واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راهبردها و راه كارهای تحول از نگاه مقام معظم رهبری(2)
بايد لَجنهاى از فضلاى بزرگ حوزهی علميه بنشينند و يك دوره فقه، از طهارت تا ديات، به زبان ساده بنويسند كه كار «شرح لمعه» را بكند و كيفيت استدلال را نشان بدهد. تأسيس «مجمع فقهى» براى ساده سازى و مبناشناسى فقهىبايد لَجنهاى از فضلاى بزرگ حوزهی علميه بنشينند و يك دوره فقه، از طهارت تا ديات، به زبان ساده بنويسند كه كار «شرح لمعه» را بكند و كيفيت استدلال را نشان بدهد. «شرح لمعه» كتاب نسبتاً مشكلى است، ما چرا براى عبارتهاى سخت، طلبه را معطل كنيم؟ كتابهاى درسى ديگر هم همين گونهاند. اين كتابها از آسمان نازل نشده است. يك روز هم كتابهاى درسى ديگرى بود. مگر «رياض» كتاب بدى است؟ مىگويند كتاب «مكاسب» شيخ، كتاب خيلى خوبى است. البته كه كتاب خوبى است ولى مگر «رياض» كتاب بدى است؟ يك روز در حوزهی علميه، «رياض» میخواندند كه البته زمان ما نبود، بلكه زمان پدران ما بود. از جمله كتابهاى معمولى كه طلبهها در حوزه میخواندند، دو جلد كتاب «رياض» بود. آيا حالا هم ما «رياض» بخوانيم؟ آنها «قوانين» و «فصول» میخواندند اما حالا نمىخوانند و منسوخ شده است، اين كار چه مانعى دارد؟بايد لَجنه و هيأتى بنشينند و مباحثى كه شما در «مكاسب» میخواهید ياد بگيريد، در كتابى كه خيلى هم به مشكلى «مكاسب» نباشد و آن مطلب و استدلالها را هم داشته باشد، بنويسند و آن كتاب در حوزهها خوانده شود. ما مىخواهيم كارى صورت گيرد كه طلبه وقتى به پاى درس خارج ـ كه اولِ شروعِ كارِ جدى است و الاّ بقيه، مقدمات درس خارج است ـ میرسد و اگر استاد در درس خارج كلمهاى گفت و اشارهاى كرد او گيج و گم نباشد، مسألهی اصولى را بداند، كتاب اصول خوانده باشد، فقه بلد باشد، ذهنش با استدلالها آشنا باشد و مبناى «شيخ» و «آخوند» را بداند.تقليل «دورهی مقدمات و سطح»، به پنج سالاين، هدف آن طلبهاى است كه سطوح مقدماتى و عاليه را میخواند. اگر بتواند همهی اینها را در ظرف چهار سال بخواند، مگر عيب دارد؟ طلبه را از ديپلم بپذيريم، پنج سال درس مقدمات و ادبيات و سطوح را بخواند و بعد وارد درس خارج بشود و كار اصلى را شروع كند. ما اگر زمان را كوتاه كنيم، بعد در اين مدت چيزهاى ديگرى هم ياد خواهد گرفت. الآن اگر بگوييم طلبه زبان خارجى لازم دارد و امروز در دنيايى كه اين همه به هم وصل است، اگر كسى بخواهد به طور كامل مفيد باشد، بايد زبان خارجى بداند، مىگويند، طلبه وقت ندارد و راست هم مىگويند واقعاً با اين وضعيت، طلبه وقت ندارد. ولى اگر در وقت صرفه جويى كنيم، طلبه مىتواند به تعليم زبان خارجى هم بپردازد. كاربردى كردن «فقه واصول» در دورهی خارج بنابراين، بايد در كتب درسى، تغيير جدى صورت گيرد. چون تحول از پايه بايد شروع بشود، در خود كتب درسى بايد كار شود و در درس خارج فقه هم مباحث كاربردى و مورد استفاده بايد مطرح گردد. بعضى از مباحث، مخصوصاً در اصول و در فقه وجود دارد كه واقعاً مورد احتياج نيست، ولى در اصول و فقه اين مباحث را میخواند. در حالى كه يك فقيه، در تمام طول بيست سال هم كه استنباط كند، ممكن است يك بار حاجتش به چنين بحثى يا به مبناى «معانى حروف» يا در «حقيقت و مجاز» و يا مبانى ديگر بيفتد. چه لزومى دارد ما اين همه در مباحث غير لازم اصول، معطل بشويم؟ در اين زمينه مرحوم «شهيد صدر» - رضوان الله عليه ـ كار خوبى كردهاند. آن كارى كه ايشان در باب اصول كردند و آن پيشنهادى كه در زمينهی درس و تعليم اصول دادند، پيشنهاد خوبى است.تأسيس رشتههاى مستقل علمى سابعاً: ايجاد رشتههاى مستقل، مثل فقه و كلام است. فقه، يك رشته اصلى در حوزه علميه است، كلام هم بايد يك رشته اصلى باشد. نگوييد كه حالا چند ساعت هم درس كلام مىگذاريم. نه، طلبه بايد تا جايى بخواند، بعد طرف فقه يا كلام برود. به عنوان يك رشته اصلى در حوزه، بايد مجتهد در كلام داشته باشيم.منبع: کتاب تحول و بالندگی حوزه های علمیه تهیه وتنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]