تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى‏گردد و چون به آن رسيد، آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829562548




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رد و بدل پيامهاى صلح


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رفت و آمد فرستادگان قريش و رد و بدل پيامهاى صلح
پيام صلح
 قرشيان كه تصميم گرفته بودند به هر قيمتى شده نگذارند پيغمبر اسلام به آن صورت وارد مكه شود و آن را براى خود خوارى و ذلت و ننگ مى‏دانستند و مى‏گفتند: اگر محمد بدين ترتيب به مكه در آيد صولت و قدرت ما در نزد عرب شكسته خواهد شد و حرمت ما از ميان خواهد رفت، با لشكرى انبوه از مكه بيرون آمده بودند و پيغمبر اسلام نيز همه جا با گفتار و رفتار خود مى‏خواست‏ بفهماند كه براى جنگ با قريش بيرون نيامده و جز انجام مراسم عمره و طواف و قربانى منظور ديگرى ندارد، از اين رو وقتى بديل بن ورقاء خزاعى، مكرز بن حفص و حليس بن علقمه رئيس‏«احابيش‏» و به دنبال همه عروة بن مسعود ثقفى كه شخصيت‏بزرگى بود به نزد رسول خدا (ص) آمدند و با آن حضرت مذاكره كرده و هدف او را از اين سفر و آمدن تا پشت دروازه مكه مى‏پرسيدند پاسخ همه را به يك گونه مى‏داد و به طور خلاصه به همه مى‏فرمود: - ما براى جنگ نيامده‏ايم بلكه منظورمان زيارت خانه خدا و انجام عمره است، سپس مى‏خواهيم اين شتران را قربانى كرده گوشت آنها را براى شما واگذاريم و باز گرديم! فرستادگان كه اين سخنان را مى‏شنيدند و وضع مسلمانان را نيز مشاهده مى‏كردند كه همگى در حال احرام هستند و اسلحه‏اى جز يك شمشير كه آن هم در غلاف است ‏همراه نياورده‏اند و شتران را نيز كه همگى نشانه قربانى داشتند از نزديك مى‏ديدند خشمناك به سوى قريش باز مى‏گشتند و هر كدام به نوعى آنها را ملامت كرده و به دفاع از مسلمين برخاسته و مى‏گفتند: - چرا مانع زيارت زائرين خانه خدا مى‏شويد؟ و چرا هر آدم بى‏نام و نشانى حق دارد به زيارت خانه خدا بيايد ولى زاده عبد المطلب با آن همه عظمت و شرافت ‏خانوادگى و دودمان سادات مكه حق زيارت ندارد؟ ما از نزديك مشاهده كرديم كه اينان لباس جنگ نپوشيده و هر كدام دو جامه احرام بيش در تن ندارند، شتران قربانى را كه همگى علامت قربانى داشتند و در اثر طول كشيدن زمان قربانى كركهاى خود را خورده بودند به چشم خود ديديم! چرا دست از لجاجت و كينه توزى بر نمى‏داريد؟ چرا مانع زيارت زائرين خانه خدا مى‏شويد؟ و چرا هر آدم بى‏نام و نشانى حق دارد به زيارت خانه خدا بيايد ولى زاده عبد المطلب با آن همه عظمت و شرافت ‏خانوادگى و دودمان سادات مكه حق زيارت ندارد؟ ما از نزديك مشاهده كرديم كه اينان لباس جنگ نپوشيده و هر كدام دو جامه احرام بيش در تن ندارند، شتران قربانى را كه همگى علامت قربانى داشتند.قريش در محذور سختى گرفتار شده بودند، از طرفى ورود مسلمانان را به مكه كه دشمنان سر سخت‏خود مى‏دانستند و بزرگان و پهلوانان نامى آنها به دست ايشان كشته شده بودند براى خود بزرگترين ننگ و شكست مى‏دانستند و حاضر نبودند به چنين خفت و خوارى تن دهند و زبان شماتت عربها را به روى خود باز كنند، از سوى ديگر روى هيچ قانونى حق نداشتند از زايرين خانه خدا - هر كس كه باشد - جلوگيرى كنند و او را از انجام مراسم عمره يا حج‏باز دارند، از اين رو در كار خود سخت متحير بودند. بخصوص كه بسختى مورد اعتراض و انتقاد فرستادگان خود نيز قرار گرفته بودند تا آنجا كه بيم يك اختلاف داخلى و محلى نيز ميان آنها مى‏رفت. حليس بن علقمه - رئيس احابيش - وقتى از نزد محمد (ص) بازگشت‏به قريش گفت: به خدا سوگند اگر جلوى محمد را رها نكنيد و مانع زيارت او شويد من با شما قطع رابطه خواهم كرد و احابيش را از دور شما پراكنده خواهم ساخت. و نيز عروة بن مسعود ثقفى - كه مورد احترام همه قريش بود - وقتى از نزد رسول خدا (ص) بازگشت و به چشم خود ديده
لشکر
بود كه پيغمبر اسلام چه احترام و عظمتى در نظر مسلمانان دارد تا آنجا كه اگر تار مويى از سر و صورت او بر زمين مى‏افتد فورا آن را از زمين برداشته و نگهدارى مى‏كنند و يا در وقت وضو نمى‏گذارند قطره آبى ازوضوى آن حضرت بر زمين بريزد و هر قطره آن را شخصى از آنها براى تبرك مى‏برد و به سر و صورت و بدن خود مى‏مالد. به قريش گفت: - اى گروه قريش من به دربار پادشاهان ايران و امپراتوران روم و سلاطين حبشه رفته‏ام و چنين احترامى كه پيروان محمد از او مى‏كنند در هيچ كدام يك از دربارهاى آنها نديده‏ام و با اين ترتيب هرگز او را تسليم شما نخواهند كرد و از دورش پراكنده نخواهند شد، اكنون هر فكرى داريد بكنيد! و هر تصميمى كه مى‏خواهيد بگيريد! رسول خدا(ص)نيز كه مامور به جنگ نبود، مى‏كوشيد تا كمترين بهانه‏اى براى جنگ به دست قريش ندهد و به هر ترتيبى شده مى‏خواست خونى ريخته نشود و شمشيرى كشيده نشود و حرمت ماه محرم شكسته نگردد، و اگر چنين كارى هم مى‏شود از طرف قريش شروع شود تا آنها متهم به نقض حرمت ماه حرام گردند نه مسلمانان. اسارت مكرز بن حفص به دست مسلمانان قرشيان كه سخت در محذور افتاده بودند مكرز بن حفص را كه به شجاعت و بى‏باكى معروف بود با چهل پنجاه نفر از سواركاران ورزيده مامور كردند تا در اطراف لشكر مسلمانان جولانى بزنند و اگر بتوانند كسى را از ايشان دستگير ساخته به نزد قريش ببرند تا گروگانى از مسلمانان در دست قريش باشد و بلكه از اين راه بتوانند پيشنهادهاى خود را برايشان بقبولانند، اما مكرز و همراهان نيز نتوانستند كارى انجام دهند و همگى به دست نگهبانان لشكر اسلام اسير گشته و آنها را به نزد پيغمبر اسلام بردند و رسول خدا (ص) به همان جهت كه مامور به جنگ نبود دستور داد آنها را آزاد كنند و با اينكه آنها پيش از اسارت خود به سوى مسلمانان تيراندازى كرده و آزار زيادى رسانده بودند و حتى به گفته برخى: يكى از مسلمانان را نيز به نام ابن زنيم به قتل رسانده بودند، به دستور پيغمبر، همگى آزاد شده سالم به سوى قريش بازگشتند.  كتاب: زندگانى حضرت محمد(ص) نويسنده: رسولى محلاتى تنظيم براي تبيان: ابوذر سلطاني 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن