تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798510765




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. آفتاب يزد: ‌امسال يا پارسال؛ كدام را باور كنيم ؟!   ‌«امسال يا پارسال؛كدام را باور كنيم؟!» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ اين روزها، مهم‌ترين دوقطبي در مديريت كشور بر موضوع «هدفمندكردن يارانه‌ها» و روش اجراي آن متمركز شده است. در يك سوي اين دو قطبي، احمدي نژاد و همكاران او قرار دارند كه با استفاده از اظهارنظر تكراري تعدادي از تريبون‌‌داران، روش مورد نظر دولت را «ناجي اقتصاد ايران» معرفي مي‌كنند. در نقطه مقابل، عده زيادي از افراد وابسته به جناح‌هاي گوناگون كشور هستند كه عليرغم تفاوت ديدگاه‌هاي سياسي - انتخاباتي،به اجماعي دست يافته‌اند كه موضوع آن،«اعلام نگراني از پيامدهاي طرح تحول اقتصادي» مي‌باشد.در اين دو قطبي ،به نظر مي‌رسد اكثريت نمايندگان مجلس‌همراهي با ديدگاه‌هاي اجماع غيرسياسي اخير را بر پذيرش ديدگاه دولتي‌ها ترجيح داده‌اند و همين امر، اعتراض شديد رئيس دولت و ياران تريبوني او را برانگيخته است. اكنون در اين دوراهي، بسياري از مردم با نگراني به آينده خويش مي‌نگرند؛ آينده‌اي كه اگر وعده رئيس دولت محقق شود در آن از «فقر» خبري نخواهد بود و در صورت تحقق پيش‌بيني نمايندگان مجلس و ساير سياستمداران برجسته كشور، سفره اقشار ضعيف‌جامعه از امروز هم خالي‌تر خواهد بود و زيرساخت‌هاي اقتصادي كشور نيز بر هم خواهد ريخت.قطعا هيچ‌كس نمي‌تواند آينده را پيش‌بيني كند، حتي بعضي مديران دولتي‌كه حاميان ايشان، شأن آسماني براي آنها قائلند قادر نيستند پيامدهاي اجراي طرح تحول اقتصادي - با روش مورد نظر دولت - را به دقت ارزيابي نمايند. اما برخي نشانه‌ها وجود دارد كه مي‌تواند به همه ايرانيان براي اعتماد به هر يك از ديدگاه‌ها يا عدم اعتماد به صاحبان آن ديدگاه‌ها، كمك نمايد.يكي از بهترين نشانه‌ها در اين زمينه، اصلي‌ترين سوژه اقتصادي جهان در يك سال و نيم اخير و مواضع سياستمداران ايراني در برابر آن است. از اواخر تابستان 87 كه آثار بحران جهاني بر اقتصاد جهان سايه افكند عده‌اي از سياستمداران ايراني، نسبت به تاثير اين بحران بر اقتصاد ايران هشدار دادند. اما رئيس دولت ايران، يك تنه ايستاد و به طعن كساني پرداخت كه از اين مسئله، نگران بودند.او روز 29 مهر ماه 87 در جمع صادر كنندگان نمونه كشور، بحران مالي غرب را فرصتي تاريخي و استثنايي براي ايران دانست. سخنان رئيس دولت نهم كه نشان دهنده اطمينان دولت به عدم تاثير‌گذاري منفي بحران اقتصادي جهان بر اقتصاد داخلي و حتي دستاورد مثبت آن براي ايرانيان بود، بلافاصله واكنش‌هايي به دنبال داشت كه اغلب واكنش ‌گران، كساني بودند كه امروز هم از ابراز اعتمادهاي احمدي نژاد نسبت به طرح تحول اقتصادي، اظهار نگراني مي‌كنند . از جمله اكبر هاشمي رفسنجاني در خطبه‌هاي نماز جمعه سوم آبان ماه 87 به انتقاد از كساني پرداخت كه بحران اقتصادي غرب را به نفع ايران مي‌دانند و از آن ابراز خوشحالي مي‌‌نمايند. اشاره رفسنجاني، هم به سخنان احمدي‌نژاد بود و هم پاسخي بود به سخنان احمد جنتي كه در خطبه‌هاي نماز جمعه دوازدهم مهر ماه 87اظهار داشت: «ما خوشحاليم كه اقتصاد آمريكا به پريشاني افتاده، خدا آنها را مجازات مي‌كند و اين موضوع در حال سرايت به اروپاست.»‌سخنان رفسنجاني بي‌پاسخ نماند. احمدي‌نژاد روز 29 آبان87 در همايش تحول اقتصادي، به كساني اشاره كرد كه مي‌گويند: «نبايد از بحران مالي كه در غرب اتفاق افتاده، خوشحال شد.» او در انتقاد از اين افراد، اظهار داشت: «برخي افراد، جوري حرف مي‌زنند كه چون آنها به زمين خورده‌اند، ما بايد گريه كنيم.» البته احمدي‌نژاد چند روز بعد براي آنكه نشان دهد همچنان بر ديدگاه‌هاي خود استوار است بارديگر اظهار داشت: «با قاطعيت مي‌گويم تحولات اقتصادي كه در حال متلاشي كردن بنيان اقتصاد غرب است، حتما بر اقتصاد ما تاثيري نخواهد داشت.»[ واحد مركزي خبر چهار آذرماه 87] خبرگزاري فارس كه نزديكي آن به دولت، غير قابل انكار است نيز به نقل از احمدي‌نژاد اعلام كرد: «سخنان برخي افراد كه اقتصاد ايران را متاثر از اقتصاد جهاني مي‌دانند، بسيار ناشيانه و از روي عدم اطلاع به اقتصاد كشورمان است. البته بعضي از اين افراد، بااطلاع كامل اين سخنان را مي‌گويند. در خارج از كشور سرما مي‌خورند و اينها عطسه مي‌كنند.« [4 آذر ماه 87] يكسال بعد از اين اظهارات، احمدي نژاد در يك گفتگوي مستقيم كه روز دهم آذر ماه 88 از تلويزيون پخش شد، گفت: «در اين چهار سال، اگر بحران جهاني نبود، اصلا در كشور ما چه مشكلي پيدا مي‌شد؟.»اين اظهارات نشان مي‌دهد كه از نظر رئيس دولت ايران، اگر مشكلي در اقتصاد ما وجود دارد تنها دليل آن، وقوع بحران اقتصادي در جهان بوده است؛ همان بحراني كه محمود احمدي‌نژاد روز چهارم آذرماه 87 با قاطعيت اعلام كرده بود: «حتما بر اقتصاد ما تاثير نخواهد داشت.»‌‌مقايسه اين دو اظهارنظر نشان مي‌دهد كه در فاصله يكسال، نه تنها اكنون از اطمينان قطعي رئيس دولت به «عدم تاثيرگذاري بحران اقتصادي غرب بر اقتصاد ايران» خبري نيست بلكه همان رئيس دولت، تنها عامل مشكل آفرين در اقتصاد ايران را بحران جهاني اقتصادي مي‌داند. اكنون مي‌توان اين سوال را مطرح كرد كه براساس كدام محاسبه يا كدامين تجربه از اظهارنظرها و اقدامات دولت‌هاي نهم و دهم، مي‌توان هشدار مكرر صدها كارشناس و سياستمدار را ناديده گرفت و به اظهارنظر رئيس دولت اعتماد كرد كه مي‌گويد: «از نخستين روز اجراي طرح تحول اقتصادي، آثار آن بر زندگي مردم آشكار خواهد شد و با اجراي كامل آن، هيچ فقيري در جامعه باقي نخواهد ماند؟» اين نگراني، آنگاه قوي‌تر مي‌شود كه به ياد بياوريم اولا اغلب منتقدان فعلي طرح تحول اقتصادي، همان كساني هستند كه سال گذشته، دولت احمدي نژاد را از ابراز خوشحالي نسبت به بحران اقتصادي غرب برحذر مي‌داشتند و پيامدهاي اين بحران بر اقتصاد ايران را اجتناب ناپذير مي‌دانستند. ثانيا برخي حاميان صددرصدي طرح‌هاي تحول مورد نظر دولت، همان كساني هستند كه سال گذشته، بحران اقتصادي جهاني را معجزه‌الهي مي پنداشتند و آن را يك فرصت طلايي براي ايران بر مي‌شمردند. راستي مردم بايد كدام حرف‌ها‌را باور كنند؛ حرف‌هاي‌همراه با اعتماد به نفس پارسال يا اظهارنظرهاي قاطع امسال؟!‌رسالت: اهانت فرقه موسوي به امام (ره)«اهانت فرقه موسوي به امام (ره)» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ 16 آذر امسال در دانشگاههاي تهران، مراکز استانها و شهرستانها حال و هوايي ديگر داشت. حضور حماسي دانشجويان پيرو خط امام و رهبري در اين روز با فريادهاي مرگ برآمريکا ، مرگ بر اسرائيل و مرگ بر انگليس فصل جديدي از حيات جنبش دانشجويي را در دهه چهارم انقلاب رقم زد.16  آذر امسال در دانشگاههاي تهران، مراکز استانها و شهرستانها حال و هوايي ديگر  داشت. حضور حماسي دانشجويان پيرو خط امام و رهبري در اين روز با فريادهاي مرگ برآمريکا ، مرگ بر اسرائيل و مرگ بر انگليس فصل جديدي از حيات جنبش دانشجويي را در دهه چهارم انقلاب رقم زد.16 آذر امسال در دانشگاه تهران که قلب دانشگاههاي تهران و ايران است با شکوهتر از هميشه اين حضور حماسي به ثبت رسيد.راستي علت اين حضور هوشمندانه وحماسي چه بود؟ پاسخ روشن است؛- عده اي ساحت دانشگاه و ساحت علم را آلوده به مفاهيمي کرده بودند که حيثيت و موجوديت مراکز علمي را به مخاطره انداخته بود.- عده اي بي محابا مي خواستند عادي سازي نوکري آمريکا  را  در دانشگاه تئوريزه کنند.- عده اي خود را در حد عمله تهيه خوراک براي رسانه هاي استکباري عليه اسلام و انقلاب فروکاهيده بودند.- عده اي «جاسوسي» براي اجانب را در پوشش پروژه تحقيقاتي به صورت عادي درآورده بودند.16 آذر امسال اساتيد و دانشجويان در صفوف فشرده به ميدان آمده بودند تا از ساحت علم و ساحت مقدس دانشگاه دفاع نمايند.آنها آمده بودند تا از شرف و عزت و آبروي دانشگاه دفاع کنند و خط تمايز خود را با جريان فتنه و فرقه هاي ضد انقلابي  ترسيم نمايند.گونه شناسي شعارهاي دانشجويان و اساتيد عمق هوشمندي آنها را در دفاع از اسلام و انقلاب و ژرفاي اعتقاد آنها را در پايبندي به مردم کشور و نيز خشم و کينه آنها را نسبت به دشمنان نظام و رهبري نشان مي دهد. آنها آمده بودند تا از جنبش دانشجويي به عنوان يک حرکت ضداستکباري و بويژ ضدآمريکايي دفاع کنند.آنها آمده بودند با زدن مشت بر دهان منافقين قديم و جديد اعلام کنند امکان بازگشت استبداد و استعمار خارجي محال است.آنها آمده بودند تا اقدامات کساني را که از همين دانشگاهها رفته اند و در ارتش رسانه اي دشمن ثبت نام کرده و هر روز عليه ملت لجن پراکني مي کنند محکوم کنند. آنها آمده بودند بگويند سربازگيري دشمن از دانشگاه بايد متوقف شود. روز16  آذر امسال بي ترديد يک نقطه عطف در تاريخ جنبش دانشجويي است ، بايد آن را گامي مبارک در تعميق حرکتهاي مردمي دانشجويان و اساتيد تلقي کرد.فرياد «دانشجو بيدار است ، از آمريکا بيزار است»، عمال آمريکا در دانشگاه را به خشونت واداشت. عمال آمريکا در دانشگاه هر وقت کم مي آورند به خشونت روي مي آورند و اين علامت زوال حضور آنهاست.منافقين طي سه دهه گذشته هر وقت در گفتگو کم مي آوردند و هر وقت در قلمرو انديشه قد خود را کوتاه مي ديدند، بازي را به هم مي زدند.16  آذر امسال هم همين کار را کردند، کار را به خشونت و اهانت کشاندند . فرقه موسوي که در برابر اين حضور حماسي کم آوردند، با دادن شعار به طرفداري از موسوي عکس امام (ره) را پاره کردند!اين نوع صحنه ها متاسفانه در چند دانشگاه ديده شد  و گوشه اي از آن در خبر30  20: سيما هم انعکاس يافت. اين نوع صحنه ها  عمق نفوذ نفاق را در جنبش موسوم به سبز نشان مي دهد.آن روز که طرفداران حزب خلق مسلمان به امام (ره) اهانت و عکس معظم له را پاره مي کردند گور خود را درحوزه سياست ايران با دست خود کندند . آن روز که امام (ره) فرمود اگر به من اهانت کردند يا عکس مرا پاره کردند به کسي تعرض نکنيد عمق سفاهت و خشونت دشمنان انقلاب را نشان دادند. آنها عاقبت به خير نشدند، اينها هم نبايد در انتظار سرانجام نيکي باشند.موسوي در بيانيه16  آذر خود حاضر نشد حتي يک کلمه از جنايت آمريکا در روز16  آذر بنويسد، همان طور که حاضر نشد در بيانيه13  آبان خود از مظالم آمريکا سخن بگويد. او لبه تيز حمله خود را به انقلاب و مردم نشانه گرفته است و هواداران او در دانشگاه به امام (ره) اهانت و جسارت مي کنند.چرا او به اين روز افتاده است ! چرا بايد مردم را فقط به اين دليل که به او راي نداده اند با اهانت و جسارت به امام (ره) مجازات کند؟ او و هوادارانش بايد بدانند کاسه صبر مردم لبريز شده و آستانه تحمل شيفتگان امام و انقلاب به سرآمده است.آن روز که مردم پاسخ اين اهانت ها و جسارتها را بدهند خيلي دور نيست و من در حيرتم چگونه آقاي هاشمي رفسنجاني ستم فرقه موسوي به امام(ره) را مي بيند اما همچنان حمايت از وي و فرقه اش را در دستور کار دارد و در سفر به مشهد براين موضع اصرار مي ورزد.