واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همين هفته پيش بود كه حسن رسولي منفرد معاون ادبيات و انتشارات بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس از حضور پررنگ نويسندگان زن در ميان برگزيدگان جشنواره داستان كوتاه دفاع مقدس خبر داد. اين يك تمجيد از سوي مقامي مسوول براي پررنگ نشان دادن حضور زنان نبود، چرا كه در چهارمين جشنواره داستان كوتاه دفاع مقدس كه نهم بهمن برگزار شد، از سه برگزيده اصلي، دو نفر زن بودند و از ميان 20 برگزيده جشنواره ، نيمي را زنان تشكيل دادند. رسولي در اين باره به ايرنا گفت: با درخشش زنان نويسنده در اين دوره از جشنواره داستان كوتاه دفاع مقدس، ديگر كسي نمي تواند مدعي مردانه بودن ادبيات دفاع مقدس و چشمداشتن صرف به اين گروه از نويسندگان براي خلق آثار ماندگار باشد. گفته هاي رسولي در حالي است كه معروف ترين رمان دفاع مقدس كه از ماندگارترين و پرفروش ترين داستان هاي بعد از انقلاب اسلامي و مبتني بر واقعياتي بر بستر جنگ است، كتاب دا نوشته خانم حسينياست. براي درك موقعيت زنان در عرصه نوشتن، كافي است سري به كتابفروشي ها بزنيد يا در فروشگاه هاي آنلاين فروش كتاب در اينترنت، به دنبال كتاب هاي قصه ، داستان و رمان بگرديد. در آنجا، نام هاي زيادي از زنان را خواهيد يافت كه مي نويسند و خوب نيز مي نويسند، به گونه اي كه گاه مردان را پشت سر گذارده اند. اين در حالي است كه داستان نويسي پيش از انقلاب اسلامي، گستره اي متعلق به مردان بود و شمار زنان نويسنده ايراني كه حتي در سطح كشور مطرح باشند به تعداد انگشتان يك دست نمي رسيد،هر چند در همان زمان نيز نويسندگان سرشناسي همچون سيمين دانشور ظاهر شدند كه باانتشار رمان سووشون بهترين رمان ايراني را در نيمه دوم دهه چهل خورشيدي خلق كرد. پيروزي انقلاب اسلامي همانند كاتاليزوري بودكه زمينه را براي حضور زنان نه فقط در عرصه نويسندگي بلكه در تمامي صحنه ها باز كرد و خانواده ها در جامعه اي كه فضايش آكنده از ارزشهاي اسلامي بود، به تمايل زنان و دختران خود براي مشاركت در عرصه هاي اجتماعي واكنشي مثبت نشان دادند. اينگونه بود كه زنان نخستين چهره حضور جدي شان را در اجتماع، در عرصه علم آموزي نشان دادند و جامعه هم از آن استقبال گسترده اي كرد. هنوز چند سالي از دهه اول انقلاب اسلامي نگذشته بود كه زنان ايراني كه در جريان پيروزي انقلاب خود را باور كرده و در دفاع مقدس همپاي مردان فعاليت كرده بودند، ديگر جنس خاموش ، وامانده ، و به گفته برخي، وابسته مطلق نبودند. آنها، هنر همراهي و همياري را در ده سال انقلاب و جنگ آموخته بودند و اكنون سخن ها داشتند. آنها مي خواستند از روزهايي بگويند كه بر سرشان گذشت، مقاومتي كه در راه دفاع از ارزشهاي انقلاب و پاسداري از خاك ميهن نشان دادند، عصر جديدي كه در پيش رو دارند و حضوري كه در جامعه اثرگذار است. شايد همين دلايل بود كه زنان را واداشت حضور پررنگ و تاثير گذار خود را در عرصه هاي مختلف باز هم به اثبات برسانند. فضاي جامعه در پرتوي نظام اسلامي نيز پذيراي اين حضور مقتدرانه زن ايراني - اسلامي بود. در نتيجه، آنها به گفتن از خود پرداختند؛ از خودي كه در طول سالهاي نظام جور و ستم به سكوت وا داشته شده بود. ظرف كمتر از چند سال، شمار نويسندگان زن ايراني چندين برابر پيش از انقلاب شد و از نيمه دوم دهه هفتاد خورشيدي، فروش كتاب هاي آنها نيز از بسياري از كتاب هاي نوشته مردها فزوني گرفت. شايد،يكي از دلايل آن، توصيف دنيا از زاويه ديد زنان و طرح مباحثي بود كه براي سالها در دل اين قشر خاموش مانده بود. اما، حالا در دوران انقلاب ، وقت گفتن فرارسيده بود. پس، كتاب هاي منتشره زنان نويسنده دريچه اي شد كه ترجمان زندگي و انعكاس دهنده احساسي باشد كه تاكنون از آن سخن نگفته بودند. اما درست در زماني كه تصور مي شد ممكن است موج نوشته هاي نويسندگان زن به ورطه فمنيسم بيفتد، كتاب هاي ديگري چون دا و بازي آخر بانو به ترجمه تجربه هاي يك ملت در برشها و پردازش هاي تاريخي معاصر پرداخت تا نشان دهد زن ايراني و مسلمان چه مي گويد و چه مي خواهد. امروز ديگر جنس خاموش نگاه داشته شده در دوره ستم شاهي،كه تنها بخش كوچكي از آن اجازه گفتن داشت، با حضوري از جنس گفتن خود را به چنان جايگاهي رسانده است كه ادبيات فاخر ايران به او مي بالد. ** گزارميز ** 1418 / 1551
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]