واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اعتکاف میعادگاه رهیافتگان
اعتکاف وادی نوری است که هر کس را یارای گام نهادن در آن وادی نیست، دلی صاف میخواهد و سینهای صیقلی، آتشی در نهان باید گداخته شود تا رندی به آن بحر مواج نور ره یابد .غافل مشو که مرکب مردان مرد را در تنگنای بادیهها پی بریدهاند نومید هم مباش که رندان خرقه پوش با یک خروش به منزل رسیدهاند اعتکاف میعادگاه عاشقان، قدمگاه دلسوختگان و مسلخ هواهای نفسانی است .باید که احرام بندی و لبیک گویی، باید به قربانگاه روی، خود را قربانی کنی، باید که در منای یار در آیی و در مشعری روحانی درک وقوف ربانی نمایی، باید که عرفان را در وادی عرفات دل به وقوف نشینی و درک محضر یار نمایی .در افق چشمها، کوره راهی است کئیب، که عبور از آن با پای دل ممکن است و نه با دیدگان پا .در رنگینکمان اعتکاف نظرگاهمان، بزرگ آیتی خدایی یافتم که میگفت "ربنا امنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین" .اعتکاف واژهای است نه از واژگان لغت، بل تفسیری است از دریای دل .دلهای دریایی در آنجا سر میسپرند و دیده براهند تا که شاید جمعهای و نشانی .با وصف آن که اعتکاف در لغت نمیگنجد اما لغت شناسان آوردهاند که چون گرد چیزی گشتی، معتکف گردیدهای و با آن وجود که از واژگان عشق است، دین شناسان نیز در وصف آن در مسئلت آن حکم فرمودهاند که: چون دل را در جامعی پیچیدی و نفس را در مسجدی محبوس ساختی و سه خورشید و ماه یا بیش گرفتار آمدی و بدین کار آهنگ خشنودی یار داشتی تو معتکف گردیدهای .دین شناسان نیز در وصف آن در مسئلت آن حکم فرمودهاند که: چون دل را در جامعی پیچیدی و نفس را در مسجدی محبوس ساختی و سه خورشید و ماه یا بیش گرفتار آمدی و بدین کار آهنگ خشنودی یار داشتی تو معتکف گردیدهای .همچنین لغتنویسان نوشتهاند: "عکف القوم حول الشیی و بالشیی، استدارو علیه" یعنی جماعت چون دور چیزی معتکف گردند گرداگرد آن پرسه میزنند .طبرسی که خود از جماعت معتکفین است در مجمع البحرین آورده است: چون مدتی طولانی در مکانی جای گرفتی "و لا مکان شدی" به مقام اعتکاف رسیدهای اما این تفسیر فقهی نیست، تفسیر فقهی، مثال چیزی است که پیشتر از مقال دین شناسان بازگو کردیم، به بیان دیگر آنان گفتهاند: باید که بیش از سه روز در مسجد جامع شهر خویش را محبوس سازی و به عبادت و بندگی خدای بزرگ درآیی و آنچه به عنوان شرائط اعتکاف در کتب فقهی فرمودهاند را معمول داری و جز به حاجتی و نیازی در نشوی .راغب اصفهانی در مفردات گفته است "عکوف" یعنی به سوی کویی روی و همراه آن باشی تا او را بزرگ داری و در حقیقت شرعیه: اعتکاف حبس شدن در مسجد است تا جویای قرب خدا گردی و چون آن عرب، به زبان آرد که "عکفته علی کذا" یعنی او را به انجام کاری وادار نموده است . به بیانی دیگر اعتکاف در اصطلاح شرع مقدس و فقهای گرانقدر عبارتست از: عبادت ویژهای که فی نفسه مستحب است و این عبادت، بدین صورت از ناحیه شارع جعل گردیده است و به عنوان عبادتی واجب و بخشی از وظائف بندگان جعل نگردیده است اما میتواند به نذر و امثال نذر واجب گردد و چون در شمار عبادتهاست نیازمند نیت است و بایسته است که آهنگ قرب الهی در آن لحاظ گردد .فقیهان در این که حقیقت اعتکاف چیست اختلاف علمی دارند، عدهای گفتهاند که حقیقت اعتکاف، ماندن در مسجد است و چنانچه همراه با شرائط شد عبادت محسوب میشود و در مقابل فقیهان دیگری نیز گفتهاند: صرف ماندن در مسجد اعتکاف نیست بلکه ماندنی ملاک تحقق اعتکاف است که آهنگ عبادت خدای بزرگ نیز همراه آن باشد، در حقیقت ماندن در مسجد مقدمهای است برای تحقق اعتکاف، البته گویا نظریه اول نزد بسیاری از فقها ظهور بیشتری در صحت دارد . به بیانی دیگر اعتکاف در اصطلاح شرع مقدس و فقهای گرانقدر عبارتست از: عبادت ویژهای که فی نفسه مستحب است و این عبادت، بدین صورت از ناحیه شارع جعل گردیده است و به عنوان عبادتی واجب و بخشی از وظائف بندگان جعل نگردیده است اما میتواند به نذر و امثال نذر واجب گردد و چون در شمار عبادتهاست نیازمند نیت است و بایسته است که آهنگ قرب الهی در آن لحاظ گردد .شرائط اعتکافعلاوه بر شرائطی که سایر عبادات دارد، اعتکاف شروط دیگری نیز دارد .- روزه اولین شرط آن است، ماندنی ملاک صحت اعتکاف است که همراه با روزه باشد، پس اعتکاف بدون روزه محقق نمیشود .- دومین شرط اعتکاف، ماندن حداقل سه روز در مسجد است و با حضور کمتر از آن در مسجد، اعتکاف محقق نمیشود و چنانچه بیشتر شد هر مقدار که باشد مطلوب است و فقیهان گفتهاند چون پنج روز در مسجدی معتکف شد اعتکاف روز ششم بر او واجب است و برخی دیگر از فقها فرمودهاند: هر دو روز که زیاد شد، اعتکاف روز سوم، واجب میگردد.- شرط سوم: اعتکافی صحیح است که در مسجد جامع شهر باشد، پس اعتکاف در غیر مسجد جامع صحیح نیست .فقیهان گفتهاند: احتیاط مستحب آن است که اعتکاف در مساجد اربعه یعنی مسجدالحرام، مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد الکوفه و مسجد البصره صورت پذیرد .- شرط چهارم: دوام حضور تا زمانی که معتکف است، پس اگر عمداً از مسجد خارج شد در غیر از مواردی که استثناء شده است، اعتکاف باطل میشود . چیزهایی که بر معتکف حرام است1- عمل زناشویی بر معتکف حرام است، اما بوسیدن و لمس کردن زنان مورد اختلاف فقهاست، این حرمت، حرمت وضعی است و موجب بطلان اعتکاف میگردد.2- بوئیدن عطر 3- خرید و فروش و تجارت بر معتکف حرام است و معتکف فقط میتواند به مقدار نیاز مبادرت به خرید و فروش نماید.4- مجادله و جدل به قصد اظهار فضل نیز از محرمات اعتکاف است . گروه دین و اندیشه تبیان آقا میری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]