تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مردى را ديدند كه موهاى ژوليده و جامه‏اى چركين و سر و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846144327




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شمايل روشنفكر سرگشته‌ايراني


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شمايل روشنفكر سرگشته‌ايرانيخسرو شكيبايي از معدود بازيگران سينماي ايران بود كه همه ويژگي‎ها را براي چهره‎شدن و مهم‌تر از آن ماندگاري داشت.
 خسرو شكيبايي
هم محبوب بود، هم مشهور و هم از توان و اعتبار بالاي بازيگري برخوردار بود. دوره‎اي كوتاه هم به ستاره‎اي پولساز در گيشه بدل شد و حضورش در هر فيلم، ضامني براي فروش و استقبال بسيار مخاطبان از آن محسوب مي‎شد. اين دوره چندان طولاني نشد و سينماي ايران در مسيري تازه افتاد كه تفاوت‎هاي مبنايي با گذشته داشت.با وجود جوانگرايي و ستاره‎سازي سينماي ايران در دهه هفتاد و رقم خوردن معادلاتي تازه درصورت‌بندي جايگاه حرفه‎اي بازيگران اين سينما، آنها كه سنخيتي با جريان ستاره‎ساز سينماي ايران نداشتند، به حاشيه رفتند؛ اما شكيبايي جزو آن انگشت‎شمار چهره‎هايي بود كه به‌دليل اتكاء به هنرشان، همچنان جايگاه خود را حفظ كردند.شكيبايي در طول نزديك به 2دهه حضور جدي و متداوم بر پرده سينما، اگر نه مشهور همچون ستاره‎هاي جوان‌ ولي كم‎فروغ سينماي ايران، اما همواره بازيگري محبوب بود كه طيف‎هاي مختلفي از مخاطبان سينما دوستش مي‎داشتند، هنرش را مي‎ستودند و حضورش براي هر فيلمي ميانمايه و يا حتي ضعيف، غنيمتي بود و وزني بدان مي‎بخشيد كه لااقل به‎واسطه حضور شكيبايي براي يك‎بار هم كه شده قابل ديدن باشد و مهم‌تر از همه اينكه چنين جايگاهي همواره تداوم داشت و هيچ‌گاه افول نكرد.بيرون از دنياي سينما نيز چهره‎اي دوست داشتني بود، مهربان و مردم‌دار؛ آنقدر كه حوصله داشته باشد ساعت‎ها بايستد و با خوشرويي به احساسات علاقه‎مندانش پاسخ دهد. به اين ترتيب شكيبايي از روي پرده سينما به ميان مردم رفت و در قلب و روح آنها جاي گرفت، جزئي از زندگي و خاطرات آنها شد، چنان‎كه مرگش باورپذير نبود، همانگونه كه با گذشت يك‎سال هنوز بسياري آن را باور ندارند.خسرو شكيبايي از معدود بازيگران سينماي ايران بود كه همه ويژگي‎ها را براي چهره‎شدن و مهم‌تر از آن ماندگاري داشت.خسرو شكيبايي بازيگري در سينما را دير شروع كرد به همين تناسب نيز دير چهره شد، زماني‎كه با فيلم هامون، بهترين و ماندگارترين نقش سينمايي خود را بازي كرد و يكباره از جايگاه يك بازيگر ناشناخته، در ميان محبوب‎ترين بازيگران سينماي ايران جاي گرفت، وارد چهارمين دهه از زندگي خود شده بود و اين سن و سالي بود كه بسياري از بازيگران ايراني به حاشيه رفته و دوران افول خود را مي‎گذرانند، اما اين دير چهره شدن باعث شد كه برخلاف بسياري جايگاه حرفه‎اي‎ او ربطي به سن و سال نداشته باشد.اما از سوي ديگر اين مسئله براي بازيگري با ظرفيت‎هاي او، يعني فرصت‎هاي بسياري كه متأسفانه از دست رفته بود. با اين وصف همين كشف ديرهنگام هم، غنيمتي بود براي سينماي ايران تا به مدد توانايي‎هاي شكيبايي نقش‎هاي بسياري ماندگار شود، به‎ويژه آن‎كه به‎ندرت بازيگري در سينماي ايران بوده كه همچون او در ضعيف‎ترين فيلم‎ها نيز بازي خوبي از خود به نمايش بگذارد.در ترانه لاله‎زار كه رضا يزداني آن را براي فيلم حكم نيز اجرا كرد، شكيبايي زماني‎كه ترانه به آنجا مي‎رسيد كه از لاله‌زار كه مي‎گذرم/ الك دولك يادم مياد / محمود سياه، نمايشِ مردِ كلك يادم مياد... ذوق مي‎كرد و اشك در چشمانش جمع مي‎شد. اين ترانه به نكته‎اي در زندگي شكيبايي اشاره داشت كه كمتر كسي از آن اطلاع داشت. اين‎كه محمود سياه، آنكه يغما گلرويي در ترانه زيبايش از آن ياد مي‎كرد، كسي نبود جز خسرو شكيبايي، بازيگر محبوب اين سال‎ها كه روزگاري در لاله‎زار، روي سن مي‎رفت. در آن سال‎ها بسياري شكيبايي را به‎نام محمود مي‎شناختند و به‎واسطه تيره بودن پوستش، به او محمود سياه مي‎گفتند. نخستين بار مسعود كيميايي از او براي بازي در نقش كوتاهي در خط قرمز دعوت كرد، كيميايي هم شكيبايي را نخستين‎بار روي صحنه ديد و بازي‎اش را پسنديد، هرچند كه در نهايت خط قرمز به نمايش عمومي درنيامد و اين حضور كوتاه اما موفق ديده نشد.شكيبايي پس از ايفاي چند نقش كوتاه ديگر در دهه60، سرانجام با ايفاي چند نقش مكمل در فيلم‎هايي چون دزد و نويسنده، شكار و ترن، خودي نشان داد‌ اما همچنان حرفه اصلي او تئاتر به حساب مي‎آمد. تا اين‎كه داريوش مهرجويي به هنگام تماشاي نمايشنامه « شب بيست‎ويكم» كه خسرو شكيبايي در آن بازي مي‎كرد، او را ديد و همه آن‎ چيزهايي را كه براي نقش حميد هامون لازم داشت، در اين بازيگر يافت. اگرچه شكيبايي پيش از آن نيز ‌ جلوي دوربين سينما ظاهر شده بود‌ اما پيشنهاد مهرجويي براي بازي در فيلم هامون، كشف واقعي اين بازيگر محسوب مي‎شد. نخستين بار مسعود كيميايي از او براي بازي در نقش كوتاهي در خط قرمز دعوت كرد، كيميايي هم شكيبايي را نخستين‎بار روي صحنه ديد و بازي‎اش را پسنديد، هرچند كه در نهايت خط قرمز به نمايش عمومي درنيامد و اين حضور كوتاه اما موفق ديده نشد.مهرجويي شكيبايي را نه به آن‎گونه كه پيش‎تر در سينماي ايران حضور داشت بلكه به واسطه توانايي‎ها و استعدادهايي كشف كرد كه ديگران از آن غافل مانده بودند؛ بازيگري كه حتي به فرض نقش‎آفريني‎هاي قابل‌قبول و موفق پيشين خود، هيچ‎گاه فرصت استفاده از صداي خودش را در سينما پيدا نكرده بود، صدايي كه بعدها به‎عنوان يكي از شاخصه‎هاي بازيگري شكيبايي همواره نقشي تعيين‎كننده در درخشش او داشته است و حتي به‎واسطه جذابيت و گرمايي كه داشت، در حوزه‎هاي ديگر نيز مورد استفاده قرار گرفت و با دكلمه اشعاري از برخي شاعران معاصر (سپهري، فرخزاد، صالحي و...) آثاري شنيدني و ماندگار را نيز در اين زمينه به‎وجود آورد. حسن كار مهرجويي در هامون آن بود كه فرصتي را براي شكيبايي فراهم كرد تا با تمام وجود و با استفاده از ابعاد مختلف توانايي‎هاي بازيگري‎اش، در يكي از گرم‎ترين و جذاب‎ترين فيلم‎هاي سينماي ايران بدرخشد و حاصل آن نيز چنان درخور ستايش بود كه نه تنها سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد را براي او به ارمغان آورد، بلكه همواره با اين نقش به‎عنوان يكي از فراموش‎نشدني‎ترين نقش‎ها و شخصيت‎هاي تاريخ سينماي ايران، در ذهن علاقه‎مندان باقي بماند و به اين ترتيب خسرو شكيبايي دوباره و به شكلي توجه‎برانگيز به دوست‎داران سينما معرفي شد.حميد هامون نماد روشنفكران سرگشته و شكست‎خورده‎اي بود كه دغدغه‎هايي ملموس و جذابي را به لحاظ ذهني و عيني در رابطه با دنياي پيرامون خود و آدم‎ها مجسم مي‎ساخت و جالب اينكه در هامون، ديگر كشف مهرجويي در زمينه بازيگري (بيتا فرهي) نيز با موفقيت در نقش مقابل شكيبايي ظاهر شد و همچنين حاصل رويارويي شكيبايي با يكي از بازيگران بزرگ سينماي ايران (عزت‎الله انتظامي) فصل‎هايي ديدني را در اين فيلم رقم زد.