محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847309486
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كسور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: درباب ضرورت تبليغ يک خبرگزاري«درباب ضرورت تبليغ يک خبرگزاري» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم پژمان موسوي است كه در آن مي‌خوانيد؛1- دير زماني از انتصاب رئيس جديد سازمان ملي جوانان نمي گذرد; سازماني که بنا بر آنچه که در شرح وظايفش آمده، بسيار مي تواند در گره گشايي از معضلات و مشکلات قشر جوان موثر واقع شود; تاثيري که اين روزها به حداقلي ترين شکل خود رسيده است.2 - اين روزها در گوشه و کنار شهرمان با تابلوهاي بزرگي روبه رو مي شويم که در آن خبرگزاري برنا با عنوان خبرگزاري جوانان ايران با حروفي بسيار درشت تبليغ مي شود; در کنار اين تابلوها هم البته مثل بيلبوردهاي روزهاي گذشته، نام سازمان ملي جوانان و شعار معروف آن «آينده اينجاست، کنار شما» به چشم مي خورد; در اين باره طرح چند سوال و ابهام ضروريست: تاکنون کدام خبرگزاري آن هم از نوع دولتي اش در سطح شهر با صرف اين هزينه گزاف، مبادرت به تبليغ براي خود کرده است؟ مگر خبرگزاري يک کالاي فرهنگي مثل روزنامه ها يا مجله است که به تمناي فروش بيشتر، اينگونه خود را براي شهروندان عرضه مي کند؟ تا آنجا که ما مي دانيم خبرگزاري ها در ايران تنها با يک کليک بالا مي آيند و هيچ هزينه اي هم براي بالا آمدن آن پرداخت نمي شود...3- در روزهاي گذشته اخباري مبني بر همکاري سازمان ملي جوانان ايران با ونزوئلا منتشر شد که براساس آن سازمان ملي جوانان خود را به همکاري هاي بيشتر با اين کشور متعهد کرده است...4- در يک نگاه موشکافانه به نظر مي رسد، در شرايطي که سايت هاي منتقد دولت با محدوديت هايي مواجه هستند، اين حجم تبليغات آن هم براي رسانه اي که قرار است ارگان خبري سازماني باشد که براي جوانان کار بکند چرا و براي چه منظور صورت مي گيرد؟از طرف ديگر وظيفه اصلي و اساسي سازمان ملي جوانان همانا سياستگذاري براي ايجاد ساختارهاي بنيادين در جهت رفع معضلات و مشکلات خاص قشر جوان است و نه تبليغ خبرگزاري اي که قرار است دستاوردهاي خود را منتشر نمايد; اساسا براين باوريم که زماني اين سايت و سايت هاي مشابه آن مي توانند مملو از محتوا باشند، که اساسا محتوايي براي عرضه وجود داشته باشد وگرنه راه اندازي خبرگزاري اي مانند ساير خبرگزاري هاي رسمي و دولتي اين کشور که نياز به اين همه سر و صدا و هزينه هاي هنگفت ندارد...كيهان: خشم مقدس«خشم مقدس»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛1- ديروز سراسر كشور شاهد امواج خروشان ملتي بود كه براي اعلام انزجار از سران فتنه و غائله آفرينان روز عاشوراي حسيني، به خيابانها آمدند. آمدند تا وفاداري خود به آرمانهاي امام، انقلاب و رهبري را بار ديگر به كينه توزان و دشمنان نشان دهند و بگويند كه اگر حضرت امام حسين(ع) در عاشوراي 61 قمري تنها شد و لبيك فرزند رسول خدا(ص) بي پاسخ ماند، مومنان به انقلاب و نظام، ولي امر زمان خود را تنها نگذاشته و عليه يزيديان مي خروشند.