واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سفیر سوئیس پس از رفتن از تهران درباره ایران چه گفت؟ روایتی از ناگفته های «مرد واشنگتن» در تهران سفیر سوئیس با یادآوری آن لحظات می گوید: "همه چیز «رنگی» بود؛ جامعه، لباس زنان، زیبایی زنان و مردان جوان. مردم ایران از یک نجابت و بزرگواری برخوردار بودند."
عصر ایران؛ وحید جعفریان- «فیلیپ ولتی» (Philippe Welti) دیپلمات سوئیسی در طول بیش از چهار سال گذشته به عنوان سفیر کشورش و حافظ منافع آمریکا در تهران خدمت می کرد. او اخیرا جای خود را به خانم «ليويالوي آگوستي»، نخستین سفیر زن در ایران پس از انقلاب داد و به کشورش بازگشت.ولتی که اکنون در آستانه آغاز به کار خود در سفارت سوئیس در هند قرار دارد در طول مصاحبه هایی تجربیات خود در طول یک دوره پرهیاهو که از آخرین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی آغاز شد و تا اوج تنش ها بین تهران و واشنگتن تحت ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد ادامه یافت را شرح داده است. در حالی که دولت اوباما مشغول بررسی افزایش تماس های سیاسی با ایران است تجربیات ولتی می تواند بازگوکننده منافع و محدودیت های ارتباط دیپلماسی با جمهوری اسلامی باشد. انتظارات تیره ولتی، یک دیپلمات حرفه ای و مقام سابق دفاعی، روز پانزدهم جولای 2004 از شهر برن پایخت سوئیس به تهران حرکت کرد، در حالی که ابتدا مطمئن نبود چه چیزی در انتظارش است. یک شغل مهم برای او در نظر گرفته شده بود. او قصد داشت نه تنها به عنوان سفیر کشوری کوچک و در عین حال ثروتمند و قابل احترام همچون سوئیس انجام وظیفه کند بلکه وظیفه حفاظت از منافع آمریکا در ایران را نیز برعهده داشت؛ وظیفه ای که سوئیس پس از قطع روابط دیپلماتیک تهران و واشنگتن به دنبال اشغال سفارت آمریکا در سال 1979 و گروگان گیری 444 روزه کارکنان سفارت ایفا کرده است. یک فیلم سیاه و سفید از تظاهرکنندگان خشمگین تصویری تیره از ایران را در ذهن ولتی تداعی کرده بود. پیش بینی اولیه او از زندگی به عنوان یک دیپلمات در تهران به صورت دوری تسلسل وار از «کار کردن، خوابیدن، گهگاهی رفتن به بیرون برای خوردن غذا و تفریح» بود: "تصویر بدی در ذهن داشتم؛ خاکستری، تیره و تار." صبح اولین روز برای او شوک آور بود. هوا، عالی بود. نور خوشید بر روی زمین می تابید و ولتی به گرمی از سوی مقامات ایرانی مورد استقبال قرار گرفت. او از رفتارهای محترمانه آنها حیرت زده شده بود. در ماه های بعد ولتی از شهرهای قدیمی ایران نظیر اصفهان، شیراز و یزد دیدن کرد و نگاهی گذرا به عمق یک تمدن باشکوه ایرانی انداخت که ایرانی ها با افتخار گرامیش می دارند. در سفر به جنوب ایران او شاهد یک مرکز تحقیقات علوم زیستی بود که توسط یک دانشمند زن اداره می شد. ولتی با یادآوری آن لحظات می گوید: "همه چیز «رنگی» بود؛ جامعه، لباس زنان، زیبایی زنان و مردان جوان. مردم از یک نجابت و بزرگواری برخوردار بودند." پس از آن شرکت در پارتی ها و مجالس شبانه آکنده از موسیقی و رقص و ... : "باور نکردنی بود. ما اینجا در تهران بودیم!" با این حال زمانی که ولتی به درک عمیق تری از نظام سیاسی و اجتماعی ایران رسید شور و شعف اولیه او تا حدودی تبدیل به یک نگرش منفی شد. او نسبت به برخی توجیهات مقامات ایران در موضوعات حقوق بشر و آزادی بیان انتقاد داشت و می گفت: "احساس من این است که برخی مقامات، جهان پیرامون خود را خوب نمی شناسند." ولتی که از سرسختی اردوگاه اصولگرایان و ضعف اصلاح طلبان درمانده و مستاصل شده بود، پس از چندسال زندگی در تهران و مشاهده دوران گذار از خاتمی به احمدی نژاد به این نتیجه رسید که تغییر سیاست خارجی ایران دشوار است و با تغییر دولت ها خللی در آن ایجاد نمی شود. وی می گوید: "تا زمانی که بین مواضع بنیادگرایان (ایرانی) و استانداردهای بین الملی روابط و مبادلات بین دولتی شکاف وجود داشته باشد برقراری کامل روابط و مذاکره با جهان برای ایران دشوار خواهد بود." ولتی، 59 ساله، مردی خوش تیپ با رخسار گلگون و هیکل ورزشکاری است و لباس هایی جذاب. وی به شدت پرکار، مردی خردمند و اهل خانواده است. او در دوران حضورش در ایران از بحث و گفتمان مذهبی با ایرانی ها خودداری می کرد. در رویدادهای داخل سفارت عادت داشت که با مقامات و مهمانان درباره مباحث جهانی سازی و حقوق بشر صحبت کند و از رهبران ایرانی می خواست سیاست های خود را تعدیل کنند و نسبت به حقوق مخالفان، زنان و اقلیت های قومی و مذهبی بی تفاوت نباشند. اکثر دیپلمات های غربی در تهران معتقدند که بهبود اوضاع دموکراسی در ایران بهترین راه برای تعدیل سیاست های خارجی این کشور از جمله مساله هسته ای است. عصر احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خاتمی، ولتی به مقامات ارشد کشور همچون آیت الله هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه دسترسی داشت. اما زمانی که احمدی نژاد انتخاب شد تماس گرفتن با این مقامات برای او دشوارتر از گذشته شد. با این حال ولتی سماجت به خرج می داد و به دنبال آن بود که از قدرت کلام خود به عنوان سلاح استفاده کند: "زمانی که موضوع تماس با مقامات هرکشوری در میان باشد من همیشه به اعتقاد راسخ و انرژی خود تکیه می کنم." پیش بینی ولتی از حل اختلاف نظر بین ایران و غرب برسر آرمان های هسته ای تهران چندان امیدوارکننده نیست. به گفته او غرب باید از تقاضای توقف غنی سازی اورانیوم ایران دست بردارد و در مقابل بر هدف جامع کاستن از جنبه های نظامی این برنامه متمرکز شود. او می گوید: "مشکل این است که ایران هیچ اعتمادی به وعده های غرب ندارد." به گفته ولتی، ایرانی ها به غرب اعتماد ندارند و تجربیات گذشته دلایل خوبی برای چنین سوءظن هایی ایجاد کرده و شاید به همین دلیل باشد که آنها اغلب از تاکتیک های غیرشفاف استفاده می کنند. به نمایندگی از آمریکا در طول نزدیک به سه دهه ،سوئیس، پایگاه دیپلماتیک آمریکایی ها در تهران بوده است، ویلایی کوچک واقع در خیابانی در منطقه اعیانی نشین شمال تهران. ولتی بیشتر اوقات خود را به مسائل مربوط به آمریکا و رفع نگرانی های این کشور پرداخت. خدمه ایرانی و سوئیسی سفارت خانه در این مدت با امور کنسولی تعداد 7 هزار شهروند آمریکایی از جمله صدور مجدد گذرنامه و ثبت تاریخ تولد و ازدواج آنها سر و کار داشتند.تقریبا کل آمریکایی های ساکن در ایران ملیت دوگانه دارند، به جز حدود 150 نفر زنی که با مردان ایرانی ازدواج کرده اند، دانشجویانی که در قم تحصیل می کنند و تعداد معدودی از بازکنان حرفه ای بسکتبال. ولتی در دوران خدمت خود در ایران با مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا ارتباط مستقیم داشت؛ مقاماتی که با دقت، تحلیل ها و گزارش های مطبوعاتی سفارت خانه سوئیس را مطالعه و بررسی می کردند. در سفر به واشنگتن ولتی همچون یک آدم مشهور مورد استقبال قرار می گرفت. در نوامبر 2006 الیوت آبرامز یک مشاور دیک چنی معاون رئیس جمهور وقت آمریکا از ولتی پرسیده بود که آیا بروز جنگ باعث تسریع در فروپاشی نظام ایران خواهد شد و ولتی در پاسخ گفته بود: "اگر شما از نیروی نظامی استفاده کنید تنها باعث تقویت رژیم و افزودن بر عمر آن خواهید شد." ولتی یک راه حل ساده برای رفع سرگردانی آمریکا در قبال ایران در نظر داشت و می پرسید: چرا آمریکایی ها ایده ای را که سال گذشته توسط رسانه ها به نقل از کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت درباره اعزام دیپلمات به تهران (از طریق بازگشایی دفتر حافظ منافع) مطرح شده بود دنبال نمی کنند؟ وی می گفت: "آنها (آمریکایی ها) چیزی را از دست نمی دهند و در مقابل به یک بینش عمیق درباره حکومت ایران می رسند." به گفته ولتی، آمریکایی ها باید در جهت درک تاریخ ایران، به ویژه اثرات دنباله دار جنگ هشت ساله با عراق و اینکه چگونه پیامدهای جنگ همچنان نگرانی های امنیتی ایران و حتی برنامه هسته ای این کشور را تحت تاثیر قرار می دهد تلاش کنند. وی می گوید: "ایرانی ها در سال 1980 مورد حمله واقع شدند. آنها دچار شوک روحی شدند و هنوز با تبعات جنگ زندگی می کنند. آنها در طول این سال ها همواره در معرض تهدید واقع شده اند. با این حال کاملاً آمادگی شان را حفظ کرده اند." وی می افزاید: "برای هرکسی دشوار است که تشخیص دهد هدف نهایی برنامه هسته ای (ایران) چیست. برخی ناظران تصور می کنند که آنها صرفاً مشغول خرید زمان هستند. اما من در موضعی نیستم که در این باره قضاوت کنم." منبع: روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 516]