واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: حوادث > داخلی - اعضای باند تبهکاران که با طعمه قرار دادن زن فراری، از مردان هوسران اخاذی میکردند، سوار بر خودروی «ماکسیما»ی مسروقه دستگیر شدند. روزنامه ایران در این باره نوشت:اوایل آذر مردی به اداره آگاهی هشتگرد رفت و از سرقت خودروی «ماکسیما» و شش میلیون تومان پولش به دست سه سارق زورگیر خبر داد و گفت: «امروز هنگام رفتن به خانه، دختر جوانی را در بین راه سوار کردم، اما در طول مسیر ادعا کرد معتاد است و نیاز به مصرف «شیشه» دارد. به همین خاطر او را به باغم بردم. دختر جوان سپس به بهانه خرید مواد، تلفنی با پسری تماس گرفت. دقایقی بعد هم 2 پسر وارد باغ شدند و با تهدید چاقو مرا داخل اتاقی زندانی کردند. دزدان سپس شش میلیون تومان پول، چک و خودروی «ماکسیما»ی مرا سرقت کردند.» پس از این شکایت، کارآگاهان به چهرهنگاری از تبهکاران پرداختند، اما تحقیقات در این شاخه به نتیجه نرسید. دو روز بعد نیز در ماجرایی مشابه، یک دستگاه خودروی «مگان» سرقت شد. زورگیری تحت عنوان مأمور در حالی که تجسسهای پلیسی برای شناسایی و دستگیری سارقان زورگیر ادامه داشت، یک مرد افغانی با مراجعه به پلیس از ماجرای دیگری پرده برداشت. «دیروز دو پسر جوان که خود را مأمور پلیس معرفی میکردند، سد راهم شده و 600 هزار تومان پول نقدم را سرقت کردند.» تیم پلیسی پس از چهرهنگاری مأموران قلابی، دریافتند سرقت به دست اعضای باند سارقان زورگیر تحت تعقیب صورت گرفته است. با توجه به حساسیت موضوع، با دستور سرهنگ هاشمی - فرمانده انتظامی ساوجبلاغ - تیمی از مأموران تجسسهای گسترده در اینباره را آغاز کرده و موفق به شناسایی هویت «مهران» - سرکرده باند - شدند. در ادامه ردیابیها نیز متهم سوار بر خودروی «ماکسیما»ی مسروقه شناسایی شد. سرانجام «مهران» در یک عملیات تعقیب و گریز مسلحانه با شلیک مأموران در حوالی هشتگرد دستگیر شد. او پس از انتقال به اداره آگاهی لب به اعتراف گشود و به سرقت چهار دستگاه خودروی «ماکسیما»، «مگان»، «پژو پارس» و «پراید» و همچنین اخاذی از اتباع افغانی اعتراف کرد. مرد تبهکار درباره شگردشان گفت: «شبنم» را به عنوان طعمه در مسیر رانندگان پولدار قرار داده و بعد هم نقشه را عملی میکردیم. همزمان با اعترافهای «مهران»، همدستانش نیز دستگیر و چهار خودروی سرقتی هم کشف شد.هماکنون تحقیق از اعضای این شبکه در اداره آگاهی «ساوجبلاغ» ادامه دارد. گفتوگو با «شبنم» چند سالهای؟ 25 مجردی؟ نه، 13 ساله بودم که با اصرار خانوادهام ازدواج کردم. البته شوهرم مرد معتاد و بداخلاقی بود. حاصل این ازدواج هم یک پسر کوچولو است. شوهرم چند سال قبل با معتاد کردن من، از خانه رفت و دیگر بازنگشت. چگونه با اعضای باند آشنا شدی؟ شش ماه قبل که برای خرید از خانه بیرون رفته بودم، با «مهران» آشنا شدم. ما به هم علاقهمندیم و میخواستیم ازدواج کنیم. ضمناً به خاطر اینکه روزی 17 هزار تومان «کراک» و «شیشه» مصرف میکنم، برای تهیه این پول و همچنین هزینه عمل جراحی یکی از اعضای باند چارهای جز سرقت نداشتیم. همدستانت هم معتادند؟ نه، فقط من موادی هستم! قبل از سرقت هزینه مواد مخدرت را چگونه تأمین میکردی؟ پدر بیچارهام میداد.181
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]