ديروز تهران و تمامي شهرهاي كشور يك صدا «فرياد» بود. فرياد اقيانوس بي كران ملت در محكوميت فتنه جوياني كه جرات جسارت به ساحت قدسي حضرت سيدالشهداء(ع) را، آن هم در ظهر عاشورا به خود دادند. فرياد محكوميت سران فتنه و فرقه اي كه با رفتارهاي ساختارشكنانه خود، بستر اهانت به امام و رهبري را فراهم كرده و اذناب آنان در روزي كه عرش و فرش در عزاي خون خدا در اشك و ماتم اند، همچون اسلاف خود به پايكوبي و كف و سوت! پرداختند؛ يوم تبركت به بنو اميه... آيا واقعا لقب «سبز اموي» به اين جماعت بي مقدار نمي چسبد؟!ديروز خيابانهاي تهران و ساير شهرهاي ايران اسلامي آكنده از «خشم» بود، خشم مقدس مردمي كه مظلوميت مولاي خود را بعد از هزار و اندي سال، در سرزميني ديدند كه جان مردمش به او وابسته است.بيش از 6 ماه از تولد شوم فتنه اي كه به قصد تقابل با انقلاب، نظام و باورهاي ديني مردم به دست عده اي مزدور و عامل بيگانه به راه افتاده، مي گذرد. مردم ايران در برابر ناملايمات و حوادثي كه از سوي فرقه موسوي و ساير سران فتنه بروز مي كرد، سعه صدر نشان داده و در انتظار اقدام مسئولان امنيتي و قضايي ماندند، اما اهانت به امام خميني(ره) و بعد از آن جسارت به ساحت مقدس حضرت سيدالشهدا(ع) چيزي نبود كه رگ غيرت انقلابي و اسلامي مردم را نجنباند. مردم با يك چشم سرخ از اشك و يك چشم پرخون از خشم به صحنه آمدند تا دشمنان بدانند كه آنان تا پاي جان براي حفظ نظام و دين خود ايستاده اند.فرقه فتنه سبز در روز عاشوراي حسيني اوج هتاكي و - البته- حقارت خود را به نمايش گذاشت. آنان با بهره گيري از حضور توده هاي مردم در عزاداري و استفاده از غيبت آنها با حمله به منازل مردم، بانك ها، اماكن عمومي و به آتش كشيدن آنها و ضرب و جرح عده اي از عزاداران حسيني به رقص و پايكوبي پرداخته و با مرگ مشكوك چند نفر، پروژه كشته سازي، براي ادامه اغتشاشات خود را عملي ساختند.اكنون يك سؤال بزرگ در ذهن مردم شكل گرفته است. مدتهاست افكار عمومي- خصوصاً بعد از اهانت به امام(ره)- دنبال جواب اين سؤال مي گردد، سؤالي كه متأسفانه جواب مشخص و قانع كننده اي نيز از سوي مسئولان امر پيدا نكرده است و آن اينكه؛ چرا مراجع مسئول در برابر هتاكي ها، ساختارشكني ها، اقدامات غيرقانوني و تخريب اموال عمومي و شخصي مردم از سوي عده معدودي از خود فروختگان كه وابستگي آنها به دشمن و دستگاه هاي اطلاعاتي بيگانه با صدها سند غيرقابل انكار اثبات شده است، مماشات مي كنند؟ احكام مربوط به دادگاه هايي كه چندي پيش درباره برخي از عوامل مياني و ميداني اغتشاشات برگزار شد، به كجا انجاميد؟ چرا درباره سران فتنه كه آشكارا نقش ستون پنجم اسرائيل، آمريكا و انگليس را برعهده داشته و دارند كمترين اقدامي نمي شود؟ آيا شواهد و اسناد به اندازه كافي براي بازداشت و يا حتي احضار آنان وجود ندارد؟!اينها سؤالاتي است كه مردم مي خواهند پاسخ آنها را از زبان مراجع مسئول بشنوند. كاسه صبر مردم لبريز شده و شايد براي مجازات سران «فرقه سبز» خود وارد ميدان عمل شوند.2- دشمن و جريان فرقه «فتنه سبز» تلاش مي كنند تا با تمسك به بهانه هاي مختلف و با پمپاژ مرتب دستورالعمل هاي مسموم و محرك از سوي شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي اينترنت و همچنين پياده كردن پروژه هايي چون كشته سازي، هرچند گاه يك بار، طرفداران و اغتشاشگران را به صحنه خيابان ها كشيده تا پرده اي ديگر از آشوب و ناآرامي را به نمايش بگذارند. آنها سعي دارند تا روند حركات ساختارشكنانه و غيرقانوني خود را به صورت «فرسايشي» درآورده تا از اين رهگذر و به زعم خود، ناآرامي و اعتراض را در بدنه بخشي از جامعه نهادينه كنند.متاسفانه مماشات و تسامح برخي از مجريان قانون و مراجع ذيربط نيز در اين راستا بي تاثير نبوده است. به نظر مي رسد برنامه ريزي و تصميم مسئولان امنيتي، انتظامي و قضايي كشور بايد به گونه اي باشد كه با برخوردي قاطع و كارساز، چشم فتنه كور شده و بساط فتنه گري برچيده شود.سران فتنه نزد افكار عمومي مردم مسلمان ايران، محكوم شده اند. راهپيمايي هاي ميليوني مردم در سراسر كشور و مشت هاي گره كرده و شعارهاي كوبنده آنان در محكوميت فتنه گران به روشني اين واقعيت را نشان مي دهد. محاكمه و مجازات عوامل اصلي كه آتش فتنه را به پا كردند نه تنها نزد مردم ايجاد سؤال نمي كند، بلكه اين امر نزد آنان به يك مطالبه و «خواسته عمومي» تبديل شده است.از سوي ديگر خروش خودجوش مردم و امواج بلند آنان در حمايت از اسلام و انقلاب و دفاع از آرمان هاي امام و رهبري، باعث شده تا همه تيرهاي دشمن ضد انقلاب به سنگ بخورد.دشمنان، اگر عاقل باشند- كه نيستند- مي بينند كه انقلاب اسلامي در قبال ريزش هاي كم شمار، شاهد رويش هاي ميليوني است. نسل سوم و چهارم انقلاب در كنار ساير مردم طي چند ماه اخير و چند روز گذشته حماسه هاي بزرگي از حضور در صحنه دفاع از نظام و آرمان هاي امام و رهبري آفريدند كه در خاطره تاريخي ايران اسلامي باقي خواهد ماند.اهانت به ساحت مقدس حضرت سيدالشهدا(ع) آخرين منزل فتنه گران بود. اگر آنها فكر مي كنند مي توانند بهانه ديگري بتراشند و بار ديگر امنيت و آسايش مردم را مختل كنند، بايد منتظر باشند تا موج توفنده ملت، دودمان آنها را بر باد بدهد.ابتكار: رهيافتي جامعه شناختي«رهيافتي جامعه شناختي»عنوان سرمقالهي روزنامه‌ي ابتكار به قلم روح الله دهقاني است كه در آن مي‌خوانيد؛موضوع حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري 22 خردادماه 1388 در تهران و برخي ديگر از شهرهاي بزرگ ايران، پس از حدود شش ماه از گذشت آن، هنوز تاثيرات خود را باقي گذاشته است. تحليلهاي موجود از اين حادثه، بيشتر موضوع را در سطح عرصه سياسي و منازعات نخبگان سياسي تحليل ميکنند.اما به نظر ميرسد، اعتراض به نتيجه انتخابات که حتي در شکل شورشهاي خياباني نيز خود را نشان دادهاست، شکل آشکار و روبنايي مساله را نشان ميدهد و چالش موجود، بيش از آن که سياسي باشد و مبارزهاي براي کسب قدرت، وضعيت خاص اجتماعي را به تصوير ميکشد که تحليل و موشکافي آن، ميتواند کمک بهتري به حل مساله نمايد. به عبارت ديگر به نظر ميرسد اگر نخبگان سياسي درگير در اين منازعه، به آشتي و مصالحه رضايت دهند و به هر شکل، اين دعواي سياسي را خاتمه بخشند، باز هم چالش موجود ادامه خواهد داشت و به بهانههاي مختلف، ادامه حضور راديکال برخي نيروهاي اجتماعي را شاهد خواهيم بود.درست است که جرقه شروع جنگ جهاني دوم، با ترور وليعهد يکي از کشورهاي اروپايي اتفاق ميافتد، اما اين بشکه باروت، پيش از اين مهيا شده بود و براي اثبات اين تحليل همين بس که عظمت و عمق جنگي در مقياس جهاني و با آن همه کشتار و تخريب، قابل مقايسه با آن حادثه کوچک نيست. در انتخابات ايران هم دقيقا وضع همين گونه است.درست است که اعتراضات با دستاويز تقلب در آراي انتخاباتي آغاز شد، اما شدت اعتراضات و شکل مبارزات و شورشها و عمق مخالفتها، با آن شروع، اصلا قابل مقايسه نيست. چنان که مبارزات اخير، ديگر در قالب اعتراض به نتيجه انتخابات نيست، بلکه به صورت نفي اصل نظام درآمده است. براي همين هم هست که تحليل جامعهشناختي اين وقايع، تصوير بهتري از واقعيت را نشان خواهد داد.نيروهاي دروني زمين با استفاده از شکافهايي که در لايههاي زميني به وجود ميآيد، خود را به شکل زلزله و يا رانش زمين نشان مي‌دهند.در جامعه شناسي سياسي با استفاده از اين تمثيل، شکافهاي اجتماعي را زمينه خروج نيروهاي اجتماعي از سطح جامعه و پيدايش درگيريها، منازعات و کشمکشهاي اجتماعي-سياسي تحليل ميکنند. در عرصه امروز حيات جامعه ايراني، مهمترين شکافهايي که منجر به شکلگيري مبارزات پس از انتخابات شدند را ميتوان به صورت زير نشان داد:شکاف طبقه متوسط: مطالبات طبقه متوسط تفاوت زيادي با مطالبات طبقه پايين جامعه دارد. با اين که در سطح طبقه پايين، مطالباتي چون رفع فقر و بيکاري بيش از همه به چشم ميخورد، طبقه متوسط خود را از سطح اين مطالبات فراتر آورده و حضور و مشارکت در عرصههاي مختلف اجتماعي سياسي و فعاليتهاي فرهنگي و هنري را دنبال ميکند.انتخابات اخير به وضوح فاصله مطالبات اين دو قشر از جامعه را به نمايش گذاشت و دو نامزد اصلي رقيب، هر کدام بيانگر مطالبات طبقهاي از جامعه بودند. اين سخن بدان معنا نيست که هيچ کدام از طرفين، در شعارها و مواضع خود به مطالبات آن طبقه مقابل توجهي نداشتند، بلکه نوع تيپبندي هواداران اين نتيجه را به دنبال خود داشت.البته اين هواداري و حمايت و انتخاب نامزد، صرفا بر اساس محاسبات و بررسيهاي دقيق کارشناسي نيست، که اصلا امکان تخصص افراد جامعه در همه زمينهها وجود ندارد (براي همين هم هست که در دموکراسيهاي پيشرفته، احزاب را جايگزيني براي اين کارشناسيها قرار دادهاند) بلکه بيشتر نوع تصوري که افراد از يک نامزد پيدا ميکنند، آنها را به حمايت از يکي و مخالفت با ديگري سوق ميدهد.اگر چه در انتخابات دوم خرداد هم به نوعي مطالبات طبقه متوسط در صدر انتخابات قرار گرفت، ولي چون طبقه پايين، در ميان نامزدهاي انتخاباتي، مطالبات خود را به وضوح نيافته بود و يا حداقل اين احساس را داشت، خود را در قالب مطالبات طبقه متوسط تعريف کرد و براي تغيير وضع موجود و رهايي از مشکلات خود، به جامعه مدني و توسعه سياسي چشم دوخت. شروع درگيريها و مبارزات انتخاباتي و وقايع اوليه پس از آن، بيشتر از اين شکاف اجتماعي تغذيه ميشد و جمعيت حداقل چند ده هزار نفري 25 تيرماه را به خيابانها کشاند.اما ادامه اين اعتراضات و تشديد مبارزات را در قالب شورشهاي خياباني بايد در شکاف ديگري جستجو کرد که شکاف اعتقادي است.شکاف اعتقادي: زمان طولاني اصلاح فرهنگي و عقيدتي، نظام تربيتي ناکارآمد، و ضعف دستگاههاي فکري و فرهنگي در کنار تهاجم فرهنگ مسلط غرب که همه ابزارهاي لازم را نيز در اختيار داشته است، شکاف جديتري را در جامعه ايجاد نمودهاست. شکافي که نه نسل گذشته که بيش از همه، نسل جوان جامعه که در دوره سي ساله نظام جمهوري اسلامي رشد و تربيت يافتهاند را هدف گرفتهاست.