واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا خدا دعاها را اجابت نمیکند؟
توجه:: اركان دعا : 1-اعتقاد و توجه به ربوبیت خدا 2- احساس نیاز 3- اعتقاد به اجابت الهى. در زمینه دعا و عوامل و موانع اجابت آن مباحث بسیارى وجود دارد همچون آداب و شرایط زمان و مكان دعا و غیر آن كه با ظرفیت محدود این مقاله مجال بحث در همه آن موارد نیست و در این نوشتار پیرامون آنچه خداوند در این خصوص به عهده گرفته و آن «اجابت دعا» استبه گفتگو مىنشینیم. اصل اجابتبر اساس وعده الهى هرگاه از بندهاى دعا به وقوع بپیوندد اصل اجابت هم از طرف خداوند اجتناب ناپذیر است. موضوعى كه برخى نسبت به آن دچار اشتباه شدهاند، قیاس اجابت انسانها با اجابت خداست زیرا معمولا هرگاه انسانى از انسان دیگرى خواستهاى داشته باشد - اگر در توانش باشد - همان چیزى را كه او درخواست كرده است بدون تاخیر و فوت وقت - بدون اینكه در این زمینه به مصالح مختلف احاطه داشته یا آن را در نظر بگیرد - عملى مىكند. و همین محدودیت اندیشه بشرى ذهن او را عادت داده است كه اجابت الهى را نیز در همین دائره ارزیابى كند و خارج از آن را بىتوجهى خداوند نسبت به خود دانسته و اجابت نداند. و گاهى نیز تا آنجا در این اشتباه پیش مىرود كه در وعده الهى به تردید افتاده و در فهم آن دچار اشكال مىشود. در صورتى كه موضوع اجابت در مورد خدا با آنچه بین بندگان او مطرح است، تفاوت بسیار دارد. او براى استجابت دعاى بنده خود، با احاطهاى كه به تمامى مصالح و مفاسد امور دارد با توجه به رحمت عام و نیز لطف ویژهاش نسبت به سائلان، آن چه به صلاح آنان بداند عملى مىكند. شخص «دعاكننده» نباید در كار دعا تنها به برآمدن حاجت خود قناعت ورزد تا اگر محقق نشد دست از طلب بردارد بلكه باید با نظرى بلند و در افقى بسیار وسیعتر و فراتر از برخى خواستههاى محدود بدین عمل دست یازدبه عنوان مثال مریضى را در نظر بگیرید كه به شدت تشنه است و پى در پى به آه و ناله و اصرار تقاضاى آب مىكند، در همین حال اگر یكى از بستگان او كه از وضع او بىخبر است با او ملاقات كند بدیهى است اولین كارى كه براى او انجام خواهد داد سیراب كردن اوست در حالى كه ممكن است با همین آب دادن، حیات او را نیز در معرض خطر قرار دهد. در صورتى كه اگر دكتر معالج او در این وضع او را ببیند با احاطهاى كه به مرض و نوع آن دارد و آب را براى چنین مریضى خطرناك مىداند، تن به این خواسته نخواهد داد و یا حداقل آن را براى مدت معینى به تاخیر خواهد انداخت. و اگر ممكن باشد از راه دیگرى براى تخفیف تشنگى او اقدام خواهد كرد. این بىتوجهى به تقاضاى مریض نیست بلكه خود عین اجابت با در نظر گرفتن مصلحت اوست. خداوند متعال نیز، هرگاه دعایى - با توجه به اركان آن - از بندهاش ابراز شود، قطعا بدان پاسخ خواهد داد، ولى اینكه شخص «دعاكننده» اجابت دعاى خود را در به اجرا درآوردن مو به موى خواسته خود از سوى خدا بداند اندیشهاى غلط، انتظارى بیجا و از باب قیاس خالق به خلق است. انواع اجابتاجابت الهى با توجه به مجموعه مصالح و مفاسد تحقق مىپذیرد و بدیهى است چنین كارى صورتهاى مختلف دارد كه در هر خواستهاى با توجه به اوضاع و مناسبات خاص آن، به صورت ویژهاى جلوه مىكند كه به برخى از آنها مىپردازیم. البته آنچه اینجا بدان مىپردازیم به غیر از نوع روشن و رایج آن است كه برآمدن حاجت دائمى به همان صورت مطلوب اوست. جلب رحمتاز نتایج بسیار مهم دعا جلب توجه و عنایت ویژه الهى است كه سراسر زندگى و لحظه لحظه عمر دعاكننده را فرا مىگیرد. بر طبق آیات قرآن كریم، خداوند بزرگ رساندن رحمت را به بندگان، بر خود مقرر فرموده و مقصود از آفرینش آنان را نیز همین امر، اعلام كرده است ولى بهرهمندى از آن را به تقاضا و درخواست آنها از خود منوط دانسته است. شخص «دعاكننده» نباید در كار دعا تنها به برآمدن حاجت خود قناعت ورزد تا اگر محقق نشد دست از طلب بردارد بلكه باید با نظرى بلند و در افقى بسیار وسیعتر و فراتر از برخى خواستههاى محدود بدین عمل دست یازد. سایه رحمت الهى بر سر آن بندهاى باد كه حاجت خویش را از خدا بخواهد و در آن اصرار بورزد خواه آن خواستهاش محقق شود و خواه عملى نگرددالبته خواستههاى كوچك را هم باید از خدا خواست. بلكه بنا به روایتى از امام صادق علیهالسلام تمامى امور از كوچك و بزرگ را باید از او طلب كرد زیرا همان كسى كه صاحب اختیار كارهاى بزرگ است، سررشته كارهاى كوچك را نیز در دستخود دارد. ولى سخن این است كه همواره باید امور محدود و جزیى را در پرتو عنایت كلى الهى خواست و به وسیله دعا عنایت و توجه عام و رضایتخداوند را به سوى خود جلب كرد. قرآن مجید از قول حضرت ابراهیم علیهالسلام خطاب به مشركان عصر خود اینچنین مىفرماید: «واعتز لكم و ما تدعون من دون الله و ادعو ربى عسى الا اكون بدعاء ربى شقیا» من از شما و آنچه مىپرستید كناره مىگیرم و پروردگار خود را مىخوانم بدین امید كه به وسیله این كار - رحمت خدا را در همه حال به سوى خود جلب كنم و در پیشگاه او - محروم و مطرود نباشم. امام صادق علیهالسلام از نبى اكرم صلیاللهعلیه وآله نقل مىكند كه آن حضرت فرمودند: «رحم الله عبدا طلب من الله عز و جل حاجة فالح فى الدعاء استجیب له ام لم یستجیب [له]، و تلا هذه الآیة...» سایه رحمت الهى بر سر آن بندهاى باد كه حاجت خویش را از خدا بخواهد و در آن اصرار بورزد خواه آن خواستهاش محقق شود و خواه عملى نگردد. آنگاه حضرت همین آیه را به عنوان شاهد كلام خود ذكر فرمود. باز در حدیث دیگرى حضرت صادق علیهالسلام فرمودند: «ان الله عز و جل یقول: من شغل بذكرى عن مسالتى اعطیته افضل ما اعطى من سالنى». خداى متعال مىفرماید: كسى كه به یاد من مشغول شود و از عرض حاجتخود باز ماند - با جلب رحمتخود به سوى او - بهترین عطایاى خویش را كه بهسائلان مىدهم بدو نیز خواهم بخشید. و نیز همان حضرت فرمودند: «هیچ بندهاى دست خود را به سوى خدا نگشود مگر اینكه خداوند بزرگ از این كه آن دست را خالى برگرداند حیا مىكند و از رحمت خود آنچه بخواهد بدو عنایت مىكند. پس هرگاه كسى از شما دستبه دعا برداشت آن را بر سر و صورت خود بكشاند.» بنابراین بهترین و سودمندترین پاسخ الهى به بنده نیایشگر خود سرازیر كردن رحمت بىپایان خویش به سوى اوست و از باب اینكه: «چون كه صد آمد نود هم پیش ماست» در پرتو آن تمامى مشكلات مادى و معنوى رو به سامان خواهد گذاشت و هیچ دعایى از مؤمن، خالى از این بهره گرانسنگ نخواهد بود، چه دعاگر حاجت مورد نظر خود را نیز بگیرد یا به مصالحى بدان دست نیابد. نوشته: سید مهدى موسوى كاشمرى تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1028]