واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هر چه پیرامون بسم الله می دانید،بنویسید!
شنیده ام اولین مترجم قرآن به زبان پارسی حضرت سلمان فارسی است و گفته شده که او بسم الله الرحمن الرحیم را چنین ترجمه کرده است : بنام یزدان بخشایشگر.یادم می آید در ابتدای کتاب حاشیه ملاعبدالله که کتابی است در منطق و پیشتر در حوزه های علمیه تدریس می شد آمده بود که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «کل امر ذی بال لم یبدء ببسم الله فهو ابتر» یعنی هر کار ارزشمندی که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشود آن کار ابتر است و بی دنباله . پس کارها را باید با نام خداوند کریم آغاز نمود. اولین مترجم قرآن به زبان پارسی حضرت سلمان فارسی است و گفته شده که او بسم الله الرحمن الرحیم را چنین ترجمه کرده است : بنام یزدان بخشایشگراما معنای "بسم الله الرحمن الرحیم" چیست ؟ کلمه "بسم" که در حقیقت از دو جزء «ب» و «اسم» تشکیل شده است، معنای کمک طلبیدن در "بای" آن نهفته است و به قول ادیبان عرب "با" در "بسم" معنای استعانت و کمک طلبیدن دارد ، دلیل این مدعی فرمایش امیرالمومنین علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) است که می فرماید او خداوندی است که هر مخلوقی در وقت حاجت و شدت که امیدش از هر کسی قطع شده به او متوسل می شود (واز او کمک می طلبد) و می گوید بسم الله یعنی در تمام امورم از خداوندی که جز او سزاوار بندگی نیست کمک می جویم، آن خداوندی که چون از او دادخواهی کنند دادخواه است و وقتی او را بخوانند اجابت کننده است.
در مورد کلمه "اسم" برخی از مفسران گفته اند: این کلمه در کلام "زائد" است و برای غرض خاصی که کلمات زائد همراه خود دارند در کلام آمده است ، که فهم ما به زائد بودن این کلمه قد نمی دهد و در حقیقت کلمه اسم در بسم الله حقیقتی است ذو مراتب که مجال پرداختن به آن در اینجا نیست، اما این سئوال مهم مطرح است که ارتباط با خدا؛ آیا به غیر از طریق اسم، امکان پذیر است ؟ البته ممکن است اشکال کنند که کلمه "الله" نیز خود اسم است و بسم الله می شود اسم الاسم، ولی این عنوانی است مشیر به ذات خدا و توهم استعانت از ذات باری تعالی را بدنبال دارد، بنابراین؛ استعانت از اسم که البته دارای مراتب است ، حقیقتی است گریز ناپذیر.در نقل است که مرحوم علامه طباطبایی فرموده اند : کلمه «اسم» به جهت احترام و بزرگداشت "الله" در بسم الله الرحمن الرحیم آمده است و به قول یکی از علماء «در حقیقت؛ کلمه اسم تجلیل از خود خداست» سخن در اینکه جایگاه اسم در "بسمله(1)" چیست؟ ان شاء الله به اندازه بیان شد.اما این سئوال مهم مطرح است که ارتباط با خدا؛ آیا به غیر از طریق اسم، امکان پذیر است ؟ البته ممکن است اشکال کنند که کلمه "الله" نیز خود اسم است و بسم الله می شود اسم الاسم، ولی این عنوانی است مشیر به ذات خدا و توهم استعانت از ذات باری تعالی را بدنبال دارد، بنابراین؛ استعانت از اسم که البته دارای مراتب است ، حقیقتی است گریز ناپذیراما کلمه دیگر تشکیل دهنده "بسمله(1)" الله است . "الله" نام مبارک خداوند است که جامع صفات کمال بوده و منزه از هر عیب و نقص است و شاید همین سبب است که امیرالمومنین فرموده که الله اسم اعظم الهی است زیرا که دلالت بر تمامی اسماء و صفات الهی دارد و سایر اسماء هر یک اشاره به مرتبه ای از مراتب وجود است در صورتی که در الله تمامی اسماء و صفات الهی جمع گردیده است . کلمات "الرحمن والرحیم"امام صادق فرمودند "الرحمن" اسمی خاص برای صفت عام و "الرحیم" اسم عام است برای صفت خاص . یعنی الرحمن اسمی است که اختصاص به خود خدا دارد و سزاوار نیست