واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 27 تیر 1390 تعداد مشاهده : 14 اغلب مردم فكر میكنند كه نه گفتن، درواقع یك رفتار قاطعانه در برابر خواستههای منفی و نارواست. اما بهرغم تفکر این افراد، همیشه اینطور نیست... نه بگوئید، اتفاقی نمی افتد! هنگامی كه درباره مهارت نه گفتن بحث میشود. اغلب مردم فكر میكنند كه نه گفتن، درواقع یك رفتار قاطعانه در برابر خواستههای منفی و نارواست. اما بهرغم تفکر این افراد، همیشه اینطور نیست. زیرا درخواستها میتوانند مثبت، منفی، معقول، نامعقول و… باشند. بهغیر از درخواستهایی كه عرف جامعه آنها را منفی یا نامعقول میداند این طرز تلقی ماست كه مشخص میكند درخواست، منفی است یا مثبت، معقول است یا نامعقول. باید پذیرفت كه درخواستها همیشه منفی نبوده و معلول شرایط هستند و در حالتهای مختلف گزارههای گوناگونی دارند. لزوم پرداخت به مسأله مهم “نه گفتن” هنگامی برجستهتر میشود كه در حالتهای مختلفی قرار بگیریم. حالاتی كه یا باید نه بگوییم یا اینكه بله گفته و درخواست را قبول كنیم. انواع نه گفتن اگر بخواهیم انواع مواردی که ما در آنها ناچار به استفاده از این مهارت هستیم را دسته بندی کنیم، به دو طبقه کلی میرسیم؛ نه گفتن به خود و نه گفتن به دیگران. نه گفتن به خود هر فرد برای خود اهدافی در نظر میگیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ میکند. بر این اساس و برای عملی ساختن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او میشود، مبارزه کند. در چنین حالتی فرد باید به خواستههای خود نه بگوید تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنید فردی را که تصمیم گرفته است با اجرای یک رژیم غذایی مناسب تعدادی از وزن خود را کاهش دهد. کاهش دادن وزن هدف اساس اوست که برای رسیدن به آن باید دست از برخی رفتارهای خوردن بردارد. مثلا از خوردن ، شیرینجات خودداری کنید. زمانی که فرد در مقابل و وسوسه خوردن یک تکه شیرینی خوشمزه مقاومت میکند، در واقع به خواستههای خود جواب نه میدهد. خواستههایی که با خواستههای اساسیتر او منافات دارد. به عنوان یک مثال دیگر دانش آموزی را در نظر بگیرید که قصد دارد نمرات بالایی در امتحان پایان سال بدست آورد. برنامه ریزی میکند و تصمیماتی میگیرد. طبعا در چنین برنامه ریزی ما زمان کمتری صرف تفریحات و غیره خواهد شد. زمانی که در مقابل وسوسه تماشای یک برنامه تلویزیونی مقاومت میکند، در واقع از مهارت خود برای نه گفتن به خود استفاده میکند. هر فرد برای خود اهدافی در نظر میگیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ میکند. بر این اساس و برای عملی ساختن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او میشود، مبارزه کند نه گفتن به دیگران زمانی که خواستههای فرد و تمایلات فرد با خواستههای دیگران منافات پیدا میکند. در این حالت فردی که تمایلات و خواستههای خود را ترجیح میدهد، ناچار است در مقابل خواستههای دیگران مقاومت کند. چگونه میتواند این کار را انجام دهد؟ تصور کنید دانش آموزی که کتاب درسی خود را برای مطالعه خودش لازم دارد در مقابل درخواست دوستش که کتاب او را شب امتحان به امانت میخواهد، چه عکس العملی باید داشته باشد. در چنین مواردی معمولا مهارت نه گفتن احساس میشود. از چه سنی نه گفتن شروع می شود؟ نه بگوئید، اتفاقی نمی افتد! کودکان در سنین خاصی ویژگیهایی دارند که اندکی متفاوت از ویژگیهای آنها در سالهای دیگر زندگی است. در حدود سنین 4 - 5 سالگی تمایل دارند، استقلال بیشتری داشته باشند. در مقابل خواستههای دیگران مخالفت میکنند و به عبارتی از قول والدین لجبازی میکنند. این دوره سنی به سن ، نه گفتن معروف است. بطوری که رفتار معکوس به نحوی در اکثر عملکردهای کودک دیده میشود و او به نحوی میخواهد بر خلاف خواسته والدین خود عمل بکند. این ویژگیها بطور طبیعی در این سنین آغاز میشوند و میتوان گفت تمرینات اولیهای برای پیدا کردن مهارتهای مرتبط در سنین بزرگسالی هستند. مشابه این حالت را ما یکبار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده میکنیم. در این دوره سنی نیز فرد بویژه نسبت به خواستههای والدین فرد حالت عناد و منفی کاری به خود میگیرد و تلاش میکند بیشتر مطابق با خواستهها و نظرات خود عمل کند. این کار روشی برای نشان دادن حس استقلال در نوجوان است. با وجود اینکه این دورهها به عنوان دورههای اختصاصی نه گفتن معروفند، اما یادگیری نه گفتن در هر سنی امکان پذیر است، با توجه به اینکه جهت دهی ویژگیهای فرد اهمیت قابل توجهی پیدا میکند. چگونه «نه» بگوییم برای اینکه یاد بگیرید چگونه به مردم و خواسته هایشان «نه» بگویید، مواردی که در زیر عنوان شده را بخوانید و از آنها به درستی و با دقت استفاده کنید: به آرامی شروع کنید: شما میتوانید مانند هر مهارت دیگری در زندگی بیاموزید که به دیگران «نه» بگویید. آموختن این مهارت میتواند کسبکردنی و قابل توسعه و بسط باشد و به مرور زمان میتوانید بیاموزید که به راحتی به دیگران «نه» بگویید و بدانید که چگونه کاری که دوست ندارید انجام دهید را بهصورت کاملا مودبانه نپذیرید و رد کنید. آن دسته از افرادی که معمولا به دیگران بله میگویند و خواستههایشان را میپذیرند، استرس و فشار بیشتری را نسبت به افراد دیگر متحمل میشوند. نه گفتن الزاما به این معنا نیست که اشخاص دیگر از دست شما ناراحت و عصبانی میشوند، بلکه بسیاری از مردم مسئولیتهایی که در زندگی بر عهده شماست را درک میکنند و میفهمند از موقعیتتان مطمئن باشید: شما باید به موقعیتی که در آن قرار دارید، اطمینان داشته باشید. اگر مطمئن نباشید، بهصورت کاملا آشکار و واضحی در بدن، زبان، صدا و رفتار و کردار شما مشخص خواهد بود و این عدماطمینان باعث ایجاد ضعف و سستی در رفتار و کردارتان خواهد شد. بر احساس افسوس و تأسفتان غلبه کنید: ممکن است شما از دیگران بترسید و این افراد باعث ایجاد عصبانیت در شما شوند، زیرا کاری که از شما خواستهاند تا آن را انجام دهید، نپذیرفتهاید و جواب رد به آنها دادهاید. نه گفتن الزاما به این معنا نیست که اشخاص دیگر از دست شما ناراحت و عصبانی میشوند، بلکه بسیاری از مردم مسئولیتهایی که در زندگی بر عهده شماست را درک میکنند و میفهمند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد، پذیرفته نشدن خواستهشان از طرف شما را به دل نمیگیرند و ناراحت نمیشوند. فراموش نکنید که اول از همه شما باید از خودتان مراقبت کنید زیرا اگر شما نتوانید از خودتان مراقبت کنید و نیازهایتان را برآوردهسازید، چگونه میتوانید از فرد دیگری نگهداری کنید؟ نه بگوئید، اتفاقی نمی افتد! به خوشبختی و سعادت خودتان فکر کنید: سعی نکنید با خرج کردن از سعادت و خوشحالی خودتان، دیگران را خوشحال کنید. ممکن است در زندگیتان در مواقعی، بعضی کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید، فقط و فقط برای اینکه دیگران را خوشحال کنید، انجام دهید. اگر شما همیشه سعی کنید به جای اینکه خودتان را خوشحال کنید، دیگران را شادسازید، آسیب و صدمه جدیای بهخودتان وارد خواهید کرد. از رویارویی و برخورد کردن با دیگران نهراسید: بسیاری از مردم که با گفتن «نه» به دیگران مشکل دارند، توانایی رویارویی و برخورد با دیگران را ندارند و میخواهند از استرسی که ناشی از نپذیرفتن خواسته دیگران است، دوری گزینند. شجاع و باشهامت باشید و در مواقع ضروری به خواستههای دیگران جواب «نه» بدهید. موضوع بحث را عوض کنید: اگر شخصی برای اینکه شما خواستهاش را انجام دهید، اصرار و پافشاری کرد و با سماجت خواستهاش را با شما در میان گذاشت، به سادگی برای مدت کوتاهی سکوت کنید تا زمانی که او احساس کند شما از سماجت و پافشاری او به تنگ آمده و خسته شدهاید، سپس موضوع بحث را کاملا عوض کنید و در رابطه با موضوع دیگری که هیچ ربطی به خواسته او ندارد، صحبت کنید. بعد از آن میتوانید سریعا مکالمهتان را قبل از اینکه خشم و غضبتان از بین برود و خواسته او را قبول کنید، به پایان برسانید. بخش خانواده ایرانی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]