههها مسافرت کنند، ولي آن شهيد بزرگوار، در هر فرصتي به ديدار رزمندگان ميشتافت. هر گاه در جبههها براي رزمندگان سخنراني ميکرد، با يکايک آنان دست ميداد، به سنگرهاي آنان سر ميزد و با ايشان به گفت و گو مينشست. ايشان بارهافرموده بود که:«وقتي به جبهه ميروم، تا مدتي روحيهام قوي ميشود» و ميگفت: «قدرت خدا در جبهههاست. هر کس ميخواهد خدا و دست [قدرت] خدا را ببيند، به جبههها برود».مشوّق جوانان :خطبههاي پرشور شهيد اشرفي اصفهاني، در پيشبرد انقلاب و ادامه جنگ تحميلي و دفاع مقدس فوق العاده مؤثر بود. وي علاوه بر تشويق جوانان در عزيمت به جبهههاي دفاع مقدس و دعوت مردم براي کمک به جبههها، خود نيز عملاً مدافع و مجاهد بود. ايشان به رغم کهولت، چندين بار در جبهههاي نبرد حاضر شد. وقتي ميگفتند شما جلوتر نرويد، چون ممکن است دشمن ببيند و حادثهاي رخ دهد، ميفرمود:«خون من که از خون اين بچهها بالاتر نيست، بگذاريد شايد من هم در جبههها شهادت نصيبم گردد، شايد آن چيزي که سال هاست به دنبال آن هستم، در جبههها پيدا کنم».در رکاب ولايت :شهيد اشرفي که خود از عالمان بزرگ عصر خويش به شمار ميآمد و از موقعيت علمي بالايي نيز برخوردار بود، اطاعت از امام و حمايت از ولايت فقيه را بر همه واجب و لازم ميدانست. وي در طول مدت تبعيد حضرت امام رحمهمالله هيچ گاه از حمايت ايشان دست برنداشت و پيوسته با امام خميني رحمهمالله در تماس بودند. ايشان ميگفت: «امروز اطاعت از امام، حتي بر فقها هم لازم است و از حکم امام، فقها هم نميتوانند تخلف کنند». و بارها ميفرمود:«تقويت امام، تضعيف کفر و تضعيف امام، تقويت کفر است.» شهيد اشرفي در توصيه خود به ملت ايران و مسئولان کشور، اطاعت از ولايت فقيه را متذکر شده و ميفرمودند: «بايد همه گوش به فرمان امام(ولايت فقيه) باشند. امام هم که از خودش چيزي ندارد؛ فرمايش امام، فرمايش خدا و پيغمبر صلياللهعليهوآله است».مناجات شبانه :نيايش در دل تاريکي و تنهايي شبانه، فاصله گرفتن از غير و دل در گرو تنها معبود هستي سپردن است. راز و نياز شبانگاهي، عروج روح از دل زمين خاکي به سوي ملکوت معنويت و نشانه تسليم در برابر باري تعالي است. شهيد اشرفي، اين عالم با تقوا نيز در طول زندگاني پر ثمر خويش، از اين مهم غفلت نکرد، به طوري که فرزند وي ميگويد: «در مدت شانزده يا هفده سالي که با ايشان بودم، يک شب نديدم که نماز شب ايشان ترک بشود».
صفاي نفس و آرامش روح :روحيات، اخلاق و سيرت عملي شهيد اشرفي آن چنان بود که ديدار کنندگان با او، از ملاقاتش دل نميکندند. کلماتش آن قدر دل نشين بود که مردم هيچ گاه از شنيدن سخنانش خسته نميشدند و چهره نورانياش به حدّي جذّاب بود که وقت خداحافظي، بعضي با چشم گريان از او جدا ميشدند. چهره نوراني اين عالم فرزانه، انسان را به ياد خدا ميانداخت و آرامش روحي و رواني پيدا ميکرد. امام خميني رحمهمالله در تجليل از ايشان ميفرمايند: «هر وقت آقاي اشرفي اصفهاني را ميبينم، به ياد خدا ميافتم».هميشه ساده زيست :شهيد محراب آيت اللّه اشرفي اصفهاني در طول حيات خويش، زندگي بسيار سادهاي داشت و بعد از پذيرفتن مسئوليت امامت جمعه کرمانشاه هم زندگياش تغييري نکرد. ايشان در خانهاي بسيار کوچک و قديمي زندگي ميکرد که نزديک به ده سال بود که تعمير نشده بود؛ خانهاي که سقف اطاق و راهرو آن در حال ريختن بود و بعضي از قسمتها گچهاي ديوار ريخته بود، ولي ايشان هرگز رضايت نميدادند که اطرافيان به تعمير آن بپردازند و ميگفتند:«خانههاي مردم را هواپيماهاي عراقي خراب کردهاند و بندگان خدا زير چادرها زندگي ميکنند، [آن وقت] شما ميخواهيد خانه را تعمير کنيد. پولي را که براي گچ ميخواهيد بدهيد، به جنگ زدهها بدهيد [که[ ثوابش خيلي بيشتر است».تواضع و فروتني :آيت اللّه اشرفي، بسيار متواضع بودند و رفتارشان درس ادب و تواضع براي اطرافيان بود. ايشان به دليل داشتن اين ويژگي، بيشتر کارها را خود انجام ميدادند و حتي به فرزندان و يا همسر خود کاري واگذار نميکردند و تا قبل از اينکه موضوع ترور شخصيتها پيش بيايد، خريد مايحتاج خانه را نيز خودشان انجام ميدادند. آيت اللّه اشرفي اصفهاني با مقام بالايي که داشتند، هميشه درب منزل را شخصا به روي مراجعان باز ميکردند و با دست لرزان خود، از ميهمانان پذيرايي ميکردند. ايشان هرگز در قسمت بالاي اتاق نمينشستند و نزديک، در جايي بود که هنگام مهمان داشتن، آن جا مينشستند.شهيد محراب و مشقات زندگي :شهيد محراب آيت اللّه اشرفي اصفهاني در طول عمر با برکت خويش که قسمت اعظم آن به تحصيل و آموختن علم سپري گشت، همواره با تنگدستي و سختي زندگيِ طلاب آن زمان مواجه بود. آن شهيد محراب با شهريه بسيار ناچيزي که دريافت ميکرد، توان اجاره کردن منزل را نداشت و بنابراين، در تمام مدت تحصيل در قم، هيچگاه نتوانست خانواده خود را به اين شهر ببرد.آثار شهيد :شهيد اشرفي، فقيه و عالمي خستگي ناپذير بود که در طول زندگاني ارزشمندش، آثار گران بهايي از خود به يادگار گذاشت. وي پس از کسب علم و دانش و تحصيل در حوزه، بر کرسي تدريس نشسته و شاگردان برجستهاي تربيت کرد.آيت اللّه اشرفي اصفهاني، نه تنها در سنگر تعليم و تربيت، بلکه در عرصه تحقيق و پژوهش نيز فعاليتهاي گران سنگي داشته و آثار علمي و قلمي بسيار ارزندهاي از خود به جاي گذاشت است؛ از جمله آثار علمي وي عبارتند از: البيان، در علوم قرآن؛ تفسير قرآن، خلاصهاي از تفاسير شيعه و سنّي؛ مجمع الشّتات، در اصول دين و عقايد و کلام؛ مجموعهاي درباره حروف مقطعه قرآن؛ و کتابي در موضوع غيبت امام عصر(عج). ادامه دارد ... . منبع : پايگاه حوزه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]