تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 26 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806610199




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عبادت ودعا (3)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عبادت ودعا (3)
مهر و تسبيح
کتاب مصباح الشريعه کتابي است که اين مرد مدعي است که من رفتم خدمت امام صادق عليه السلام و مسائلي از امام سؤال کردم و امام اين جوابها را به من داد. بديهي است مردي اينچنين عارف و با معرفت و با تقوا و زاهد وقتي نزد امام صادق برود، خيلي فرق مي کند با فلان ساربان که مثلاً مسئله اي از شکيّات مي خواهد بپرسد و نزد امام صادق مي رود. قهراً سؤالات او در يک سطح بالاتر است و جوابهاي امام هم از جوابهايي که به ديگران مي دهد در يک سطح بالاتر است. طبعاً کتاب در يک سطح بالاتري قرار مي گيرد. مثلاً امام صادق در اين کتاب اسرار وضو و اسرار نماز را بيان مي کند.عبوديت گوهري است که ظاهرش عبوديت است و کنه و نهايت و باطنش، آخرين منزل و هدف و مقصدش ربوبيت استحديثي از امام صادق عليه السلامجمله اي که محل شاهد من است در آن کتاب است و اين جمله را شايد کم و بيش در کتابهاي عرفاني ديده باشيد. امام صادق به فضل فرمود: يا فُضَيلُ اَلعُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُها الرُّبوبِيَّةُ (خيلي جمله ي عجيبي است و از يک نظر جمله ي زننده اي هم هست.) فضيل! آيا تو مي داني که عبوديت چيست؟ آيا مي داني عبوديت چه گوهري است؟ عبوديت گوهري است که ظاهرش عبوديت است و کنه و نهايت و باطنش، آخرين منزل و هدف و مقصدش ربوبيت است. ممکن است بگوييد يعني چه؟ آيا امام جعفر صادق خواسته بفرمايد که عبوديت اولش بندگي است و آخرش خدايي؟ آيا مي خواهد بگويد که يک بنده از بندگي به خدايي مي رسد؟ نه، در تعبيرات ائمه هرگز چنين تعبيراتي نمي آيد. اهل عرفان براي اينکه مردم ديگر را دست بيندازند، معاني اي که در نظر مي گيرند با يک تعبيراتي مي گويند که ديگران تکان بخورند و ناراحت بشوند. اين يک نوع قلقلک دادن به مردم است. مثلاً مولوي يا شبستري چنين تعبيراتي دارند. شبستري مي گويد:مسلمان گر بدانستي که بت چيست    يقين کردي که دين در بت پرستي استاين خيلي حرف عجيبي است ولي مقصود او غير از اين حرفهاست. يک مقصود صحيح دارد. با يک تعبيري مي گويد که به قول خودش زاهدنماها را قلقلک داده باشد. يک شعر معروفي هست که به مولوي نسبت مي دهند، نمي دانم در مثنوي هست يا نه؛ مي گويد:  از عبادت مي توان الله شد     نِي توان موسي کليم الله شدخيلي عجيب است! مي گويد از عبادتت نمي شود موساي کليم الله شد ولي از عبادت مي شود الله شد. يعني چه؟ حال اين حديث را که من برايتان معني کنم معني اين شعر هم واضح مي شود.اصلاً معني ربوبيّت يعني تسلط، خداوندگاري، نه خدايي. فرق است ميان خداوندگاري و خدايي. خداوندگاري يعني صاحب بودن، صاحب اختيار بودن.
الله
اصلاً معني ربوبيّت يعني تسلط، خداوندگاري، نه خدايي. فرق است ميان خداوندگاري و خدايي. خداوندگاري يعني صاحب بودن، صاحب اختيار بودن. در قضيه ي اصحاب الفيل که ابرهه آمد و مي خواست کعبه را خراب کند و غارت مي کردند، شترهاي جناب عبدالمطلب را هم که در بيابان بود گرفته و با خودشان برده بودند. عبدالمطلب رفت نزد ابرهه. قيافه و عظمت و شخصيت عبدالمطلب خيلي ابرهه را گرفت به گونه اي که با خود فکر کرد که اگر اين مرد بزرگ شفاعت کند و از من بخواهد که متعرض کعبه نشوم و آن را خراب نکنم خراب نمي کنم. ولي برخلاف انتظار او عبدالمطلب وقتي که لب به سخن گشود فقط درباره ي شتران خودش صحبت کرد، درباره ي کعبه يک کلمه هم صحبت نکرد. ابرهه تعجب کرد، گفت من تو را خيلي آدم بزرگي حساب مي کردم، من خيال کردم تو آمده اي براي اينکه براي کعبه شفاعت کني، حالا مي بينم آمده اي براي شترهاي خودت شفاعت مي کني. او هم جواب خوبي داد، گفت: «اَنَا رَبُّ الاِبِلِ و لِلبَيتِ رَبٌّ» من خداوندگار شتران هستم و آن خانه هم از خود خداوندگاري دارد.کلمه ي «ربّ» يعني خداوندگار، صاحب. ما به خدا هم که مي گوييم ربّ، از باب اينکه خداوندگار و صاحب حقيقي تمام عالم  تمام عالمهاست. مي گوييم: الحمد لله ربِّ العالمين سپاس خداي را که خداوندگار و صاحب است، صاحب تمام عالمها. پس اصل معني «ربّ» يعني صاحب و خداوندگار، و ربوبيّت يعني خداوندگاري نه خدايي.فرق است ميان خدايي و خداوندگاري. هر کي مالک هرچيزي که هست، ربّ و خداوندگار آن چيز هم هست.منبع: کتاب آزادي معنوي شهيد مطهري





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن