واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهي به علل توسعه دانش و فناوري در منطقه اسکانديناويدر يک نگاه کلي و با در نظر گرفتن شاخصهاي پيشرفت علم و فناوري شامل انتشارات و اختراعات و کاربردهاي علمي و حجم پروژههاي مبتني بر فناوري، کشورهاي منطقه اسکانديناوي شامل نروژ، سوئد، فنلاند, دانمارک و ايسلند کشورهايي پيشرو در اروپا هستند. در رتبهبندي جهاني نيز اين کشورها، مکان مناسبي در توسعهيافتگي دانش و فناوري به خود اختصاص دادهاند.نکته جالب توجه در اين بين جايگاه متناسب کشورهاي اسکانديناوي در رتبهبندي کشورهاي اروپايي در توسعه بيشتر فناوريهاي نوين است که حاکي از رشد متوازن اين بخش از اروپا درحوزه هاي مختلف علمي و در واقع علت کسب بالاترين رتبه منطقهاي در اين زمينه مي باشد.اين نوشتار مختصر در پي آن است تا بدون ورود عميق به جزييات اجتماعي و فرهنگي به عنوان بستر توسعه، تنها به ارائه علل توسعه دانش و فناوري در کشورهاي اسکانديناوي بپردازد. همچنين اثبات توسعهيافتگي تکنولوژيکي اين کشورها با تکيه بر آمار و ارقام، نوشتار جداگانهاي را ميطلبد، اما در اينجا با فرض پذيرش چنين پيشرفتي تنها عوامل آنرا به صورت خلاصه مرور ميکنيم.

1- فرهنگ توسعهيافته شهرنشينيبه عقيده نگارنده "تعهد شهروندان" و مسئوليت پذيري ايشان در اجراي وظايف اجتماعي بزرگترين عامل توسعه علمي کشورهاي منطقه نزديک است. نهادينه شدن فرهنگ "اين کار من است، بايد آنرا خوب انجام دهم" در بين محققين و دانشمندان اين کشورها نيز مانند اکثر لايههاي اجتماعي به خوبي قابل لمس است. چنين طرز فکري باعث به کارگيري حداکثر توان براي ارائه نتايج بهتر از کاري که در دست هست خواهد شد، فارغ از اينکه نتايج اين کار به تکميل کدام بخش از پازل کلي تحقيق و توسعه در زمينه مورد نظر ميانجامد.2- آرامش فکري محققين در محيط کار و زندگياين عامل نيز مانند عامل شماره 1 شايد در دستهبندي عوامل اجتماعي توسعه مطرح شود اما واقعيتي غير قابل انکار است که يک محقق به عنوان نيروي انساني و مهمترين جزء از اجزاي يک پژوهش با داشتن دغدغه معاش، امنيت شغلي و آرامش اجتماعي و محيطي نميتواند در کار خود چندان مثمر ثمر باشد، حال آنکه اين دغدغهها بدليل استاندارهاي بالاي اجتماعي در کشورهاي اسکانديناوري در کمينه ممکن قرار دارد.3- منابع مالي براي تحقيق و تحقيق براي توليد ثروتشايد در صد سال گذشته با تغييرات ژئوپليتيکي اين منطقه تلاشهاي زيادي براي بهبود چرخه توسعه علم، به کارگيري فناوري، توليد ثروت و تزريق منابع مالي جديد به پژوهشهاي بنيادي شده باشد، ليکن از ثمر دادن آن حدود سي سال ميگذرد. اين روزها بودجههاي پژوهشي قابل توجه پروژههاي نفتي در نروژ، صنايع کاغذ در فنلاند، صنايع الکتريکي در سوئد و صنايع غذايي و دريايي در دانمارک نه تنها عامل پوياي و رشد تحقيقات در اين بخشها ميشود، بخاطر تاثير عيني در بازتوليد ثروت، کاملا توجيهپذير است و ندايي در مخالفت با تحقيق و توسعه در اين بخشها در کشورهاي مذکور شنيده نميشود زيرا همگان ثمردهي پژوهش در اين زمينهها را در زندگي روزمره ديدهاند. در عين حال پژوهشهاي موثر، به ايجاد دانش فني نوين در زمينههايي که مزيت مطلق اين کشورهاست ميانجامد و دوباره موجب توليد ثروت و خلق موقعيتهاي جديد درآمدزايي ميگردد. به ياد داشته باشيم که کشورهاي اين منطقه جزو کشورهاي با بالاترين سرانه توليد ناخالص ملي در دنيا هستند.4- سيستم پيشرفته آموزشي و پژوهشيعاملي که به صورت مستقيم در توسعه مبتني بر فناوري در کشورهاي اسکانديناوي وجود دارد سيستم آموزشي و پژوهشي موثر و کارا است. سيستم آموزشي پيشرفته و رايگان در تمامي مقاطع تحصيلي که با برنامهريزي بسيار دقيق، مجموعهاي کامل از ابزار علمي لازم - به صورتي بهينه و به دور از موارد غير قابل استفاده- جهت شروع يک رشته دانشگاهي را به دست ميدهد به همراه توانايي بالاي تکلم به دو زبان زنده ديگر غير از زبان مادري و اعتماد به نفس قابل قبول در برقراري ارتباطهاي کاري، يک نوجوان فارغالتحصيل در دبيرستانهاي يکي از کشورها را کاملا مستعد براي ورود به دانشگاه و عرصه پژوهش ميکند.از سويي ديگر، سامانه پژوهش طراحي شده کارا در دانشگاهها که مانند حلقههاي بعدي زنجير آموزش در دبيرستان به آن پيوسته و مرتبط هستند، مسير را براي توسعه اين کشورها و استفاده از بيشينه توان تحقيقاتي محققين هموار ميکند.5- برنامهريزي دقيق تحقيقاتي و هدايت هوشمند منابعموسسات ملي که هدايت جريان پژوهش در اين کشورها را به عهده دارند، بزرگترين نقش را در جلوگيري از موازيکاري، اتلاف منابع و تخصيص اعتبار به زمينههاي تحقيقاتي داراي مزيت در کشور ايفا ميکنند. اين نهادها، با ساختاري منعطف و در عين حال قوي، با بررسي و رصد دقيق شرايط سوددهي و رقابتي زمينههاي مختلف علمي و فناوري، بالاترين مرجع تصميمگيري در پرداختن به يک موضوع علمي با بودجه دولتي است. آکادمي پادشاهي علوم و مهندسي در سوئد با کارکردي مشابه شوراي عالي پژوهش در نروژ را ميتوان به عنوان دو مثال از نهادهاي عالي تصميمسازي پژوهشي در اين کشورها دانست. اين نهادها از جهات راهبردي و سياستگذاري کاملا مشابه بنياد ملي علوم در آمريکا هستند. اگر چه ناگفته پيداست که کشورهاي منطقه نورديک به دليل نوع حکومت ِ عمدتا سوسيال دموکرات، دولتها موثرترين مولفه در پيشرفت زمينههاي علمي در جامعه از جمله پيشرفتهاي اقتصادي دانايي محور (شامل توسعه فناوريهاي پيشرفته) هستند و نميتوان وضعيت پيشرفت علمي در آنها را بدون در نظر گرفتن ماهيت نقش دولتها بررسي نمود که به مراتب پر رنگتر از حکومتهاي سرمايهداري است.از سوي ديگر بخش خصوصي و خيريه نيز در کشورهاي اسکانديناوي در ارائه اعتبارات و منابع به دانشگاهها و مراکز پژوهشي فعال است که عليرغم سود يا زيان خصوصي – و نه عمومي- از موفقيت يا شکست طرح پژوهشي که به آنها امکان ميدهد راسا براي چنين بودجههايي تصميمگيري کنند، همچنان از نهادهاي تصميمسازي پژوهشي ملي به عنوان بزرگترين مرجع مشاوره خود استفاده ميکنند. چنين رويکردي باعث تقارن در اختصاص بودجههاي پژوهشي و حفط انسجام در فعاليتهاي تحقيقاتي در کل کشور صرفهنظر از تامين کننده مالي تحقيقات ميشود.6- شبکه همکاريهاي قوي منطقهاي و جهانيکشورهاي منطقه نرديک فعاليتهاي شبکهاي گستردهاي در توسعه علم و فناوري در چند سال اخير انجام دادهاند. اين شبکهسازي و همجهت کردن فعاليتهاي علمي خصوصا در زمينههاي جديد و بينرشتهاي متمايزتر نيز هست. شباهت بسيار زياد زبان در اين کشورها و يکسانسازي بسيار از قوانين و سياستهاي آموزشي و اجتماعي و قوانيني که کار و زندگي در کشورهاي ديگر اسکانديناوي را براي شهروندان يکي از اين کشورها تسهيل ميکند و همه اين کشورها را مانند شهرهايي از مجموعه يک کشور واحد براي محققين تبديل کرده است، عواملي هستند که باعث پيشرفت و همافزايي جدي در اين شبکههاي توسعه علمي شده است. علاوه بر همکاريهاي منطقهاي، از آنجا که کشورهاي اسکانديناوي غالبا از اعضاي مطرح اتحاديه اروپا يا ديگر پيمانهاي منطقهاي اروپايي هستندبا اينکه در اين ميان اختلافاتي در بين اين چهار کشور در زمينه اولويتبندي شاخهها و حوزههاي مختلف بسته به وضعيت اقتصادي و صنعتي اين کشورها وجود دارد. به عنوان مثال در کشور فنلاند صنعت کاغذ به عنوان مهمترين صنعت بيشترين تاثير را توسعه فناوريهاي پيشرفته گرفته است، حال آنکه در کشور سوئد بيشترين نظرها در انتقال و بدست آوردن فناوريهاي جديد به سمت کاربردهاي آن در پزشکي، الکترونيک و خودروسازي است. اما با اين همه به عنوان نمونه فرايند سنتز يک نانوذره که مباني علمي مشخصي دارد، زمينه بسيار مطلوبي براي همکاري هر دو اين کشورها است، چه اين نانوذره با ايجاد تغييرات عملکردي نه چندان پيچيده هم در صنعت کاغذ و هم در صنعت رنگ خودروسازي به عنوان اضافه شونده مورد استفاده قرار ميگيرد. درواقع اين کشورها تحقيقات علمي مشترک را با اهداف متفاوت فني انجام ميدهند و سرمايهگذاريهاي مشترک صنعتي و اقتصادي در نانوفناوري نيز در قسمت ديگري از همکاريهاي آنها در توسعه فناوري قرار ميگيرد.علاوه بر فعاليتهاي منطقهاي و ارتباط بسيار قوي با ديگر کشورهاي اروپايي، کشورهاي اسکانديناوي تعامل علمي موثري با ايالات متحده و ژاپن نيز دارند که در توسعه ايدههاي جديد و به کارگيري دانش فناي اين دو کشور پيشرفته نقش موثري دارد. همکاري بسيار نزديک دانشگاههاي و مراکز پژوهشي سوئد، دانمارک و نروژ با آمريکا در پروژههاي مرتبط با انرژي کاملا چشمگير است.اين مقاله کوتاه به بررسي اجمالي عوامل موفقيت کشورهاي اسکانديناوي در توسعه علم و فناوري پرداخت. نقش پررنگ دولتها در تسهيل شرايط پژوهش، عوامل اجتماعي، توانمندي مالي و هوشمندي در تنظيم روابط خارجي و شبکهسازي مهمترين آنهاست که بايد به صورت جداگانه موشکافي شوند و جهت گرتهبرداري و الگوسازي بومي براي ايران قابل استفاده شوند. مراجع:*دانشنامه آزاد ويکيپديا؛ مقالات اسکانديناوي و دانمارک. بازديد شده در 14 مارس 2009.*Science and technology networks in Scandinavia, Nature, 2002 Dec 12;420(6916 Suppl)*Kungliga Ingenj?rsvetenskapsakademien, Wikipedia, den fria encyklopedin, visited: 14 March 15, 2009.مهدي دارابدبير بخش دانش و فناوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]