واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دعوای بصیرت سیاسی و مصادره به مطلوب بعضی ها مازیار آقازاده عصر ایران –ما انسان ها گاه کلماتی را بر زبان می رانیم و واژه هایی را به کار می بریم که اگر واقعا در اعمال و رفتار خودمان " غور " کنیم ، می بینیم که اگر قرار باشد کسی بابت سرزنش ها و انتقاد های خود ما محکوم شود ، شاید خود ما نخستین فردی باشیم که با حرف های خودمان محکوم می شویم ! در هفته ها و ماه های اخیر نیز واژه ای به نام " بصیرت " بر زبان ها افتاده است. این اتفاق بعد از آن رخ داده که برخی بزرگان ، به درستی و درایت بر لزوم تقویت بصیرت در جامعه تاکید کردند اما برخی افراد و گروه های مختلف سیاسی بسته به منافع و علایق شخصی شان سعی کردند تا این واژه عربی را تعبیر و تفسیر کنند و با استفاده از مغالطات کلامی و منطقی دیگران را محکوم و خود را منزه جلوه دهند تا بدین ترتیب از کلام حق بزرگان نظام نیز سوء استفاده کرده باشند. اگر بخواهیم واژه عربی بصیرت را به فارسی خودمان برگردانیم شاید بهترین معادل برای آن واژه " روشن بینی " باشد . روشن بینی نه به مفهوم " چشم سر " بلکه با چشم دل و چشم وجدان و چشم آگاه و برخاسته از عقل ظاهری و باطنی . انسان بصیر و روشن بین حقایق را آن گونه که وجود دارد می بیند و به دور از پیش داوری ها و مفروضات ذهنی نخست خوب می بیند و می فهمد – فهم چیزی بالاتر از دانستن چیزی است - و سپس با توجه به جمیع جهات به نتیجه گیری و تصمیم و یا اظهار نظر می پردازد . اما متاسفانه بیشتر کاربران امروز این واژه با پیش فرضی به توصیه دیگران به بصیرت عمل می کنند که آن پیش فرض فاقد عناصر لازم برای نتیجه گیری صحیح و منطقی است . مهم ترین ایرادی که به کاربران و طرفداران امروز واژه " بصیرت " وارد است این است که آنها قبل از اینکه دیگران را به داشتن بصیرت دعوت کنند چنین می پندارند که خودشان عین " حقیقت " هستند . آنها با این پیش فرض که خودشان منزه از هر گونه " کجی و کاستی " هستند دیگران را به بصیرتی دعوت می کنند که باید پایان کار آن بصیرت ، قبول و اعتراف طرف مقابل به منزه بودن این جماعت باشد. بصیرت مورد ادعای این آقایان اصولاً بصیرت نیست ؛ در واقع آنچه که این جماعت از کاربردن واژه بصیرت می طلبد ، " تمکین " دیگران به آنها است، چرا که اگر آنها مدافع واقعی بصیرت باشند نخست باید به چند پیش شرط برای داوری صحت و سقم و حق و باطل تن دردهند : 1- نخست اینکه اینان باید بپذیرند که حقیقت مطلق نیستند. 2- دوم اینکه این جماعت باید بپذیرند که اگر بصیرت بدون پیشداوری و با معیارهای مورد توافق و قبول قاطبه اندیشمندان محقق شود به نتایج آن گردن نهند و گناه خود را به گردن بگیرند. 3- سوم آنکه وضعیت دو طرف منازعه از منظر قدرت مانور باید یکسان یا نزدیک به هم باشد . مگر می شود عده ای همه چیزها را در ید اختیار خود بگیرند و با ابزارهای خود طرف مقابل را به حاشیه انزوا برانند و بعد انتظار داوری بی طرفانه و "جدال احسن" داشته باشند ؟ اگر این 3 شرط اصلی درباره رعایت لوازم داوری صحیح بین دو طرف منازعه رعایت شود می توان تازه پشت یک میز نشست و گفتگو کرد و حق و باطل را با محک و معیار سنگ حقیقت سنجید . کسانی که امروزه دیگران را به داشتن بصیرت فرا می خوانند خود در داخل کشور ، شرایط یک مذاکره "آمریکایی پسند " که همواره از ان گریزانند را علیه رقبای خود به کار می برند و آن در واقع مذاکره با رویکرد " قدرت " است نه مذاکره ای برابر با رویکرد منافع دو جانبه ! و عجیب است که خود این بازیگران جناحی عرصه سیاست از آمریکا به دلیل آنکه به دنبال مذاکره ای قلدر مابانه با ایران است می نالند اما خود در داخل در برابر رقبای سیاسی شان همان کاری را می کنند که آمریکا سعی می کند در عرصه بین المللی با آنها به انجام برساند ! سخن امروز و نوشته حاضر برای تخطئه این و آن نیست و صرفا از این جهت مورد اشاره قرار می گیرد که متاسفانه ما حتی در بسیاری از موارد به لوازم منطقی آنچه که خود شعارش را می دهیم نیز پایبند نیستیم . مثلا از آزادی اندیشه دم می زنیم و به این فکر نمی کنیم که آزادی اندیشه بدون آزادی بیان و آزادی بیان بدون آزادی بعد از بیان " شعار " مضحکی بیش نیست . چرا که اندیشه تا زمانی که مجال بروز نیابد اساسا اندیشه نیست بلکه تصورات ذهنی است و اندیشه زمانی می تواند بروز یابد که مجاری ابراز امن و آزاد برای آن فراهم باشد و تازه در صورت وجود مجاری ابراز آزادانه اندیشه - کتاب ، مجلات و روزنامه ها ، شبکه های تلویزیونی و روادیویی ، وب سایت ها و وبلاگ های اینترنتی و... – باید شرایطی را فراهم کرد که شهروندان و اندیشمندان و... پس از ابراز آزادانه اندیشه هایشان مورد تعقیب و کیفر و مجازات قانونی ، شبه قانونی و غیر قانونی قرار نگیرند . بنابراین سخن راندن از آزادی اندیشه ، آسان است اما تامین واقعی آزادی اندیشه نیازمند تامین آزادی بیان و بعد از بیان است . در اینجا هم سخن گفتن از بصیرت و دعوت دیگران به کار بردن بصیرت در استنتاجات و اعمالشان کار راحتی است اما به وجود آوردن شرایط منطقی و اسباب و لوازم استنتاج " بصیرت مندانه " شهروندان و نخبگان کاری است که انجام آن نیازمند ترک انحصار طلبی و گردن نهادن به داوری بی طرفانه و بدون پیش داوری و مذاکره در شرایط برابر و در چارچوب منافع متقابل است . بنابراین کسانی که امروزه واژه " بصیرت " را همچون چماقی بر سر رقبای سیاسی خود به کار می برند بدانند که این اقدام آنها بدون تهیه اسباب و لوازم منطقی اندیشیدن " بصیرت مندانه " ، تنها بازی با واژگان است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]