دیگران بر خود، این نام نهند و نمی توانند این اسم را داشته باشند چرا که دلالت به معنای عامی دارد که مهربانی به تمام موجودات است و این صفت در غیر خدا یافت نشود و البته توانایی آن نیز در غیر خدا موجود نیست ، زیرا او خداوندی است که به هر موجودی خلعت هستی پوشانیده و به کمال لایق خود رسانیده و خوان نعمت خویش بر تمام عوالم وجود گسترده و این عموم رحمت و کمال رافت، واضح است که مخصوص ذات اقدس خداوند است(2). الرحیماسمی است که به دیگران نیز سزد، که آن اسم بر خود نهند، چرا که در هر کس اندازه ای از رحم و مهربانی موجود است، اما "رحیم" در رابطه با انسان و خداوند؛ عبارت است از توفیق در دنیا و دین که نتیجه آن، آمرزش در آخرت است و این فضل و کرم اختصاص به اهل ایمان دارد.برخی از مفسران نیز گفته اند: این دو کلمه هر دو مترادفند و به یک معنا به کار آیند و فقط برای فصاحت و بلاغت در کلام آمده است و شاید ادعای محبتی است از دو طرف هم از جانب مخاطب و هم از جانب متکلم و این اخلالی نیز به فصاحت وارد نمی کند و چه بسا تکرار مترادف برای تاکید نیز آید. معنای دیگر الرحمن شاید که الرحمن بواسطه یک حرف اضافه داشتن نسبت به رحیم معنای اضافه ای را نیز در خود جای داده باشد (زیادة الالفاظ تدل علی زیادة المعانی(3)) و آن اشاره به رحمت نامتناهی الهی است که در غیر خداوند یافت نشده و استعمال نمی شود . روشنگرانه امیرالمومنین فرمود تمامی قرآن در باء بسم الله است و من نیز، نقطه زیر باء بسم الله هستم ، یعنی اجمال معانی قرآن در سوره حمد است و شاید به همین دلیل است با آنکه سوره حمد، سوره ای مدنی (البته به قولی) است و در مدینه نازل شده مع الوصف جایگاه آن را در اول قرآن می بینیم، درصورتی که مطابق تاریخ نزول آن، باید در اول قرآن قرار نگیرد.
و گفته اند تمامی معانی سوره حمد که کل قرآن در آن است در آیه شریفه بسم الله مندرج است. و آیه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم، جداکننده هر سوره از دیگر سور است. چنانچه امیر المومنین فرموده بسم الله الرحمن الرحیم در هر سوره آیه ای از آیات آن سوره است و خداوند هیچ سوره ای را بر نبی اکرم نفرستاد جز آنکه صادرکننده این آیه مبارکه بود. در کافی از امام باقر نقل فرموده اند که حضرت فرموده اند: بسم الله الرحمن الرحیم اول هر کتابی است که از آسمان نازل شده و در صورتی که این آیه را تلاوت کنی و استعاذه ننمایی باکی نیست، از آفات ارضی و سماوی محفوظ می مانی. در نقل است که امام باقر فرمود: اهل خلاف، گران ترین آیه از قرآن را ربودند و آن بسم الله الرحمن الرحیم است که سزاوار است در اول هر کاری به آن تبرک جویند ،خواه کوچک باشد خواه بزرگ.** با توجه به آنچه گذشت، شایسته است ، کلیه کاربران محترم سایت تبیان ، مطالبی که مستنداً پیرامون کلمه شریفه "بسم الله الرحمن الرحیم" می دانند و یا از کتب، تهیه می کنند و یا آنکه برداشت درستی از مطالب مذکور داشته و مرجع مطالب یاد شده را نیز، با ذکر آدرس در ذیل همین نوشتار برای ما ارسال نمایند ، به قید قرعه به پنج نفر از آن دوستان که در این مسابقه شرکت کرده و حائز حد نصاب ، گردیده اند جوایزی به رسم یادبود اعطا خواهد شد و البته مطالب خوب برگزیده نیز در سایت مورد استفاده قرار خواهد گرفت. نوشته شده توسط آقامیریبخش دین و اندیشه تبیان.................................................................پاورقی ها(1) مصدری است ساختگی و صناعی که اشاره به بسم الله الرحمن الرحیم دارد(2) یعنی افزونی الفاظ دلالت بر افزونی معانی دارد(3) برگرفته شده از تفسیر روان جاوید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1138]