مردم سالاري: هشدار مراجع تقليد را جدي بگيريم« هشدارمراجع تقليد را جدي بگيريم» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم فروزان آصف نخعي است كه در آن مي‌خوانيد؛ آيت الله ناصر مکارم شيرازي در تازه ترين اظهارات خود درباره شکستن حرمت قانون از سوي حاکمان هشدار داد وگفت که هر چه موقعيت قانون شکنان مهم ترباشد خطر قانون شکني بيشتر است. اين مرجع تقليد درادامه سخنان خود تاکيد کرد وقتي رئيس جمهوري مي گويد قانون را اجرا نمي کنم يعني در آن کشور مجلس جايگاهي ندارد. اين سخنان درحالي از سوي اين روحاني بلندپايه مطرح مي شود که چندي پيش عدم ارائه به موقع برنامه پنجم توسعه و عدم ارائه لايحه بودجه 89 در زمان مقرر قانوني منجر به آن شد تا علي لاريجاني، رييس مجلس، طي نامه اي به محمود احمدي نژاد به صورت رسمي خواستار ارائه لوايح دوگانه بودجه و توسعه شود; نامه لاريجاني  حاوي ابراز نگراني مجلس از تاخير در تصويب به موقع برنامه توسعه و به ويژه لايحه بودجه سال آينده کشوربود.بر اساس آيين نامه داخلي مجلس که يک قانون لازم الاجرا براي تمام دستگاه هاي رسمي به شمار مي رود، دولت موظف است تا پانزدهم آذر هر سال لايحه بودجه سال آينده را براي تصويب به مجلس تقديم کند. امري که به مانند چهار سال گذشته با تاخير روبه رو شده و به همين دليل اعتراض رسمي رييس مجلس را به دنبال داشته است.اما نحوه عملکرد دولت دهم مسبوق به سابقه است. عملکرد دولت نهم که رياست آن نيز به عهده آقاي محمود احمدي نژاد بود،  وي را در معرض اين موضوع قرار داد که از اجراي قانون سرپيچي کرده است. درآن زمان رئيس کل ديوان محاسبات کشور در نامه اي به معاون اول رئيس جمهور ضوابط اجرايي تصويب شده در هيات دولت براي بودجه سال 87 را غير قانوني و غيرقابل پذيرش خوانده بود.علي لاريجاني در ديدار مشترک دولت نهم و مجلس "درست اجرا نشدن قانون" را روال نادرستي "خواند و تاکيد کرده بود که: "انتظار مجلس از دولت اين است که سمبل قانون  گرايي  باشد". به رغم اين انتقاد صريح، رئيس جمهور در اين ديدار گفته بود که: "دولت نهم بيشترين پايبندي به قوانين و مصوبات مجلس را داشته است".لايحه  بودجه  سال 87 با شتابي غير معمول در روزهاي پاياني عمر مجلس هفتم به تصويب رسيد. نمايندگان در مخالفت با طرح دولت براي کاهش رديف هاي بودجه، تغييراتي در لايحه وارد کردند که از سوي دولت ناديده گرفته شده بود.دولت درآن زمان اصرار داشت رديف هاي بودجه را که در سال هاي پيش به حدود 700مي رسيد به 39 رديف برساند. با اين اقدام، بودجه  سالانه تنها براي وزارتخانه ها و برخي از نهادهاي اجرايي مشخص مي شد که از اين اختيار برخوردار بودند ميزان بودجه  دستگاه هاي زير مجموعه  خود را تعيين کنند. کميسيون بودجه  مجلس هفتم اين کار را مغاير با اصل 55 قانون اساسي تشخيص داد که بر نظارت ديوان محاسبات و قوه قانونگذاري در نحوه هزينه شدن بودجه تاکيد دارد.علاوه براين  ديوان محاسبات  دردولت نهم گزارش تخلفات ميلياردي دولت نهم  را در بودجه سه سال گذشته  ارائه کرد و اين باعث شده بود تا  اعتراضات نسبت به شکستن حرمت قانون از سوي  دولت آقاي  احمدي نژاد اوج بگيرد. رييس ديوان محاسبات درافشاگري خود به رسانه ها اعتراض کرد که چرا فقط به تخلف يک ميليارد دلاري دولت چسبيده اند و از 2000 انحراف دولت ازبندها، تبصره ها وقوانين دراجراي قانون بودجه سال 85 چيزي نمي نويسند. سخنگوي فراکسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي با اشاره به گزارش تفريغ بودجه سال هاي 86و87 گفته بود: "مجموع اين گزارش ها بيانگر آن است که دولت چندان به  قوانين و مصوبات مجلس مقيد نبوده است. نحوه اجراي قوانين بودجه نشان مي دهد که تلاش مجلس براي استفاده از سوال، تذکر و ساير ابزارهاي نظارتي با بي مهري دولت مواجه شده است...  عملکرد دولت در سال هاي گذشته حاکي از آن است که مي خواهد بدون توجه به نقش و جايگاه مجلس، خود  تصميم گيرنده و مجري باشد."رئيس مرکز پژوهش هاي  مجلس ازچهره هاي شاخص  جناح اصولگرا به مراتب لحن تندتري را در برابر قانون شکني هاي دولت اتخاذ کرد. او درسايت الف با   انتشار يادداشتي با عنوان "از قانون شکني دست برداريد"، به چندين مورد از تخلفات دولت در  خصوص تامين و هزينه کرد بودجه مربوط به حوزه انرژي را با آمار و ارقام اشاره کرده و سپس به دولتمردان  هشدار داده که: "واي اگر از پس امروز بود فردايي!" رئيس مرکز پژوهش ها در اين يادداشت با اشاره به واردات غيرقانوني بنزين و گازوئيل در دو سال اخير و دستور  رئيس جمهور در اين باره، احمدي نژاد را "شريک وزير نفت در اين تخلف دانسته و او و دولتش را به "تلف  کردن ميليارد ها دلار منابع ارزي بيش از حد مجاز قانون" متهم کرده بود. توکلي سپس دولت را به "قانون شکني صريح" و مجلس را به "سکوت در برابر اين قانون شکني آشکار" متهم و در سخنان خود در کميسيون بودجه خطاب به دولت  يادآوري کرد که: "شما دست در جيب 70 ميليون کرده ايد و در قيامت  ضامن همه تبعات فقدان اين منابع هدر رفته در حساب ذخيره هستيد." مرکز پژوهش هاي مجلس نيزکه پيش از اين با انتشار گزارشي به چندين مورد  مغايرت لايحه هدفمند کردن يارانه ها با قانون  اساسي اشاره کرده بود، به مغايرت هاي لايحه بودجه با قانون اساسي پرداخت  ودرمقاله اي  به هفت ايراد کلي لايحه دولت و مغايرت هاي متعدد آن با  قانون اساسي اشاره کرد. عدم شفافيت دربودجه ساليانه، اعلام نشدن ميزان ذخيره ارزي وبرداشت به دلخواه از آن بدون تصويب درمجلس و... همه از مواردي هستند که مي توان برکارنامه سنگين عدم تمکين دولت از مصوبات مجلس افزود. اکنون اين قواي مقننه وقضاييه هستند   که بايد با صيانت از قوه نظارتي وحقوقي خود ، به عنوان ارکان قواي کشور، درتاکيد برحفظ وصيانت از قانون اساسي کشور با تاکيد برتفکيک قوا کوشيده وآينده کشور را حول قانون اساسي تضمين کنند. اين موضوع ازوظيفه رکن چهارم دموکراسي يعني مطبوعات وديگرنهادهاي مدني چون احزاب و...  