تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866324974


گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زري ميآيد. جام جم: انتحار سياسي«انتحار سياسي» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم عباس سليمينمين است كه در آن ميخوانيد؛ اتفاقات تاسفبار ظهر روز عاشوراي حسيني در تهران در حالي كه عزاداران به اقامه نماز در برخي خيابانها پرداخته يا به مساجد و تكايا بازگشته بودند، از جنبههاي مختلف قابلتامل است.الف: «خشونت» تنها امكاني است كه ميتواند اهداف تفرقهبرانگيزان را تامين كند. در اين زمينه بايد دقت داشت برخي قرائن حكايت از آن دارد كه پارهاي رفتارها اساسا به قصد تحريك و تهييج صورت ميگيرد. چرخه خشونت مورد نظر، زماني تحقق مييابد كه رفتارهاي بيمنطق، پاسخي مشابه خود دريافت كند. همگان بر اين واقعيت واقفند كه جماعتي اندك اما تشكيلاتي، با سوءاستفاده از ايام ويژه قادرند شيشههايي را بشكنند، سطلهاي زبالهاي را به آتش بكشند، اتوبوسي را مشتعل سازند و... بر اين قبيل اعمال نه ارزش سياسي مترتب است و نه انسانهاي فرهيخته و بافرهنگ را همراه خواهد ساخت. اما قطعا اين اعمال زماني به نتيجه مورد نظر نزديك خواهد شد كه بتواند نيروهاي دلسوز كشور را نيز به چرخه خشونت وارد كند.ب: دست يازيدن به اعمال خشونتآميز در ظهر عاشورا و خلق صحنههاي انزجارآميز را با كف و سوت به جشن نشستن، براي هر آشنا به فرهنگ اين ملت تعبيري جز انتحار سياسي نخواهد داشت. اين خود گواهي بر اين واقعيت است كه رهبري آن جريانات كاملا به بيرون از مرزها انتقال يافته است. برخلاف نيروهاي خارجنشين، نخبگان ناموفق در انتخابات دهم از درك اين واقعيت عاجز نيستند كه چنين رفتارهايي حتي غيرسياسيترين افراد جامعه را نيز منزجر ميكند. از اينرو ميتوان به مردودشدگان در جبهه داخلي كه تصور ميكردند ميتوانند مسيري را هموار ساخته و انحصارا در خدمت گيرند، يادآور شد هر نوع تضعيف جايگاه قانون در نهايت خدمتي جبرانناپذير به بدخواهان اين مرز و بوم است.ج: توسل به رفتاري كه نامي جز انتحار سياسي بر آن نميتوان نهاد، نشاندهنده به آخر خط رسيدن تحركي است كه بنا داشت ملت را در برابر ملت قرار دهد و آن گاه با نقاب فرشته صلح، پيروزمندانه وارد ميدان شود؛ ترفندي كه نمونههاي بارز آن را در همسايگان خود شاهد بودهايم. بنابراين با درك اين واقعيت كه تنها با صبر و بردباري ميتوان اهداف دشمنان استقلال را در چنين شرايطي خنثي كرد، با تمام توان در مسيري بايد قرار گرفت كه زمينه آگاهي در جامعه قويتر شود. خشونت و آگاهي در برابر يكديگر قرار دارند. به همين دليل هرگز نبايد پايگاه فرهنگي داخلي اين جريان، با تصميماتي نسنجيده مظلوم جلوهگر شود. شناخت جامعه را هنگامي ميتوانيم تقويت كنيم كه نيروهاي پرسشگر با مقايسه استدلالها، به رشدي درخور نايل آيند. برخي بيتدبيريها در عرصه فرهنگ ميتواند تشخيص را سختتر سازد.د: گرچه قرائن و شواهد دلالت بر آن دارد كه هدايت حركت هدفمند براي ايجاد چرخه خشونت در جامعه كاملا به خارج از كشور انتقال يافته اما با وجود اين، ضعف قدرت تبيين در داخل و راحتطلبي دستاندركاران امور رسانه مانع از نيل به شفافيت مورد نياز براي تحليل اينگونه فتنههاست. مزيد بر اين امر، برخي نخبگان زيادهطلب و خودمحور، همچنان از اذعان به خطا طفره ميروند. لذا صرفا تاكيد بر ابعاد پنهان اين حوادث نميتواند موجب بصيرت سياسي در جامعه شود. از طرف ديگر متاسفانه بعضا سهلپنداري و بيمبالاتي متصديان امور اجرايي، حركت اقناعي را دشوارتر ميسازد.ه: قدرتهايي كه به واسطه مباني تئوريك انقلاب اسلامي منافعشان بشدت به خطر افتاده، در پي آنند تا اين اصول را در خيابانها آن هم توسط جماعتي بيمنطق لوث كنند. در حالي كه طي چند ماه گذشته تا حدود زيادي هدف اوليه اين جماعت مبني بر تقابل با ميراث امام آشكار شده است، عرصه اصلي تبيين آنچه را كه موجب نگراني نظام سرمايهداري است، نبايد فراموش كنيم. مباني نظري انقلاب اسلامي امروز كانونهاي تحولات منطقه و جهاني را به خود معطوف كرده است. اگرچه سلطهجويان بينالمللي به غلط ميانديشند با هياهوهاي خشونتبار خياباني ميتوانند پاسخي به انديشه امام بدهند، اما آنچه ميتواند توفيقي هرچند اندك را متوجه اين تماميتخواهان مستاصل كند، خطاي ما در اين عرصه خواهد بود.و: قربانيان روز يكشنبه مستقلا خود موضوعي قابل تحليل به شمار ميآيند. اقداماتي كه به كشته شدن چند تن از هموطنانمان منجر شد پرتاب كردن فردي از روي پل، مضروب ساختن منجر به قتل افراد با خودرو و نيز استفاده از سلاح گرم براي ترور افراد خاص حاكي از در دستور كار قرار گرفتن روشهاي مختلف به منظور التهابآفريني است. به طور قطع اينگونه روشهاي غيرانساني فتنهگران ميتواند از تنوع بيشتري نيز برخوردار شود.ز: مشاهده اين واقعيت كه جريان فتنه ديگر به حفظ عقبهاي براي خود نميانديشد كه مصداق بارز آن را در حملات كور به دستههاي عزاداري مردم شاهد بوديم ميبايست ما را به اين احتمال نزديك كند كه كاركرد خارجي اين تبليغات براي كشورهايي چون آمريكا و انگليس داراي اهميتي ويژه است. القاي اين مساله كه پايگاه انقلاب اسلامي در درون خود نسبت به مباني نظري اسلام دچار تشتت شده، از جمله اهداف مهم كارتلهاي رسانهاي همچون سيانان و بيبيسي در اين مقطع است، هرچند اين تبليغات از سوي اين رسانهها، انقلاب اسلامي را بيش از گذشته در كانون توجه قرار خواهد داد.