البته فاصله اين شکاف با شورش و درگيري و حتي کمتر از اين، مبارزات سياسي، مسافت زيادي است، اما نوع جهتگيريها به گونهاي بودهاست که تا جايي که قدرت و نفوذ نظام، اجازه ميدادهاست، کمترين آزادي مذهبي و فکري را نيز از شهروندان سلب مينمودهاست. برخوردهاي شديد نيروي انتظامي که با عنوان «طرح امنيت اجتماعي» انجام ميشد، نمونهاي است که اثرات عميق خود را بر ذهنيت و در جايي که زمينه بروز پيدا کند، در رفتار عدهاي که آزاديهايي را در اين عرصه دنبال ميکنند، نشان ميدهد.سخن پايانيهمواره مخالفان و دشمنان، براي دستيابي به منافع و اهداف خود، از زمينهها و عواملي که در سطح جامعه وجود دارد، بهره ميگيرند و مهمترين هدفي که دنبال ميکنند، فعالسازي شکافهاي اجتماعي است. اگر نظام سياسي با تحليل دقيق شکافهاي اجتماعي، طرح و نقشه کاملي داشته باشد، کمترين فرصت براي دشمنان باقي ميماند.چنان که علي رغم تلاشهاي مختلفي که از سوي دشمنان براي ايجاد رخنه در ميان قوميتهاي مختلف صورت گرفتهاست، تاثير قابل ملاحظهاي بر جاي نگذاشته است.به نظر ميرسد نظام سياسي با درک اين فضاي اجتماعي سياسي، ميتواند رويکردهاي خود را به صورتي تنظيم نمايد که شمول بيشتري از سلايق و افکار را داشته باشد و نمايندگان قشرهاي مختلف، خصوصا در عرصههاي فرهنگي و اجتماعي مانند هنر، رسانه و... که براي طبقه متوسط اهميت بيشتري دارند را در درون خود داشته باشد.و از طرف ديگر انديشمندان و نخبگان فکري و فرهنگي خصوصا حوزوي، بايد چارهاي براي شکافي که در سطح عقايد جامعه خصوصا در ميان جوانان بروز کردهاست، بيانديشند.بازيگر جواني که براي آزادي خود از يک روسري حاضر است به خارج از کشور رفته و حتي در مصاحبه با شبکههايي مانند بي بي سي، آرزوي خود را حضور آزادانه در ايران بداند، نمونهاي از جوانان زيادي است که در عين اعتقاد به باورهاي مذهبي، رفتارهاي مذهبي در آنها دروني نشده و از اين اجبار گريزانند. رسالت:ديروز در ايران چه خبر بود؟«ديروز در ايران چه خبر بود؟»عنوان سرمقالهي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز در کشور غوغايي بود . همه آمده بودند به عشق حسين، به عشق انقلاب ، سينه ها پراز کينه از حراميان بود. ديروز مردم ايران شورانگيزترين روز خود را گذراندند. تهران ديروز عظيم ترين تظاهرات تاريخ سياسي اش را به خود ديد. مردم آمده بودند بگويند تا پاي جان براي اسلام و انقلاب ايستاده ايم . مردم آمده بودند بگويند به پسمانده هاي عمر سعد و شمر رحم نخواهيم کرد. مردم آمده بودند از سران فتنه تبري بجويند. مردم آمده بودند بگويند وقتي ما در عزاي حسين گريه مي کرديم و به سر و سينه مي زديم چرا اينها آمدند کف و سوت زدند و رقصيدند و خنديدند؟ آنها چطور توانستند از غفلت ما استفاده کنند و اين فاجعه را به بار آورند؟ مردم آمده بودند بگويند ما در صحنه حاضريم و اين نبرد تا هرکجا و هرزمان طول بکشد ما ايستاده ايم.ديروز در کشور غوغايي بود . همه آمده بودند به عشق حسين،به عشق انقلاب ، سينه ها پراز کينه از حراميان بود.ديروز مردم ايران شورانگيزترين روز خود را گذراندند. تهران ديروز عظيم ترين تظاهرات تاريخ سياسي اش را به خود ديد.مردم آمده بودند بگويند تا پاي جان براي اسلام و انقلاب ايستاده ايم . مردم آمده بودند بگويند به پسمانده هاي عمر سعد و شمر رحم نخواهيم کرد. مردم آمده بودند از سران فتنه تبري بجويند.مردم آمده بودند بگويند وقتي ما در عزاي حسين گريه مي کرديم و به سر و سينه مي زديم چرا اينها آمدند کف و سوت زدند و رقصيدند و خنديدند؟ آنها چطور توانستند از غفلت ما استفاده کنند و اين فاجعه را به بار آورند؟مردم آمده بودند بگويند ما در صحنه حاضريم و اين نبرد تا هرکجا و هرزمان طول بکشد ما ايستاده ايم.عاشوراي امسال دشمن بي پرده و بي حيا مستقيما به جنگ دين ، امام حسين و کربلا آمده بود.فتنه گران روز قدس آمدند پشت به امام و انقلاب با رژيم صهيونيستي اعلام بيعت کردند و شعار نه غزه نه لبنان سر دادند. روز13 آبان آمدند پشت به مردم اعلام دوستي و مودت با آمريکا کردند و برجنايات آمريکا طي نيم قرن اخير در ايران مهر تائيد زدند. روز16 آذر آمدند به ساحت پاک منورترين چهره ايران و جهان يعني امام (ره) اهانت کردند و بالاخره روز عاشورا آمدند، زدند و رقصيدند و نسبت به شعائر الهي عاشورا و کربلا هتک حرمت کردند.راستي گام بعدي آنها چيست؟ترديد نيست دشمني با انقلاب و مردم نقطه پايان ندارد . پرده ها يکي پس از ديگري بالا مي رود. مردم در مقابله با اين پرده ها هر روز حضورشان پررنگ تر ، جدي تر و وسيع تر مي شود. ديروز تهران و ايران يک صدا عليه فتنه گران و فتنه گري آمريکا و انگليس بود.گام بعدي آنها تظاهرات عليه خدا خواهد بود. بايد هوشيار بود.آنها خوب تشخيص داده اند خداست که طي سه دهه گذشته انقلاب را نگه داشته است.خداست که به ملت ايران فرمود در برابر ستم آمريکا و رژيم صهيونيستي سکوت نکنيد و با کافران بجنگيد . خداست که فرمود در برابر منافقان بايستيد، قدمي عقب نگذاريد و ذره اي کوتاه نياييد.آنها چون نمروديان با خدا اعلام جنگ کرده اند. ما بايد خود را براي روزهاي ديگر آماده کنيم، اين قصه سر دراز دارد.آنها در عاشوراي امسال موفق شدند اصحاب جمل و صفين و نهروان را در چند خيابان به مصاف اصحاب علي زمان بفرستند.ديروز مردم ايران پاسخ شرارت در روز عاشورا و هتک حرمت شعائر حسيني را سر دادند.خداوند در قرآن کريم به مومنين مي فرمايد:«يا ايها الذين آمنوا لا تتخذوا اليهود و النصاري اولياء بعضهم اولياء و من يتولهم منکم فانه منهم ان الله لا يهدي القوم الظالمين»سوره مائده - آيه51اي کساني که ايمان آورده ايد! يهود و نصاري را دوست خود نگيريد، آنان بعضي شان دوست بعضي ديگرند و هر کس از شما آنان را دوست خود گيرد حتما از آنان خواهد بود. همانا خدا مردم ستمکار را هدايت نمي کند.خداوند صريحا در قرآن مسلمانان را از روابط دوستي با يهود و نصارا نهي کرده است.قريب يک سال است يک ضلع رقابت در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با پذيرش ولايت آمريکايي ها و اسرائيلي ها به آنها اجازه دادند در امور داخلي ايران دخالت کنند. اينها وصل شدند به رسانه هاي آنها به اميد اينکه در انتخابات پيروز شوند. آنها هم با تمام قوا از اين ضلع حمايت کردند . اما مردم ما هوشيار بودند زير بار آنها نرفتند. جا داشت مسئله را تمام شده بدانند اما دوستي و ولايت سران اين جماعت ادامه پيدا کرد.خدا در قرآن مي گويد:« هر کس از شما آنان را دوست خود بگيرد حتما از آنان خواهد بود» باور نکردند آمدند و آمدند روز قدس و13 آبان و16 آذر را پشت سر گذاشتند و بالاخره رسيدند به عاشورا!و هتک حرمت پسر رسول خدا و بدترين ستم را به خود و مردم ايران کردند.اين است عاقبت دوستي با يهود و نصاري!امروز اوباما صريحتر از نخست وزير رژيم صهيونيستي و اين دو صريحتر از انگليس و فرانسه وقيحانه سخن از دوستي وحمايت از يک مشت ورشکسته سياسي به ميان آورده اند . آنها فکر مي کنند حمايتهاي آنان براي اين جماعت اعتبار و حيثيت مي آورد . در حالي که نمي دانند خداوند از اين جماعت به عنوان يک جماعت ستمکار ياد مي کند.مردم ديروز به خيابانها آمده بودند بگويند؛ به اين ستم پايان دهيد و از دوستي با يهود و نصاري بپرهيزيد.مردم ديروز حضور خود را به رخ جهانيان کشيدند و حيات بالنده انقلاب را پيش از پيش نشان دادند.مردم آمده بودند بگويند نبض انقلاب منظم مي زند.دنياي اقتصاد: چرا اين همه دشوار است؟«چرا اين همه دشوار است؟» عنوان سرمقاله‌ِ روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛دولت براي هدفمند كردن يارانه‌ها لايحه‌اي به مجلس تقديم كرده، مجلس با تغييراتي آن را تصويب كرده، شوراي نگهبان، اشكالاتي در آن ديده و حالا مجلس در حال اصلاح نهايي لايحه است.تا اينجاي كار روال طبيعي قانونگذاري طي شده است، كساني به همه يا بخش‌هايي از لايحه و شكل اصلاح شده آن خرده گرفته‌اند و گروهي ديگر، همه يا بخشي از آن را تاييد كرده‌اند. اين هم روال طبيعي تضارب آرا در هنگام اخذ تصميم‌هاي بزرگ است. اما حالا كه لايحه اندك اندك به سوي تصويب نهايي و لازم‌الاجرا شدن پيش مي‌رود، نحوه اجراي آن به موضوعي تازه تبديل شده است.گفته مي‌شود، قرار است سازماني جديد براي اجراي اين لايحه تشكيل شود. مقايسه، همه جا و بيش از همه چيز كار پسنديده‌اي نيست؛ اما گاه به لحاظ تجربه‌اندوزي و احيانا پرهيز از كارهاي زايد و پرهزينه ميتوان به تجربه ملل ديگر رجوع كرد. در دهه 1990 ميلادي يعني پس از جمع‌شدن ديوار برلين و اتحاد دو بخش آلمان، سياستمداران كشور جديد با مشكلي بزرگ مواجه شدند. بخش شرقي آلمان كه ميراث كمونيست‌ها بود، نسبت به بخش غربي، فقير و عقب مانده بود و مي‌بايست براي آن كاري مي‌كردند. تصميمي كه در اين باره گرفته شد، روشن و نحوه اجراي آن روشن‌تر بود: بايد همه اموال، دارايي‌ها و صنايع دولتي به بخش خصوصي منتقل شود.اين كار هم بايد توسط يك موسسه پيمانكار و در زماني كوتاه (كمتر از 7 سال) انجام شود. تصميم گرفته شد و آلمان در كمتر از پنج سال دست كم از بقاياي ظاهري عصر كمونيست‌ها خلاص شد و بخش شرقي به رنگ بخش غربي درآمد.شركتي هم كه قرار است در ايران تشكيل شود، علي‌الظاهر قرار است در زمينه احصا و توزيع يارانه‌ها چنين كاري بكند. اما با هر درجه خوش گماني، از هم‌اكنون معلوم است كه از چنين سازمان يا شركتي نمي‌توان انتظار سرعت عمل و حل و فصل سريع و قاطع مساله يارانه‌ها را داشت. اين پيشداوري كه بدبينانه و خرده‌گيرانه به نظر ميرسد، ناظر به توانايي يا ناتواني مجريان لايحه هدفمندسازي يارانه‌ها نيست، بلكه اشاره‌اي است به فضاي مبهم و چشم‌انداز ناروشني كه پيش پاي مجريان قرار دارد.وقتي هنوز سفره دعوا بر سر دهك‌هاي درآمدي كشور پهن است و بعيد است به اين زودي‌ها جمع شود، هر اقدامي در زمينه توزيع يارانه‌ها لاجرم آغشته به ابهام و نارضايتي بخش‌هايي از جامعه خواهد بود.نارضايتي امري اجتماعي است، اما تاثير آن به تصميم‌هاي اقتصادي آتي، اجتناب‌ناپذير است. وقتي شروع هدفمندسازي يارانه‌ها نه در قالب تقسيم مساوي و بي‌تفسير، بلكه با روش انتخاب واجدان شرايط باشد، بي‌ترديد سازمان يا شركت مسوول اين كار، زير آوار ابهام‌ها و تفسيرها ميماند و احتمالا داستان يارانه‌ها از نو و در قالبي ديگر نوشته مي‌شود. دشواري تصميم‌هاي اقتصادي در ايران از جمله همين تصميم پرداخت يارانه‌ها كه آخرين آنها است، علاوه بر پيوند آن با كارآمدي اجرايي، در فقدان بنيان‌هاي نظري روشن ريشه دارد.مادام كه تكليف ما با الگوي اقتصادي مورد نظر معلوم نشده و هر تصميم اقتصادي آغشته به انواع ملاحظات و مصلحت‌ها است، از قانونگذار و مجري قانون انتظار زيادي نمي‌توان داشت. ريشه دشواري كارها و موانع اجراي تصميم‌هاي اقتصادي اگرنه به طور مطلق، تا حدود بسيار زياد در همين فقدان نگاه و آونگ بودن بين اقتصاد دولتي و اقتصاد خصوصي و ايضا تقسيم جامعه به افراد ذي‌حق و غيرذي‌حق و خرج كردن از كيسه اقتصاد به نفع سياست است.جهان صنعت: گام مثبتي به سوي پولشويي«گام مثبتي به سوي پولشويي»عنوان سرمقالهي روزنامه‌ي جهان صنعت است كه در آن مي‌خوانيد؛جهان امروز بازار جهاني است که در آن هر روز ميلياردها دلار و يورو از يک قاره به قاره ديگر منتقل مي‌شود و در نتيجه جرايم مالي نوع متفاوتي از رفتارهاي مجرمانه شده که مستقيما با اعمال خشونت‌آميز مالي در ارتباط نيست.از همين رو پولشويي يکي از عواملي است که موجب فساد اقتصادي جوامع مي‌شود و آنان را از پيشرفت و توسعه اقتصادي باز مي‌دارد همچنان که در بسياري از کشورها شاهد ضعف فعاليت اقتصادي به خاطر استفاده از پول‌هاي نامشروع هستيم. اجراي دقيق قانون مبارزه با پولشويي بدون شک هزينه‌هايي را در قبال نقدينگي کلي در بازارهاي مالي داخلي به دنبال خواهد داشت اما در درازمدت منافع حاصل از آن در زمينه ايجاد اقتصادي سالم‌تر و قوي‌تر متجلي و زيا‌ن‌هاي ناشي از اجراي قانون پولشويي تا حد زيادي جبران مي‌شود. مبارزه با پولشويي حلقه مفقوده‌اي در مجموعه فعاليتهاي دولت براي سالم‌سازي اقتصادي است. براي تحقق مبارزه با پولشويي اول بايد نحوه معاملات اقتصادي را شفاف و نحوه نظارت‌ها را قانونمند کرد و بعد به کشف و مقابله يا تطهير پول‌هاي سياه پرداخت.آنچه چهره پولشويي را بيش از بيش زشت جلوه ميدهد، دستگاههاي تبهکاري و انجام عمليات بانکي توسط آنهاست که گاه به عنوان جرياني خارج از نظام اقتصادي موجب فلج شدن چرخه‌هاي پولي و مالي کشورها مي‌شود. در کشور ما نيز نمونه‌هاي مختلفي از اين پول‌هاي کثيف مشاهده مي‌شود، مانند پول‌هاي سياه (قاچاق مواد مخدر) و پول‌هاي خاکستري (فرار از ماليات، کلاهبرداري، حيف و ميل منابع ملي و عمومي). اکتساب پول‌هاي کثيف و تطهير آن عملي خلاف و غيرقانوني بوده و داراي تبعات منفي بسياري بر اقتصاد کشور است. به همين دليل مبارزه با پولشويي مورد توجه جامعه جهاني قرار گرفته و کشورها براي نيل به اين مقصود به تصويب قوانين و مقررات ويژه‌اي اقدام کرده‌اند.بي‌ترديد پيشرفت و توسعه اقتصادي، احساس امنيت بيشتر اقتصادي، بهبود جايگاه ايران در عرصه اقتصاد جهاني و تقويت منافع ملي‌از نتايج مبارزه با پولشويي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]
-
گوناگون
پربازدیدترینها