واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: محمدخياباني در سال 1256 هجري خورشيدي در خامنه از توابع تبريز پا به عرصه گيتي نهاد و پس از مدت كوتاهي به همراه پدرش به روسيه رفت و پس از كسب تحصيل مقدماتي در آنجا، به تبريز بازگشت و به تحصيل علوم ديني همت گماشت. وي علاوه بر فقه و اصول، ادبيات عرب را نيز فرا گرفت و به كسوت روحانيت درآمد.او مدتي امام جماعت مسجد جامع تبريز بود. پس از خلع محمد علي شاه از سلطنت، خياباني به عنوان نماينده مردم تبريز راهي دوره دوم مجلس شوراي ملي شد. در اين هنگام روسيه تزاري از دولت وقت خواست تا مستشاران خارجي را از ايران اخراج و مستشاران روسي در ايران بمانند كه اين اقدام با مخالفت نمايندگان و تعطيلي مجلس دوم روبه رو شد و شيخ محمد خياباني نيز كه مخالف چنين اقدامي بود به مبارزه عليه حضور استعماري بيگانگان ادامه داد. مباني فكري خياباني در نهضت خود برپايه ارشاد افكار عمومي و ارتقاي ميزان آگاهي آنان به منظور نيل به اهداف خويش بود و طي نطقهاي پرشوري در مجلس، نمايندگان را از تسليم شدن در برابر روس ها برحذر داشت. پس از تعطيلي مجلس دوم به تبريز بازگشت و مبارزات سياسي خود را سامان تازهاي بخشيد. پس از پايان جنگ جهاني اول كه با تخليه مناطق شمالي ايران از نيروهاي روس همراه بود، دولت انگليس رقيب ديرينه روس به بهانههاي مختلف، از جمله مبارزه با يكي از دولتهاي متحدين (عثماني) به تقويت روز افزون نيروهاي خود در ايران پرداخت و براي تسلط بيشتر و بسط و نفوذ سياسي و اقتصادي خود دولت وثوقالدوله را براي انعقاد قراردادهاي گوناگون تحت فشار قرار داد. در آن زمان پيمان موسوم به قرارداد 1919 از پيمان هاي استعماري كه حاصل تفكرات دربار لندن بود، موجب افزايش قابل ملاحظه سلطه سياسي انگليسيها در ايران شد، به موجب اين قرارداد كه در مرداد 1298 با دولت وثوقالدوله منعقد شد، امتياز راهآهن و راههاي شوسه در سراسر كشور به انگليس واگذار شد و ارتش و دستگاه ماليه ايران زير نظر مستشاران سياسي و اقتصادي بريتانيا قرار گرفت. كابينه وثوقالدوله به دنبال تحميل اين قرارداد ننگين با موج مخالفتهاي عمومي و اعتصابات صنفي و كارگري در كشورروبرو شد ، همزمان شيخ محمد خياباني و سيد حسن مدرس در جريان مخالفتها و اعتراضات عمومي مردم عليه پيمان 1919، به وثوقالدوله كه عاقد اين پيمان بود، به شدت اعتراض كردند. اين افشاگريها به شناخت بيشتر مردم از ماهيت اهداف بيگانگان در ايران انجاميد. شيخ محمد خياباني در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس، مردم را از رأي دادن به سياسيون وابسته به انگليس يا روسيه برحذر داشت. او قرارداد 1919 را مضر به حال مملكت و ناقض حاكميت ملي و استقلال ايران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشريح ابعاد خطرناك اين پيمان پرداخت. او براي واداشتن وثوقالدوله به لغو اين پيمان، در بهار 1299 هجري خورشيدي به مبارزه مسلحانه روي آورد و در روزهاي مياني فروردين همان سال با همرزمان مبارزش موفق به آزاد سازي، تمامي ادارات و مراكز دولتي تبريز شد. وي با گسترده كردن اين قيام به ديگر شهرهاي آذربايجان، توانست، اين خطه را از حاكميت دولت وثوقالدوله آزاد سازد. در كشاكش قيام شيخ محمد خياباني، دولت وثوقالدوله سقوط كرد و كابينه مشيرالدوله زمام امور را به دست گرفت. مشيرالدوله براي پايان دادن به قيام خياباني، مخبرالسلطنه حاكم تبريز را مأمور فرو نشاندن قيام شيخ كرد. مخبرالسلطنه به كمك قواي قزاق ،همان قوايي كه يك سال بعد مجري كودتاي انگليس در ايران شدند، عمليات نظامي بزرگي را عليه نيروهاي وفادار به خياباني به راه انداخت. در جريان اين نبرد نيروهاي خياباني سركوب شدند و شيخ محمدخياباني نيز پس سالها مبارزه غير مستقيم و سياسي و ماه ها مبارزه مستقيم و مسلحانه در 22 شهريور 1299 هجري خورشيدي در اين عمليات به شهادت رسيد. اطلاع**9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]