مردم سالاري: رياست اوپک با غيبت وزير امکان پذير نيست«رياست اوپک با غيبت وزير امکان پذير نيست» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن ميخوانيد؛نشست کشورهاي عضو سازمان اوپک، هفته گذشته در شرايطي در لوانداي آنگولا برگزار شد که مسعود ميرکاظمي، وزير نفت ايران در اين نشست شرکت نکرده بود. دلايل متفاوتي براي عدم حضور وزير نفت در اين نشست اعلام شده است.از يک سو گفته شد که علت اصلي عدم حضور وزير نفت در نشست اوپک، شرکت در جلسه فوق العاده اي در ارتباط با بودجه سال 89 کل کشور است و از سوي ديگر اعلام شد که ضرورت حضور وزير نفت در سفر استاني دولت به استان فارس موجب شده ميرکاظمي در اجلاس اوپک شرکت نکند. هرچند که مدتي بعد زماني که عدم حضور ميرکاظمي در اجلاس اوپک قطعي شد، محمدعلي خطيبي نماينده ايران در هيات عامل اوپک اعلام کرد که در اين اجلاس، تصميمي در مورد تغيير توليد اوپک اتخاذ نمي شود و توليد ثابت خواهد ماند و به همين دليل وزير نفت در نشست اوپک شرکت نمي کند. البته اجلاس اوپک برگزار شد و سازمان کشورهاي صادرکننده نفت تصميم گرفت که توليد خود را بدون تغيير حفظ کند.اما آيا مي توان دلايل ذکر شده براي توجيه عدم حضور ميرکاظمي در نشست اوپک را پذيرفت؟ البته قطعا وزير نفت دلايل قانع کننده اي براي عدم حضور در اين اجلاس دارد اما اگر از زواياي ديگري به اين موضوع بنگريم شايد بپذيريم که حضور ايشان در اين نشست مي توانست ثمرات مثبت بيشتري داشته باشد; ثمراتي که صرفا در يک اجلاس يا در مدت زماني کوتاه، آثار آن روشن نمي شود و آن را بايد در درازمدت مورد سنجش و بررسي قرار داد.ابتدا بايد اين نکته را ذکر کنيم که اين توجيه مبني بر اينکه چون احتمال تغيير توليد اوپک در اين نشست وجود نداشت، پس غيبت وزير نفت ايران در آن ضرري ندارد، چندان نمي تواند دليل قانع کننده اي باشد چرا که اولا در اجلاس هفته گذشته اوپک، تقريبا تمامي وزيران نفت عضو اوپک- به غير از کويت- حضور داشتند و اين نشان مي دهد که اجلاس اوپک براي تمامي کشورهاي عضو به حدي حائز اهميت است که ترجيح مي دهند بلند پايه ترين مقام نفتي خود را در آن شرکت دهند.ثانيا همگان مي دانند که تصميم گيري در مورد حفظ ميزان توليد نفت کشورهاي عضو اوپک يا تغيير ميزان توليد، اگر چه مهمترين موضوع مورد توجه رسانه ها در اجلاس اوپک است، اما قطعا تنها موردي نيست که در اين اجلاس مورد بررسي قرار مي گيرد. نه تنها در اجلاس اوپک، بلکه در ساير نشست هاي مشابه اقتصادي و سياسي نيز، آنچه در حاشيه اجلاس در ديدارها و رايزني هاي دوجانبه يا چند جانبه بين مقامات دولتي حاضر در آن مي گذرد، اگر اهميتي بيش از اجلاس نداشته باشد، کم اهميت تر از آن هم نخواهد بود. چرا که در قالب همين مذاکرات و رايزني هاي دو يا چند جانبه است که مي توان روابط اقتصادي با ساير کشورها را تحکيم کرد يا ميزان نفوذ خود را در عرصه بين الملل تقويت کرد. اين امر در مورد نشست اوپک براي کشور ما از اهميت به مراتب بيشتري برخوردار است. چرا که کشور ما سالهاست از دستيابي به رياست اوپک به دلايل گوناگون بازمانده و اکنون نيز بيم آن مي رود همچون گذشته، بازهم رياست اوپک را از دست دهيم.در چنين شرايطي حضور موثر و پررنگ ايران در اجلاس اوپک، ضروري مي نمايد; چرا که دستيابي به رياست اوپک با غيبت وزير در اجلاس اوپک امکان پذير نيست. حال، بگذريم از اينکه غيبت وزير نفت ايران به عنوان يکي از مهمترين کشورهاي توليد کننده نفت جهان در اين اجلاس، مي تواند از وزن ايران در معادلات انرژي در جهان بکاهد. البته در توانمندي آقاي خطيبي به عنوان نماينده ايران در اوپک ترديدي وجود ندارد، اما در اجلاسي که وزراي نفت کشورهاي عضو اوپک حضور دارند سطح حضور کشورها در اجلاس با رتبه بندي مقامات و نمايندگان شرکت کننده از سوي آن کشورها مورد سنجش قرار مي گيرد و اينجاست که ضرورت حضور وزير نفت در اجلاس اوپک، محسوس تر مي شود. از سوي ديگر، از آغاز دوران فعاليت دکتر ميرکاظمي به عنوان وزير نفت مدت زمان زيادي سپري نمي شود و او تنها در يک اجلاس اوپک شرکت کرده است.با توجه به نقش مهم ايران در اوپک و ضرورت حضور پررنگ تر ايران در آستانه بر عهده گرفتن رياست اوپک، به نظر مي رسد که بايد وزير نفت ما حضور موثرتري در اجلاس اوپک داشته باشد. فراموش نکنيم که برخي از مقامات نفتي کشورهاي نفت خيز دنيا، صرفا به دليل حضور فعال و موثر در اوپک به چهره هايي جهاني تبديل شدند که از آن جمله مي توان به زکي يماني از عربستان اشاره کرد. از سوي ديگر اجلاس اخير اوپک، آخرين اجلاس رسمي اوپک در سال 2009 ميلادي محسوب مي شود و تا 17 مارس- 26 اسفند- که نشست بعدي اين سازمان در وين برگزار خواهد شد مدت زمان زيادي باقي مانده است. اجلاس آنگولا که گذشت; اميد است در اجلاس وين، شاهد حضور فعال تر ايران باشيم.كيهان: رد پاي يزيد از آن عاشورا تا اين عاشورا«رد پاي يزيد از آن عاشورا تا اين عاشورا»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛1-كاش از ميان بودجه هاي فراواني كه همه ساله- بخوانيد همه ماهه و گاه هرهفته- براي تشكيل سمينارها و همايش هاي رنگارنگ هزينه مي شود و بسياري از آنها تشريفاتي و كم فايده و يا اساساً بي فايده هستند، بودجه اندكي نيز به اهداي يك جايزه اختصاص داده مي شد. جايزه براي كسي كه بتواند با ارائه دليل و سند و يا شاهد و قرينه اي قابل قبول، اثبات كند سران فتنه كارگزاران اسرائيل نيستند! و يا دستكم به يكي از اقدامات و مواضع و عملكرد آنها طي چندماه گذشته اشاره كند كه دستورالعمل آن پيشاپيش و با صراحت -تاكيد مي شود كه با صراحت و نه با اشاره و تلويح- از سوي محافل رسمي صهيونيستي صادر نشده باشد.كيهان طي چندماه گذشته اسناد غيرقابل انكاري را با ذكر مأخذ و منبع آن منتشر كرده است كه در وابستگي سران فتنه به محافل صهيونيستي و نقش آنها به عنوان ستون پنجم اسرائيل در داخل كشور جاي كمترين ترديدي باقي نمي گذارد. با استناد به همين اسناد بود كه كيهان مسير حركت جريان فتنه را گام به گام و پيش از وقوع آن پيش بيني مي كرد. باور نمي كنيد؟! به نسخه هاي كيهان مراجعه كنيد، تمامي اين اسناد به آساني قابل دسترسي است و البته جاي اين گلايه هست كه مراكز مسئول با كم توجهي غيرقابل توجيه از كنار اين ماجرا عبور كردند و... بگذاريم و بگذريم.2- عاشورا در كنار تمامي ويژگي هاي منحصر به فرد خود، «رسواكننده» نيز هست و همواره ميدان آزموني براي جدا كردن «سره» از «ناسره» بوده است. رضاخان در آغاز حاكميت تحميلي خويش، نه فقط روزهاي عاشورا در دستجات سينه زني و عزاداري شركت مي كرد، بلكه براي فريب بيشتر، پيشاني و شانه هاي خود را گ ل اندود نيز مي كرد. اما، عاشورا «رسواكننده» است و از جمله آن كه پرده نفاق از چهره منافقين كنار مي زند و اجازه نمي دهد «كفر» خود را در پوشش ايمان به بازار آورند. رضاخان كه ماموريت مقابله با اسلام را داشت و تنها با همين شرط از سوي ضياءالدين طباطبايي -عامل مشترك انگليس و صهيونيست ها- براي پادشاهي به ژنرال آيرون سايد معرفي شده بود، نمي توانست اقدامات ضداسلامي خود را براي هميشه پنهان نگاه دارد و از اين روي خيلي زودتر از آنچه انتظار مي رفت شناخته شد و شمشير از رو بست و در اقدامي احمقانه عزاداري براي امام حسين(ع) را ممنوع كرد! همان رضاخاني كه با ماليدن گ ل بر پيشاني و شانه ها در مجالس عزاداري و سينه زني شركت مي كرد. شايد تعجب كنيد كه رضاخان هم شعار «اصلاحات» مي داد. انگار صهيونيست ها فقط همين يك پوشش را براي منافقان تحت پوشش خود در چنته دارند! عجيب آن كه خداوند سبحان نيز در وصف منافقان مي فرمايد«هنگامي كه به آنها گفته مي شود در زمين فساد نكنيد، پاسخ مي دهند كه ما در پي اصلاح-بخوانيد اصلاح طلب!- هستيم».اين نكته نيز گفتني و عبرت انگيز است كه سيدضياءالدين طباطبايي- چه نامي و چه سيدي؟!- از سال 1327 هجري قمري، يعني چند سال قبل از آن كه رضاخان را به عنوان فرد مناسب پادشاهي به ژنرال آيرون سايد انگليسي معرفي كند، روزنامه شرق را در تهران منتشر مي كرد. اين روزنامه بعد از مدتي به جرم تخلف از قوانين جاري و اهانت به اسلام توقيف شد و سيدضياء بلافاصله روزنامه «برق» را منتشر كرد كه انتشار اين روزنامه نيز به همان جرم ممنوع گرديد. و او در فاصله چند روز بعد از توقيف روزنامه دوم، روزنامه «رعد» را منتشر كرد.جالب است بدانيد كه در گوشه چپ از صفحه اول روزنامه رعد- و به عنوان لوگوي دايمي روزنامه- نوشته شده بود «دانستن حق مردم است»! اين شعار را كه به خاطر داريد؟ شعار روزنامه هاي زنجيره اي وابسته به مدعيان اصلاحات بود. و بالاخره گفتني است كه سيدضياءالدين طباطبايي بعد از معرفي رضاخان به ژنرال آيرون سايد، بلافاصله به فلسطين رفت و در خريد زمين از فلسطيني ها براي صهيونيست هاي مهاجر به كار گرفته شد! عبرت انگيز نيست؟ البته كه هست و با مسير حركت سران فتنه چه شباهت عجيبي دارد! چرا؟! چون هر دو از يك آبشخور، آب مي خورند! با اين تفاوت كه اگر هويت سيدضياءالدين طباطبايي بعد از پايان مأموريت او برملا شد، هويت منافقان جديد در ضمن مأموريت افشا شده است.3- عاشورا، روزي است به درازاي همه روزها و كربلا، سرزميني است به پهناي همه سرزمين ها، كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا....الف: راستي! هزار و سيصد و چند ده سال قبل، يعني در عاشوراي سال 61 هجري، بهانه امويان براي مقابله با مولاي شهيد مان، حضرت اباعبدالله الحسين(ع) چه بود؟ همه مي دانند و مي دانيم و در تاريخ نيز به روشني ثبت و ضبط است. جان مايه ادعاي امويان اين بود كه خلافت مسلمين و حاكميت بر دولت اسلامي «حق يزيد بن معاويه» است! و فرزندان رسول خدا(ص) به ناحق خود را شايسته اين جايگاه و برگزيده خدا و پيامبر خدا(ص) مي دانند! و... عاشورا شكل گرفت.چند ماه بعد از واقعه عاشورا و شهادت مظلومانه حسين بن علي و يارانش- سلام الله عليهم- و در آن شب كه سر مبارك امام مظلوم و شهيدمان را به قصر يزيد بردند، يزيدبن معاويه در حالي كه كار را تمام شده مي ديد و با چوب خيزران بر لب هاي مطهر و مبارك امام شهيد مي كوبيد، به صراحت از مقصود خود خبر داد و آشكارا اعلام كرد كه وحي و اسلام و پيامبري در كار نبوده است، اينها همه افسانه است! ما فرزندان ابوسفيان براي بازگرداندن حاكميت به خاندان خود در بدر و احد و حنين با محمد(ص) جنگيديم، اسلام را به مصلحت پذيرفتيم و اكنون كاش پدرانم كه در صدر اسلام كشته شدند، زنده بودند و مي ديدند كه حاكميت از دست رفته آنان بار ديگر به خاندانشان بازگشته است!...يادتان هست كه مدعيان اصلاحات، آن هنگام كه دولت و مجلس را به نفاق در اختيار داشتند با صراحت نوشتند كه حسين بن علي در كربلا قرباني خشونت جدش- يعني رسول خدا(ص)- در جنگ هاي بدر و احد و حنين شده بود! و نوشتند، خشونت يزيد در عاشوراي 61 نتيجه طبيعي!! خشونت جد حسين(ع) در جنگ هاي صدر اسلام بود؟! يادتان كه نرفته، روزنامه «صبح امروز» موجود است به آن مراجعه كنيد. راستي ميان ديدگاه اصلاح طلبان آن روز- سران فتنه امروز- با ديدگاه يزيد بن معاويه چه تفاوتي هست؟! يزيد، يزيد است و چه فرقي مي كند كه لقب او، اموي باشد يا ...؟!ب: اكنون به زمان حال برمي گرديم، بازهم عاشورا و باز هم رسوايي منافقان. سران فتنه كه در ماموريت آنها از سوي صهيونيست ها كمترين ترديدي نيست، در آغاز فتنه ادعا مي كردند كه به اسلام، امام و جمهوري اسلامي اعتقاد كامل دارند! و بهانه آنها براي فتنه اي كه به انجام آن مأمور شده بودند، اين بود كه، دولت كنوني را قبول ندارند و معتقدند در انتخابات تقلب شده است و هنگامي كه قانون گريزي ها، ساختارشكني ها، همراهي و همكاري آشكار آنان با سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه، حمايت مالي و تبليغاتي آمريكا و اسرائيل و اروپا از آنها، شعارهاي ضداسلامي و ضدانقلابي آنان، عبور صريح از آموزه هاي امام(ره) و ... كه تماماً از بي اعتقادي سران فتنه به نظام اسلامي و امام و انقلاب حكايت مي كرد به آنها گوشزد مي شد، رگ گردن سيخ مي كردند و قلم مي كشيدند و چاك دهان مي گشودند كه اينها همه اتهام است!! آيا غير از اين بود؟ اما روز عاشورا، روز رسواكننده منافقان، در پيش بود و سران فتنه در اين روز به صراحت اعتراف كردند كه با اساس نظام اسلامي، انقلاب و امام سر جنگ دارند و دولت و انتخابات فقط يك بهانه بوده است. سران فتنه در عاشوراي 1388 كينه عميقي را كه از اباعبدالله الحسين(ع) در سينه داشتند بيرون ريختند، دقيقاً و بي كم و كاست مانند پدر عقيدتي و سياسي خود يعني يزيد بن معاويه. سران فتنه در روز عاشورا همه پرده ها را كنار زدند و آشكارا به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام تاختند و باز هم بي كم و كاست مانند سپاهيان يزيد كه در عاشوراي 61 هجري قمري بر پيكر مطهر و غرقه به خون حسين بن علي(ع) اسب تاخته بودند! يزيد، يزيد است و چه فرقي مي كند كه لقب او «اموي» باشد يا نام ديگري مشابه آن؟!4- عصر عاشورا، هنگامي كه مولاي مظلوم ما حضرت اباعبدالله(ع) همه ياران خود را از دست داده- بخوانيد به دست آورده- بود و تنها مانده و با تني خونين و چاك چاك در ميان انبوه حراميان بر زمين افتاده بود فرياد هلهله و سوت و كف سپاهيان ابن سعد را شنيد كه با تيغ هاي آخته و مشعل هاي افروخته به سوي خيمه ها مي تازند. حراميان مادام كه حسين و يارانش برپا ايستاده بودند، جرأت نزديك شدن به خيمه ها را نداشتند. حسين(ع) فرياد برآورد «اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد و به زنان و كودكان يورش نبريد». اما، حراميان اگر دين داشتند با فرزند پيامبر خويش به مقاتله برنمي خاستند و اگر از آزادگي و جوانمردي كمترين نشانه اي در قاموسشان بود، به زنان و كودكان بي پناه حمله نمي كردند و حريم آل الله را به آتش نمي كشيدند.... ولي بندگان زرخريد يزيد را به دين و آزادگي چه كار؟!5- از دو هفته قبل سايت وزارت خارجه اسرائيل، شبكه هاي تلويزيوني فارسي زبان بي بي سي و آمريكا و فضاي اينترنتي توئيتر - كه رسما از سوي وزارت خارجه آمريكا براي كمك رساني به موسوي و خاتمي فعال شده است- براي عاشوراي امسال دستورالعمل هاي صريح و بي پرده اي خطاب به عوامل داخلي خود صادر مي كردند و مخصوصا سايت وزارت خارجه اسرائيل كه دو روز قبل از روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» را به آشوبگران ديكته كرده بود، طي دو هفته اخير تاكيد مي ورزيد، آشوبگران بايد از فرصت نيمروز عاشورا كه مردم به طور سنتي در هيئت ها و دسته هاي سينه زني به عزاداري مشغولند براي حضور در خيابان استفاده كنند! و روز عاشوراي 88 يزيديان- يا به قول شهيد مطهري، اسرائيليان- همان كردند كه سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي از دو هفته قبل بر آن تاكيد ورزيده بود. جماعتي از اراذل و اوباش اجاره اي با بهره گيري از حضور مردم در مراسم عزاداري حسيني(ع) در چند نقطه تهران دست به آشوب زدند، شيشه منازل و مغازه ها را شكستند، موتورهاي پارك شده عزاداران حسيني(ع) را به آتش كشيدند، شعارهايي عليه اسلام، امام حسين(ع)، حضرت امام(ره) سردادند، تعدادي از مردم را با قمه و چماق مجروح كردند- كه چند نفر از آنها در حالت كما و بيهوشي در بيمارستان ها بستري هستند- سينه يكي از موتورسواران را كه به آنها اعتراض كرده بود، دريدند، با كف و سوت به طور مختلط رقصيدند و...در عاشوراي امسال، يزيديان دست به همان جنايتي زدند كه اسلاف عقيدتي آنها در عاشوراي هزار و سيصد و چند ده سال پيش مرتكب شده بودند، با اين تفاوت كه در عاشوراي امسال، حسين زمان تنها نبود و هنگامي كه خبر حمله دزدانه بزدلان يزيدي به انبوه عزاداران حسيني(ع) رسيد و با فرياد يا حسين به پياده نظام اسرائيل يورش بردند، مراسم جشن و پايكوبي آنان به فرار خفت بار تبديل شد و...بعد از شكست اسرائيل از حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان، ژنرال «زئيف شف» استراتژيست معروف رژيم صهيونيستي در مصاحبه با هاآرتص گفته بود، سربازان ما فقط براي حمله به زنان و كودكان در خيابان ها آموزش ديده اند و در مقابل صلابت حزب الله تنها راه پيش روي را فرار از ميدان مي دانند. و پياده نظام هاي اسرائيل چه شباهت عجيبي با يكديگر دارند!6- اگرچه از آغاز فتنه، تمامي شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل انكار از وابستگي سران فتنه به صهيونيست ها و دستور گرفتن مستقيم آنها از موساد- و يا از طريق سازمان سيا و براي موساد- حكايت مي كرد ولي آنچه روز عاشورا همگان شاهد بودند براي ديرباورترين افراد هم كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه سران فتنه و آشوبگران آن روز، مصداق بي چون و چراي «فئه باغيه» و دشمنان اسلام، امام، نظام و مردم هستند. دشمنان وحشي و خونريز و مأموران حلقه به گوش اسرائيل كه حتي از برنامه ريزي براي كشتن خواهرزاده خود نيز دريغ نمي ورزند!سران فتنه در حالي نقش ابن سعد و شمر و خولي را برعهده گرفته اند كه امروز در عاشوراي سال 1388 شمسي برخلاف آن روز در عاشوراي سال 61 قمري، حسين زمان تنها نيست و ديدند كه پياده نظام بزدل و اندك آنها بلافاصله بعد از حضور مردم مومن و پاكباخته چگونه به سوراخ ها خزيدند. از اين پس توده هاي عظيم و انبوه مردم، در مقابل سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره اي آنها ساكت نمي نشينند و اگر مسئولان نيز امروز و فردا كنند، آنان حسين زمان را در ميانه ميدان تنها نمي گذارند. باور نمي كنيد؟! بگرديد تا بگردند.جمهوري اسلامي: بازبيني پيروزي مقاومت در جنگ غزه«بازبيني پيروزي مقاومت در جنگ غزه»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛ يك سال از جنايت فجيع صهيونيستها در حمله به غزه و به خاك و خون كشيدن هزاران فلسطيني گذشت درحالي كه ساكنان اين منطقه همچنان در حلقه محاصره صهيونيستها در وضعيت رقت بار و شرايط طاقت فرسائي بسر مي برند.هم اكنون طبق گزارش منابع بين المللي 80 درصد جمعيت 1 5 ميليون نفري غزه در تامين معاش روزانه خود دچار مشكل هستند و بيش از يك ميليون نفر نيز تنها با تكيه بر كمك هاي بين المللي امكان ادامه زندگي دارند. بسياري از مردم كه منازلشان در جنگ نابود شده به علت محاصره قادر به بازسازي آن نيستند و در ويرانه ها و يا منازل خويشاوندان خود زندگي مي كنند . در يورش صهيونيستها 4300 باب خانه به طور كامل ويران و 2900 خانه ديگر دچار خسارت شد . همچنين 46 مسجد بطور كامل نابود و 55 مسجد ديگر آسيب ديد . در يورش وحشيانه ارتش صهيونيستي 1411 فلسطيني شهيد شدند كه 355 نفر آنان زير 18 سال سن داشتند.رژيم صهيونيستي تهديد كرده است در آينده نزديك بار ديگر غزه را مورد هجوم قرار خواهد داد. اين تهديد ناشي از بي تفاوتي مجامع جهاني و به ويژه جهان عرب نسبت به جنايات رژيم صهيونيستي در جنگ 22 روزه غزه و فشارهاي يكسال اخير اين رژيم بر مردم اين منطقه است.فجايع تلخي كه در جريان يورش بي رحمانه ارتش صهيونيستي به ساكنان غزه رخ داد قلب همه مسلمانان و انسانهاي آزاده را در سراسر جهان متاثر ساخت . مردان و زناني كه هيچگونه امكان دفاع از خود نداشتند در هجوم ارتش تا بن دندان مسلح رژيم صهيونيستي در كوچه و خيابان به خاك و خون غلطيدند كودكان در آغوش مادرانشان جان دادند و خانه ها بر سر ساكنان آوار شد.اما جنگ غزه در كنار اين تلخي ها و فجايع بعد ديگري نيز داشت و آن مقاومت حماسي و استقامت مثال زدني ملتي مظلوم بود كه در برابر جبهه اي وسيع متشكل از هجوم ارتش صهيونيستي حمايت حاميان غربي آن رژيم و خيانت ارتجاع منطقه قهرمانانه ايستادند و در ميان حيرت و ناباوري جهانيان توانستد يك پيروزي تاريخي كسب كنند. اين پيروزي آنچنان مهم بود كه زلزله اي شديد در اركان رژيم صهيونيستي ايجاد كرد و اين رژيم را كه پس از تحمل شكست مفتضحانه در جنگ 33 روزه لبنان دچار بحران شده بود رسواتر و بي اعتبارتر ساخت و پايه هاي موجوديت اين رژيم اشغالگر را متزلزل تر كرد.دستاورد جنگ غزه به اين موارد محدود نمي شود و جا دارد ابعاد ديگر اين حادثه مهم و پيروزي فلسطيني ها مورد به مورد بررسي شود.1 سردمداران رژيم صهيونيستي با به راه انداختن جنگ غزه درصدد بودند شكست مفتضحانه اي را كه در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان متحمل شده بودند جبران كنند و به زعم خود با اين عمل هم حيثيت از دست رفته خود را باز گردانند و هم روحيه باخته و درهم شكسته جامعه اسرائيل را قوت بخشند كه نه تنها چنين چيزي محقق نشد بلكه با شكست در غزه كابوس ديگري بر كابوس هاي قبلي اين رژيم و جامعه رژيم صهيونيستي افزوده شد و صهيونيستها تحقير بيشتري را متحمل شدند.2 به تسليم كشاندن مسئولان حماس و ساقط كردن دولت اسماعيل هنيه ديگر هدف صهيونيستها از تهاجم به غزه بود كه اين هدف نيز با شكست كامل مواجه شد. پيروزي چشمگير جنبش حماس در انتخابات سراسري فلسطين و تشكيل دولت در چهار سال قبل ضربه كمرشكني به رژيم صهيونيستي وارد كرد. سران اين رژيم پس از آنكه از اين شوك خارج شدند با تمام توان براي ساقط كردن دولت حماس وارد عمل گرديدند و پس از آنكه 3 سال محاصره همه جانبه مردم غزه حاصلي براي تحقق اهداف صهيونيستها در پي نداشت وارد عمليات نظامي شدند كه در اين حربه نيز ناكام مانده و با رسوايي ديگري مواجه شدند و پس از 22 روز حملات وحشيانه هوايي زميني و دريايي به غزه با سرافكندگي خاتمه جنگ را اعلام كردند.3 دولت جرج بوش نيز درصدد بود با حمايت همه جانبه از يورش رژيم صهيونيستي به غزه اندك آبرويي براي شكست هاي پي در پي خود در منطقه از جمله در عراق و افغانستان و به ويژه پس از شكست طرح « خاورميانه بزرگ » دست و پا كند كه اين هدف نيز تحقق نيافت و شكست و خفت بزرگي كه نصيب صهيونيستها شد دامن دولتمردان كاخ سفيد را نيز گرفت و بوش را بيش از پيش بي اعتبار و مفتضح ساخت .4 جنگ غزه ماهيت سازمان هاي بين المللي و در راس آن ها سازمان ملل را نيز كه با سكوت خود به تداوم جنايات صهيونيستها امكان بخشيدند روشن تر ساخت و عمق وابستگي آنها به قدرت هاي سلطه گر و استعماري را كاملا آشكار نمود.5 سران وابسته عرب و مجامع منطقه اي از قبيل اتحاديه عرب نيز به دليل عملكرد خيانت بار خود در اين جنگ كاملا رسوا شدند . آنها در تمام مدت جنگ سكوت شرم آوري را پيشه كردند و شاهد به خاك و خون كشيده شدن زنان و كودكان فلسطيني و تكان دهنده ترين جنايات بودند به اين اميد كه حماس در اين جنگ شكست بخورد. با پيروزي مردم غزه و حماس خفت ديگري نصيب سران مرتجع عرب شد و برگ ديگري بر پرونده خيانت آنها افزوده گرديد و شايد بتوان گفت جنايات سران مرتجع عرب هيچ گاه به اندازه جنگ غزه آشكار نشده بود.6 اروپايي ها نيز همانند متحد خود آمريكا در جنگ غزه رسوا شدند چرا كه با آنهمه ادعاها در رعايت حقوق بشر صدايي به جز همنوايي آنان با رژيم صهيونيستي به گوش نرسيد. اين مدعيان كه براي موارد بسيار جزئي فرياد اعتراضشان گوش فلك را كر مي كند در برابر جنايات فجيع غزه و كشته شدن بيش از 1100 نفر از فلسطيني ها كه يك سوم آنها را كودكان تشكيل مي دادند هيچگونه اقدامي نكردند.7 حمايت هاي گسترده مردمي در منطقه از مردم بي دفاع غزه و برگزاري تظاهرات ضد صهيونيستي گسترده در كشورهاي عربي فاصله و شكاف عميق بين دولت هاي مرتجع و وابسته منطقه با ملت ها را آشكار كرد و نشان داد كه مردم عليرغم نظر حاكمانشان با فلسطيني ها همراه و متحد هستند. اين پديده بيانگر اين واقعيت نيز بود كه زمينه براي بروز تحول در كشورهاي منطقه و ساقط شدن حكومت هاي غيرمردمي فراوان است .8 اين جنگ براي گروه هاي افراطي و پرمدعائي همچون القاعده و طالبان نيز آزموني بود و آنها را نيز به دليل سكوتشان رسوا ساخت و نشان داد كه داعيه اين گروهها در دفاع از منافع مسلمانان دروغين و پوچ است و آنها به محافل استعماري وابسته هستند.به اين ترتيب جمع بندي جنگ غزه اين است كه آرمان فلسطين با پيروزي مهمي كه در اين جنگ نصيب مقاومت فلسطين شد در مسير پيروزي نهايي قرار گرفت و روند فروپاشي رژيم صهيونيستي سريع تر شد. علاوه بر اين نهضت بيداري ملت هاي منطقه قوت و انرژي جديدي كسب كرد و همچنين گواهي بود براين واقعيت كه طرح هاي صهيونيستي و استعماري كاملا كارآيي خود را از دست داده اند.رسالت: اهانت به شعائر الهي«اهانت به شعائر الهي»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ کار باند تبهکار فتنه در روز عاشورا به جايي رسيد که در عزاي امام حسين (ع) کف وسوت زدند و رقصيدند و ادا و اطوار لشکر عمر سعد را درآوردند. کار آنها پس از اهانت به امام امت(ره) در روز16 آذر به اهانت به اهل بيت پيامبر(ص) ، اهانت به امام حسين و ياران شهيدش و اهانت به شعائر الهي کشيده است . آنها خطوط قرمز را يکي پس از ديگري پشت سرگذاشته و درست به همان جايي مي روند که منافقين در روز30 خرداد سال60 رفتند. ظهر عاشورا که خبر آتش افروزي لشکر شمر در پايتخت جمهوري اسلامي به هيئت هاي عزاداري رسيد موجي از خشم و نفرت از اين شرارت پديد آمد. ظهر عاشورا وقتي خبر آتش زدن قرآن و حمله به دستجات عزاداري در پايتخت به مردم ايران رسيد همه عزم آمدن به تهران را داشتند.کار باند تبهکار فتنه در روز عاشورا به جايي رسيد که در عزاي امام حسين (ع) کف وسوت زدند و رقصيدند و ادا و اطوار لشکر عمر سعد را درآوردند.کار آنها پس از اهانت به امام امت(ره) در روز16 آذر به اهانت به اهل بيت پيامبر(ص) ، اهانت به امام حسين و ياران شهيدش و اهانت به شعائر الهي کشيده است . آنها خطوط قرمز را يکي پس از ديگري پشت سرگذاشته و درست به همان جايي مي روند که منافقين در روز30 خرداد سال60 رفتند.ه- خبر آتش افروزي لشکر شمر در پايتخت جمهوري اسلامي به هيئت هاي عزاداري رسيد موجي از خشم و نفرت از اين شرارت پديد آمد. ظهر عاشورا وقتي خبر آتش زدن قرآن و حمله به دستجات عزاداري در پايتخت به مردم ايران رسيد همه عزم آمدن به تهران را داشتند.راستي ما با چه جماعتي روبرو هستيم که روز عزاي حسين (ع) را جشن مي گيرند، روزي که همه سينه مي زنند و عزادارند آنها سوت مي زنند و مي رقصند.آنها تا کجا پيش خواهند آمد، با حريم امام حسين (ع) و حرمت عاشورا چه کردند؟ آنها با فراخوان رسانه هاي شام به کوفه آمده بودند. اينجا کوفه نيست، اينجا تهران است، مرکز انقلاب اسلامي ، مرکز بيداري و فرياد عليه مظالم آمريکا، رژيم صهيونيستي و انگليس!پاسخ مردم به تبهکاريهاي روز عاشوراي لشکر عمر سعد، آنها را عقب راند. اما آنها باز خواهند آمد.گونه شناسي شعارهاي جريان فتنه طي6 ماه اخير نشان مي دهد آنها دست اندرکار تحريف تمامي شعارهاي انقلاب هستند. آنها با هجوم به شعائر الهي، درست فرهنگ انقلاب و اسلام را هدف قرار داده اند.اينکه آنها در راهبرد خود فرهنگ اسلام و انقلاب را هدف قرار داده اند نشان مي دهد هدف را خوب تشخيص داده اند اما اينکه روي اراذل و اوباش و مشتي بي فرهنگ و ضد دين تکيه مي کنند يک اشتباه بزرگ و استراتژيک است . اين جماعتي که آنها روي آن تکيه کرده اند نمي توانند خودشان را سرپا نگه دارند، تا چه رسد به اينکه بخواهند در بازگشت استبداد و استعمار به ايران کاري بکنند.دستگيري شماري از منافقان قديم در آتش افروزي روز عاشورا سرنخ استمرار شرارت ها را نشان مي دهد. منافقين يک بار در خرداد سال60 پاسخي شايسته از ملت دريافت کردند که مجبور شدند براي نوکري صدام به بغداد بروند. امروز بار ديگر در صحنه سياسي کشور با بسترسازي سران فتنه به ميدان آمده اند، مردم در شناخت آنها اشتباه نمي کنند، اين بار آنچنان ادبشان خواهند کرد که مجبور شوند فقط در پادگانهاي آمريکا در منطقه کار کنند.پروژه کشته سازي آنها نگرفت علي رغم آنکه حساب شده و سازمان يافته حضور يافته بودند. در همان لحظات اوليه پاسخ مردم ، نظم سازماني خود را از دست دادند. شرارت منافقين در عاشوراي امسال يک نقطه عطف است چرا که دو سوال کليدي در ذهن مردم شکل گرفته است.1 - سکوت برخي خواص تا کجا ادامه دارد؟2- آيا حساب سران فتنه با جريان نفاق همچنان جداست؟ يا سران فتنه در خدمت جريان نفاق ماموريت بسترسازي دارند؟مردم مي خواهند برخي خواص سکوت خود را بشکنند، مردم مي خواهند سران فتنه با اعلام برائت از منافقين حساب خود را از آنان جدا کنند.هر کس که کمترين هوش سياسي را داشته باشد مي داند اين دو از اصلي ترين مطالبات سياسي مردم است.مردم هر چه را تاب بياورند اهانت به شعائر الهي را تاب نمي آورند.دنياي اقتصاد:كمبود نقدينگي ناشي از افزايش عرضه پول«كمبود نقدينگي ناشي از افزايش عرضه پول»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم مهران دبيرسپهري است كه در آن ميخوانيد؛سرمقاله روز يكشنبه 22/9/88 دنياي اقتصاد، بازتابهايي داشت كه نياز به پاسخ دارد.عمدهترين سوال يا انتقاد مطرحشده اين بود كه چگونه افزايش عرضه پول ميتواند منجر به كميابي آن شود. در واقع اين موضوع همان اشتباه جان مينارد كينز است كه در كتب اقتصاد كلان منعكس شده است. اين مساله مانند آن است كه براي رفع تشنگي از آب شور دريا استفاده شود و ميدانيم هر چه مصرف آن بيشتر گردد، كمبود آن هم در بدن بيشتر ميشود. اما ميتوان موضوع را با ذكر يك مثال در مقياس كوچك مورد بررسي قرار داد. فرض كنيد كشور بسيار كوچكي وجود دارد كه كل نقدينگي موجود در آن يك ميليارد تومان است.حال شخصي حقيقي يا حقوقي كه داراي مشكلات مالي ميباشد، به بانك مركزي مراجعه ميكند و ميگويد يك ميليارد تومان اسكناس چاپكن و به من بده تا به همين ميزان به توليدم ادامه دهم يا بر توليدم بيافزايم يا توليدي را شروع كنم و اگر ندهي مسوول مشكلات بيكاري و ركود ناشي از آن تو هستي. حال اگر بانك مركزي خواسته او را اجابت كند، چه اتفاقي ميافتد؟ پاسخ روشن است ارزش داراييهاي پولي مردم نصف ميشود. به عبارت ديگر، تمام توليدكنندگان ديگري كه با كمبود نقدينگي مواجه نبودند، از حالا به بعد دچار اين كمبود خواهند بود؛ زيرا ارزش نيمي از نقدينگيشان را از دست دادهاند.حال معلوم ميشود چگونه افزايش عرضه پول ميتواند منجر به كمبود نقدينگي شود. اما اگر با زبان اقتصادي به بيان موضوع بپردازيم، اين گونه خواهد شد كه افزايش عرضه پول پس از يك وقفه زماني منجر به افزايش تورم و سپس افزايش نرخ بهره ميشود و ميدانيم افزايش نرخ بهره به معناي كمبود نقدينگي است.با توضيحات فوق معلوم ميشود كه تورم و ربا دوروي يك سكه هستند و هر دو موجب انتقال ظالمانه ثروت ميشوند و تورم قطعا به ربا تبديل ميشود و شرط لازم براي خشكاندن ربا از جامعه حذف تورم است؛ اما عجيب آن كه ما نسبت به ربا فوقالعاده حساس هستيم و آن را يك گناه بزرگ ميدانيم، اما تورم حداكثر يك مكروه تلقي ميشود، در صورتي كه چنين نيست؛ يعني كاركرد و اثر ربا و تورم مشابه و عين هم است.ابتكار: تبعات راديکاليزه کردن فضاي سياسي جامعه«تبعات راديکاليزه کردن فضاي سياسي جامعه»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد؛وقايع عاشوراي 88 برنگراني دلسوزان جامعه صحه گذاشت و لزوم اقدامات اساسي از جانب طيف هاي سياسي ماجراهاي فرسايشي 7 ماهه اخير را ضروري تر نمود.تحليل شرايط و چراي اتفاقات نياز به فرصت ديگر دارد اما تحليل يک بعدي و تجويز تک نسخه همواره دردسرآفرين بوده است.اين گزاره که همه رويدادها و راديکال شدن فضا به دليل آزاد بودن چند نفر خاص مي باشند و اگر آنها دستگير و به سرنوشت هم قطاران خود گرفتار آيند همه چيز تمام شده تلقي خواهد شد همانقدر غلط است که بسياري مي کوشند اتفاقات اخير را محصول خارجي ها بشمارند و ريشه هاي داخلي آنرا انکار کنند اما چند نکته را نبايد غافل بود.1-رويدادهاي مستقل و جدا از زمينه هاي سياسي اجتماعي که نقش تعيين کننده در تاريخ داشته باشند چندان مورد پذيرش نيست،زيرا اگر چنين باشد، تاريخ معنا و مفهوم نخواهد داشت چرا که سرنوشت و حرکت آن فارغ از تحولات جامعه و صرفا به دست اتفاقات و تصادفات خواهد بود.به عنوان مثال در تمام کتاب هاي تاريخي، شروع جنگ جهاني اول رابه ترور وليعهد اتريش در صربستان نسبت مي دهند،که در واقع صحيح هم هست، اما اين ترور را هيچ کس علت جنگ نمي داند،علت جنگ چيزهاي ديگري بود و طرفين دير يا زود جنگ را شروع مي کردند و چنين نبود که اگر آن ترور انجام نمي شد،جنگ اول هم رخ نمي داد،اين تحليل هم به طور نسبي مورد اتفاق تاريخ دان هاست.2-به علت غيرقابل تکرار بودن وقايع تاريخي،نمي توان وقايع رخ داده بعدي را ناشي از عامل معيني در گذشته دانست همچنانکه نمي توان چنين ادعايي را رد کرد،اما بايد کوشيد با ارايه دلايل و قرائن براي هريک از استدلالات مستندات کافي ارايه کرد.3-نتايج رويداد لزوما ذاتي آن رويداد نيست.البته اين بدان معنانيست که هر رويدادي مي تواند هر نتيجه اي داشته باشد، اما چنين هم نيست که همه رويدادها واجد نتايج ذاتي خود هستند و از آنها گريزي نيست.4-وقتي در کشوري احزاب قدرتمند در جايگاه اپوزيسيون قانوني فرصت نقد عملکرد دولت را نيابند به صورت طبيعي اين فرصت نصيب جريانات معاند و برانداز خواهد شد حضور احزاب منتقد و قانونمند مي تواند اعتراضات مردم را در روندي منطقي کاناليزه نمايد و راه را بر جريانات خشونت گرا و فرصت طلب ببندد و در نهايت هم پاسخگويي رفتارهاي صورت گرفته خواهند بود.به عنوان مثال در جريان شروع اعتراضات شاهد بوديم، تا زماني که سازماندهي اعتراضات برعهده سران جناح اصلاح طلب بود،اعتراضات قالب مسالمت آميز داشت اما زمانيکه کار از دست آنها خارج شد، راه بر کساني که آرامش و مسالمت جويي را نمي پسندند باز شد و کار به خشونت گراييد و نتيجه آنرا هم به مرور شاهديم.5-به جاي اينکه بازي را در کنترل بگيريم که قاعده آن هم روشن است و آن تبديل معاند به مخالف و مخالف به منتقد و در نهايت تبديل منتقد به موافق برعکس تلاش ها حول کنترل بازيگران متمرکز شد. بازيگراني که ممکن است در ابتدا نقشي داشته اند اما براي يک جريان که امروز رنگ اجتماعي به خود گرفته و هر روز شکل جديد پيدا مي کند نمي توان براي آن بازيگر خاص شناسايي کرد.6-آنقدر در اين مدت انرژي صرف کنترل به اصطلاح بازيگران شد که صداهاي وحدت گرا و اعتدال طلب هم به خاموشي گرائيد در نتيجه ميدان دار اصلي افراطيون و راديکال هاي دوطرف شدند و در اين ميدان هيچ صدايي به جز صداي طبل جنگ به گوش نمي رسد.کساني که اميد به شيخوخيت آنها براي ميانجي گري مي رفت براي حفظ آبروي خود ترجيح دادند راه سکوت پيشه کنند،مدتها همه انگشت ها بطرف آيت ا... مهدوي کني براي ورود به ميدان تشنج اشاره مي رفت اما پس از مدتي معلوم شد که او خود بيش از همگان نااميد از چنين تلاشي است.ريش سفيدان موتلفه هم نتوانستند کاري به پيش برند.7-در سياست گفته مي شود که هيچگاه تمام راهها را نبايد بر دشمن بست چرا که او مجبور مي شود در اين هنگام از تمام ظرفيت خود براي دفاع بهره ببرد،بستن تمام راهها بر روي يک جريان سياسي و فشار دادن آن تا لبه پرتگاه و حذف مطلق،کاري خردمندانه و آينده نگرانه نيست.رفتار راديکال اقدام راديکال به دنبال دارد نمي توان در يک جامعه زنده و داراي جوانان پرشور انتظار داشت که يک طرف هر اقدامي خواست انجام دهد و طرف ديگر يا نظاره گر صرف باشد يا به نصيحت اخلاقي رو بياورد و يا نجابت ايراني به خرج دهد. 8-بنابراين راه طي شده تاکنون به جاي آرامش آفريني بنزين بر آتش افروخته شده است براي برون رفت همه بايد عزم جزم نمايند و در کوتاه مدت چند امر فوري صورت پذيرد.الف:سران اصلاح طلب اکنون بيش از هر زمان فرياد برآرند و اثبات کنند که به قانون اساسي وفا دارند و اصول آنرا بيش از ديگران پاس مي دارند.اکنون زمان سکوت و کنار نشستن نيست بايد با صدايي بلند اقدامات و حرمت شکني عاشورا را محکوم کرد و از آن تبري جست البته حق آنهاست که براي بيان اعتراض به هتک حرمتها و جداکردن مرز خود با سو» استفاده هاي صورت گرفته،تريبون داشته باشند بدون تريبون چنين انتظاري امکانپذير نيست.ب:از طرف مقابل هم جلوي صداهايي که به جز رجم نيروهاي انقلاب و انگ وارد کردن به اين و آن هنر ديگري ندارند را خاموش سازند و اجازه دهند صداي افراد موجه،اعتدال گرا و آرامش طلب به گوش رسد.ج:بزرگان و ريش سفيدان روحانيت و احزاب و گروههاي سياسي يک بار ديگر از لاک فردگرايي خارج شوند و آستين آشتي ملي را بالا زنند. قدس: آشوبگران، مقهور بصيرت عاشورائيان«آشوبگران، مقهور بصيرت عاشورائيان»عنوان سرمقالهي روزنامهي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در ان ميخوانيد؛ديروز در حالي که عزاداران حسيني همچون سالهاي گذشته با شور و شعور براي زنده نگهداشتن راه شهداي کربلا اقامه عزا و ماتم نموده بودند، در ظهر عاشورا با زمينه سازي دشمنان نظام اسلامي حوادث تلخي در تهران رخ داد که کام هر ايراني و مسلمان را تلخ نمود که مي توان از آن به عنوان گام جديد خط نفاق و عناصر خود فروخته و مزدور استکبار براي حرمت شکني از مقدسات و مراسم ظهر عاشورا ياد کرد.روز عاشورا صحنه رويارويي دو جبهه حق و باطل است که با مرزبندي شفاف مي توان خط يزيديان را از حسينيان تفکيک نمود. اصحاب يزيد با حمله به حريم حرم اهل بيت سيدالشهدا(ع) و آتش زدن خيام، در ميان موج شادي و هلهله پيروزي ظاهريشان را جشن گرفتند. ديروز در تهران جريان مزدور استکبار، در ميان قلبهاي شکسته و چشمان گريان شيعيان سيدالشهدا(ع) ضمن آنکه شعارهاي ساختارشکنانه و دشمن شادکن سر مي دادند با به آتش کشيدن اموال عمومي به هروله و کف و سوت و شادي پرداختند. به راستي، آنان با اين اقدامهاي افراطي چه هدفهايي را تعقيب مي کنند؟اتفاقهاي روز عاشورا حلقه اي از توطئه هاي زنجيره اي است که قبل از انتخابات و بويژه پس از انتخابات توسط سران فتنه شروع شد و آنها با حمايت، ترغيب و بعضاً سکوت، اصحاب فتنه را همراهي نمودند. نفي شعار «مرگ بر آمريکا و اسرائيل»، حذف حمايت از غزه و لبنان، طرح شعار جمهوري ايراني به جاي جمهوري اسلامي، جسارت به ساحت امام راحل، سر دادن شعارهاي ساختارشکنانه، ضد نظام و عليه ولايت فقيه و بي حرمتي در روز عاشورا، بيانگر اين موضوع است که سران فتنه انتقاد و اعتراضشان نه تنها فراتر از موضوع انتخابات است، بلکه رأس نظام را هدف قرار داده اند.برخي از سران فتنه چون خواستار عدم تقبيح اقدامهاي طرفدارانشان نمي باشند، با صدور بيانيه هاي شگفت انگيز تلاش مي کنند اين رخدادها را به عنوان يک فرصت تلقي کنند تا بتوانند رفتارهاي افراطي و ساختارشکن خود را توجيه و تعقيب کنند، به نحوي که تاکنون ثابت کردند که در کانون فتنه قرار دارند و در مقابل نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران قد علم کرده اند. در حوادث ديروز برخي سران فتنه سعي نمودند با نشانه گرفتن نظا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 621]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: حل مشكل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: حل مشكل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
-
گوناگون
پربازدیدترینها