تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 22 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852224200




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ویکی لیکس کار آمریکایی ها نیست


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل  - ایزدی معتقد است اسناد منتشر شده تا کنون به نفع ایران بوده و در چنین فضایی ایران می‌توانست با آشکار شدن دوگانگی در سیاست برخی کشورهای به ظاهر دوست منطقه،از فرصت به وجود آمده حداکثر بهره‌برداری را برده و زیرکانه طرفهای رقیب را به ایجاد تعادل در مواضع وادار کند. زهرا خدایی هر چند تا پیش از افشاگریهای جنجالی ویکی‌لیکس بسیاری از کارشناسان نسبت به تغییر نظم جهانی از قدرت سخت(Hard Power)به قدرت نرم(Soft Power) هشدار داده و بر اهمیت جنگ سایبری نیز تأکید کرده بودند، اما کسی تصور نمی‌کرد که به یکباره قدرت نرم اینچنین سخت و بی رحمانه، یک بی‌اعتمادی گسترده را در تعاملات جهانی بگستراند. حتی اگر فرضیه جنگ سایبری را نیز نادیده بگیریم، آشکار و عیان شدن سیاستهای پشت پرده و این واقعیت که دیگر نمی‌توان تظاهر به شفافیت و صداقت کرد و پشت درهای بسته حرف های دیگری زد، از مهمترین نتایج افشاگریهای ویکی‌لیکسی بود. بدون شک همه کشورها در اندازه خود از افشاگری های ویکی لیکس متضرر شده اند اما ضربه اصلی متوجه دستگاه دیپلماسی آمریکاست که نتوانسته است از اسناد محرمانه خود در برابر ناراضیان، خائنین یا نیروهای خودسر دستگاه های امنیتی یا حتی خود وزارت خارجه امریکا محافظت کند. خبر در گفتگو با فؤاد ایزدی، کارشناس ارتباطات سیاسی و استاد دانشگاه تهران به بررسی ابعاد مختلف افشاگریهای ویکی‌لیکس و تأثیر آن بر آینده منطقه پرداخته است. ایزدی معتقد است اسناد منتشر شده تا کنون به نفع ایران بوده و در چنین فضایی ایران می‌توانست با آشکار شدن دوگانگی در سیاست برخی کشورهای به ظاهر دوست منطقه،از فرصت به وجود آمده حداکثر بهره‌برداری را برده و زیرکانه طرفهای رقیب را به ایجاد تعادل در مواضع وادار کند. تاکنون درباره صحت وسقم اسناد ویکی‌لیکس تعابیر و قرائت‌های متفاوتی ارائه شده ، شما به عنوان کارشناس ارتباطات سیاسی چه تحلیلی دارید؟ آیا واقعا جولیان آسانژ بنیانگذار این سایت، در افشای اسناد مستقل از دولت، سازمانهای جاسوسی و یا هر نهاد دیگر عمل کرده است و یا اینکه عوامل مذکور با هدف و برنامه خاصی در این افشاگری ها نقش داشته اند؟ من معتقد نیستم که وی مأمور دولت آمریکا و یا مأمور یکی از نهادهای اطلاعاتی-امنیتی شرقی و یا غربی است.این اسناد ویژگیهایی دارند که چنین احتمالی را از اساس رد می کند. اگر به ساختار ویکی ها آشنا باشید که در واقع نوعی از سایت های اینترنتی با مشارکت همه کاربران جهانی است می دانید که اساسا چنین پدیده هایی با روحیات و اهداف کاملا مشخصی به راه می افتند. نکته اصلی در رد این احتمال این است که نه تنها هیچکس از افشای این اسناد نفعی نمی برد بلکه دستگاه دیپلماسی آمریکا به شدت از افشای این اسناد متضرر می شود. این نشان می دهد که دست کم یکی از اهداف این سایت هدف قرار دادن دستگاه دیپلماسی آمریکا و رابطه آن با سایر کشورها بوده است نه افراد عادی یا سربازان و دیگران. به طور مثال مسئولین سایت از ابتدا اعلام کردند که هدف آنها از افشای اسناد آسیب زدن به افراد نیست. برهمین اساس است که در بسیاری از اسناد به جای نام افراد از حرف ایکس استفاده شده است.البته برخی از اسامی نیز قطعا با دلایل خاصی در اسناد دیده می‌شود. مثلا نام رییس دفتر وزیر امور خارجه آلمان در یکی از این اسناد بود که بعد از افشای رابطه‌اش با آمریکا اخراج شد. با این نگاه باید این اسناد را اصیل و قابل اعتماد تلقی کرد؟این سایت اصالتا سایتی ضدجنگ است.علت شهرت آن نیز به زمانی بازمی‌گردد که تصاویری از هدف گرفته شدن تعدادی غیر نظامی توسط یک بالگرد آمریکایی در عراق را بر روی سایت منتشر کرد. ویکی‌لیکس در سال 2007 در زمان تأسیس اعلام کرد اگر فردی مدرک یا سندی دارد که می‌تواند در راستای اهداف ضد جنگ برای جامعه جهانی مفید باشد،مدرک مذکوررا برای آنها ارسال کند تا آنها با حفظ اسامی فرستندگان آن در سایت ویکی لیکس منتشر کند. با این همه اینکه سایت اصالتا ضدجنگ است به این معنا نیست که همه اطلاعات و اسناد فاش شده در آن را درست بدانیم صرفا باید دانست که اسناد وجود داشته است اما درستی آنها بحث دیگری است.  باز هم تأکید می‌کنم لازم نیست این سایت را صددرصد تأیید و یا رد کنیم. لزومی به داشتن نگاه نفی و اثباتی در مورد ویکی‌لیکس نیست.همانطور که گفته شد این سایت ضدجنگ است و محتویات آن به شدت به ضرر آمریکاست ولی این به معنای گارانتی صحت اطلاعات نیست. بنابراین امکان سوءاستفاده از اسناد منتشر شده وجود دارد؟اتفاقا بله.باید اینگونه به موضوع نگاه کنیم که آیا با توجه به شهرت و طرفدارانی که سایت کسب کرده، نهادهای امنیتی آمریکا از جمله سازمان سیا و اف‌بی‌آی می توانند از آن برای نفع خود سود ببرند یا نه. این احتمال که آنها از این اسناد برعلیه کشورهای دیگر از جمله ایارن سوءاستفاده کنند وجود دارد. من معتقدم که سازمانهای مذکور هم‌اکنون هم در حال انجام همین برنامه هستند. بنابراین نمی‌توان به ویکی لیکس، ویکی‌پدیا و اساسا به اینترنت نگاهی صفر و صدی و یا سفید و سیاه داشته باشیم. اینترنت هم حاوی اطلاعات صحیح است و هم غلط .این ماهیت اینترنت است. متأسفانه این واقعیت نه تنها برای مردم جامعه بلکه حتی برای خیلی از نخبگان دولتی در ایران هم تاکنون حل نشده است. به نظر شما باید دربرابر این اسناد چه کرد؟کاری که باید صورت گیرد اینست که این واقعیت را به مخاطبان اینترنت بقبولانیم که در این مدیوم همه چیز یافت می شود. درست و غلط، خوب و بد و همه چیز آمیخته با هم است.  دوم اینکه در صورت مشاهده هر گونه سندی در اینترنت به این نکته توجه شود که آیا شواهدی برای تأیید آن وجود دارد یا نه. اما در خصوص ویکی‌لیکس باید بگویم که دولت آمریکا اصالت این اسناد را زیر سوال نبرده چون مشخص است که این اسناد اصالت دارد. بنابراین نکاتی که باید بدان توجه داشت اینست که امکان خروج اطلاعات نادرست از سایت نیز وجود دارد. باید این مسئله مهم برای مخاطبان حل شود که تمرکز از روی صحت اسناد بر روی خود اسناد منتقل شود  مثلا اینکه اسناد چیست و دولتهایی که اسناد مرتبط با آنهاست آنها را رد کرده‌اند یا خیر و اینکه سند مذکور گویای چه واقعیتی است. بنابراین تنها مقامات ایرانی بودند که اصالت اسناد را زیر سوال بردند؟بله. متاسفانه تنها ایران بود که اصالت اسناد را زیر سوال برد. انتقادات زیادی از سوی کشورهای مختلف نسبت به ویکی لیکس صورت گرفت، مثلا هیلاری کلینتون در این باره اعلام کرده بود که اقدام ویکی‌لیکس حمله‌ای است به صلح جهانی و هدف این حمله نیز ایجاد اختلاف میان کشورهاست.اما صحت این اسناد از سوی هیچ کشوری زیر سوال نرفت. برخی این باورند که افشای اسناد کار آمریکایی‌هاست و برای توجیه استدلال خود دلایلی می‌آوردند از جمله اینکه حجم اطلاعات افشا شده عمدتا درباره کشورهای عربی، جهان سوم و مسلمان است و بخش اندکی از آن مربوط به رسوایی‌های کشورهای غربی است.این مسئله نشان می دهد که در افشای این اسناد گزینشی صورت گرفته است. شما چه پاسخ روشنی برای این شبهه دارید؟