واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: افلاکیان خاک نشینپیش درآمد:«افلاکیان خاک نشین» نام مجموعه ای است که قصد دارد 110 ستاره از آسمان زمین را برای شما معرفی کند. این سلسه، از کتابی به همین نام که کاری است از موسسه شمس الشموس، فراهم میگردد. تبیان نیز چون ایشان، این ذره را به عشق تاب مشکین حضرت موعود، تقدیم میدارد که او تجلی«یُعطِی الکَثیرَ بالقَلیل» است. ای صنم دلنواز، ای دو جهان عز و ناز گشته به پیشت دراز، دست سلمان عشق ستاره اولمیرزا احمد آشتیانی
برای رؤیت کامل تصویر بر روی آن کلیک کنید- ولادت: 1300 ق. - محل ولادت: تهران- وفات: 1395 ق. - محل دفن: شهر ری- محل تحصیل: تهران، قم، نجف- اساتید: میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و...- شاگردان: سید جلالالدین آشتیانی، حسن حسنزاده آملی و...- تالیفات: لوامع الحقایق، طرائف الحکم، هدیه احمدیه و...سیدی ناشناس وارد منزل شد و فرمود: «شنیدم کتابی نوشتهای، نام آن را هدیه احمدیه بگذارید.» و بعد رفت. از خدمتکاران پرسید: «این آقا کجا رفت؟» گفتند: «کدام آقا ؟! »او جامعترین استاد در علوم نقلی و عقلی بود و در فنون ریاضی متبحر و در طب قدیم، یگانه استاد عصر خویش به شمار میرفت. روحی لطیف داشت، خط را بسیار زیبا مینوشت و بسیاری از مضامین عرفانی و فلسفی را به صورت سرودههایی تنظیم کرده بود. گاهی ارادت قلبی خویش را به ساحت مقدس اهلبیت عصمت و طهارت (ع) به صورت شعر آشکار میساخت و با تخلص «واله» شعر میسرود.فرزند ایشان، آیتالله میرزا محمد باقر آشتیانی میگوید: «مرحوم والد پیوسته به قرآن کریم و عترت عشق میورزید و ابراز علاقه میفرمود، تا حدی که در اعیاد هم دستور میداد یک نفر از سخنوران، از مناقب و مصائب اهلبیت نبوت علیهم السلام بگوید. همواره به ما توصیه میکرد از قرائت قرآن همه روزه ولو چند آیه غفلت نکنید که موجب سعادت دنیا و نجات آخرت است، این حکیم الهی هفتهای یک شب از جلسات شبانه را به تفسیر قرآن کریم اختصاص میداد.حکایاتی از حیات طیبه این حکیم فرزانه نقل شده است که نشان از عنایات خاص الهی به ایشان دارد. زمانی که در فکر نامگذاری جزوه احمدیه بود، سیدی ناشناس وارد منزل شد. پس از احوالپرسی فرمود: «شنیدم کتاب دعایی مرقوم داشتهاید!، آن را گرفت و پس از ملاحظه، فرمود: نام آن را هدیه احمدیه بگذارید.» و بعد از اتاق خارج شد. از آنجا که کسی از تدوین آن کتاب اطلاعی نداشت، بسیار متعجب شد. از مستخدمین منزل پرسید: «این آقا کجا رفت؟» گفتند: «ما کسی را ندیدیم وارد شود که حالا بدانیم کی خارج شده است!».آیتالله سید جلالالدین آشتیانی فضایل استاد را چنین میستاید: «آن مرد بینظیر آنچنان از تظاهر و ریا و خودنمایی مبرا بود که حقیر احتمال میدهد، بر شمردن حقوق فراوان او، چه بسا موجب رنجش آن روح پر فتوح شود. چنان جهات کثرت و خلقی در جنبه حقّی اوقاتی شده بود که واقعاً تبدیل شده بود به ملکی در لباس انسانی.» حسین عسگری - گروه دین و اندیشه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]