تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس وصيت ميت را در كار حج بر عهده بگيرد، نبايد در آن كوتاهى كند، زيرا عقوبت آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855888012




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

این آخرین نماز توست؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: این آخرین نماز توست!
(g4*
 نه تعجب نکن دوای حضور قلب همین یاد مرگ است این که تو امروز وقتی نمازت را می خوانی فکر کنی این آخرین نماز باشد از پیش استاد که برمی گشت ذکرش این شده بود: (این آخرین نماز توست)روبروی آینه ایستاد دستی به محاسنش کشید باخودش گفت :"آخه نمی شه عمری از ما گذشته هنوز اندرخم یک کوچه ایم  ؛یادش آمد از روزی که استاد تک تارموهای ریشش را دید و با نگاه معنا داری به او گفت:  اگر دیدی ریشهایت سفید شده  این بیت شعر را با خود بخوان ،شعر را داده بود به یک خطاط و او هم با خط نستعلیق قشنگ نوشته بود بعدش هم شعر را زد بود  بالای آینه تا هرروز شعر را بخواند؛ امروز هم آن شعر را خواند :                         سپید شدن موی ترجمان این سخن است                   که سر ز خواب برآر سپیده دمیداین کار هرروزش شده بود که موهای سفید ریشهایش را بشمارد ولی چه فایده کار بیهوده ایست با خود فکر کرد که باید کاری کرد :      کاروان رفت تو در خواب بیابان در پیش                         کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشیدلش حسابی گرفت می خواست گریه کند به حال گذشته اش ؛چه ها می توانست بکند و نکرده ،مدتی در کنج خلوت دلش نشست و اگر هایش گل کرد اگر این کار را می کردم اگر حرف او را گوش می دادم اگر و اگر ... وقتی شیشه اگرهایش با سنگ پشیمانی شکست گریه اش گرفت ، خدایا این چه وضعی است بالاخره این آخر عمری تو یه لطفی به ما بکن ؛ آرام که شدعبایش را تنش کرد عمامه اش را بوسید و به سر گذشت و راهی درس شد وارد کلاس که شد به احترامش بلند شدند خودش می دانست امروز روزی نیست که بتواند درس بدهد با این پکری که نمی توان درس گفت .بالاخره درس را هر طوری بود ارائه داد کتاب را که بست نگاهی به صورت طلبه ها انداخت بعضی هایشان چه معصومیتی به چهره دارند  آهی کشید گفت : حالیا از قیل قال مدرسه ام حاصلی نشد. درراه بازگشت  مرده ای را مردم برروی دست می بردند هاج وواج به مرده نگاه می کرد مثل اینکه امروز روز یک حالگیری اساسی است اگر ولش می کردی همانجا می زد زیر گریه ،بسکه دلش گرفته بود .خودش را جمع و جور کرد، صدای اذان را که شنید وارد مسجد شد تا وارد شد یکی از آن دور صدا زد برای سلامتی حاج آقا صلوات !وقتی صلوات را زمزمه می کرد تفاءلی به کتاب حدیث زد تا امروز بین دو نماز روایتی را برای مردم بخواند.تا چشمش به حدیث افتاد شوکه شد. روایت سلمان بود، همان روایتی که سلمان آخر عمرش با مردگان صحبت می کرد، به خودش لرزید ، نکنه همه اینها یک نشانه باشد،نکند این نماز، نماز آخر من باشد.در همین فکر  بود که مشهدی محمد جلو آمد گفت:آقا اذان تمام شد نمی خواهی نماز بخوانی، بی اختیار بلند شد .الله اکبر را که گفت دیگر چیزی نفهمید فقط هر چند گاهی صدای مکبر را می شنید ، یعنی خدایا تمام ، این آخرین نماز است ، شکرت خدا،نعمت های که دادی ،شکرت؛،آنقدر غرق شکر خدا بود که نفهمید کی سلام نمازش را داد . در راه باز گشت با خود گفت :خوب است به استادسری بزنم شاید برای این حال خرابم دوائی باشد به در خانه استاد که رسید دق الباب کرد، استاد خودش آمد در را باز کرد ، نگاهش که به صورت استاد افتاد آرام شد، استاد لبخندی زد و گفت : درست است،دوا همین است، برای حضور قلب همین خوب است از صحبتهای استاد تعجب کرد  استاد گفت :نه تعجب نکن دوای حضور قلب همین یاد مرگ است این که تو امروز وقتی نمازت را می خوانی فکر کنی این آخرین نماز باشد از پیش استاد که برمی گشت ذکرش این شده بود: (این آخرین نماز توست)نوشته حسن رضایی گروه حوزه علمیه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن