واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ما کجا و ترکیه کجا؟ بهرام امیراحمدیان سفر آقای اردوغان فرصتی دست داد تا به این بهانه نظری بر جایگاه دو کشور داشته باشیم. در سال 2008 بنا به گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ترکیه (که از نظر جمعیت اندازه ایران است و مساحت آن نیمی از مساحت ایران)، برابر 795 میلیارد دلار و درآمد ناخالص داخلی ایران برابر 385 میلیارد دلار بوده است (آمریکا به تنهایی بیش از یک چهارم اقتصاد جهان را تولید میکند. یعنی 14000 میلیارد دلار یا چیزی بیش از 40 برابر ایران). ما میخواهیم در افق سال 1404 (بر اساس سند چشمانداز 20 ساله) قدرت اول منطقه از نظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و نظامی باشیم. ترکیه فاقد منابع نفتی است و نفت مورد نیاز اقتصاد خود را وارد میکند. با این وجود در حال تبدیل شدن به مرکز مبادلات انرژی منطقه است. منطقهای که ما در نظر داریم شامل آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای پیرامون از جمله همسایگان شرقی و غربی است. برای مقایسه اقتصاد ایران با اقتصاد ترکیه بهتر است درآمدهای حاصل از صادرات نفتخام و فرآوردههای نفتی و نیز مقدار نفتی را که در داخل مصرف میکنیم از اقتصاد خود خارج کنیم تا با ترکیه قابل مقایسه باشیم. از این منظر اگر قیمت هر بشکه نفت صادراتی در سال 2008 را حدود 70 دلار محاسبه کنیم و روزی 4 میلیون بشکه نفتخام استخراج داشته باشیم (4/2 میلیون بشکه از آن را صادر و باقی مانده را به مصرف داخلی میرسانیم)، سالانه 100 میلیارد دلار ارزش نفت استخراجی ما خواهد بود. حالا این مقدار را از تولید ناخالص داخلی خودمان کسر کنیم، تولید ناخالص داخلی ما برای مقایسه با ترکیه برابر 285 میلیارد دلار خواهد بود. به عبارتی دیگر ترکیه در همسایگی ما حدود سه برابر ما تولید ناخالص داخلی دارد. ترکیه در حال تبدیل شدن به قدرتی منطقهای است و در این راه تمام نیروها در راستای منافع ملی گام بر میدارند. سیاست خارجی ترکیه ناشی از سیاست داخلی منسجمی است که میتواند همه نیروها را از بخش خصوصی و دولتی با سیاست داخلی منسجم و تأمین منافع ملی در فضای متشنج پرآشوب رهنمون شود. این سیاست داخلی استفاده بهینه از همه فضاهاست. زیرا که در ترکیه بر این باور هستند که برای بازی در صحنه بینالملل، به جدیت و کارآیی نیاز دارند و کشوری هستند که بر مبنای تولید و نه فروش موادخام متکی است. این باور ملی سبب شده است که با وجود نداشتن منابع موادخام از جمله انرژی، به تولید، تجارت و خدمات متکی باشند. توریسم ترکیه صنعتی پیشرفته دارد و در همه زمینهها توسعه پیدا کرده است. ممکن است گفته شود کشور ما به جهت ساختار حکومتی نمیتواند همانند ترکیه فضاهای خود را به روی همه بازکند. اما در سرمایهگذاری بخش صنعت و کشاورزی هم ترکیه موفق عمل کرده است. سالها پیش از ترکیه به عنوان مقروضترین کشور یاد میشد. اما همان زمان معلوم بود که ترکیه از وامهای خارجی نه برای هزینههای مصرفی، بلکه برای سرمایهگذاری در تولید بهره میگرفت که امروزه در سایه همان بدهیهای خارجی، به تولید و خدمات گسترده دست یافته است. بیش از آنچه گناه و کمکاری خودمان را به گردن آمریکا و توطئه دشمنان نسبت دهیم، بهتر است از این توهم دشمن، خود را خلاص کنیم. دعوا دو طرف لازم دارد، وقتی ما همه را دشمن خویش میدانیم، طبیعی است که خود را منزوی ساختهایم. ما در شرایط کنونی در فضایی که زندگی میکنیم نتوانستهایم نرمشی حتی برای نیروهای ملی خویش داشته باشیم و با استفاده از رسانههای انحصاری به این جو دامن زدهایم و فضا را برای همدیگر امنیتی کردهایم. همه نیروهای ملی خواهان ایرانی آباد و سرافرازند و میخواهند در قلمرو مرزهای ملی فعالیت داشته باشند، اما آنانی که منافع خود را در ایجاد بستری امنیتی جستوجو میکنند، نمیخواهند از نیروها در راستای منافع ملی بهره گرفته شود و ساز ناساز «خودی» و «غیرخودی» سر میدهند. هنگامی که ما نمیتوانیم در داخل کشور با یکدیگر گفتوگو کنیم، در عرصه بینالملل هم کشورهای اندکی حاضر به گفتوگو و همکاری با ما میشوند. ما باید به قول کلیم کاشانی همانند زبان نرمش داشته باشیم که در فضای سخت بین دندانها به زندگی خود ادامه بدهیم. «به نرمی با درشتان میتوان ساخت/ زبان هم خانه دندان از آن شد». در فضای سخت رقابت بینالمللی درایت لازم است و مدیریت و بازیگران با کفایت. بنا به فرموده امام راحل، در جمهوری اسلامی عین شهامت است اگر دولت مردی که مصدر امور شده و توانایی انجام آن را ندارد استعفا بدهد (نقل به مضمون). اما بهراستی تاکنون چند دولتمرد استعفای این موردی دادهاند؟ همه آنانی که مصادر امور بهویژه در مصادر کلیدی هستند توانایی انجام وظایف را دارند؟ اگر دارند چرا وضعیت اقتصادی و جایگاه و منزلنت کشور ما در برخی شاخصها ناامیدکننده است؟ چر برخی از دولتمردان میگویند که برای این پست و وظیفه تکلیف دارند. کشوری میتواند از موقعیت ژئوپلیتیک خود بهره گیرد که آن را مدیریت کند در غیراین صورت نه تنها این موقعیت به نفع او نخواهد بود، بلکه شرایط به ضرر او خواهد بود. ترکیه و ایران مثالهای خوبی برای موقعیت ژئوپلیتیکی هستند. چرا ترکیه با وجود نداشتن منابع انرژی به مرکز تبادلات انرژی و کشوری تأثیرگذار در صحنه بینالملل تبدیل شده است و ما همچنان بهدنبال یافتن جایگاه از دست رفته خود هستیم. ما باید جایگاه خود، منافع ملی، امنیت ملی و وحدت ملی خود را باز تعریف کنیم و بیش از این نیروهای ملی را از گردونه تصمیمات کشور نرانیم. ما باید به اهداف چشمانداز 20 ساله دست یابیم. ما برای رسیدن به این هدف نیاز به همدلی داریم. آنانی که ساز خودی و غیرخودی میسازند، بدخواهان این مرز و بوم هستند. استاد روابط بینالملل دانشگاه منبع: خبرآنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]