متاسفانه من حتی از نخبگان کشورمان تحلیل هایی دیده ام که در آن گفته اند حجم اسناد خیلی زیاد است در صورتیکه اصلا این تعداد سند هنوز منتشر نشده است. تاکنون از میان 250 هزار سندی که اعلام شده، صرفا حدود 1300 سند افشا شده است و روزانه 50 سند بر روی اینترنت منتشر می‌شود. از جمله تحلیل های عجیبی که در روزهای اول شنیدم این بود که در حدود 220 هزار سند درباره ایران بوده است، در حالیکه این مسئله به هیچ‌وجه صحت ندارد. اصلا این تعداد سند هنوز منتشر نشده است. از میان 1300 سندی  که تا کنون منتشر شده  حدود 250 سند آن مربوط به ایران بوده که آنهم دیگران درباره ایران آنها را رقم زده اند. این نشانه خوبی است یا بد؟اصلا بحث خوبی و بدی نیست. این مسئله چندان جای تعجب ندارد چون ایران در مرکز سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.  اما درباره این ادعا که همه مدارک مربوط به کشورهای عربی و خاورمیانه است، این تحلیل هم کاملا اشتباه است. تاکنون مدارک افشا شده شامل مکاتباتی بوده است که بین سفارتخانه‌های آمریکا و کنسولگری‌های آمریکا در کشورهای مختلف با مقر وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن صورت گرفته است.برخی سفارتخانه‌های آمریکا به طور معمول از اهمیت بیشتری برخوردارند.به عنوان مثال اهمیت مکاتبات سفارتخانه آمریکا در عراق به مراتب بیشتر از کشورهایی است که مراوادات دیپیلماتیک چندانی میان آنها رد و بدل نمی‌شود.این مسئله چندان تعجب‌برانگیز نیست چون خاورمیانه در مرکز توجه آمریکا قرار دارد و قریب 9 سال است که در این منطقه در حال جنگیدن است. اولین و قطعی ترین نتیجه منفی افشای این اسناد می تواند بی اعتمادی به آمریکایی ها ارزیابی شود؟بله.مهمترین ضربه‌ای که به آمریکا وارد آمد اینست که در حال حاضر دیپلماتهای کشورهای مختلف با آمریکایی‌ها کمتر صحبت می کنند. چون بیم آن می‌رود که این صحبتها روزی در اینترنت فاش شود.این مسئله برای کشوری همچون آمریکا فاجعه و ضربه بزرگی است که نتواند اسنادش را حفظ کند. بر اساس همین بی‌اعتمادی به وجود آمده دولت آمریکا در حال جابجایی برخی از پستهای دیپلماتیک خود در سراسر جهان است. چون خیلی از سفرا و دیپلماتهای آمریکایی اظهارنظرهایی درباره کشور محل اقامت خود و رابطه آنها با کشورشان بر زبان آورده‌اند که رابطه دوجانبه را خدشه دار کرده است.درمجموع گسترش فضای بی‌اعتمادی در گفتگوها و مذاکرات میان دیپلماتهای آمریکایی با سایر کشورها و همچنین فاش شدن ارتباطات پنهانی آمریکا با برخی از عناصر در کشورها از مهمترین نتایج افشای اسناد ویکی لیکس است. به رغم همه توضیحات شما، باور این امر که چند شهروند و کاربر عادی دست به افشای اسناد وزارت خارجه آمریکا زده باشند،کار دشواری است. این علامت سوال بزرگ همچنان اذهان را به خود مشغول داشته است.به دلایلی که ذکر شده ما باور نداریم که دولت آمریکا دست به انتشار و افشای اسناد زده است.چون ضرر افشای این اسناد برای دولت آمریکا تاکنون بسیار زیاد بوده و منفعتی هم از این سایت نمی‌تواند ببرد.بنابراین کار دولت آمریکا نیست. با این اوصاف دو احتمال دیگر باقی می‌ماند:یکی از آنها روش هک است که البته به دلیل قوی بودن سیستمهای امنیتی آمریکا چندان محتمل نیست. گزینه دوم که پذیرش آن معقولانه‌تر به نظر می‌رسد اینست که در وزارت خارجه آمریکا افرادی هستند که از سیاستهای آمریکا ناراضی هستند.کمااینکه این مسئله مسبوق به سابقه نیز هست.مثلا زمانی که جنگ عراق شروع شد، چند دیپلمات آمریکایی با این عنوان که نمی‌توانند جنگ عراق را برای شهروندان کشورشان توجیه کنند، استعفا دادند. قطعا تعداد بیشتری  در وزارت خارجه آمریکا همچنان بر این عقیده‌اند اما به دلایلی در پست خود باقی ماندند. جالب است بدانید که در زمان جنگ ویتنام و اوایل  دهه 1970 یکی از کارمندان پنتاگون به نام دنیل ارزبرگ -که هنوز هم در قید حیات است و حتی بیانیه‌ای در تأیید ویکی‌لیکس داده است- یک سری از اسناد جنگ ویتنام را از آنجا خارج کرد و در اختیار روزنامه نیویورک تایمز قرار داد. نیویورک تایمز هم بلافاصله اسناد مذکور را چاپ کرد.این اقدام همانند ویکی‌لیکس تأثیر زیادی بر افکار عمومی جهانیان و همچنین شهروندان آمریکایی برجای گذاشت به گونه‌ای که آمریکا ترجیح داد سریعتر جنگ را تمام کند.بنابراین افراد و شخصیتهای ناراضی در همه دستگاههای دولتی و سیاسی حضور داشته و دارند.زمانی که ارزبرگ دست به افشای اسناد پنتاگون زد هنوز سیستم‌های پیشرفته اطلاعاتی وجود نداشت و اطلاعات عمدتا کاغذی و به مراتب افشای آن دشوارتر بود او ریسک بزرگی را به جان خرید.اما در حال حاضر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و سیستمهای پیشرفته اتوماسیون این کار خیلی راحت‌تر شده است.امروزه همه ما در جیبمان فلش مموری کوچکی را حمل می‌کنیم که قابلیت ذخیره حجم وسیعی از اطلاعات را در خود دارد و اصلا کار سختی نیست. تصور کنید فردی ناراضی در دستگاه وزارت خارجه آمریکا که از سیاستهای دوگانه آمریکا ناراضی است و به اطلاعات هم دسترسی دارد این اطلاعات را روی فلش ریخته و از وزارت خارجه بیرون اورده است. البته به این نکته هم توجه داشته باشید که اطلاعات وزارتخانه طبقه‌بندی شده است و تاکنون اسناد منتشر شده در سایت، خیلی محرمانه نبوده است.به نظر می‌رسد شخصی که اسناد را از وزارتخانه خارج کرده،تنها به اطلاعات محرمانه و کمتر از خیلی خیلی محرمانه دسترسی داشته است و احتمالا به لحاظ پست و مقام در رده‌های میانی وزارت خارجه بوده و دسترسی به اطلاعات فوق العاده محرمانه نداشته است. اینکه این اسناد چطور خارج شده،هنوز کسی نمی‌داند.خصوصیت برجسته ویکی لیکس هم دقیقا همین است که اسامی اشخاص مرتبط  را فاش نمی‌کند.بنابراین پاسخ به سوال شما مبنی بر اینکه فردی می‌تواند به تنهایی دست به این کار بزند باید بگویم بله چون سابقه تاریخی دارد. چندی پیش الکس راس، مشاور نوآوری های دیجیتالی هیلاری کلینتون به وی هشدار داده بود که نوعی آنارشیسم و نئوسوسیالیسم اینترنتی در آمریکا در حال پاگرفتن است و از آن به عنوان چه‌گوارای قرن بیست و یکم یاد کرده بود.بلافاصله بعد از اظهارات راس،ویکی لیکس شروع به افشاگری کرد؛ آیا می‌توان ارتباط منطقی بین این دو برقرار کرد؟خیر.اینکه سیستم‌های اطلاعاتی در گوشه و کنار دنیا مورد دستبرد قرار می‌گیرد،اتفاقی روزانه است بانکها سالیانه میلیونها دلار بر اثر دستبرد به اطلاعاتشان ضرر می‌دهند، چون یا هک می‌شوند و یا کارمندان اطلاعات مشتریان را خارج می‌کنند.می‌دانید که در کشورهای خارجی بسیاری از معاملات و خریدها از طریق کارتهای اعتباری صورت می‌گیرد. کافی است که کارت اعتباری و تاریخ انقضای آن را بدانید به راحتی می‌توانید خرید اینترنتی داشته باشید.اگر در حوزه امنیت سایبری کار کرده باشید، به خوبی می‌دانید که سیستمهایی که براساس اینترنت ساخته می‌شوند و با شبکه اینترنت و بانکهای اطلاعاتی ارتباط دارند از دو طریق هک و یا خروج اطلاعات از طریق افراد بسیارآسیب‌‌پذیر هستند. اگر فرض را بر این بگیریم که الکس راس از وقوع این اتفاق هم خبردار نبوده بنابراین باید پیش‌بینی وی را بسیار دقیق بدانیم،اینطور نیست؟وی احساس خطر را بازگو کرده و از وقوع 11 سپتامبر دیگری خبر داد. می‌توان اینگونه به موضوع نگاه کرد که آمریکا به دلیل سیاستهای جنگ‌طلبانه منتقدهای فراوانی در داخل و خارج پیدا کرده که این مسئله برای آمریکا به مراتب تهدید و خطر بیشتری دارد.انتقادها به سیاستهای دولت در حال افزایش است و امور آرام آرام در حال خروج از دست دولت است. آمریکایی که ما امروز می‌بینیم با آمریکای 10 و 20 سال پیش کاملا متفاوت است. شما پدیده‌ای به نام آنارشیسم اینترنتی را تأیید می‌کنید؟آیا در آینده باید شاهد تغییر شیوه جنگ از سلاح به سمت جنگ سایبری باشیم ؟بله.هر چند دولت آمریکا قصد دارد جریان ویکی لیکس را به تروریسم ارتباط دهد.اما ویکی‌لیکس تنها تروریسم دولتی آمریکا را به نمایش گذاشت.به عنوان نمونه یکی از اسناد فاش شده ویکی لیکس اینست که آمریکا از کردهای پ.ک.ک حمایت مالی می‌کند. این گروه از یک طرف در لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکاست و از طرف دیگر آمریکا از این گروه حمایت مالی می‌کند.به اعتقاد شما کدامیک را باید اقدام تروریستی دانست؟ کسی که این سند را فاش می‌کند و یا کسی که از این گروه حمایت می‌کند؟ به مثال دیگری توجه کنید، آمریکا در ابتدا به بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد ولی هم‌اکنون به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی در این کشور حضور دارد،طبق اسناد فاش شده ویکی‌لیکس آمریکا از کمکهای مالی برخی از کشورهای همسایه عراق به گروه القاعده اطلاع دارد، اما هیچگونه اعتراضی نمی‌کند. رفتار دوگانه آمریکا در حوزه تروریسم یکی از مواردی است که در این مدارک شفاف تر شده است. هر چند که پیشتر نیز از این واقعیات آگاه بودیم اما امروز این واقعیت با مدرک آشکار شده است. شما اقدام آسانژ در انتشار اسناد را چه می‌نامید؟اطلاع رسانی. اگر کار آسانژ اطلاع رسانی بود، پس چرا آمریکایی ها او را مجرم می دانند؟آیا آسانژ اصلا جرمی مرتکب شده است؟ اگر  افشای اطلاعات محرمانه وزارت امور خارجه آمریکا جرم نیست، پس چرا در همه جای دنیا جرم است؟خارج کردن اسناد محرمانه از محلی که فرد در آن کار می‌کند، غیرقانونی است،قطعا باید همین‌طور باشد. اگر غیر از این باشد، هرج و مرج و بی نظمی وحشتناکی سیستم‌های اطلاعاتی و دیپلماسی جهانی را فرا می‌گیرد. اما نکته قابل توجه اینجاست که باید میان فردی که اطلاعات را از وزارت خارجه بیرون آورده و فردی که آن را روی اینترنت فاش کرده تفکیک قائل شد. در همه جای دنیا خارج کردن اسناد از وزارت خارجه غیرقانونی است اما روی اینترنت قرار دادن این اطلاعات از سوی شخص دیگری،امری جداگانه است. از طرفی باید به این نکته هم توجه کرد که آسانژ آمریکایی نیست، او سوئدی استرالیایی‌تبار است و مقر سایت هم در آمریکا نیست. بنابراین به لحاظ حقوقی و قضایی اگر آمریکا بخواهد فردی که اصالتا آمریکایی نیست و در آمریکا هم اقامت ندارد را به جرم افشای اسناد آمریکایی محاکمه و دستگیری کند در ابتدا باید دولتی که آسانژ در حوزه آن زندگی می‌کند را متقاعد کند که اقدام آسانژ به دیپلماسی آمریکا ضربه زده و دولت مورد نظر باید او را دستگیر کند. اما موضوع مهم اینجاست که این فرد به دولت انگلیس و یا سوئد ضربه‌ای نزده است.بنابراین کار آسانژ اصالتا اطلاع‌رسانی بوده و بر همین اساس نمی‌توان به صراحت اعلام کرد که کارش غیرقانونی است چون اسناد را فرد دیگری از وزارت خارجه بیرون آورده بود. آیا می توانیم کار آسانژ در راستای جریان آزاد اطلاعات بدانیم؟ گرچه من اصلا از این مفهوم خوشم نمی آید ولی پاسخ شما مثبت است. جریان آزاد اطلاعات را آمریکایی‌ها ابداع کردند تا آن را به عنوان چماقی برسر شوروی سابق و دولتهایی که با آمریکا رابطه خوبی ندارد، بکوبند. این مسئله بیشتر به فضای جنگ سرد اشاره دارد، در حال حاضر چندان توجهی به این مفهوم نمی‌شود. این واژه مربوط به ادبیات دهه 1960 و 1970 است وبعد از فروپاشی شوروی کمتر به این مفاهیم توجه شد.چون این مفهوم کاملا آمریکایی است و نمی‌توان به آن استناد کرد.اگر آمریکا قرار بود کوچکترین اهمیتی به جریان آزاد اطلاعات و مفاهیم حقوق بشری از این دست بدهد،چنین سیاستهای جنگ‌طلبانه و خشونت‌آمیزی را در طول این 9 سال در خاورمیانه صورت نمی‌داد. اگر هم فرض شما را درست تلقی کنیم و آمریکا را طرفدار جریان آزاد اطلاعات بدانیم،بنابراین آمریکا نباید دست به اقدامات سرکوب‌گرانه و یا دستگیری آسانژ بزند بلکه باید درصدد تجدیدنظر در سیاستهای خود برآید. برخی معتقدند که افشای اسناد ویکی‌لیکس کار نومحافظه‌کاران برای ضربه زدن به دمکراتها و اوباما بود،نومحافظه‌کارانی که صهیونیستها نقش عمده‌ای در پدید آوردن و قدرت گرفتن آنها دارند. نظر شما چیست؟چون اشاره به صهیونیست ها کردید اجازه دهین موضوع دیگری را من اینجا مطرح کنم. تحلیل اشتباه دیگری که متاسفانه در کشور ما به آن دامن زده اند این است که در این سایت هیچ سندی درباره اسرائیل فاش نشده است. من اصلا به این تحلیل اعتقاد ندارم.این تحلیلی است که برخی از رسانه‌های نزدیک به دولت سعودی آن را دامن زدند. در اسناد ویکی‌لیکس از اسراییل نام برده شده و مدارکی هم علیه آنها بیرون آمده است از جمله اینکه در یکی از جلسات خصوص میان نمایندگان آمریکا و اسراییل ،طرف آمریکایی می‌گوید : " نتانیاهو هیچ وقت به قولهایش عمل نمی‌کند"، و یا اظهارات آموس گیلاد،نماینده اسراییلی که در دسامبر 2009 در جلسه‌ای با حضور وزیر امور خارجه آمریکا به طرف آمریکایی اعلام می‌کند که "هنوزمطمئن نیست که ایران می‌خواهد سلاح اتمی بسازد" و یا مدارک منتشر شده از سوی سفارت آمریکا در تل‌آویو که خبر از اختلاف‌نظر در بین کارشناسان اسراییلی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران می‌دهد که برخی بر این اعتقادند که ایران سلاح هسته‌ای ندارد و برخی بر این اعتقادند که ایران سلاح هسته‌ای دارد و سند دیگر ویکی‌لیکس که خبر از هماهنگی میان نتانیاهو و محمود عباس برای حمله به غزه می‌دهد و دهها سند مشابه دیگر. بنابراین نمی‌توان این ادعا را پذیرفت که سندی درباره اسراییل وجود ندارد. این اسناد احتمالا از لحاظ دیپلماتیک اهمیت زیادی دارند؟یقینا خیلی مهم هستند. این ها برای دیپلمات ها و کسانی که کار سیاسی کرده اند خیلی معنی دارد. یک وقت یک رهبر کشور اسلامی می گوید نتانیاهو دروغگوست و به قول هایش عمل نمیکند اما نه یک وقت یک دیپلمات بلند پایه آمریکایی به این اعتراف میکند. یا اینکه وقتی یک دیپلمات بلند پایه اسرائیلی اعتراف می کند که هنوز مطمئن نیست که ایران در پی سلاح هسته ای است این ها خیلی معنی و مفهوم دارند. ظاهرا دوگانگی‌های زیادی در مواضع غرب در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال 1388 منتشر شده است که در اسناد ویکی‌لیکس نیز به آن اشاره شده است.بله. مثلا اینکه رییس موساد در جلسه‌ای با نیکلاس برنز معاون سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا در آگوست 2008 ، موضوع تغییر رژیم در ایران را مطرح می‌کند و معتقد است که برای تحقق آن می‌توان از حرکتهای دانشجویی و همچنین اختلاف در میان قومیتها استفاده کرد.رییس موساد در این جلسه از برنز می‌خواهد که برنامه‌های تلویزیون صدای آمریکا افزایش پیدا کند.در این سند آمده است:اگر دو کشور اسراییل و آمریکا برای تحقق این طرح تلاش کنند،امکان تغییر رژیم در ایران وجود دارد.همچنین در سند دیگری آمده است : رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در ملاقات با فرانکو فراتینی، وزیر خارجه ایتالیا گفته است که ایران به طالبان در افغانستان سلاح نمی‌دهد. این سند از اهمیت زیادی برخوردار است،آمریکا قریب 7 سال است که به ایران تهمت می زند که در حال حمایت از طالبان است،ولی در جلسات خصوصی اعلام می‌کنند که این امر امکانپذیر نیست. خوب در همین اسناد مسائل دیگری هم درباره ایران هست که علیه دولت ماست. نکته بسیار مهم این است که باید بین تحلیل و خبر تفاوت بگذاریم،در بین اسناد ویکی‌لیکس مدارکی وجود دارد به نام ایران که باید آنها را به خبر و تحلیل تقسیم کرد. برخی از آنها محتوای تحلیل و بررسی مسائل ایران از دید کارشناسان است. این دسته از اسناد تحلیلی است و جنبه خبری ندارد. لذا بین خبر و تحلیل باید تفاوت قائل شد. همانطور که اشاره کردید دوگانگی در سیاستهای آمریکا بخش مهم اسنادی است که درباره ایران فاش شده است. مثلا طبق اسناد ویکی لیکس در مارس 2009 همان ماهی که اوباما پیام نوروزی برای ایران فرستاد آمریکا با اعزام هیئتی به اروپا اعلام کرد که سیاست ایران تغییر نکرده است و آمریکا همچنان به فشارهای خود بر ایران ادامه می‌دهد و یا سندی دیگری که طبق آن یکی از مسئولین وزارت خارجه انگلیس در یکی از جلسات خصوصی می‌گوید:احمدی‌نژاد برنده انتخابات ریاست‌جمهوری است. این ها خبر هست. اما یک وقتی سندی هست که می گوید تحلیل برخی از کارشناسان امریکایی درباره ایران یا انتخابات سال 88 فلان و بهمان بوده است. این ها ارزش محتوایی برابری با یکدیگر ندارند. شما در بخشی از صحبت هایتان گفتید که اسناد ویکی لیکس تاکنون به نفع ایران بوده است اگر افشای دشمنی های اعراب با ایران را هم به نفع ایران بدانیم آیا درست است بگوییم موضع ایران در قبال ویکی‌لیکس کمی عجولانه بود؟بله. اشتباه ما این بود که در قبال اصالت اسناد موضع گرفتیم. ایران باید محتاط تر عمل می کرد. شاید بهتر بود دولت مردان ایرانی به جای رد کردن آن می‌گفتند: این اسناد تازه منتشر شده و دردست بررسی است.متأسفانه ایران نتوانست از این فرصت استفاده کند و خیلی با عجله همه آنها را نادرست خواند. اگر کمی در موضع گیری هوشمندانه تر عمل می شد آن وقت اعراب به انفعال می افتادند و حتی ممکن بود بابت اظهارات خصمانه خود که کسی در اصالت اسناد مربوط به آنها تشکیک نکرده ازما عذر خواهی می کردند اما ما با چنین موضع گیری عجولانه ای زحمت اعراب را کم کردیم. همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم بخشی از این معضل به نوع نگاه ما به اینترنت باز می‌گردد، اگر ماهیت اینترنت را به صورت سیاه و سفید در نظر نگیریم، راحت‌تر می‌توانیم با مسائل مشابه برخورد معقولانه داشته باشیم.ایران با زیر سوال بردن اصالت اسناد به قول معروف صورت مسئله را پاک کرد.در حالیکه تاکنون اکثر اسناد ویکی‌لیکس به نفع ایران بوده است. آینده رابطه ما با اعراب را با اتفاقات صورت گرفته،چگونه ارزیابی می‌کنید؟برای پاسخ به این سوال تمایل دارم به بیانیه شورای همکاریهای خلیج فارس اشاره می کنم. این بیانیه در مقایسه با بیانیه های قبلی خیلی تعدیل شده بود و بر حق ایران بر فناوری هسته‌ای تأکید کرده بود.اعراب قطعا به اصالت این اسناد معتقدند و می‌دانند که زین پس باید رفتار معتدل‌ترو معقولانه‌ای را در برخورد با ایران به عنوان قدرت منطقه‌ای در پیش گیرند. آیا می‌توان گفت رابطه ما با اعراب زین‌پس متأثر از نوع رابطه و تعامل ایران با غرب خواهد بود؟ببینید، من معتقدم که کشورهای عربی در جلسات خصوصی خود یک سری حرفهای بی اساسی را مطرح کرده‌اند اما با توجه به قدرت ایران ، آنها سعی دارند که رابطه خود را با ایران بهتر کنند. با توجه به وابستگی سیاسی این کشورها به آمریکا حتی در صورت بهبود روابط ایران با غرب نیز باید شاهد تلطیف روابط ما با کشورهای عربی باشیم. مسئله‌ای که باید درباره تأثیر ویکی‌لیکس بر آینده روابط ایران به آن توجه کرد اینست که در حال حاضر مواضع بسیاری از کشورها شفاف شده و این برای ایران امتیاز خوبی است.به عنوان مثال بسیاری از کشورهای عربی به ظاهر درمقابل حمله نظامی به ایران واکنش منفی نشان می‌دادند در حالیکه در خفا خواهان حمله به ایران بودند؛ اما با افشای این اسناد،این دوگانگی‌ها آشکار شد.از سویی سران کشورهای عربی به خوبی می‌دانند که این رفتار و واکنش در نزد افکار عمومی آنها نیز هزینه‌ساز خواهد بود. قطعا افکار عمومی جهان عرب درخواست رهبران کشورهای اسلامی از آمریکا(به عنوان چهره استبدادی ومنفور)برای حمله به کشوری اسلامی همچون ایران را برنمی‌تابد و غرب نیز متعاقبا مجبور به ایجاد تعادل در مواضع خود خواهد بود و این برای ایران خوب است. آیا از ویکی‌لیکس می‌توان به عنوان نهضتی برای مقابله با سیاستهای آمریکا نام برد؟با توجه به شهرت و طرفدارانی که ویکی‌لیکس پیدا کرده،احتمال وقوع جریانات مشابه زیاد است.  در طرف مقابل قطعا دولتها برای مقابله با آن سعی خواهند کرد که از تکرار این اتفاقات جلوگیری کنند. به عبارتی بازی موش و گربه‌ای در جریان است و با توجه به قدرت سرکوب دولتها و همچنین افزایش نارضایتی‌ها از عملکرد دولتهای مقتدر نمی‌دانیم چه کسی برنده این بازی است.ولی به این مسئله اطمینان داریم که با توجه به اهمیت ویکی‌لیکس و شهرت جهانی آن،کپی برداری و گسترش سایتهای مشابه بیشتر شود. آیا می‌توان گفت که همه این سایتها سیاست ضدآمریکایی را در پیش گیرند؟نمی‌توان مطمئن بود.کمااینکه این احتمال وجود دارد که دولت آمریکا نیز سایتی را راه‌اندازی کند و کارش هم این باشد که اسنادی را به طور واقعی و یا جعلی علیه کشورهایی که با آن مشکل دارد، ارائه کند.کمااینکه هم اکنون نیز در حال اجرای همین سیاست است. مثلا در حوزه حقوق بشر، آمریکا با تأسیس سازمان دیده‌بان حقوق بشر به سراغ کشورهایی می‌رود که با آنها مشکل سیاسی دارد و کارشناسان آنها نیز با تمرکز بر مشکلات آن کشور سعی در بزرگنمایی معضلات دارند. شما چه راهکاری را برای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی از این اسناد پیشنهاد می‌کنید؟به اعتقاد من جمهوری اسلامی ایران باید نهادی را برای پیگیری و بررسی دقیق اسناد ویکی‌لیکس و سایت آن مامور کند و با جمع‌آوری متخصصین و آگاهان امر تحلیل‌های کارشناسی و گزارشهای راهبردی ارائه دهد تا مورد استفاده سیاستمداران  وسیاستگذاران قرار گیرد. اینکه ما سریع مواضع صفر و صدی می گیریم از یک کشور قدرتمند با یک دستگاه دیپلماسی با تجربه بعید است. شما نگاه کنید در سراسر جهان هیچ کشوری اینگونه رسما و با تعجیل درباره موضوعاتی اینچنین مهم و پیچیده موضع نمی گیرد. ولو بپذیریم که بخشی از این اسناد را سازمان سیا تنظیم کرده باشد، آیا ایران نباید بداند که آمریکا و نهادهای امنیتی و جاسوسی آن چه برنامه‌ها و نقشه‌هایی برای ایران دارند؟ حداقل سرمایه‌گذاری ممکن می‌تواند این باشد که یکی از نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی در ایران با همکاری دانشگاهها دست به تحقیقات سازماندهی شده در این زمینه بزند و از آنها سردر بیارند.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 595]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن