واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تصویر روحانیت در سینما
دليل اينكه اهالي فيلم نميتوانند در سطح عالي محيطهاي حوزوي و شخصيتهاي طلبه را به تصوير بكشند چيست؟ چرا جغرافياي روحي و وجودي طلبه به آن وسعتي كه هست نشان داده نميشود حتي آداب ابتدايي لباس طلبگي هم رعايت نميشود؟ طبيعتا در هر رسانه و هنري پختگي و كمال يافتگي يك موضوع، منوط به تحقيقاتي است كه پيرامون آن صورت ميگيرد. اگر اين تحقيقات كامل نباشد فيلم دچار اشتباهات غير قابل اغماض ميشود. نمونهاش فيلم «او» كه بياطلاعي نويسنده پيرامون موضوع باعث نقض غرض از فيلم گرديد. يعني سيستمي كه مثلا براي تعيين امام جمعه در آن مطرح ميگردد هيچ تطابقي با واقعيت بيروني ندارد. ولي باز نشان از ضعف كار است. ضعفهاي هر چند جزئي مربوط به رفتار، سلوك، ظاهر و اطلاعاتي كه از يك بازيگر در نقش طلبه ديده ميشود اغلب ناشي از عدم تحقيق كافي نويسنده و فيلمساز است.به نظر ميرسد بخشي از ضعف هم مربوط به مخاطب باشد.مخاطب ايراني هنوز نميتواند قبول كند كه بازيگري كه در فيلمهاي قبلي نقش منفي داشته، در نقش يك طلبه و روحاني درآيد.به نظر من اين بيشتر به ورزيدگي و مهارت بازيگر و تدبير و درايت كارگردان بستگي دارد. بازيگر بايد چنان از عهده ايفاي نقش برآيد تا بتواند تصوير ذهن قبلي را از اذهان پاك نمايد .در غير اين صورت يك اشكال هنري جدي بر فيلم وارد است. در زمينه داستان و رمان، معتقدند كه گاهي بايد مخاطب سطح شعورش را بالا بكشد. آيا در سينما چنين چيزي لازم نيست؟در ارتباط با موضوع روحانيت، مخاطبها به دليل ارتباطهايي كه با مطبوعات دارند و به دليل نقدهايي كه خودشان به صورت شفاهي در اجتماع درباره روحانيت دارند خيلي از تلويزيون و سينما جلوترند و ديگر لازم نيست مخاطب را به رسانه برسانيم. در حال حاضر تلويزيون و سينما در اين رابطه عقبتر از مخاطب افتاده است چرا كه مردم در هر محله و مسجدي با يك روحاني ارتباط دارند و به مقدار كافي از نكات مثبت و منفياش مطلعاند.منظورم اين است كه مخاطب نميتواند فيلم را بما هو فيلم ببيند. مخاطب ميخواهد همه چيز مو به مو اجرا شود و در اغلب موارد از فضاي فيلم بيرون ميآيد و اشكال ميكند كه چرا مثلا در اينجا به اين وجه تاريخي اشاره نشده است. و اين حساسيت در مورد فيلمهايي با موضوع اعتقادات ديني و نيز موضوعاتي بر محور دين مضاعف ميگردد.
ارزيابي شما از اين مسئله چيست؟ببينيد باور پذيري در سينما تابع عوامل زيادي است از جمله اينها اطلاعات درستي كه مخاطب پيرامون موضوع دارد. وقتي تماشاگر احساس كند اين اطلاعات، اشتباه هست باور نميكند. بازيگر در نقش يك طلبه كه بلد نيست وضو بگيرد، خب تماشاگر ميداند روحاني محلهشان، اين عمل را به خوبي تمام انجام ميدهد كه هيچ شك و ترديدي دربارهاش باقي نميماند. اگر بازيگر توانايي اين را داشته باشد كه آن حسها را با آن شخصيتهاي جديد بتواند زنده كند تماشاگر باور ميكند. اصلا مهم نيست قبل از اين چه نقشي داشته است.پس با اين توضيح ديگر لازم نيست يك بازيگر داراي تربيت مذهبي و روحاني باشد چرا كه ملاك، بازي خوب و باور پذير است؟اينجا دو نظريه وجود دارد. يكي نظريه ابزار انگاري بازيگر است و هر شخصي با هر شخصيتي ميتواند هر نقشي را بازي كند. در نظريه ديگر، بازيگر به عنوان يك انسان هنرمند ميتواند از وجود خودش يك چيزي به نقش پيشنهادي اضافه كند و ابزار صرف نيست بلكه نقشي را بر عهده ميگيرد كه متناسب با زندگياش باشد. در قسمت دوم، بازيگر در ايفاي نقش موفقتر است. بعضيها صرفا براي اينكه فيلمشان رنگ و بوي مذهبي داشته باشد، و نيز يكسري دلايل خاص، يك شخصيت روحاني به داستان فيلم اضافه ميكنند.
ضرورت وجود يك شخص در داستان بايد با مضمون و ساختاري كه براي داستان در نظر گرفته شده است متناسب باشد در غير اين صورت جنبه تزئيني و تبليغي پيدا ميكند.در اغلب فيلمها و سريالهاي ماه مبارك رمضان به اعتبار اينكه بخشي از داستان، مرتبط با مسجد، دعا و نماز است بهتر ميشود از كاراكتر روحاني استفاده كرد و اينجا يك طلبه به صورت خيلي طبيعي در نقش اجتماعي خودش مطرح ميشود. اما در داستاني كه اتوبوس در وسط جاده خراب شده است و مسافران همگي در دغدعه درست شدن اتوبوس هستند، وجود يك روحاني به نظر فقط به جهت تزئين و تبليغات ابزاري است. بنابراين پرداخت به نقش روحاني، به ميزان كشش داستان بستگي دارد. گفتگو با :رحمت الله اميدوار، طلبه درس خارج ،كارشناسي سينما از دانشكده سينما تئاتر ، كارشناس ارشد پژوهش هنر در دانشگاه تهران گفتگو:حمید تلخابیتنظیم:آشتیانی_گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]