واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - برای استفاده بهینه از انرژی برق، کدام یک باید تغییر کند؛ مصرف انرژی یا نحوه مصرف انرژی؟ بیشتر از یک دهه از روزی که یک آقای چاق سیبیلو با کلاه ایمنی زرد رنگ بالای سرش، روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت «لامپ اضافه خاموش» میگذرد. از آن روز به بعد به مرور همه یاد گرفتیم که لامپهای کمتری را روشن کنیم. مدتی بعد از آن نیز برچسبهای مصرف انرژی روی تمام لوازم برقی خانگی زده شد و بالطبع مردم هم به سوی استفاده از وسایلی که کمتر برق مصرف میکنند، رفتند. ولی آیا به راستی با خاموش شدن لامپهای اضافه همه مشکلات حل میشود؟شاید بابا برقی در آن زمان این گونه فکر میکرد، ولی اعداد زیر تناسب چندانی با این ادعای او ندارند: الف) روشنایی یک واحد آپارتمان مسکونی متوسط معمولا با ترکیبی از لامپ معمولی، فلوئورسنت و کممصرف تامین میشود. با توجه به اینکه همه لامپهای یک خانه همزمان با هم روشن نمیشوند، مصرف روشنایی هر واحد مسکونی به طور میانگین کمتر از 500 وات در ساعت خواهد بود. ب) مصرف میانگین همزمان تلویزیون، کامپیوتر و دستگاه پخش خانگی و یخچال به طور میانگین در حدود 500 وات در ساعت است. ج) کولر آبی در دور کند خود کمتر از 500 وات و در دور تند خود کمتر از 1000 وات مصرف میکند (در مورد کولر گازی یکپارچه و اسپلیت هم که با توجه به مصرف بسیار زیاد آن اصلا حرف نزنیم، بهتر است!) د) یک اتوی معمولی خانگی، 2000 وات ه) یک فر مایکروویو، کمتر از 1000 وات و) سشوار مو، کمتر از 2000 وات ز) بخاری برقی هم که با توجه به توان مدیریت بحران مسئولین اداره گاز، داشتن آن در زمستان از نان شب هم واجبتر شده؛ 2000 وات برق مصرف میکند با توجه به این ارقام و دانستن اینکه یک لامپ حبابی تنگستن متوسط 100 وات، یک لامپ فلوئورسنت معمولی 40 وات و یک لامپ کممصرف خانگی نیز حداکثر 23 وات برق مصرف میکند، خاموش کردن لامپ اضافه در حالی که مثلا ماشین لباسشویی و یا اتو روشن است بیشتر شبیه به یک شوخی است. ولی ما که همیشه از این لوازم استفاده میکنیم و زندگی بدون آنها امکان ندارد؛ منطقی هم نیست که برای صرفهجویی بخواهیم به یک قرن قبل برگردیم. پس مشکل از کجا است؟در سالهای اخیر ستون جدیدی وارد قبضهای برق مصرفی خانوار شده که مشخص میکند بر اساس الگوی مصرف مطلوب وزارت نیرو و شرکتهای منطقهای و استانی توزیع برق، مصرف هر یک از خانوادهها در چه حد است؛ کمبار، میانبار و یا پربار که به اذعان مسئولین وزارت نیرو، اکثر مصرفکنندگان جزو گروه اول و یا دوم هستند. یعنی اکثر مردم به نصایح بابا برقی عمل کردهاند و حتی درصد قابل توجهی از آنها از آن هم فراتر رفتهاند. پس چرا در تابستان سال گذشته برای اولین بار بعد از قریب به دو دهه جدول خاموشی منتشر شد و هر منطقهای به طور متوسط 4 ساعت در روز برق نداشت. چرا در تابستان امسال نیز چراغهای روشنایی شهری در بسیاری از کوچهها و خیابانهای فرعی و اصلی خاموش شدهاند؟ با توجه به اذعان مسئولین به رعایت الگوی مصرف از سوی مشترکین؛ و به رغم تبلیغات وسیع تلویزیونی برای کاهش مصرف (و با پذیرفتن این واقعیت ساده که کمتر کردن مصرف برق از میزان کنونی تقریبا ناممکن است)؛ دو گزینه باقی میماند: یا وزارت نیرو در سالیان اخیر ( و به طور مشخص در 4 سال اخیر) به وظایف خود در گسترش منابع تولید و انتقال و توزیع نیروی برق (شامل نیروگاهها، خطوط انتقال و پستهای توزیع و همچنین نوسازی شبکه فرسوده توزیع برق) به هر دلیل عمل نکرده است (که عمدهترین و قابل قبولترین آنها نبود منابع مالی کافی حتی برای بازپرداخت کامل طلبهای سالهای گذشته پیمانکاران است) و یا اینکه اشکال کار از جای دیگری است. شاید این نه میزان مصرف، که نحوه مصرف است که باید تغییر کند. سالها است که ضرورت تغییر نحوه مصرف برق در کشورهای دیگر پذیرفته شده و به آن عمل میشود، ولی در کشور ما هنوز به طور جدی به آن پرداخته نشده است. مشکل چیست؟در سالهای اخیر و با کاهش ساعات حضور بابا برقی در تلویزیون، همکارانش به واژه جدیدی به نام «ساعات اوج مصرف» پرداختند. ساعات اوج مصرف، به زمانی گفته میشود که بیشترین میزان مصرف برق در آن انجام میشود و به طور مشخص بازه زمانی تقریبا از یک ساعت قبل از تاریکی هوا را تا ساعت 10:30 شب شامل میشود. یعنی زمانی کارمندان و کارگران به خانههای خود برگشتهاند، چراغها روشن شدهاند و لوازم پرمصرف خانگی نیز به کار گرفته میشوند. با در نظر گرفتن این نکته که برق قابلیت ذخیره شدن ندارد و هر میزان از برق مصرفی باید در همان لحظه تولید شود، میبینیم که کل شبکه برق یک کشور باید بر اساس مصرف 3 ساعت در شبانه روز تنظیم شود و در 21 ساعت بقیه درصد عظیمی از این ظرفیت بیاستفاده میماند. در عمل نیز تمام مشکل کمبود برق مربوط به همین بازه زمانی است و راحتترین راه کاهش مشکل نیز این است که قسمتی از بارهای مصرفی در این سه ساعت از آن کاسته شود و در دیگر ساعتها توزیع گردد. مثلا ماشین لباس شویی را میتوان به جای ساعت 8 شب، در ساعت 12 شب روشن کرد و صبح لباسها را از آن خارج کرد. به این ترتیب هم کارها به خوبی انجام میشود و هم فشاری به شبکه تولید و توزیع برق وارد نمیشود. ما چه کردهایم؟عملا هیچ! فرض کنید همسر من هوس کند ساعت 8 شب لباس شویی را روشن کند و همزمان مانتویش را هم برای فردا اتو کند، کولر و تلویزیون و یخچال هم که روشن هستند. در این میان اگر من هم هوس سشوار کشیدن به موهایم را داشته باشم که نور علی نور خواهد شد. 50 نفر از همسایگان من باید هر کدام دستکم یکی از چراغهای خانه خود را خاموش کنند که فقط با اضافه بار ناشی از اتو و سشوار و ماشین لباسشویی خانه ما به تعادل برسد. چه چیزی مانع من از انجام این کارها میشود؟ هیچ! اکنون در بسیاری از کشورها از کنتورهای چند زمانه استفاده میشود. این کنتورها هزینه مصرف برق را بر اساس ساعت مصرف آن حساب میکنند؛ تقریبا معادل سیستمی که مخابرات در کشور خودمان برای تعرفه تلفن استفاده میکند. به این ترتیب اگر ماشین لباسشویی را ساعت 8 شب روشن کنید، هزینه برق آن مثلا دوبرابر یا بیشتر از حالتی باشد که این دستگاه را در ساعت 11:30 روشن کنید. در برخی از کشورها مانند فرانسه، این کنتورها میتوانند تا 7 بازه زمانی را تفکیک کنند. اما ما چه میکنیم: یک بار دیگر، هیچ! شاید وقت آن رسیده باشد که سیاستمداران و قانونگزاران تصمیم بگیرند که نظام چند تعرفهای برق، آن هم به قیمت واقعی باید راهاندازی شود تا دیگر مجبور نباشیم مانند تابستان پارسال، صنایع را تعطیل کنیم و یا مانند تابستان امسال روشنایی شهری را قطع کنیم. وقت زیادی باقی نمانده!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3330]