برخي بر اين باورند كه شكيبايي پس از هامون هيچ‌گاه نتوانست خود را از اين قالب بيرون بكشد و اغلب نيز همين شخصيت را در فيلم‎ها و نقش‎هاي ديگرش تكرار مي‎كرد. اما حقيقت اين است كه شكيبايي از آن دست بازيگراني بود كه نه تنها شيوه خاصي براي كار خود داشت، بلكه از «من» وجودي خاصي برخوردار بود كه معمولا از هر فيلم به فيلم ديگر، مي‎برد و در واقع اين بخش‎هايي از حميد هامون نبود كه در فيلم‎هاي ديگر نيز ديده مي‎شد، بلكه اين همان شيوه بازي او و بخش‎هايي از خود شكيبايي و آن «من» بود كه به هنگام بازي در نقش حميد هامون نيز به‎كار گرفته بود و گاه در ديگر نقش‎هايش نيز جلوه‎گر مي‎شد. اگر در برخي فيلم‎ها، شباهت نقش شكيبايي به حميد هامون زيادتر از اين مي‎شد و توي ذوق مي‎زد، اين‎ نه گناه شكيبايي كه اغلب خطاي فيلمسازاني بود كه به نيت موفقيت و استفاده از مسيرهاي از پيش پيموده و ضامن موفقيت، از او چنين طلب مي‎كردند و نقشي را پيش روي او مي‎گذاشتند براساس تصوراتي كه از شكيبايي دركسوت حميد هامون شكل گرفته بود. بازي در چنين فيلم‎هايي اين مشكل را براي شكيبايي به همراه داشت كه در بسياري از اين آثار، نقش، فيلم و سازنده‎اش بسيار كوچك‎تر از قد و قامت او بودند و اين خود باعث مي‎شد كه ابتكار عمل و نحوه كار، دست خود شكيبايي باشد تا سازنده فيلم؛ آنها فيلمسازاني بودند كه نمي‎توانستند يا نمي‎دانستند كه چگونه بايد بازيگري در اين سطح را هدايت كرده و با اصلاح تلقي او درباره نقش، قابليت‎هاي او را در جهتي تازه و متفاوت در خدمت فيلم قرار دهند.حميد هامون نماد روشنفكران سرگشته و شكست‎خورده‎اي بود كه دغدغه‎هايي ملموس و جذابي را به لحاظ ذهني و عيني در رابطه با دنياي پيرامون خود و آدم‎ها مجسم مي‎ساخت و جالب اينكه در هامون، ديگر كشف مهرجويي در زمينه بازيگري (بيتا فرهي) نيز با موفقيت در نقش مقابل شكيبايي ظاهر شد و همچنين حاصل رويارويي شكيبايي با يكي از بازيگران بزرگ سينماي ايران (عزت‎الله انتظامي) فصل‎هايي ديدني را در اين فيلم رقم زد.در واقع اندك بودند فيلمسازاني كه از عهده كارگرداني شكيبايي برمي‎آمدند و تصور و دريافت او را از نقش، دگرگون كرده و به اين ترتيب اجرايي متفاوت و مطابق ميل خود از او طلب مي‎كردند. با اين حال كساني كه از شكيبايي درست و بجا بهره بردند، نه تنها نتايج بسياري خوبي براي فيلم به‎دست آوردند، بلكه حاصل كار نيز به‎گونه‎اي نبود كه آن را در رديف شمايل كليشه شده شكيبايي و يا تكرار شخصيت حميد هامون به حساب آورد.براي نمونه تفاوت زيادي وجود دارد ميان شخصيت‎هايي كه او در برخي از فيلم‎هاي شاخص كارنامه بازيگري‎اش ايفا كرده است، همچون، كارگر نقاش ساختمان در فيلم «يك بار براي هميشه» كه رؤياي رفتن به ژاپن را در سر مي‎پروراند، آزاده تنهايي كه در فيلم كيميا دختر گمشده‎اش را مي‎جويد، خلافكار عاشق همچون عادل مشرقي در فيلم سالاد فصل كه به سبك خود در راه عشق گذشت مي‎كند، گانگستري بذله‎گو و جذاب  در فيلم حكم، دكتر آشفته فيلم رئيس، راننده دردمند فيلم اتوبوس شب، شوهري كه از درك دغدغه‎هاي همسرش ناتوان است در فيلم كاغذ بي‎خط، پليس وظيفه‎شناس در فيلم سايه به سايه، روشنفكر تنهاي فيلم درد مشترك و يا حتي روشنفكر به بن‎بست رسيده‎اي در فيلمي ديگر از خود مهرجويي‌مثل پري و... .نكته مهم آنكه شكيبايي در هر مديوم كه كار كرد، درخشيد. سواي تئاتر و سينما، به تلويزيون هم كه رفت، حضوري درخشان و فراموش نشدني داشت. براي نمونه بازي دلچسب و باطراوت او در سريال خانه سبز، آشكارا بر ديگر بازيگران تاثير گذاشته و آنها را نيز به تحرك وامي‌داشت. مجموعه‎اي كه به لطف همين بازي‎ها تماشاگران بسيار داشت و حتي در نمايش‎هاي مجدد آن از سيما همچنان طراوت خود را حفظ كرده بود. در روزي روزگاري، كاكتوس، سرزمين سبز، تفنگ سرپر و... همگي حكايت از تداوم اين حضور موفق بر صفحه تلويزيون بود.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن