واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > گردشگری - گزارش اختصاصی خبر آنلاین از روستای تاریخی کندوان و خانه های صخره ای آن عکسها و گزارش: امیدسلیمی بنی: به ترکی می پرسد: "از کجا آمده ای؟" جواب می دهم: "از تهران مادر جان!" می خندد. می گویم: "کجای حرفم خنده داشت؟" یکی از مرغهایش را که از پله ها بالا می رود، می گیرد و می اندازد توی لانه. می گوید: "دیروز جوان دیگری از کهنمو (روستایی نزدیک اسکو از توابع آذربایجان شرقی) آمده بود و می گفت از تهران آمده." می گویم: "خب، حالا چه افتخاری است؟" پیرزن، روی پله سنگی می نشیند: "از هر جا آمدی، خوش آمدی." از اینجا، منظره کندوان، خیلی هم سرد به نظر نمی رسد. مخصوصا حالا که یک هفته ای از بهار گذشته و پای باد نوروز، به اینجا هم رسیده. هر چند در طرف سایه روی کوچه ها، هنوز برف روی زمین نشسته، ولی مردان که با بیل برفها را طرف آفتابرو می اندازند، می دانند تا 15 عید، همه برفها آب شده و باز، کندوان می شود، همان سرای دستکند همیشگی که آوازه اش تا آن طرف دنیا رفته است. جغرافیای کندوان کندوان، روستایی بسیار کهن در 60 کیلومتری تبریز و از توابع دهستان سهند در شهرستان اسکو است. راه پر پیچ و خم این روستا، از میان دره های سرسبز اسکو می گذرد که با درختان بزرگ بادام و گردو، آکنده شده اند. هنوز 2 کیلومتر مانده به ورودی روستا، تابلویی، خبر از روستایی مدفون در دل سنگها می دهد: حیله ور! نظریه ای می گوید اهالی حیله ور از ترس یورش مغولها، خانه و کاشانه را رها کرده اند و به دل صخره های دوک شکلی پناه برده اند که حالا شده است خانه های کله قندی کندوان. البته برخی از باستان شناسان قدمت این روستا را به دوره های پیش از اسلام نسبت میدهند. یکی از اهالی کندوان قیمت این خانه ها را "گران" توصیف می کند، هر "کران" کله قندی، 3 میلیون تومان و هر خانه معمولی، 1 تا 1 و نیم میلیون تومان. البته خانه معمولی، یعنی خانه ای که قسمتی از آن را کوه تشکیل داده و بقیه اش را با سنگ و بلوک و سیمان، سر هم کرده باشند. اهالی کندوان، به خانه های خود "کران" می گویند، بیشتر این خانه ها هرمی شکل هستند و برای دام ها نیز حفره هایی در سنگ ها بنا شده است. جغرافی دانان می گویند کندوان یکی از 3 روستای صخرهای جهان است که موجب جذابیت بی نظیر آن شده است. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثنا در دنیا به حساب می آید. چرا که دیگر در ترکیه و آمریکا کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمی کند. در دل این تپههای بلند که ارتفاع بعضی از آنها به 40 متر میرسد صدها آغل، انبار و اتاقک حفر شده و آب معدنی گوارایی از دل یکی از تپه های این روستا می جوشد. هتل 5 ستاره و عوارض عبور ورودی روستا، از هر خودروی عبوری، عوارض ورود می گیرند که برای سواری، هزار تومان و برای خودروهای بزرگتر مانند مینی بوس و اتوبوس، به نسبت، افزایش پیدا می کند. بعد از گرفتن وجه، قبضی را تحویل می دهند که تاریخ دارد و پشت این قبض نوشته شده از این وجوه برای خدمات عمومی مانند ساختن حمام و دستشویی استفاده خواهد شد. اولین خانه سنگی روستا را هتلی تشکیل می دهد که مدعی است 5 ستاره و بین المللی است. در برخی از "کرانهای" این هتل، جکوزی وجود دارد که البته اقامت در یکی از این کرانها، قیمتی برابر با بهترین هتلهای تهران و اصفهان و شیراز دارد. روستا به طور کلی از دو بخش اصلی تشکیل شده، بخشی در سمت جنوب روستا که آفتاب گیر است و از بخش شمالی با رودخانه ای جدا شده. در همین قسمت جنوبی است که خانه های کله قندی از دور نیز به چشم می خورد. کاسبی به سبک کندوانی کوچه های اصلی این روستا را مغازه های خشکبار فروشی و صنایع دستی پر کرده که نه قیمتشان تعریفی است و نه جنسشان چنگی به دل می زند. فقط، گردو، بادام، سبزیهای معطر کوهی و گیاهان دارویی را می توان به قیمت خرید. در عوض، عسل قابل فروششان را از روستاهای دیگر آورده اند و در دیوار نمایشگاه های صنایع دستی شان را جنسهای پاکستانی و چینی پر کرده است. گلیم های عرضه شده هم کمتر اصالت دارد و با نقوش طالش و فیروزآباد فارس، بیشتر به گلیمهای افغانی باف می ماند. فروشنده یکی از این فروشگاه های صنایع دستی، می گوید این گلیمها کار روستا نیست، برخی از مناطق اطراف از این اجناس می آورند و آنها فقط فروشنده اند. مردان در این روستا سخت کار می کنند و دامداری و کشاورزی، شغل اصلی آنهاست، البته به دلیل رونق گردشگری در روزهای تعطیل، تعدادی از آنها به عنوان مغازه دار و راهنمای محلی، کار موقتی دست و پا کرده اند. این روستا به سبب ویژگی معماری صخره ای و بافت مخصوص آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. جمعیت کندوان سالهاست ثابت و در حدود 750 نفر مانده، پای مظاهر تمدن به این روستای دستکند نیز رسیده و همه جا، سیمهای آویزان برق، تیرهای شکسته و کج و کوله به چشم می خورد. چون خانه ها بر همدیگر مسلط هستند، به راحتی می توان دیشهای ماهواره را هم در پناه صخره ها دید که نشان از علاقه کندوانیها به برنامه های آن طرف آب دارد. روستای کندوان دارای مسجد، حمام، مدرسه و آسیا است و کران مسجد یکی از بزرگترین کرانهای روستا را تشکیل داده است. به دلیل شکل مخروطی خاص، اغلب کرانهای دارای طبقات مختلف، از داخل با یکدیگر ارتباط ندارند، کران ها عموما دارای دو طبقه بوده و در بعضی موارد سه و حتی چهار طبقه نیز در آنها ایجاد کرده اند. ارتباط طبقات بالایی کرانها با خارج، از طریق پلکان های بسیار زیبایی از بدنه خود کران تامین گشته است. طبقه همکف، اکثرا اصطبل بوده و طبقات دوم و سوم و چهارم به عنوان سکونتگاه استفاده میشود. در بعضی موارد از طبقه چهارم به عنوان انبار نیز استفاده کردهاند. آبریزها اکثرا در کنار معابر و در خارج از کران ها و محیط مسکونی قرار داشته و هر چند خانواده به طور مشترک دارای یک آبریز هستند. آبریزها اکثرا دارای چند محل نشیمن و انباره میباشد که بستگی به شیب زمین دارد. کندوانیهایی که در خانه های کله قندی ساکنند، دوست ندارند کسی از آنها عکس بگیرد. ولی برخی از آنها که با گردشگران در ارتباط دائم هستند، بسیار خوش مشرب و شوخند. افرادی نیز در روستا به عنوان راهنمای محلی حضور دارند که علاوه بر راهنمایی توریست ها خانه خود را نیز به آن ها نشان می دهند و از این راه درآمدی کسب می کنند. این روستا به نحو غریبی با روستای دیگری که در آن سوی ایران، در دل کوه ها جا گرفته، شباهت دارد، ولی سرزندگی کندوان با روستای "میمند" از توابع شهربابک در استان کرمان قابل قیاس نیست. آنجا، خشکسالی امان مردم را بریده و همه را به کوچ کردن از خانه و کاشانه واداشته ولی اینجا، چرخ زندگی همچنان می چرخد، هر چند در دل کرانهای سنگی باشد. /133
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 659]