واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شنواي سخنان پر از مهر
شيوههاي متفاوت در تکلمبعضي از مسائل ارتباطي ناشي از تفاوتهاي طرز صحبت زن و شوهر است. دبوراتانن پروفسور زبانشناس، به نمونه جالبي اشاره ميکند. موضوع از اين قرار است که زني به اتفاق همکار مردش در يک جلسه گفت و شنود با ديگران شرکت ميکند و اين مرد به تنهايي و بيآنکه به او هم اجازه صحبت بدهد به تمام پرسشهاي حضار جواب ميدهد. اين خانم از اين طرز برخورد به شدت عصباني ميشود و همکارش را به خاطر سلطهجويي، خودمحوري، و احترام نگذاشتن به نظريات او مورد شماتت قرار ميدهد. در واقع ميدان داري مورد اشاره اين خانم ناشي از اختلاف زماني در حاضر جوابي آنها بود. خانم از روي عادت در مقايسه با همکارش به زمان بيشتري براي پاسخگويي نياز داشت. در نتيجه، زماني که براي پيدا کردن جواب صرف ميکرد، کاسه صبر همکارش را لبريز مينمود و از بيم آنکه مبادا تاخيز در جواب تاثير بدي روي حضار داشته باشد، صحبت را به دست ميگرفت و پاسخ سوال طرح شده را ميداد. اما اين خانم رفتار اين همکار را نوعي برتري طلبي و سلطهجويي جنسيتي قلمداد ميکرد. ظاهراً مردها هنگام گوش دادن سکوت بيشتري دارند، و زنها در مقايسه با مردها، با تغيير حالت چهره و اشارات مختلف، گوش دادن خود را بيشتر نمايان مي سازند در ازدواج هم اين قبيل تفاوتها مشکل ساز ميشود. مثلا ممکن است مردي با تاني و با جملات فاصلهدار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بيقرار است، مرتب به ميان صحبت پريده، رشته کلام را قطع کند. در اين شرايط ممکن است مرد عصباني شده، زن را مورد انتقاد قرار دهد که ميان حرف او ميآيد و رشته صحبتش را پاره ميکند. ممکن است زنش را متهم کند که: «تو هميشه حرف مرا قطع ميکني... هيچوقت نميخواهي حرفهاي مرا بشنوي». غافل از اينکه رفتار زن او دلايل عميقتري دارد. گاه پيش مي آيد که طرز صحبت و آداب گفتاري هر يک از زن و شوهر با هم متفاوت است. يکي اهل صحبت است و زياد حرف ميزند و گاه حتي به ديگران اجازه صحبت نميدهند و رشته کلام طرف مقابل را قطع ميکند. و ديگري اين رويه را بيادبانه ميداند؛ معتقد است که پرگويي و قطع صحبت ديگران رفتاري بيادبانه است. در نتيجه اختلاف طرز صحبت، مي تواند از ديگر عوامل ايجاد اختلاف در ميان همسران باشد. بسياري از پرحرفها همسر خود را به بيتوجهي متهم ميکنند. مثلاً بارها از زبان زنها شنيدهام که ميگويند: «شوهرم هرگز به حرفهاي من توجه نميکند» و حال آنکه شوهر ميتواند کلمه به کلمه صحبتهاي زنش را تکرار کند. گاه زن و شوهر از تاثير شخصيت خود بر يکديگر بياطلاعند. جملات تحقير آميز و به تمسخر گرفتن همسر ممکن است در سال هاي ابتدايي واکنشي را از سوي او بر نينگيزد اما در طولاني مدت تخريب گر است و زماني به صورت بمب منفجر شده و به صورت اعتراض سر بر مي اورد.دليل اصلي اين گلايه اين است که شوهر کم حرف است، سکوت ميکند و صحبتهاي زنش را گوش ميدهد، اما با اين طرز برخورد و با آنکه کاملاً به حرفهاي زنش گوش ميدهد، حالت چهره و نوع برخوردش به گونهاي است که زنش او را به بيتوجهي نسبت به حرفهايش متهم ميکند. مطالعات انجام شده نشان ميدهد که شيوه گوش دادن زن و مرد با هم متفاوت است. ظاهراً مردها هنگام گوش دادن سکوت بيشتري دارند، منظورشان اين است که «با نظر تو موافقم». اما همانطور که متخصصين انسان شناسي ميگويند زنها در مقايسه با مردها، با تغيير حالت چهره و اشارات مختلف، گوش دادن خود را بيشتر نمايان مي سازند و از مردها هم انتظار دارند که رفتار مشابهي داشته باشند. بدين جهت عجيب نيست که شوهري دقيقا به صحبتهاي زنش گوش بدهد و با اين حال زن مدعي شود که «شوهر هيچوقت به حرفهاي من توجه ندارد».
در نظر بسياري از اشخاص، اشارات مستمع بدين معناست که « به صحبتهاي تو گوش ميدهم و از آن لذت ميبرم». بدين معناست که «به حرفهاي تو توجه دارم». اگر زن و شوهر بتوانند نسبت به اين معاني مخفي حساسيت نشان دهند، بسياري از دلگيريهايشان فروکش ميکند. زن و شوهر عليرغم شيوههاي ارتباطي متفاوت ميتوانند براي اجتناب از بروز کدورتهاي احتمالي با هم به توافق برسند. در اين صورت، زن يا شوهري که با تاني حرف ميزند از قطع صحبت از سوي همسرش ناراحت نميشود. ميتواند در پي هر قطع صحبت دوباره سرنخ و رشته کلام را به دست بگيرد. به همين شکل، کساني که صحبت ديگران را قطع ميکنند ميتوانند درباره رفتارشان قضاوت بهتري داشته باشند آيا بيجهت و بدون عمد و قصد صحبت را قطع کردهاند؟ آيا قطع صحبت درست و عاقلانه بوده است و يا به جاي اينها، ناشکيبايي و لبريز شدن کاسه صبر آنها را به قطع صحبت ترغيب کرده است. پرحرفها و اشخاصي که از روي عادت صحبت را کش ميدهند ميتوانند کمتر صحبت کردن و خلاصه گويي را تمرين کنند و کم حرفها هم ميتوانند مشارکت بيشتر در گفتگو را ياد بگيرند. مستمع بيحال ميتواند اشاراتي دال بر توجه داشتن بروز دهد و گوينده ميتواند درک کند که سکوت لزوماً به مفهوم بيتوجهي نيست.نشنيدن و نديدنگاهي اوقات زن يا شوهر منظور اصلي يکديگر را درک نميکنند و نميفهمند که ديگري چه ميگويد و چه منظوري دارد. به همين دليل است که ميشنويم « تو نميداني که من چه ميگويم و چه ميخواهم». و يا «تو اصلا درک نميکني». در مواقعي ميتوان ريشههاي مشکل را در حساسيت بيحد و روحيه تدافعي جستجو کرد. ممکن است اشخاص گوشهاي خود را بر سخناني که علاقهاي به شنيدن آن ندارند ببندند. ممکن است بعضي از صحبتها عزت نفس زن يا شوهر را خدشهدار سازند. در نتيجه براي اجتناب از اين ناراحتي و براي آنکه به غرور و حيثيتشان لطمهاي نخورد، حالت تدافعي ميگيرند تا از ديدن يا شنيدن آنچه دوست ندارند مصون بمانند. اما شما: شما چه عادت هاي گفتاري داريد؟ آيا تا بحال به اين موضوع فکر کرده ايد آيا در اين مورد به خود شناسي رسيده ايد تا بتوانيد ضعف هاي احتمالي خود با ديگران را در اين ارتباط بشناسيد؟آيا نوع انتظارات شما از همسرتان نيز از همين گونه است ؟ پس اين مطلب را بار ديگر با دقت تر مطالعه کنيد. برگرفته از کتاب " عشق هرگز کافي نيست" با تغيير و اضافاتتنظيم : کهتري نوعروسان تبياني! تنها عشق واقعي مي ماند تو شمع و من پروانه زن وشوهر هاي صميمي قاضي هاي ناشي قضاوت نکنيد! سايبانش همه عشق غر ميزنم تا مرا ببيني! عصباني ها به بهشت نمي روند چگونه قلب يک مرد را تسخير کنيم؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]