براي تذکربه دولت به منظور حرکت برريل قانون نمي کاهد; همچنان که نهاد مرجعيت با مشاهده اين اوضاع وارد ميدان شده ودراين باره هشدار مي دهد. اين هشدار ناظربرتوجه به خطر بي اثر شدن قانون درنزد افکارعمومي ونتايج زيانبارآن است، که بي ترديد يکي از نتايج آن گسترش هرج ومرج، عبوراز چتر قانون موجود ورفتن به سوي مرزهاي جديد نظم است.كيهان: آنها پياده شدند ...«آنها پياده شدند ...» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛ در خودرو را باز كرد. به دوستش كه پشت فرمان نشسته بود گفت مي روم يك پاكت سيگار بخرم. پياده شد. مدتي گذشت و نيامد. سومي نگران شد. به راننده گفت رفيقمان دير كرد، مي روم دنبالش. در را باز كرد و پياده شد. اما او هم نيامد. راننده پس از مدتي به خود آمد و هراسان شد. راهنما زد، سرعت زياد خودرو را كم كرد و با زحمت در كنار اتوبان توقف كرد. تازه يادش آمد چه فاجعه اي رخ داده است. هر دو رفيقش زماني كه او با سرعت 140 كيلومتر در حال حركت در اتوبان بود، در خودرو را باز كرده و پياده! شده بودند تا دنبال سيگار بروند. هر سه نفر ساعتي پيش قرص اكس (روانگردان) مصرف كرده و از حالت عادي خارج شده بودند.اين حادثه عجيب و دور از انتظار، چند ماه پيش رخ داد و جزئيات آن در رسانه ها منتشر شد. دور از انتظار مي نمود اما رخ داده بود. هر روز ده ها حادثه از اين قبيل در كشورهاي مختلف از جمله كشور ما رخ مي دهد تا شاهدي باشد بر اين ادعا كه همه رفتارها و رويكردها، سنجيده و عاقلانه و از سر شعور انساني نيست. چه بسا از ميان نوع بشر، افرادي هم پيدا مي شوند كه عقل را مي بوسند و مي گذارند كنار. و نيز، كسان ديگري هستند كه خيال مي كنند زيادي زيرك و عاقل هستند و همين توهم، آنها را وارد راهي مي كند كه به تدريج عقلشان مسخ مي شود و در اوج ادعاي زيركي، از ارتفاعي به بلنداي يك آسمانخراش به زير سقوط مي كنند. ديگران آنها را بر لب پرتگاه مي بينند اما آنها ناتوانند از اينكه لحظه اي از تار توهم تنيده به دور خويش بيرون بيايند و خود را كنترل كنند. سرنوشت تلخ و شوم چنين افرادي ناخواسته اسباب خنده و تمسخر ديگران مي شود هر چند كه عبرت آموزي و تأثر نسبت به اين صحنه ها، به عقل و انصاف نزديك تر است.روز 16 آذر ديگري سپري شده و توقع آن است كه به ارزيابي حوادث اين روز پرداخته شود. چند كار مي شود كرد. يك شيوه اين است كه مانند برخي افراد جو گرفته، كري خواند و با هيجان سخن راند و مانند برخي رسانه هاي زنجيره اي (شبكه عنكبوت) خبرهاي «پيش ساخته»! و تحليل ها باسمه اي را به خورد خلق الله داد.اما راه ديگري هم هست و آن اينكه براي درك درست از واقعيت و سنجش ابعاد آن، «نسبت»ها را واقعي كرد، به «مقايسه» متوسل شد و حادثه را در «متن» و «فرايند تاريخي» (به مثابه عكسي از متن يك فيلم) مورد تحليل قرار داد.با رويكرد اخير مي توان درباره 16 آذر 88 نكاتي را متذكر شد و به بحث گذاشت.1-16 آذر ماهيتي «ضداستكباري- ضد استبدادي» دارد. اين روز، روز دانشجو شد چون 56 سال پيش در چنين روزي رژيم مستبد و سرسپرده شاه، 3 دانشجو را پيش پاي معاون رئيس جمهور آمريكا (نيكسون) به خاك و خون كشيد. آن روز بيش از 3 ماه از كودتاي مشترك انگليس و آمريكا براي بازگرداندن محمدرضا پهلوي به حكومت نگذشته بود. حادثه آن روز، سنگ بناي روز دانشجو و هويت ضداستكباري و ضداستبدادي فرزندان ملت ايران را گذاشت و هرگونه مغالطه و سفسطه در اين زمينه به نفع استكبار - ولو در پوشش قرائت هاي نو و تفسيرهاي هرمنوتيكي از آن- اسباب انگشت نما شدن است مانند كسي كه كت را زير شلوار بگذارد يا بدتر از آن شلوار را جاي كت و كت را جاي شلوار بپوشد. البته فرقه اي از جريان مدعي روشنفكري، نزديك يك قرن است كه درباره بسياري از پديده ها و سنت هاي اجتماعي- سياسي به شيوه پوشيدن شلوار و لباس پشت و رو عمل مي كند، كساني از سر بي خودي و ديگراني از سر مأموريت و معذوريت. اين فرقه نه فقط امروز، كه يكصد سال است جامه آزادي و روشنفكري و نقد را وارونه مي پوشد و در انتخاب جبهه، دقيقاً همان جا مي ايستد كه استكبار و استعمار و اقليت مورد حمايت او ايستاده اند.2-فهم نسبت ها و مقايسه ديروز و امروز يا مقايسه آنچه ادعا شد و آنچه در عمل به وقوع پيوست و نهايتاً ديدن حادثه در يك متن و فرايند است كه مي تواند ارزيابي دقيقي از آنچه در 16 آذر امسال رخ داد، به دست بدهد. به عنوان مثال ران يك مورچه زير ميكروسكوپ، از يك تنه درخت تنومندتر به نظر مي آيد اما همين ران مورچه در قياس با تنه درختي ستبر، اصلا به قياس نمي آيد.آنچه به خود دانشگاه مربوط مي شود اين است كه مراكز دانشگاهي در روز 16 آذر همواره- درست يا نادرست- ميزاني از هيجان و تجمع را به خود شاهد بوده اند و امسال حجم و تعداد مخالف خوان ها اگر كمتر از سال هاي مختلف گذشته نبود، بيشتر هم نبود. و اين در حالي بود كه بنابر فضاسازي شبكه رسانه اي مثلث استكبار (آمريكا، انگليس و صهيونيسم بين الملل)، قرار بود 16 آذر 88 بازتوليد 28 مرداد 32 باشد و انتقام 16 آذر 32 و رسوايي آمريكا را از ملت ايران بگيرد. اين روز قرار بود ايستگاه نهايي حوادثي باشد كه پس از انتخابات در روزهاي 25 و 30 خرداد اوج گرفت و در روزهاي قدس و 13 آبان ادامه پيدا كرد. 16 آذر در پروژه احمقانه بيگانگان و مؤتلفان سياسي آنها در داخل، قرار بود آتشفشاني را از دانشگاه آغاز كند و به ميان توده هاي مردم امتداد يابد و كار جمهوري اسلامي را يكسره كند. كافي است به تبليغات «اكس»گونه يك ماه اخير در رسانه هاي بيگانه- به ويژه در حوزه اينترنت و ماهواره- نظري بيفكنيد و آن حجم را با مواضع بيمارگونه برخي چهره هاي سياسي ناكام طي يك هفته اخير جمع بزنيد تا معلوم شود چه زرادخانه اي براي انفجار تهيه كرده و چه قدر در ميان مخاطبان خاص خود روانگرداني كرده بودند. 3 تن از رجال ورشكسته به تقصير كه طي ماه هاي اخير مقابل جمهوريت ايستادند، در همين هفته اخير به خيال خود كوشيدند فتيله زاغه انباشته از سوي دشمن را روشن كنند و گفتند آنچه براي تحريك و فريب لازم بود. بدون مردم نمي شود حكومت كرد، مردم نخواهند بايد كنار برويم، دانشگاه و جامعه ناآرام است و... ده ها عبارت از اين جنس صرفا براي آن گفته شد كه به مخاطب القا كند شعله فتنه پس از انتخابات فرو نمرده است.اما در عمل چه اتفاقي افتاد؟ مقايسه كنيد 16 آذر امسال را با 18 تير 78 يعني 10 سال پيش. آن روز كف خيابان در پوشش نام دانشجو و دزديدن عنوان دانشجو چه خبر بود و پريروز چه اتفاقي افتاد؟ يا مقايسه كنيد رقم 4 ميليون دانشجو را در كشور با جماعتي كه در كل دانشگاه هاي كشور حتي رقم شان با خوش بيني به نيمي از 40 هزار نفر (يك درصد آن 4 ميليون دانشجو) نرسيد. يا مقايسه كنيد جمعيت 30 هزار نفره دانشگاه تهران را با تجمع چند صد نفره كذايي. اين نيم درصد مي شود بازتوليد همان نيم درصد و يك درصدي كه به جمهوري اسلامي يا قانون اساسي در 30 سال پيش رأي ندادند. مي شود نسبت همان جمعيت پرتوقع و اقليت كه همواره در اين يكصد سال اخير و در همين 30 سال گذشته از اكثريت ملت ايران طلبكار بوده و با جمهوريت در اين سده پرحادثه و به طور اخص با جمهوري اسلامي در 3 دهه اخير سر جنگ داشته و از سوي اجنبي نيز مرتبا نواخته شده اند. همين ديروز «كلي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در واكنش به حوادث 16 آذر گفت «معترضان بدانند صداي آنها شنيده مي شود.»اما واقعيت اين است كه جريان معطوف به بيگانه به نسبت 10 سال پيش و حتي چند ماه قبل دچار فرسودگي و ريزش جدي شده به نحوي كه نتوانست حتي همان آبروريزي 13 آبان را در خيابان ها تكرار و از مردم يارگيري كند. بنابر ادعا قرار بود سيل از دانشگاه آغاز و به مردم بپيوندد حتي مسيرها را هم اعلام كرده بودند! اما در دانشگاه فقط برق كم سويي زدند بي هيچ رعدي، در خيابان هم كه... هوا آفتابي آفتابي بود بدون لكه اي ابر! به واقع كوه، موش هم نزاييد و علت روشن است. فقط جماعتي ميكروسكوپي از جمعيت بزرگ ايران، اهل اكس و توهم هستند كه به جاي ديدن واقعيت ها و حقايق، ترجيح مي دهند عقل خود را به شبكه هاي هيپنوتيزم ماهواره اي و اينترنتي بسپارند و از جام شعبده و جادوي آنها به محيط بنگرند. ملت رشيد ايران مي داند كه دوست كيست و دشمن كدام، و دشمن با همه زيرك مآبي، چه قدر با سفاهت و بلاهت دام مي گسترد. ملت ايران از كوره سوزان و ملتهب حوادث بي شماري عبور كرده و آبديده تر و ريشه دارتر از آن است كه به تحريك دشمن از جاي بجنبد و از موضع سينه سپر كردن براي انقلاب جا خالي كند. البته در ميان ملتي رشيد و بزرگ هم متأسفانه مي توان يافت كساني را كه به خاطر پاكتي سيگار بخواهند وسط اتوبان در را باز كنند و پياده شوند و با مرحباي بيگانگان نيز مواجه شوند! اين جماعت «نسبت»ها را گم كرده اند، مانند معتادي كه بي اختيار، مدام تنه به تنه ديوار مي كوبد اما به جوي كنار خيابان كه مي رسد مي خواهد اختيارداري كند پس به جاي پريدن آسان، چند بار چرتكه مي اندازد. بعد هم كه مي پرد، چون نسبت ها و فاصله ها را گم كرده با سر داخل جوي سقوط مي كند و اسباب مضحكه و ترحم را توأمان فراهم مي كند.3- حوادث زنجيره اي قبل و پس از انتخابات قرار بود با شكاف و فرسايش و ريزش در درون جمهوري اسلامي به ايستگاه آخر- فروپاشي- برسد. اما در ايستگاه آخر، آن كه دچار فرسايش و ريزش گسترده شد، جبهه رنگارنگ ضدانقلاب بود. بيگانگان البته با انواع تروكاژها و حقه هاي سمعي- بصري مي كوشند به اين جبهه از هم گسيخته روحيه بدهند و با تلقين و هيپنوتيزم، آنها را براي انتحارهاي بعدي سرپا نگه دارند اما واقعيت اين است كه وضع روحي هيپنوتيست هاي آن سوي مرزها، از جريان داخلي خراب تر است. سران جبهه داخلي در پاسخ به اعتراض عناصر پايين تر درباره فرسايش مداوم، همان توجيهاتي را مطرح مي كنند كه ميرزا آغاسي پس از شليك توپ كذايي و تلفات گرفتن از جبهه خودي گفت؛ اين توپ كه با خود ما اين كار را كرد ببينيد با حريف چه مي كند! اما آن سو در جبهه حقيقي دشمنان انقلاب (استكبار) وضعيت رقت باري حاكم است.باراك اوباما يك سال پيش در آمريكا روي كار آمد تا نقطه پاياني بر شكست هاي زنجيره اي هيتلر معاصر(بوش) باشد اما اينك وضعيت آمريكا بهتر از 6 سال يا حتي يك سال پيش نيست. پروژه مقابله با انتخابات رياست جمهوري ايران قرار بود گره از مشكلات فروبسته آمريكا در جهان بگشايد و نگشود. پس از همه فراز و فرودها، دو هفته پيش روزنامه لس آنجلس تايمز به قلم گري اشميت از مديران نومحافظه كار در مؤسسه آمريكن اينتر پرايز نوشت: «همه اميد اوباما براي متوقف كردن ايران به ويژه در زمينه برنامه هسته اي به يأس تبديل شده و اين در حالي است كه جاده تحقق سياست هاي آمريكا براي ايفاي نقش جديد رهبري جهان از ايران مي گذرد. اوباما در صورت ادامه وضع فعلي با ايران، بايد از پيشبرد ساير سياست هاي جهاني هم دست بكشد... براي كشورهاي متحد آمريكا در منطقه، كشيدن ترمز بلندپروازي هاي ايران، آرزويي نشدني است. تحقق نقش رهبري آمريكا در جهان مستلزم نفوذ موثر در منطقه خاورميانه است اما مقابله با نفوذ ايران در خاورميانه براي آمريكا بسيار پرهزينه است به ويژه اينكه ايران از روحيه اي تهاجمي برخوردار است.» شكل ديگري از اين حقيقت را سوزان گلاس سردبير مجله فارين پاليسي در گفت وگو با راديو فردا عنوان مي كند «آمريكا از اپوزيسيون در ايران حمايت مي كند اما ايران به يك معما براي دولت اوباما تبديل شده است. آمريكا در سال 2010 با بحراني درباره ايران روبرو مي شود چرا كه گزينه ها هر روز كم و كمتر مي شود.»ملت ايران نه دشمن شماره يك خود را فراموش مي كند و نه از جرقه بي رعد نيروهاي ميداني او جا مي خورد. طبيعي است نظام مقتدر جمهوري اسلامي هم با آن عقبه مستحكم ملي و ديني، همه نيرو و توان خود را در يك بازي دم دستي به ميدان نمي آورد. ملت و نظام اسلامي، قدرت و غيرت و خشم انقلابي را مي گذارد براي هر مصافي كه دشمن جرئت كند و رويارو به ميدان بيايد. دشمن صلابت حقيقي ملت ما را در دفاع مقدس، در 23 تير 78 و راهپيمايي ها و انتخابات پرشكوه ملي ديده است و امسال هم اين شكوه را در 22 بهمن خواهد ديد.ابتكار: درس هاي بحران دوبي«درس هاي بحران دوبي»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي ابتكار است كه در آن مي‌خوانيد؛ همزمان با پايان سال سخت 2009، نشانه ها در سراسر جهان حاکي از آن است که اقتصاد دنيا در روند بهبودي قرار گرفته است. آمريکا در نهايت در چهار ماه آخر سال 2009 رشد اقتصادي را تجربه کرد. هند و چين نيز به رغم مواجهه با بحران مالي، با رشد اقتصادي خوبي مواجه شدند. بازارهاي بورس نيز پس از يک دوره بي ثباتي، پررونق شده اند و اين نشانه ها جهانيان را به باثبات شدن شرايط اقتصادي جهان اميدوار کرده است.اما برخي از نشانه ها حاکي از آن است که هنوز هم نبايد به پايان بحران در اقتصاد جهان مطمئن بود و اينکه نبايد فکر کرد اين نشانه هاي مثبت به معناي پايان بحران مالي در جهان هستند. مشکلات حل نشده، چالشهاي مربوط به امور سياستگزاري ها و بي شک يکسري شوک اقتصادي، مواردي هستند که هم اکنون پيش روي اقتصاد جهان قرار دارد. نرخ بيکاري هنوز هم در جهان نگران کننده است و حتي ممکن است افزايش يابد.دومينيک اشترائوس کان مدير صندوق بين المللي پول اخيرا در سخنراني در لندن در مورد بحران اقتصادي در جهان گفت: طوفان سهمگين بحران پايان يافته است اما به رغم ايجاد ثبات و بهبودي شرايط، اقتصاد جهان هنوز آسيب پذير است.يکي از اين نمونه ها که شوک اقتصادي براي جهان محسوب مي شود، بحران بدهي ها در دبي بوده جايي که مقامات اقتصادي و تجاري دبي از طلبکاران درخواست يک مهلت شش ماهه را براي پرداخت 600 ميليارد دلار بدهي خود مطرح کرده اند که اين امر به سرمايه گذاران در دبي و جهان شوک جدي وارد کرده است.اين بحران در دبي بر بازارها در آسيا و آمريکا نيز تاثير منفي گذاشته است.پس از اين شوک اقتصادي، کارشناسان شروع به بررسي اين موضوع کرده اند که بحران بدهي ها در دبي مي تواند چه تاثيري بر اقتصاد جهان بگذارد. برخي کارشناسان بحران بدهي در دبي را چالشي فراتر از ورشکستگي زمين و املاک در اين شهر عنوان کرده اند. ويليام بويتز از مدرسه علوم اقتصادي و سياسي در لندن مي گويد: اين بحران فراتر از موضوع بحران بدهي هاست.ديگر کارشناسان نيز از بحران بدهي ها در دبي به عنوان "نقطه انفجار" بالقوه براي دوره جديد بحران اقتصادي جهان ياد کرده اند.آنها معتقدند بروز بحران بدهي در دبي ممکن است گريبان ديگر کشورهاي مستقل بدهکار را نيز بگيرد و آنها را با بحران روبرو کند و يا اينکه حتي ممکن است سرمايه گذاران در سرمايه گذاري هاي خود در بازارهاي در حال ظهور نامطمئن تجديدنظر کنند.استراترژيست هاي "Lynch Merril  " در گزارشي اعلام کردند که هيچ کس نمي تواند اين موضوع را رد کند که بحران بدهي ها در دبي در آينده به بحران جدي عدم پرداخت به موقع بدهي ها در امارات تبديل مي شود که پس از آن اين رويداد مي تواند در بازارهاي در حال ظهور جهان نيز طنين انداز شود.بانک مرکزي امارات پس از بروز اين بحران بدهي در دبي قول داده که با نقدينگي از بانکهاي اين کشور حمايت کند که اين امر باعث شد تا بازارهاي بورس در آسيا و اروپا تا حدودي با رونق روبرو شوند.برخي نيز معتقدند که اين بحران بدهي ها در دبي رويدادي خطرناک و ناشناخته است که مي تواند وخيم تر شود و برخي ديگر نيز بر اين باورند که هنوز هم دبي مي تواند از اين بحران رهايي يابد.کارشناسان مي گويند که بروز بحران مالي در جهان باعث تغيير معادلات تجارت و امور اقتصادي در جهان شده است و اين امر باعث شده تا هر آن امکان بروز بحران هاي مختلف در بازارهاي جهان وجود داشته باشد.کارشناسان بروز بحران مالي در دبي را يکي از پيامدهاي بحران مالي در جهان مي دانند. به همين دليل آنها به مقامات اقتصادي جهان توصيه مي کنند که فکر نکنند بحران مالي در جهان پايان يافته است چون روند اقتصاد جهان به رغم آغاز شرايط بهبودي، همچنان بي ثبات است.براي نمونه بحران مالي سال 1997 در آسيا را مي توان به ياد آورد.دو سال پس از اين شوک اقتصادي بود که بحران در شرکت " دوو" در کره جنوبي رخ داد. اين بحران زماني روي داد که اقتصاد آسيا رشد اقتصادي و باثباتي را تجربه کرده بود. مشکلات شرکت " دوو" مربوط به پيش از آغاز بحران مالي در آسيا بود اما پس از پايان بحران مالي در آسيا ظهور کرد.بحران بدهي در دبي نشان داد که اعتقاد برخي کارشناسان و اقتصاددانان مبني بر خطرناک بودن شرايط فعلي اقتصاد جهان کاملا درست بوده و اينکه تدابير لازم بايد براي مقابله با هر اتفاق غيرمنتظره در اقتصاد جهان اتخاذ شود.علاوه بر مشکلات قديمي در اقتصاد جهان، چالشهاي جديدي نيز در حال نمايان شدن هستند. نگراني ها همچنان در مورد اين موضوع در حال افزايش است که سياستهاي مالي ضعيف و فاقد انسجام لازم از سوي بانکهاي مرکزي در سراسر جهان باعث افزايش ضعيف املاک و بهاي اوراق بهادار شوند.بروز بحران بدهي ها در دبي در ظاهر ممکن است اتفاقي کوچک باشد اما اين اتفاق نشان مي دهد که اقتصاد جهان همچنان با پيامدهاي بحران مالي دو سال پيش روبروست و به رغم آغاز روند بهبودي شرايط اقتصادي، اقتصاد دنيا همچنان آسيب پذير است و بحران مالي هنوز به پايان نرسيده است.درسي که مي توان از بحران بدهي ها در دبي گرفت ممکن است اين باشد که شدت تاثير بحران مالي کاهش يافته اما پيامدهاي اين بحران ممکن است در هر مقطعي و در بازارهاي بي ثبات جهان ظهور کنند. وطن امروز: شكست ائتلاف غربي عربي در عراق«شكست ائتلاف غربي عربي در عراق» عنوان سرمقاله‌ روزنامه وطن امروز به قلم دکتر حسين افتخاري است كه در آن مي‌خوانيد؛پارلمان عراق روز دوشنبه پس از هفته‌ها كشمكش و بحران، قانون اصلاح‌شده انتخابات را به تصويب رساند و كميته 3 نفره رياست جمهوري نيز روز گذشته، ششم مارس را به عنوان تاريخ برگزاري انتخابات پارلماني معين كرد. در همين راستا ارائه توضيحاتي ضروري به نظر مي‌رسد. قانون انتخاباتي عراق در دور اولي که به تصويب پارلمان عراق رسيد، فهرست‌هاي باز را براي هر استان ملاک رقابت جريان‌هاي مختلف قرار داد و سپس بر اساس جمعيت و تناسب جمعيتي هر استان و منطقه، کرسي‌هايي را به آن اختصاص داد.در پايان نيز براي اقليت‌هاي مذهبي و خارجي از 3 طايفه اصلي عراق(يعني کردها، شيعيان و سني‌ها) سهميه بخش‌هاي اقليتي را مشخص کرد. هنگامي که اين قانون در پارلمان به تصويب رسيد، بايد در شوراي رياست جمهوري نيز که مرکب از جلال طالباني، عادل عبدالمهدي و طارق الهاشمي است نيز به تصويب مي‌رسيد. طالباني و عبدالمهدي اين قانون را تاييد کردند اما در اين ميان کردها راجع به مساله کرکوک شبهه‌اي را مطرح کردند که از نظر آنها نحوه توزيع سهميه استان کرکوک ميان کردها، ترکمن‌ها و عرب‌ها مورد اشکال است. حدود 6 جلسه در پارلمان با حضور کردها برگزار شد تا در اين‌باره به نتيجه‌اي برسند.با وجود اينکه کردها در پايان همچنان از نتيجه ناراضي بودند اما طالباني قانون را امضا کرد. در همين راستا طارق‌ الهاشمي يک زرنگي سياسي را به اجرا گذشت؛ وي اعلام کرد مهاجران عراقي که در خارج از کشور بسر مي‌برند نيز بايد داراي حق راي باشند و سهميه‌اي نيز از کرسي‌هاي مجلس بايد براي آنها در نظر گرفته شود. اين اقدام الهاشمي کاملا ماهيت سياسي دارد و مشخص بود براي کسب امتياز راي مهاجران عراقي انجام شده است ؛اگرنه وي واقعا نمي‌خواست براي آحاد مردم عراق خلأيي که وجود دارد را پوشش دهد.اين توضيح از آن جهت ضروري است که الهاشمي عضو ائتلاف جنبش ملي است که اياد علاوي،‌ مطلق، جليني و ديگر جريانات بعثي و همچنين ناسيوناليست‌هاي ضدکرد ترکيب آن را تشکيل مي‌دهند. مهم‌ترين پتانسيل منطقه‌اي نيز از جهت حمايت‌هاي مالي، سياسي و تبليغاتي در پشت اين جنبش ملي قرار گرفته تا بلکه بتوانند با چهره‌اي مثل علاوي که شيعه است، مجددا جريان اهل سنت را در عراق حاکم کنند که اين طرح يک تز انگليسي به شمار مي‌رود. انگليسي‌ها معتقدند عراق بايد توسط يک اقليت سني و به وسيله تشکل بعثي‌ها اداره شود چرا که براحتي مي‌توان با آنها تعامل کرد و کنار آمد.حمايت گسترده منطقه‌اي از اين جنبش از سوي عربستان، اردن، مصر، آمريکا و حتي ترکيه و سوريه انجام شده و پول بسياري نيز خرج شده تا اين جنبش تبليغات گسترده‌اي را صورت بدهند،‌ عشاير را بخرند و بتوانند راي زيادي را کسب کنند. اين اقدامات براي آن انجام شده که اياد علاوي که از مجموعه بعثي‌هاي قديمي است به نخست‌وزيري برسد، رياست جمهوري هم در اختيار سني‌ها باشد و در واقع ساختار کلي را اين جنبش بتواند به دست آورد.طارق الهاشمي براي اينکه بتواند راي مهاجران خارج از عراق را کسب کند، يک درخواست غيرمنطقي مطرح کرد به اين عنوان که بايد براي آنها هم حقي در نظر گرفته شود و سهمي از کرسي‌هاي پارلمان به آنها اختصاص يابد، در صورتي که در قانون پيش‌بيني شده بود و بعدها هم مورد تاکيد قرار گرفت که عراقي‌هاي خارج از عراق به هر منطقه‌اي که تعلق دارند در همان استان راي خواهند داد زيرا ديگر کسي خارج از استان‌هاي فعلي عراق زاده نشده است و هر کسي به هر استان و منطقه‌اي که تعلق داشته باشد به فهرست استاني خود راي مي‌دهد و به اين وسيله در انتخابات مشارکت خواهد داشت. به هر حال با وتوي طارق الهاشمي و عدم امضاي آن، مجددا قانون به پارلمان برگردانده شد که موجب سر و صدا و اعتراضات زيادي شد و با او گفت‌وگوها و رايزني‌هايي صورت گرفت اما وي به هيچ عنوان نپذيرفت.با اين حال پارلمان در فاصله دور دومي که به اين قانون پرداخت، تعديلاتي را درباره تعداد کرسي‌هاي اقليت‌ها به اجرا گذاشت و مجددا آن را مورد تصويب قرار داد و درباره مهاجران عراقي که در خارج از عراق هستند هم تاکيد کرد که هر عراقي خارج از عراق مي‌تواند به فهرست استاني خودش راي بدهد و به اين شکل مشارکت آنها در انتخابات تضمين شود. در اين فاصله ائتلاف‌هاي شيعي با کردها به توافقات و همگرايي جديدي رسيدند که رضايت کردها در تعديل قانون انتخابات نيز کسب شد.طالباني به تهران سفر کرد و در اينجا گفت‌وگوهاي فشرده‌اي انجام گرفت، در عراق هم با ائتلاف‌هاي شيعي مذاکراتي انجام شد و نهايتا کردها خيلي راضي‌تر از گذشته، امضاي قانون جديد را انجام دادند. درباره عادل عبدالمهدي نيز به همين شکل عمل شد. در ابتدا طالباني با اين قانون برخوردي طلبکارانه داشت و اعلام کرد بيش از قبل در آن اجحاف صورت گرفته اما در فاصله امضا و تصويب اين قانون در پارلمان با رايزني‌هايي که صورت گرفت، زمينه را براي ادامه اين کشمکش مهيا نديد.به نظر مي‌رسد جلال طالباني با توجه به پارامترهاي داخلي و خارجي در سطح منطقه موافقت خود را اعلام کرده و عملا ادامه اين کشمش را به نفع خود نديده است؛ اول اينکه در قانون وضعيت مهاجران مشخص شده و هرکس به هر استاني تعلق دارد مي‌تواند در آنجا راي بدهد، دوم اينکه در محيط منطقه‌اي تمام حاميان جنبش ملي به نحوي در نقطه ديگري به نام يمن درگير هستند و بشدت مسائل جدي مطرح است که نمي‌توانند اهتمام خود را از اين موضوع بردارند و روي حمايت از جنبش ملي عراق متمرکز کنند. آمريکايي‌ها هم مشکلات متفاوتي دارند و عراق اولويت چندم آنهاست. با وجود اين مساله طارق الهاشمي در چند روز گذشته با هماهنگي‌هايي که با کريستوفر هيل، سفير آمريکا در عراق و نماينده سازمان ملل داشته، موافقت خود را با اين قانون اعلام کرده است. البته وي نشستي را نيز با فراکسيون‌ها‌ي شيعي در اين رابطه برگزار کرده است.معني اين حادثه که در عراق اتفاق افتاده اين است که انتخابات عراق با يک تاخير جزئي انجام خواهد گرفت و احتمالا در انتهاي ژانويه يا ابتداي فوريه سال 2010 راي‌گيري برگزار مي‌شود. طارق الهاشمي و عوامل جنبش ملي متوجه شده‌اند که تکيه بيش از حد بر عوامل منطقه‌اي براي اينکه بتوانند در انتخابات پارلماني به نتيجه برسند، اقدام عاقلانه‌اي نيست چرا که اول اينکه وجاهت مستقل آنها را زير سوال مي‌برد و آنها را به‌عنوان عامل کشورهاي منطقه يا آمريکا معرفي مي‌کند. دوم اينکه در شرايطي که حاميان اين جنبش به موضوعات ديگري مانند يمن اهميت مي‌دهند بهترين راه جنبش ملي اين است که با طرف‌هاي داخل عراق به توافق برسند و زمينه تنش و چالش را استمرار ندهند. به نظر مي‌رسد هم الهاشمي و هم علاوي (که توانسته ارتباط‌هايي را با طرف‌هاي شيعي برقرار کند) به يک مسير قابل قبول‌تر از گذشته بازگشته‌اند.  دنياي اقتصاد:رشد اقتصادي ايده‌آل؟     «رشد اقتصادي ايده‌آل؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق الحسيني است كه در آن مي‌خوانيد؛محمود بهمني، رييس‌کل بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران، در يكي از مصاحبه‌هاي اخير خود که تکذيب هم نشد، اعلام کرد.«تمام کشورهايي که رشد اقتصادي‌شان 8 يا 9 درصد بوده، در حال حاضر رشدشان منفي است و به منفي 5/2 هم رسيده است. اقتصاد جهاني اصلا فرو ريخته. وقتي به شما مي‌گوييم رشد اقتصادي‌مان الان 3/2 درصد است، يعني در وضعيت ايده‌آلي هستيم و نسبت به اقتصاد کشورهاي ديگر خيلي خوب است.» اين در حالي است که وي اوايل امسال رشد اقتصادي سال گذشته را 8 درصد تخمين زده بود.در اين مقاله بدون اينکه بخواهيم به ساير سخنان جناب رييس‌کل در اين مصاحبه بپردازيم، قصد بر آن است که ايده و استدلالي که در پشت همين چند جمله و اين سخن قراردارد، به نقد کشيده شده و مورد ارزيابي قرار گيرد.چند نقد اساسي بر اين استدلال وارد است که مي‌توان آنها را به چالش بر سر صحت مفروضات اين استدلال و نيز صحت دامنه قياس آن تقسيم کرد.1 - ابتدا بايد پرسيد که آيا واقعا اقتصاد جهاني فروريخته و بسياري از کشورهايي که رشدهاي اقتصادي بالايي داشته‌اند، رشدشان منفي شده است؟ به نظر مي‌رسد که چنين نيست. به منظور بررسي صحيح‌تر اين امر، ابتدا نگاهي به جدول رشد اقتصادي کشورهاي همسايه و برخي کشورهاي در حال توسعه مي‌اندازيم. در جدول زير رشد اقتصادي کشورهايي نظير قطر، ترکمنستان، چين، افغانستان، آذربايجان، يمن و هند طبق اعلام صندوق بين‌المللي پول در سال‌هاي گذشته، سال‌جاري و سال آينده آمده است. همان‌طور که ملاحظه مي‌شود، نه تنها رشد اقتصادي هيچ کدام از اين کشورها در سال‌هاي بحران (2007 و 2008) منفي نبوده‌است، بلکه کشور همسايه، قطر، رشد متوسط بالاي 13 درصد، ترکمنستان بالاي 7 درصد و چين بالاي 5/8 درصد داشته‌اند. اينها همه در حالي است که رشد اقتصادي سال آينده اين کشورها بسيار اعجاب‌انگيز و بالا است. مثلا قطر به عنوان يک کشور نفتي واقع در خاورميانه در سال آينده پيش‌بيني رشد 5/18 درصدي دارد و ترکمنستان نيز پيش‌بيني رشد 3/15 درصدي. اين در حالي است که پيش‌بيني رشد اقتصادي ايران در سال آينده تنها 5/1 درصد است. بر اين مباني، به نظر مي‌رسد که خبر رييس




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن