تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815590359




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به درد دلم گوش میدید ؟ : دل مشغولیهای روزمره


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: شب به خیر
من الان یک تاپیک رو میخوندم که یکی از دوستان درباره تبعیض بین خودش و جاریش نوشته بود .
یه دفعه چیزی از ذهنم گذشت که دلمو سوزوند و چشمام رو پر اشک کرد .
شاید تو یکی دو تاپیک دیگه خونده باشید که من گفتم که مشکل ناباروری داریم و بچه نداریم .
من جاری کوچکتری دارم که یک بچه داره . من 6 ساله که ازدواج کردم . هنوز هیچ کس صدای بلند من و شوهرم رو نشنیده . 4 سال دیوار به دیوار مادرشوهرم بودم به خدا یک دفعه نفهمیدند که ما دعوا کرده باشیم و یا قهر باشیم . همیشه مسایلمون رو بین خودمون حل میکردیم . زندگی آرومی داریم . پولدار نیستیم اما با تلاش خودمون به اندازه خودمون داریم همه اینها و اینکه بچه نداریم .
و جاری کوچکترم !! تا حالا فامیل شوهرم رنگ خونه اش رو ندیدند . از اول نامزدی همیشه دعوا و سر و صداشون رو همه فهمیدند حتی با خواهر شوهرم دعوای در حد کتک کاری داشتند در حالیکه من حتی تو به خواهرشوهرم نمیگم .
و اونوقت اگه دعایی باشه برای منه . ترحم برای منه . احساس میکنم فکر میکنند من خیلی بدبختم . چقدر دلم میسوزه وقتی کسی به جای تشکر از کارام میگه الهی خدا بهت بچه بده .
یعنی همه امتیازات مثبت زندگی من به خاطر همین یک مساله تباهه ... وقتی مادرشوهرم برام از سفرهای زیارتیش عروسک و چیز متبرک میاره و جلوی جاریهام و بقیه بهم میده دلم میخواد فریاد بزنم .
شما هم همین طور فکر میکنید ؟؟؟ یعنی چون بچه ندارم بدبختم ؟ و مثلا اگه بچه داشتم و مثل بعضیا بی ادب و بد دهن و حسود بودم خوشبخت ؟؟

*sara* نوشته است:
شب به خیر
من الان یک تاپیک رو میخوندم که یکی از دوستان درباره تبعیض بین خودش و جاریش نوشته بود .
یه دفعه چیزی از ذهنم گذشت که دلمو سوزوند و چشمام رو پر اشک کرد .
شاید تو یکی دو تاپیک دیگه خونده باشید که من گفتم که مشکل ناباروری داریم و بچه نداریم .
من جاری کوچکتری دارم که یک بچه داره . من 6 ساله که ازدواج کردم . هنوز هیچ کس صدای بلند من و شوهرم رو نشنیده . 4 سال دیوار به دیوار مادرشوهرم بودم به خدا یک دفعه نفهمیدند که ما دعوا کرده باشیم و یا قهر باشیم . همیشه مسایلمون رو بین خودمون حل میکردیم . زندگی آرومی داریم . پولدار نیستیم اما با تلاش خودمون به اندازه خودمون داریم همه اینها و اینکه بچه نداریم .
و جاری کوچکترم !! تا حالا فامیل شوهرم رنگ خونه اش رو ندیدند . از اول نامزدی همیشه دعوا و سر و صداشون رو همه فهمیدند حتی با خواهر شوهرم دعوای در حد کتک کاری داشتند در حالیکه من حتی تو به خواهرشوهرم نمیگم .
و اونوقت اگه دعایی باشه برای منه . ترحم برای منه . احساس میکنم فکر میکنند من خیلی بدبختم . چقدر دلم میسوزه وقتی کسی به جای تشکر از کارام میگه الهی خدا بهت بچه بده .
یعنی همه امتیازات مثبت زندگی من به خاطر همین یک مساله تباهه ... وقتی مادرشوهرم برام از سفرهای زیارتیش عروسک و چیز متبرک میاره و جلوی جاریهام و بقیه بهم میده دلم میخواد فریاد بزنم .
شما هم همین طور فکر میکنید ؟؟؟ یعنی چون بچه ندارم بدبختم ؟ و مثلا اگه بچه داشتم و مثل بعضیا بی ادب و بد دهن و حسود بودم خوشبخت ؟؟

سارا جان عزیزم تا وقتی که بچه نداری همه مشکلت رو بچه میدونند باور کن اگه بچه دار شی ( ایشالله) یه چیز دیگه پیدا میکنند من خودم سه سال بود که ازدواج کرده بودم همش م.ش گیر میداد که چرا بچه نمیاری بعد که آوردم به قرآن قسم این بچه مریض بود  18 روز بستری بود اصلا سراغشم نگرفتند فقط نگران این بودند که من که بیمارستان خوب و خصوصی ( ل.ا.ل.ه) زایمان کردم و بچه الان بیمارستان خوب بستری هستش پسرشون از کجا میخواد بیاره پولش رو بده .
الانم بعد از سه سال دیگه اصلا کاری به کارشون ندارم و حتی بچم رو نمی برم ببینند . تو هم خودت رو اذیت نکن از خدا بخواه ایشالله یه بچه سالم بهت میده ولی خودت رو با چیزهای دیگه سرگرم کن تا این مسائل ناراحتت نکنه .
 

ان شالله خوب و خوشبخت باشید خانمی کنار همسر و پسر گلت.
من از بچه نداشتن انقدرها  غمگین یا افسرده نیستم . بچه خیلی مهمه اما همه زندگی نیست . اما این نگاه و برخورد اذیتم میکنه . گرچه زیاد بهش فکر نمیکنم اما گاهی یاد بعضی چیزا خیلی دلمو میشکنه .




عزیزم اصلا خودت رو ناراحت نکن. مادرشوهرت چون دوستون داره به فکرتونه. مطمئن باش این کاراش از رو منظور نیست.از روی علاقه است.اونا میدونن شما خوشبختین و برای  اینکه خوشبختیتون کامل بشه دوست دارن بجه داشته باشین.
انشالا هر چی از خدا میخوای بهت بده.
همیشه خوشبخت و شاد باشی.

aftabetarik نوشته است:
چرا آخه فکر میکنی بدبختی ؟ اتفاقا با این چیزایی که گفتی من فکر میکنم تو خیلی خوشبختی . همین که خودتو شوهرت انقدر انسانهای آبرودارو متینی هستید که صداتونو هیشکی نشنیده یا شوهری داری که نمیره مسائل خصوصیه زندگیشو به خونوادش بگه یا اینکه خوداون زحمت کشیدیدنو حالا با زحمتو تلاشه خودتون به اینجا رسیدید همین که باهم تفاهم دارید و مهمتر از همه چی همین که جفتتون تنتون سالمه بهترین چیزایی که یه انسان میتونه داشته باشه .. ببین هر چیزیو که خدا ازت گرفته یا بهت داده همش به نفعت بوده به صلاحت بوده که خدا برات تشخیص داده اینجوری بهتره.. اونایی که بهت ترحم میکنن و یا کاری میکنن که جلو دیگران ناراحت بشو بسپارش به خدا . حالا شایدم مادرشوهرت از رو قصد اینکارارو نمیکنه از رو دوست داشتنه ولی راهشو بلد نیست .. هیچوقت عزیزم ناراحته نداشته هات نباش هیچوقت قدر اون چیزایی روکه داری بدون .. خیلیارو میشناسم بچه دارن ولی هیچ دلخوشیو شادی تو زندگیشون نیست خداروشکر که شوهرت همراه و هم دلته همین خیلی خیلی ارزشمنده ... خدا خودش گفته بچه وسیله امتحان و ازمایش شماست تو دنیا.. پس مطمئن باش اون گنجی نیست که اگه نداشته باشیش زندگیت تباه میشه .. داشتنش خوبه نعمته ولی نداشتنشم نباید باعث بشه افسرده بشی . ناراحت نباش و به خدا اعتماد کن و از خودش بخواه اگه صلاح بدونه بهت میده هیچوقتم ناامید نباش عزیزم زندگی خیلی ارزشمندتر ازاینه که بخوای برا نداشته هات ناراحت باشی..........

ممنون عزیزم .
من اصلا فکر نمیکنم که بدبختم . شاید تنها باشم اما بدبخت نیستم . اما گاهی ( بیشتر اوقات ) تو نگاه بقیه اینو میبینم که اذیتم میکنه وگرنه من شاکر همه داشته هام هستم .مخصوصا شوهرم بهش میگم که دسته گل معطریه که خدا از بهشت برام فرستاده . برای همین اینها رو هرگز به بقیه نمیگم اما چون دلم خیلی گرفته بود دردل کردم برای شما دوستای گلم .
بازم ممنون .

ببخشید اگه جسارتی بهت کردم اخه من از حرفات اینطوری برداشت کردم ببخشید اگه بهت برخورد میخواستم دلداریت بدم فقط . بازم معذرت خواهی میکنم............. پستمم پاک کردم ...........

سارا جون مادر شوهر بی خودی که اسمش نشده مادر شوهر.بهش فکر نکن گلم. خدا رو شکر که خوشبختی و شوهرت دوست داره این از همه چی مهم تره .

خدارو هزار مرتبه شكر كه همسرتون شما رو بخاطر خودتون دوست داره سارا خانم
اين مردم هرچقدر هم بي عيب و نقص باشي باز يه چيزي پيدا ميكنن كه باهاش آدم رو اذيت كنن
عروس دايي من تقريبا 3سال ازدواج كرده از اونجايي كه همه زود بچه دار ميشن به اين بنده خدا ميگفتن حتما بچه ش نميشه كه خداروشكر الان باردار هستن و خيال كل فاميل راحت شد!
البته هم بايد به مادر همسرتون حق بديم هم به شما هرچند كه كاراش از نظر من و شما زياد درست نيست ولي بايد به اونم حق داد هم نگران زندگي شماست كه مبادا خداي ناكرده بخاطر اين خدشه دار شه هم واسه پسرش آرزو داره
انشالا اين مشكلتون هم حل ميشه و مشخصه خانوم صبوري هستيد

بیخیال باش عزیزم مادر شوهرت از روی علاقه اینطوری رفتار میکنه میخواد خوشبختی تون کامل بشه ولی اگه این رفتارش اذیتت می کنه یا خودت بهشون بگو یا از شوهرت بخواه که بهشون بگه

به نظر من هم موردت را با شوهرت مطرح كن و بگو مي دونم از روي دلسوزيه اما من بهم بر مي خوره يا به صورت غير مستقيم در جمع عنوان كن مثلا يه ماجرا از خودت بساز 
مثال" همه نشتن و بگو و بخند و تخمه و آجيل .  شما بگو  يه دوستم را ديدم انقدر ناراحت بود كه نگو وقتي همه فضوليشون گل كرد  بگو آخه طفلك مثلا يه انگشت نداره يا صورتش سوخته يا مامانش سرطان گرفته بعد صبر كن راه حل ارائه بدن و دلسوزي كنن بعد بگو نه از موضوع اصلي ناراحت نيست از نگاه دلسوزانه بقيه دعاهايي كه تو صورتش مي خوره و اينكه نمي ذارن يه لحظه هم مشكلش را فراموش كنه ناراحته"
موفق باشي هميشه كارهاي اطرافيان از بدجنسي نيست گاهي از نادانييه

سارای گلم خداوند یه دل پاک بهت داده که بیشتر از هر چیزی تو این دنیا با ارزشه تو که روح وذهنت مثل یه کاغذ سفید بی لک  فکرهایی که آرامشت رو بهم بزنه رو اصلاً به ذهنت راه نده زندگی یعنی همین
خدارو شکر که بهترین همسر دنیا رو داری بابت حرفهای اطرافیان هم غصه نخور ما آدمها عادت کردیم تو همه چیزهم دخالت کنیم و نظر بدیم حتی تو آرزوهای دیگران برات آرزوی بهترین ها رو دارم همیشه بدون قلب پاک از پاک ترین معابد هم مقدس تره

ای بابا ساراجون تو بچه دار نمیشی منم بچه نمیخوام اما نمیدونی چقدر خونواده شوهرم و خودم گیرند که بشیم
اعصابم خورده امکان نداره یکبار ما رو ببینند بهمون گیرندهند اینقدر دلایلمون را براشون توضیح دادیم که کف کردیم اما عزیزم تو از مادر شوهرت بدل نگیر اون از رو دوست داشتنش این کارا رو میکنه البته اشتباه میکنه صد در صد اما تو اهمیتی نده

چه دوستای گلی دارم . از همتون ممنون خیلی دوستون دارم دیشب حالم خیلی بد بود اما الان با احساس این همه محبت خوب خوبم شاید منم اگه جای مادرشوهرم بودم همین طور بودم نمیدونم به قول دکتر شریعتی باید با کفشهای اونم راه برم من تو خونه و با شوهرم خیلی کم در مورد این مساله حرف میزنم ( مشکل ناباروری ما مربوط به شوهرمه ) چون میبینم که ناراحت میشه شاید در ظاهر چیزی نگه اما میره تو خودش . شاید اگه بقیه یادمون نیارن ما زیاد نقطه چینی تو زندگیمون حس نکنیم .
بازم ممنون که گوش دادید و همدلی کردید .

عزيزم ناراحت نباش. چون اگر ناراحت باشي شوهرت بيشتر عذاب ميكشه و احساس ميكنه شما از زندگي در كنارش ناراضي هستي
اميدوارم هميشه شاد و خوشحال باشي






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن