تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845266607




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

احمدی‌نژاد قول تجدیدنظر داده بود


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: احمدی‌نژاد قول تجدیدنظر داده بود گفتگو با حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران که این تشکل را نه حامی دولت می‌داند و نه منتقد آن و در عین حال آن را هم حامی دولت می‌خواند و هم منتقد آن، انتقادهایی به دو دولت احمدی‌نژاد در روش‌ها و انتصاب‌ها دارد. دبیرکل جمعیت ایثارگران که این تشکل را نه حامی دولت می‌داند و نه منتقد آن و در عین حال آن را هم حامی دولت می‌خواند و هم منتقد آن، انتقادهایی به دو دولت احمدی‌نژاد در روش‌ها و انتصاب‌ها دارد که علی‌رغم وعده‌های احمدی‌نژاد برای اصلاح آن، همچنان به قوت خود باقی است. انتقادهایی که حسین فدایی از بیانش پرهیز دارد و نمی‌خواهد که انتقاداتش بیش از حد متعارف شود. با این حال، اعتراض به انتصاب مشایی به معاون اولی دولت دهم را عیان می‌گوید. فدایی در حالی راهبرد وحدت اصولگرایان را مطرح می​کند که گفته می​شد تیم حدوداً 30 نفره نزدیک به او تنها مخالفان ریاست لاریجانی بر مجلس هشتم بوده‌اند و در شرایطی که حتی جناح اقلیت به ریاست یک اصولگرای ریشه‌دار و معتدل رأی داده بود از مخالفت علنی آنان تعبیر اختلاف در اصولگرایان شد.   هر چند لاریجانی رکورد رأی ریاست در هشت مجلس پس از انقلاب را به نام خود ثبت کرد؛ رکوردی که در خرداد امسال و در اوج چالش‌های لاریجانی با طرفداران دولت نیز تقریباً دوباره تکرار شد. گفت و گو با این نماینده تهران چند روز پس از ناکامی او و همراهانش در تغییر ریاست فراکسیون اکثریت صورت گرفت، اگرچه او نمی‌پذیرد شکست 7 در مقابل 24 می‌تواند یک وزن​کشی معنادار باشد. آنچه در پی می‌آید مشروح گفت‌وگوی دوساعته «خبر» با اوست که بخش اعظمی از آن را در خبرآنلاین می‌خوانید. گفت‌وگویی که در آن به سه ضلعی احمدی نژاد، لاریجانی و حدادعادل پرداخته شده و مرزبندی‌ها و نزدیکی‌های اصولگرایان از انتخابات ریاست جمهوری نهم تاکنون را عیان می‌کند.جبهه اصولگرایان طیف وسیعی از گروه‌ها و افراد را شامل می‌شود. جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به عنوان یک تشکل اصولگرا در کجای جغرافیای سیاسی این جبهه قرار دارد؟ اگر اصولگرایان را به دو طیف منتقد و حامی دولت تقسیم کنیم که به قول آقای باهنر، یک حد میانه خاکستری هم در میان آنها هست؛ جایگاه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی کجای این مرزبندی‌هاست؟ برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به آرایش سیاسی کشور داشته باشیم که نیازمند مروری به گذشته است. مشخصاً پس از دوم خرداد 76 با ظهور گفتمان «توسعه سیاسی» مواجه شدیم که قبل از آن «گفتمان توسعه اقتصادی» حاکم بود که سردمداری آن را کارگزاران به عنوان یک حزب دولت ساخته برعهده داشت که پدر معنوی خودشان را هم آقای هاشمی می‌دانستند. این جریان سیاسی به عنوان یک حزب راست گرا وارد صحنه سیاسی شد. سردمدار توسعه سیاسی هم حزب دولت ساخته مشارکت بود که پدر معنوی‌اش را آقای خاتمی می‌دانست. این جریان سیاسی هم به عنوان یک حزب چپ گرا وارد صحنه سیاسی شد.   ما به عنوان فرزندان امام و انقلاب و مدافعین حقوق عمومی ملت و طرفداران تحقق گفتمان انقلاب اسلامی این دسته‌بندی‌های سیاسی گذشته تحت عنوان چپ و راست را قبول نداشتیم و آن را ساختگی و تصنعی می‌دانستیم که مبنای منطقی و عقلی قابل قبولی ندارد. دیدیم که چگونه عناصر و جریانات سیاسی مواضعشان را برای دستیابی به قدرت تغییر دادند و اهداف گذشته‌شان را کنار می‌گذاشتند. برای ما غیرقابل قبول بود که این طیف‌ها با شعارهایی نظیر دفاع از امام و انقلاب و رهبری و شهدا، تعیین‌کننده اصلی در معادلات سیاسی کشور باشند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا براصولی که امام و انقلاب و مردم و رهبری می‌خواستند پافشاری کنیم و صادقانه آن خط را دنبال کرده و مناسبات سیاسی و قدرت تعیین‌کننده مسیر ما نباشد بلکه تحقق گفتمان انقلاب اسلامی و وظیفه الهی را برنامه اصلی خود قرار دهیم. بر این اساس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی شکل گرفت و در طول مدت فعالیتمان از سال 75 تاکنون که پروانه فعالیت گرفتیم، بر پیمان‌مان با مردم، امام، شهدا و رهبری بوده‌ایم و هیچ تغییر موضعی نداشته‌ایم. اما در مورد مواضع شما نسبت به دولت شاهد نوعی دگردیسی هستیم کما اینکه شما از منتقدان دولت نهم بودید اما از نامزدی دوباره احمدی‌نژاد حمایت کردید. در مسیر سیاست، ممکن است در مقاطعی همسویی با برخی جریانات مختلف به وجود آمده باشد اما اصل بر این است که استراتژی و راهبرد اصلی‌ ما تغییر نکند. ما در تمامی این سال‌ها بر عدالت محوری، استقلال و آزادی، استکبار ستیزی، مردم سالاری، کرامت انسانی، رفتار مردمی، ساده زیستی مسئولین، توجه به حقوق عامه ملت، عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در صحنه بین‌المللی، توجه به شایسته سالاری تأکید داشتیم. این موارد، ارکان تشکیل‌دهنده گفتمان انقلاب اسلامی هستند که در مقطعی به عنوان گفتمان اصولگرایی مطرح شدند. مواردی که شما گفتید و بر آنها اصرار دارید، از جمله موارد مورد تأکید آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس دولت‌های اصولگرای نهم و دهم نیز هستند. به همین دلیل است که پرسیدم نسبت شما با دو دولت ایشان چیست؟ مشخصاً ما در انتخابات دولت نهم ساز و کاری را برای معرفی نامزداصولگرایان در مرحله اول تعریف کردیم و سر آن به تفاهم رسیدیم. منظورتان تشکیل شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی است؟ این شورا که در اجماع میان اصولگرایان ناکام ماند و نامزد آن یعنی آقای لاریجانی از حمایت گروه‌های عضو آن بهره‌مند نشد. خود شما در جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به دنبال حمایت از نامزدی آقای قالیباف رفتید. اجازه بدهید من روند شکل‌گیری شورای هماهنگی را توضیح دهم. پس از تشکیل این شورا تا مقطعی، اصول مورد تفاهم را دنبال کردیم. این شورا در آن مقطع زمانی منشأ خیر و برکت بسیاری بود و در معادلات سیاسی کشور نقش اول را ایفا کرد. اما از ابتدا حرف از تحقق گفتمان بود نه اینکه در عرصه سیاسی به آن کسی که مورد نظر یک گروه یا افرادی خاص هست، برسیم. چون این دو موضوع از هم متفاوت بودند. در مسیر راه بنای برخی دوستان بر این شد تا حتماً کسی را که دوست دارند نامزد نهایی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شود. تصور اولیه همه این بود که جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به دنبال اعلام حمایت نهایی از احمدی‌نژاد است در صورتی که ما آنجا صادقانه به سازوکار شورای هماهنگی پایبند بودیم و رأی آوردن فردی خاص در اولویت دوم بود. برای ما آن کسی مهم بود که در اردوگاه اصولگرایان باشد. چون می‌خواستیم که یک اصولگرا رأی بیاورد نه یک دوم خردادی. سازوکار شورای ‌هماهنگی این بود که از کسی که مقبولیت بیشتری دارد، حمایت شود. اما این ساز و کار مورد تفاهم مشترک را برخی دوستان به هم زدند.   یعنی می‌خواهید بگویید که آقای لاریجانی نامزد خروجی شورای هماهنگی به عنوان نامزد واحد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نهم نبود؟ نه نبود. شورای هماهنگی هیچ خروجی‌ای نداشت. عده‌ای به نام شورای هماهنگی نام ایشان را به عنوان نامزد شورای هماهنگی اعلام کردند.   این عده مشخصاً چه کسانی بودند؟ آیا منظورتان آقای ناطق‌نوری که ریاست شورای هماهنگی را برعهده داشتند یا کسان دیگری هم مثل آقای باهنر بودند؟ همین افرادی که اسم بردید و برخی دوستانی که در این‌باره موضعگیری و مصاحبه کردند. که عمدتاً گروه‌های سیاسی در شورای هماهنگی بودند در حالی که این جمع‌بندی و خروجی کار همه گرایشات در شورای هماهنگی نبود.   آیا به همین دلیل که به نتیجه اعلام شده، اعتراض داشتید از نامزدی آقای قالیباف اعلام حمایت کردید؟ در آخرین نظرسنجی ما در شورای هماهنگی، آقای قالیباف بیشترین رأی را داشت به همین دلیل از وی حمایت کردیم. در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز چون آقای احمدی‌نژاد بیشترین رأی را آورده بود، از او حمایت کردیم.   آیا آقای احمدی‌نژاد حمایت شما را که در دور اول از رقیبش حمایت کرده بودید، پذیرفتند؟ بله! ایشان ما را پذیرفتند.   پس چه شد که شما یکی از منتقدین دولت نهم شدید. تا آنجا که در بیانیه 30/9/86 جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی درباره راه حل تورم، تأکید کردید که رئیس‌جمهور شخصاً باید برخی اشکالات را بپذیرند و در آخرین بیانیه‌تان در سال گذشته که در 18 اسفند ماه منتشر شد، ریشه تورم را در عدم شایستگی برخی مدیران و عدم توجه به نظرات کارشناسی، شناسایی کردید؟ اجازه بدهید من به سؤالات پیشین شما پاسخ بدهم که پرسیدید جایگاه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در جبهه اصولگرایان کجاست. همانطور که اشاره کردم پس از کاری که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب کرد، 3 سلیقه متفاوت در میان اصولگرایان شکل گرفت؛ یک سلیقه را آقایان ناطق‌نوری، باهنر و لاریجانی تشکیل دادند. یک سلیقه را آنها که به رایحه خوش خدمت معروف شدند، هدایت کردند که از اول از نامزدی آقای احمدی‌نژاد حمایت می‌کردند. یک سلیقه هم ما بودیم که بخش اجتماعی شورای هماهنگی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و چهره‌هایی همچون آقایان حداد، توکلی و قالیباف را شامل می‌شد. البته این طیف هم به مرور دچار تغییراتی شد.   این سه سلیقه منتهی به شکل‌گیری 6+5 یا جبهه متحد اصولگرایی در آستانه تشکیل مجلس هشتم شد تا با ساز وکار جدیدی این مجلس تشکیل شود. اما اینجا یک اتفاقی افتاد و آن اینکه به هر دلیلی آقای احمدی‌نژاد با آقای لاریجانی در ابتدای مجلس هشتم تفاهم کردند که ریاست مجلس هشتم را تغییر دهند و آقای لاریجانی رئیس مجلس شود.   این مسئله را شما در راهروهای مجلس هم مطرح کردید. چه شواهدی برای این مسئله دارید؟  در ابتدا، ما براساس سنت جاری در مجلس که رؤسای مجالس در دوره‌های بعد هم رئیس می‌مانند و همچنین مقبولیت آقای حداد در میان سیاسیون و نمایندگان مجلس و ابراز تمایل و تأکید آقای احمدی‌نژاد برای اینکه رئیس مجلس همچنان حداد عادل باشد، ما به دنبال تداوم ریاست ایشان در مجلس هشتم بودیم. ضمن اینکه آقای لاریجانی همراهی جدی با جبهه متحد اصولگرایان نداشت و به دنبال تشکیل گروه موسوم به اصولگرایان فراگیر بود و دوستان حامی دولت حتی از حضور ایشان در فهرست جبهه متحد استقبال نمی‌کردند.    این ابراز تمایل کجا مطرح شد؟ در جلسه‌ای که بنده با آقای احمدی‌نژاد داشتم، ابراز تمایل ایشان را دریافت کردم. آقای احمدی‌نژاد این استدلال را داشتند که آقای حدادعادل دارای ویژگی‌هایی هستند و مهمتر آنکه تاکید داشتند که فکر می‌کنیم رهبری هم ازمدیریت ایشان در مجلس هفتم راضی هستند.   رضایت رهبری از تداوم ریاست آقای حدادعادل در مجلس هشتم را شما مطرح کردید یا آقای احمدی‌نژاد؟ آقای احمدی‌نژاد.   اما این مسئله اگر چه در همان زمان در فضای رسانه‌ای کشور مطرح شد اما از سوی دفتر رهبری مورد تأیید قرار نگرفت. بنده براساس مذاکراتم با آقای احمدی‌نژاد این مطلب را مطرح می‌کنم که تاکنون آن را رسانه‌ای نکرده بودم. سیرطبیعی کارهم براساس همین مذاکرات در حال سپری شدن بود. اما به دلیل اعتراض آقای حدادعادل به یکی از اقدامات دولت در اواخر عمر مجلس هفتم که در چارچوب قانون نبود، این سیر تغییر کرد.   منظورتان همان نامه آقای حدادعادل به رهبر انقلاب است که نسبت به عدم اجرای یکی از مصوبات مجلس اعتراض کرده بودند؟ بله! این اعتراض سبب شد که تجدید نظری در آقای احمد‌ی‌نژاد به وجود بیاید و بی‌آنکه به جریان تحول خواه، اطلاع‌دهند، موضعشان را در مورد ریاست مجلس تغییر دادند. البته موارد دیگری هم بود که به مقتضای زمان می‌توان آنها را مطرح کرد. در این زمان ائتلاف نانوشته‌ای میان آقایان احمدی‌نژاد و لاریجانی صورت گرفت و منجر به ریاست آقای لاریجانی در مجلس هشتم شد.   چه‌طور چنین تفاهمی میان این دو نفر شکل گرفت؟ آنها که از رقبای یکدیگر در دوره ریاست جمهوری نهم بودند و حتی اختلاف نظرهایی هم در عرصه دیپلماسی و پیگیری پرونده هسته‌ای کشور داشتند؟ درست است اختلافات آنها جدی بود به گونه‏ای که حتی بعضی حاضر نبودند آقای لاریجانی در فهرست جبهه متحد (همان 5+6) در مجلس هشتم باشد و جالب است بدانید موضع ما دقیقاً برعکس بود و تمام تلاش ما این بود که برای وحدت اصولگرایان، آقای لاریجانی در فهرست باشند هرچند انتقاداتی هم به مواضع ایشان داشتیم در هر صورت 5، 6 ماه از مجلس هشتم نگذشته بود که به آقای احمدی‌نژاد عرض کردم حالا این وضع بهتر شد؟ که ایشان هم نگرانی خودشان را اعلام کردند و اشاره داشتند که دوستان تحلیلی داشتند (منظورشان آقایان کردان و رحیمی بود) و من هم قبول کردم یعنی آن تحلیل و تلاش منتهی به ائتلاف نانوشته‌ای شد که نتیجه آن ریاست مجلس آقای لاریجانی بود. جزئیات به مقتضای زمان باید مطرح شود. من نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم. البته رفتارهای ناپسندی هم از ناحیه بعضی افراد در این حوزه شکل گرفت که نشان‌دهنده ضعف‌های اخلاقی و بده بستان‌هایی برای جذب رأی برخی افراد بود. البته ما این تصمیم را که مبنایش حذف جریان تحول خواه بود و طی آن دو ضلع از اصولگرایان برای حذف جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و تحول خواه‌ها برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کردند و حتی بایکوت‌های خبری هم به دنبال آن برای ما به وجود آمد را قبول نداشتیم. با این حال برای حفظ وحدت اصولگرایان و عدم سوءاستفاده دوم خردادی‌ها، سکوت اختیار کردیم. این دو ضلع چه‌طور می‌توانستند شما را حذف کنند؟ این هم از اشکالات سناریوی آنها بود. اما به هر حال این تصمیم را گرفتند و در مسئولیت‌های مهم مجلس، کسی از دوستان ما را نپذیرفتند.   چه‌طور به شما و دوستانتان مناصب کلیدی ندادند. آقای حدادعادل که رئیس کمیسیون فرهنگی شد، شما هم که به کمیسیون مهم اصل نود رفتید. آقای توکلی هم که همچنان در رأس مرکز پژوهش‌ها باقی ماند. من عضو کمیسیون اصل نود هستم و عضویت در کمیسیون که پست خاصی محسوب نمی‌شود. آقای حدادعادل هم سابقاً رئیس مجلس بودند و ریاست کمیسیون فرهنگی، فضلی برای ایشان محسوب نمی‌شد. زمان و نحوه انتخاب آقای توکلی را هم که بررسی کنید، می‌بینید که حیثیت سیاسی ایشان را در معرض آسیب قرار دادند تا اینکه ایشان را در آن منصب گذاشتند.   همین باعث شد که شما به تدریج دست از انتقاد از دولت بکشید و به جرگه حامیان آن بپیوندید تا جایی که از نامزدی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دهم حمایت کردید؟   نه ما به هیچ وجه این رفتار طرفین را منشأ اثر در تصمیمات‌مان قرار ندادیم و همان خط مشی گذشته‌مان را ادامه دادیم. یعنی همچنان برایمان مهم بود که آرایش اصولگرایان آسیب نبیند و به جریان دوم خرداد میدان داده نشود. در همین چارچوب گفتمان اصولگرایی را ادامه دادیم.   شما گفتید که برای حفظ وحدت اصولگرایان در مقابل تلاش دو ضلع اصولگرایی برای حذف ضلع شما، سکوت کردید. چه شد که این سکوت را در آستانه انتخابات هیأت‌رئیسه فراکسیون اصولگرایان شکستید؟ آن هم در شرایطی که کسانی مثل آقای باهنر اصرار داشتند برای حفظ وحدت اصولگرایان بهتر است که آقای لاریجانی همچنان رئیس فراکسیون باقی بماند اما شما با رایحه خوشی‌ها برای حمایت از نامزدی آقاتهرانی متحد شدید. برای اینکه ما الان فکر می‌کنیم که برخی از عنوان اصولگرایی سوءاستفاده می‌کنند و مرزها در حال مخدوش شدن است. چون گفتمان اصولگرایی در حال آسیب دیدن است، وظیفه خودمان می‌دانیم که نسبت به شفاف‌سازی مواضع اصولگرایی در ادامه مسیر گذشته‌مان وارد عمل شویم.   حتی اگر این ورودتان مانع از وحدت میان اصولگرایان شود؟ ما وحدت را در تعهد به گفتمان اصولگرایی می‌دانیم. چون این گفتمان باید بسط پیدا کند. اگر کسی متعهد به این گفتمان نباشد، وحدت با او معنی نمی‌یابد.   یعنی شما می‌خواهید بگویید کسانی همچون آقای باهنر که برای تداوم ریاست آقای لاریجانی در فراکسیون اصولگرایان به منظور حفظ وحدت میان اصولگرایان فعالیت می‌کردند، به گفتمان اصولگرایی پایبند نبودند؟ ما اساساً معتقدیم که باید بازنگری و بازبینی نسبت به گفتمان اصولگرایی و عناصر مدعی اصولگرایی داشته باشیم.   لازمه این کار نادیده گرفتن حذف یک‌سری چهره‌ها و جریان‌هاست؟ نه! لازمه آن شفاف‌سازی و تبیین مواضع است. برای این کار باید مواضعی را که نمی‌پسندیم اعلام کنیم. ما با موضعی که در ابتدای مجلس هشتم اتخاذ شد و برخی دوستان از جمله خود آقای لاریجانی به آن پایبند بودند، مخالف بوده و هستیم. آقای لاریجانی قبل از انتخابات مجلس هشتم معتقد بودند که دوران دوم خرداد به پایان رسیده و دیگر خطری از سوی آنها متوجه انقلاب نیست. به همین دلیل می‌توان با عناصر معتدل دوم خرداد همکاری کرد. ما این تحلیل را قبول نداریم. شاید طرح دولت وحدت ملی هم با این تحلیل ارائه شد.   اما بالاخره آنها هم نمایندگان مردم هستند و با رأی مردم به مجلس آمده‌اند. چرا نباید با آنها همکاری کرد؟ کسی که رئیس مجلس است، رئیس نمایندگان اقلیت هم هست اما آنها عضو فراکسیون اقلیت هستند نه فراکسیون اکثریت و ورود آنها به فراکسیون اصولگرایان و یا همکاری با آنها مشابه اصولگرایان و با عنوان فراکسیون اصولگرایان را درست نمی‌دانیم و این مشی را نمی‌پسندیم.   مگر در حال حاضر همکاری‌ای میان فراکسیون اصولگرایان و فراکسیون خط امام (ره) وجود دارد؟ ما مخالف همکاری با حفظ مرزبندی نیستیم با اینکه مرزهای اصولگرایی مخدوش شود مخالفیم. فرصت‌های خوبی از ناحیه هیأت‌رئیسه برای آنها-دوم خردادیها- فراهم شده است.   مگر نه اینکه نمایندگان اقلیت هم می‌توانند عضو کمیسیون‌های ویژه شوند، پس مخالفت شما با چیست؟ عضویت در این کمیسیون‌ها سازوکار دارد. آنها با اعمال نظر بعضی اعضای هیأت‌رئیسه در این کمیسیون‌ها انتخاب شدند نه با رأی نمایندگان. لیستی را که آقای باهنر به عنوان لیست فراکسیون اصولگرایان برای کمیسیون ویژه نظارت بر اصل 44 تهیه کرده بود و می‌گفت که اصولگرایان به این لیست رأی دهند، مورد تأیید ما نبود و صراحتاً به ایشان گفتیم که ما این افراد را نمی‌پسندیم چون برخی از اسامی نمایندگان غیراصولگرا هم در آن بود. البته این به معنی آن نیست که ما موضع نفی یا طرد برخی افراد را داریم بلکه معتقدیم باید مواضع شفاف شوند.   نمی‌شود کسی عضو فعال ستاد آقای موسوی شود و بعد بگوید که اصولگراست. شبیه این موارد در موضع‌گیری‌های مختلف زیاد داریم. تأکید می‌کنم که این بدان معنی نیست که ما قائل به ادامه حیات سیاسی این افراد نیستیم. بلکه می‌گوییم هرکسی در موضع سیاسی شفاف خودش فعالیت کند. نفس این کار را حسن می‌دانیم و می‌پسندیم و سازوکار تعامل با آنها را هم داریم اما قبول نداریم که یک نفر در چند چهره باشد و بعد هم بگوید که اصولگراست والا با آغوش باز با تمام کسانی که به مواضع اصولگرایی اعتقاد داشته و روی مواضع آن ایستادگی کنند آنها را پذیرا هستیم.   نگفتید که چرا علی‌رغم تفاهم دو ضلع اصولگرایی برای حذف ضلع جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و تحول‌خواه، چه‌طور طیف رایحه خوش خدمت این شایستگی را یافت که شما با آنها برای تغییر ریاست فراکسیون اصولگرایان هم‌پیمان شوید؟ چون آنها صراحتاً به ما گفتند که اشتباه کردند. ما هم این صراحت بیان را حمل بر صحت می‌کنیم و قبول داریم.   دقیقاً چه کسی گفت که اشتباه کرده است؟ خود آقای احمدی‌نژاد یا دوستانشان در مجلس؟ هم آقای احمدی‌نژاد گفتند و هم دوستانشان در مجلس. البته روی صحبت ما با دوستانشان است که در مجلس هستند. آقایان حسینیان و زارعی و دوستان دیگری گفتند که اشتباه کرده‌اند. البته این به معنی حذف آقای لاریجانی نبود. بحث ما فقط در مورد فراکسیون بود و تأکیدمان بر این بود که موضع شفاف گرفته شود و مواضع دوپهلو و چند پهلو اخذ نشود. وقتی سه ضلع وارد مجلس شدند، این سه ضلع باید همکاری داشته باشند نه این که یک ضلع دیگران را دور بزند و یا این که دو ضلع برای حذف ضلع سوم با هم متحد شوند. این کار‌ها غلط است. بهتر است وقتی در یک دوره یکی از سه ضلع مسئولیت داشته است، در دور بعد این مسئولیت به ضلع دیگر داده شود. این یک تعامل منطقی است.   اما علی‌رغم ائتلاف ضلع حامیان دولت با ضلع شما به عنوان جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، شاهد آرای محدودی به آقای آقاتهرانی بودیم. تحلیل شما از این موضوع چیست؟ اگر جزئیات این مسئله را باز کنیم ممکن است منشأ اختلاف شود، اما مسئله اینجاست که تلاش‌هایی شد تا برخی کسانی که عضو فراکسیون نیستند در شورای مرکزی فراکسیون عضویت یابند. در دوره‌های قبل اعضای مجمع عمومی، اعضای شورای مرکزی را انتخاب می‌کردند، اما الان اعضای مجامع استانی، اعضای شورای مرکزی را انتخاب می‌کنند. حال آنکه لزوماً تمامی اعضای یک مجمع استانی ممکن است اصولگرا نباشند که بخواهند به شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان نماینده بفرستند. این کار غلطی است که متأسفانه در برخی موارد این کار شد. به نظر ما این نوعی اعمال‌نظر و عدول از ضوابط است.   چند نفر از دوستان هم به دلایلی غایب بودند. سومین دلیلی هم که منجر به چنین رایی در انتخابات هیأت رئیسه فراکسیون اصولگرایان شد، این بود که ما نگاه صفر و صدی به این مسئله نداشتیم و نمی‌فهمیدیم که چرا این مسئله را برای آقای لاریجانی حیثیتی می‌کردند. حالا یک دوره آقای لاریجانی رئیس فراکسیون بوده و اگر یک دوره‌ای رئیس نباشد که موضوع مهمی نیست و اتفاقی نمی‌افتد. اما تعجب می‌کردم که چرا رسانه‌ها به این موضوع دامن زدند. اما بعضی‌ها این فضای حیثیتی را ایجاد کردند و برخی از دوستان هم احساس کردند که بهتر است این ملاحظه را اعمال کنند. اگر این فضای حیثیتی ایجاد نمی‌شد این اتفاق نمی‌افتاد.   اما اختلاف آراء خیلی زیاد بود. 24 به 7 رأی ناشی از این فضای حیثیتی بود؟ البته آرای آقای لاریجانی کاهش قابل توجهی داشت. چون ایشان در دور قبل تقریباً با آرای اجماعی رئیس فراکسیون شدند.   چون در آن دوره اصلاً رقیبی نداشتند! بله! اما در این دوره آرای ایشان کاهش قابل توجهی از 44 رأی به 24 رأی داشتند. اما در مجموع آنچه که می‌گویم صحبت راجع به فرد خاصی نیست بلکه تأکیدم بر رعایت مختصات اصولگرایی است. آنچه گفتم برای پرهیز از آسیب به گفتمان اصولگرایی است. چون ساحت این گفتمان از سیاسی‌کاری و رفتار‌های ناشایست و غیراخلاقی برای رسیدن به قدرت پاک است.   شما گفتید که تقریباً جایگاه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی کجاست. اما نگفتید که مشخصاً موضعتان در قبال دولت آقای احمدی‌نژاد چیست و شما جزو حامیان دولت ایشان محسوب می‌شوید یا منتقدش هستید؟ ما نه منتقد بودیم، نه حامی. البته هم حامی بودیم و هم منتقد.   پس یعنی به قول آقای باهنر، شما هم در طیف خاکستری میان حامیان و منتقدان هستید؟ نه! ما این تعبیر طیف خاکستری را بی‌معنی می‌دانیم. ما به لحاظ راهبردی و رویکردی و توجه به گفتمان اصولگرایی، حامی دولت بودیم و هم نسبت به هر جا که در حوزه عملکردی عدولی از این گفتمان صورت گرفته یا ضعفی بروز کرده است، انتقاد داشتیم. ما جایگاهمان را در حمایت استراتژیک از آقای احمدی‌نژاد تعریف کرده‌ایم و قائل به این بودیم که برای تحقق گفتمان اصولگرایی نباید این دولت تضعیف شود. البته هرگاه اشکالی می‌دیدیم، تذکر می‌دادیم و هرجا احساس می‌کردیم که ممکن است این تذکرات مورد سوء‌استفاده جریانات سیاسی قرار بگیرد، در نحوه اعمال این تذکرات سازوکار خاصی را در پیش می‌گرفتیم. مثلاً آنها را در جلسات خصوصی می‌گفتیم و یا آن را طی نامه‌ای اعلام می‌کردیم. اسم این کار را هم تعامل سازنده‌ می‌گذاریم.   یعنی می‌توان گفت که مرز حمایت جمعیت ایثار‌گران انقلاب اسلامی از آقای احمدی‌نژاد و دولتش، رعایت گفتمان اصولگرایی است، درست است؟ بله! هم پایبندی به گفتمان اصولگرایی و نیز عدم سوء‌استفاده کسانی که نمی‌خواستند اصولگرایان موفق شوند، مرز اعلام حمایت این دو مورد است.   یکی دو مورد از مصادیق عدول دولت از گفتمان اصولگرایی را که منجر به تذکر شما به دولت شد می‌فرمایید. شما به یکی دو مورد اقتصادی آن اشاره کردید و همچنین در انتصابات و روش‌های مدیریتی، مواردی بوده که مطالبی را با دولت در میان گذاشتیم.   یکی از این انتصابات، انتخاب آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور بود. به گفته شما یکی از اصول اصولگرایی پایبندی به ولایت فقیه است. پس چرا آقای احمدی‌نژاد در اجرای دستور رهبری تعلل کرد؟ جمعیت ایثار‌گران انقلاب اسلامی قطعاً این تعلل را نپسندید و به آن انتقاد کرد و نامه‌ای هم در این مورد به آقای احمدی‌نژاد نوشتیم.   فقط در مورد آقای مشایی یا در مورد انتصاب فرد دیگری هم انتقاد داشته‌اید؟ همان طور که عرض کردم در مورد انتصابات، مواردی بوده که از نظر ما صحیح نبوده.   شما که عضو کمسیون اصل نود هستید، فکر می‌کنید شکایت نمایندگانی همچون آقایان زاکانی، توکلی و نادران از آقای رحیمی به جایی می‌رسد؟ این مسئله به ساز و کارهای کمیسیون اصل نود برمی‌گردد و کمیسیون در صورت لزوم خودش توضیح می‌دهد ولی به عنوان دبیرکل جمعیت ایثار‌گران انقلاب اسلامی صحبت می‌کنم. موضع ما این است که به مواضع اصولگرایی پایبند باشیم و با کسی هم رودربایستی نداریم و قرار نیست به خاطر افراد یا کسانی کوتاه بیاییم تا موضع اصولگرایی‌‌مان مخدوش شود.   انتقاداتی که به روش‌های مدیریتی آقای احمدی‌نژاد داشتید، مشخصاً‌ شامل چه مواردی می‌شود؟ معتقدم فرآیند کار کارشناسی در دولت نقص دارد. نه اینکه کار کارشناسی نمی‌شود، بلکه می‌توان آن را کامل کرد. در نوع موضع‌گیری‌های علنی هم می‌توان بهتر عمل کرد. در تعامل با جریانات سیاسی هم می‌توان بهتر عمل کرد و البته در موارد متعدد دیگر.   منظورتان از تعامل بهتر با جریانات سیاسی، صرفاً تعامل با جریانات اصولگراست یا جریانات غیراصولگرا را هم دربر می‌گیرد؟ شاید هم منظورتان از تعامل بهتر با جریانات سیاسی، به‌کارگیری افراد مختلفی از سوی جریانات مختلف در دولت است؟ البته طبعاً عناصر و گروه‌های سیاسی اصولگرا در این تعامل در اولویت هستند اما می‌توان به‌گونه‌ای که آثار مثبت بیشتری را برای جامعه رقم زد، تعاملات را افزایش داد. منظورمان هم تعامل به مفهوم عام است. ممکن است جایی این مسئله به انتخاب مدیری ختم شود اما لزوماً به منزله به‌کارگیری افراد خاصی نیست. من مخالف نیستم که مسئولی بتواند رابطه با متن اجتماع داشته باشد اما این کار نباید به حذف خواص و نخبگان بینجامد. اگر این مسئله به یک روش دائمی تبدیل شود، آسیب‌پذیر خواهیم شد.   یکی از انتقادات وارده به آقای احمدی‌نژاد این است که کمتر به توصیه‌ها، مشاوره‌ها، پیشنهادات و حتی انتقادات اطرافیان‌شان توجه می‌کنند. به موارد انتقادی مطرح شده از سوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی چقدر توجه کرده‌اند؟ بنده دو جلسه با ایشان داشتم که طی آن به بنده گفتند هم در تعیین روش‌ها و هم در تعیین افراد تجدیدنظر می‌کنند.   این جلسات قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم بود؟ بله.   به خاطر همین و علی‌رغم انتقاداتی که داشتید، باز از نامزدی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات گذشته حمایت کردید؟ فقط این موضوع نبود. حمایت ما از آقای احمدی‌نژاد، حمایت گفتمانی بود و در وهله اول به دنبال تعیین مصداق نبودیم. ما معتقد بودیم چون ایشان به گفتمان اصولگرایی پایبند است و امکان رأی‌آوری هم دارد، باید از ایشان حمایت کرد. البته ایشان عملکردها و رویکردهای قابل قبولی هم در دولت نهم داشتند. ایشان به خط قرمز ما در مورد دوم خردادی‌ها هم توجه داشتند و در مجموع به دلیل تشتت آرایی که میان اصولگرایان وجود داشت، شرایط به سمتی رفت که ما از ایشان حمایت کردیم.   پس یعنی به همه آنها عمل نشده است. برای اینکه حجم انتقادی مصاحبه‌تان هم متعادل باشد، وعده‌های عمل شده آقای احمدی‌نژاد را بفرمایید. همان‌طور که گفتم بحث ما راجع به روش‌ها و مصادیق بود. جایی که در تعیین مصادیق درست عمل کرده‌اند که دستشان درد نکند اما سؤال ما اینجاست که چرا جاهایی به این موارد توجه نشده است.   این هم که می‌شود یک بحث انتقادی که شما از بیانش پرهیز دارید. بله! دقیقاً همین‌طور است.   در مورد بحث وزرا، شما در آستانه بررسی کابینه نهم تأکید داشتید که نباید وزرای ضعیفی در دولت به کار گرفته شوند، پس چرا پیش از بررسی کابینه دهم در مجلس طی بیانیه‌ای از نمایندگان خواستید تا به جای توجه به صلاحیت‌های فردی و کارآمدی، با اکثریت قاطع به معرفی‌شدگان رأی دهند؟ چرا کارآمدی افراد، دیگر برایتان مهم نبود؟ شرایط کشور در آن زمان، شرایط مهمی بود. چون از قبل از انتخابات با مواضع تند جبهه استکبار نسبت به جمهوری اسلامی ایران، رفتار غیرمنطقی در عرصه بین‌المللی، تهدیدات سیاسی علیه کشور و بمباران رسانه‌ای و عملیات روانی علیه ایران مواجه بودیم. امپراتوری خبری صهیونیست‌ها به شکل بی‌وقفه‌ای از هر بهانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران و دولت استفاده می‌کردند و به شبهات و تردیدها دامن می‌زدند. ما با یک خط توطئه‌ای مواجه بودیم که نمی‌خواست کابینه شکل بگیرد و دولت رسمیت یابد. تا نظام هم با وقفه‌ اجرایی روبه‌رو شود و افکار عمومی با سؤالات و تردیدهای متعدد مواجه شود. ما پس از انتخابات با خطی مواجه بودیم که حاضر به تمکین از آرای ملت نبود و همچنان بر طبل توهم خود می‌کوبید.   با خط ایجاد تفرقه و اختلاف میان مجلس و دولت و خط تفرقه‌افکنی میان اصولگرایان مواجه بودیم. مجموعه این موارد، شرایطی را به وجود آورد که نمی‌توانستیم نسبت به آن بی‌توجه باشیم و تصمیم‌گیری مجزا از آن را درست نمی‌دانستیم. لذا رسمی شدن دولت را کاری لازم و ضروری قلمداد می‌کردیم تا جایی که حتی اگر سلایق و مواضع به‌حقی در مورد کابینه داریم، برای یک حق و مصلحت بزرگتر که حفظ نظام است، از آن بگذریم. این یک برداشت عقلانی بود.   این شرایط در گذر زمان، رفع می‌شود. پس از عبور از این دوران اگر وزیری را ضعیف ارزیابی کنید، در صدد اصلاح وی برخواهید آمد؟ طبیعی است موضع‌گیری‌های ما به اقتضای شرایط است. اگر شرایطی را که نگران آن هستیم ادامه یابد، موضع ما تغییر نخواهد کرد. حمایت‌های بی‌دریغ امام از میرحسین موسوی در شرایط جنگ به دلیل قوت و کارآمدی او نبود بلکه به دلیل رعایت شرایط دیگری بود که امام می‌خواست امور مملکت به شکل طبیعی به کار خود ادامه دهد. باید متوجه مشکلات و تهدیدات عمومی که به حیات رسیاسی ما آسیب می‌زند، باشیم. برای مصونیت از این تهدیدات است که ما بعضی از مشکلات و ضعف‌های درونی را تحمل می‌کنیم.   حتی اگر تحمل این ضعف‌ها منجر به ضرباتی شود؟ نه، این ملاحظات برای این بود که ادامه مسیر راحت باشد و مشکلاتی به وجود نیاید که با اصل روند در تعارض باشد. در آن مقطع حرف ما این بود که به لحاظ رعایت این شرایط باید به اکثریت قاطع وزرا رأی داده شود. این به آن معنی نبود که وزرای معرفی شده حداقل شرایط لازم را نداشتند البته برخی از آنها باید از شرایط کافی بیشتری برخوردار می‌بودند.   پس با عبور از این شرایط عملکرد وزرا مورد بررسی نمایندگان قرار خواهد گرفت. همیشه این ارزیابی در مجلس بوده و هست. اما تصمیم‌گیری‌هایمان براساس مجموعه شرایط است.   یک بار گفته بودید که چنانچه آقای احمدی‌نژاد اقداماتی نظیر تغییر پیاپی مدیران را نداشت، 7، 8 میلیون رأی بیشتر کسب می‌کرد. با توجه به اینکه در چنین شرایطی مجلس به وزرای دولت رأی داده است، آیا تغییر برخی وزرا در آینده را محتمل می‌دانید؟ به نظر من عملکرد عمومی در انتخاب افراد خیلی لحاظ نشده است. به‌ویژه در آنجا که موضوع انتصاب بوده و اختیار عمل به کلی دست دولت بوده است، ضعف‌ها را اصلاح نکرده‌اند و ضعف در انتخاب افراد وجود دارد. البته تغییر در کابینه یک امر عادی است.   امری که دولت نهم رکورددار آن شد! بله، اما ما هیچ‌گاه این روش را نمی‌پسندیم و اساساً مجلس هم به دنبال تغییرات پیاپی وزرا نیست. چون هر تغییری اگرچه محاسنی دارد اما آسیب‌هایی هم به دنبال دارد. تغییرات مکرر آثار خوبی برای دستگاه‌های اجرایی ندارد. هر تغییری هم باید تابع مجموع شرایطی باشد. مثلاً برخی نمایندگان برخی وزرا در اواخر دولت نهم را نمی‌پسندیدند و معتقد بودند که باید آنها را استیضاح کنند اما چون می‌دانستند آنها چند ماه دیگر در مسند امور نیستند، تحمل کردند و استیضاح را اجرایی نکردند.   در مورد انتصابات در دولت که به نظرتان حاوی ضعف‌هایی است، توصیه‌ای به دولت نداشته‌اید؟ توصیه‌های ما عام بوده است و در مورد مصداق مشخصی حرف نزده‌ایم.   در مورد جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، گاهی شاهد اتخاذ مواضع متفاوتی از سوی اعضای این جمعیت هستیم. گفته می‌شود اختلاف نظرهایی میان اعضای شما و این تشکل وجود دارد که منجر به عدم حضور اغلب آنها در جلسات شورای مرکزی شده و حتی فراکسیونی در دل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی شکل گرفته که اعضای آن را معترضین ومنتقدین دولت تشکیل می‌دهند. این صحت دارد؟ اصل این اخبار غلط است. همه جلسات شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تشکیل می‌شود و غیبت چند نفر (حداکثر 5 نفر) در این جلسات طبیعی است. اما جلسات ما مستمراً برگزار می‌شود. شاید بتوان ادعا کرد ما منظم‌ترین تشکیلات سیاسی هستیم. البته ما در همه جلسات‌مان بلااستثنا اختلاف نظر داریم اما وقتی رأی‌گیری می‌شود، هرچیزی که مصوب شود، همه روی آن می‌ایستند و از آن حمایت می‌کنند. عده‌ای که از وحدت و همدلی دوستان ما درجمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی ناراحت شده بودند، تصمیم گرفتند عملیات روانی‌ای علیه ما انجام دهند در حالی که اصلاً این‌گونه نبوده، در مقطعی هم که برخی دوستان تصور کردند ممکن است نظرات‌شان در جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به جایی نرسد، تصمیم گرفتند نامزد عضویت در شورای مرکزی نشوند.   راجع به خودتان که می‌توانید حرف بزنید. می‌خواهم بدانم آقای حسین فدایی خودش را چه نوع اصولگرایی می‌داند؟ شما از مناسبات حزب‌تان با دولت گفتید، می‌خواهم بدانم که با این اوصاف فرق شما با آقای حمید رسایی که او را به عنوان حامی صرف دولت می‌شناسند، چیست و در مقابل، چه مرزی هم با امثال آقای توکلی دارید که به عنوان اصولگرایان معتدل و منصف شناخته می‌شوند؟ من نمی‌خواهم خودم را با کسی مقایسه کنم. این کار را هم درست نمی‌دانم. تعریف فردی هم کار پسندیده‌ای نیست. دیگران باید قضاوت کنند، تا انشاءالله پیش خدا روسفید باشیم. من به لحاظ سیاسی اعتقاداتی داشته‌ام که از دوران کودکی و نوجوانی و جوانی شکل گرفته است.   منظورتان عضویت در سازمان مجاهدین است؟ حتی قبل از آن. حضور من در عرصه سیاسی به دلیل به قدرت رسیدن نبوده، بلکه از مکتب امام حسین (ع) آموخته‌ام که به لحاظ وظیفه دینی وارد عرصه شوم تا از حق دفاع کنم حتی اگر به شهادت منتهی شود.   شما در دهه 60 به عنوان یک اصولگرا یا یک چهره راست معتدل شناخته می‌شدید، اما الان برخی معتقدند شما یک اصولگرای افراطی شده‌اید. چنین تحلیلی را قبول دارید؟ این حرف ادامه همان عملیات روانی‌ای است که گفتم. عده‌ای نمی‌خواهند بگذارند مسیر شفاف اصولگرایی جای خودش را در جامعه باز کند. به همین دلیل با تهمت و شایعه می‌خواهند اصولگرایی را منکوب کنند. من از ابتدا به دلیل اعمال وظیفه دینی وارد عرصه سیاست شدم.   ابتدای سازمان مجاهدین را تشکیل دادیم که آن هم بنا به حجت و تکلیف و برگرفته از نظرات امام (ره) بود. بعد هم تصمیم گرفتیم در شرایطی که اختلافات داخلی سازمان مجاهدین بالا گرفت، چون حضور در جبهه‌های جنگ ضرورت داشت، به جبهه رفتم. اتفاقاً در خط مقدم هم بودم. در همان زمان شهید اخوت از قول آیت‌الله راستی که با امام (ره) در مورد مشکلات سازمان گفت‌وگو داشتند، برای من خبر آوردند که امام (ره) فرموده‌اند: «جبهه شما همانجاست». به همین دلیل بلافاصله پس از دریافت پیام امام (ره)، برگشتم. بعد از آن هم همین مشی را درپیش گرفتم وسعی کردم تندی و کندی‌ای در رفتارمان نباشد.   گفتید که برای تکلیف آمده‌اید و قصد ورود به قدرت را ندارید. یعنی اگر به شما پستی پیشنهاد شود، آن را نمی‌پذیرید؟ اگر وظیفه باشد، می‌پذیرم. اما اگر وظیفه نبود، نمی‌پذیرم.   در دو دولت آقای احمدی‌نژاد به شما پستی پیشنهاد شده است؟ نه، اصلاً پیشنهادی نشده و واقعاً هم ما دنبال این مسئله نبودیم که بخواهیم پستی بگیریم. البته این را هم همین‌جا در پاسخ به کسانی که اهل تکلیف را فاقد رفتار عقلانی می‌دانند بگویم که ما با استدلال عقلانی به این رسیده‌ایم که سیر عزت و پیشرفت و اقتدار کشور در اعمال مدیریت کلان واحد است. نمی‌توان چند دیدگاه را در جایگاه کلان کشور اعمال کرد. این خلاف منطق و عدل است.   یکی از مواضع رهبری هم در دومین خطبه‌ای که پس از انتخابات ریاست جمهوری در نماز جمعه اعلام کردند، «جاذبه حداکثری و دافعه حداقلی» بود. به همین دلیل هم برخی افراد از جمله آقای هاشمی تلاش برای ایجاد وحدت میان گروه‌ها و چهره‌های مختلف را برای برون‌رفت از وضعیت کنونی در دستور کار قرار دادند. این تلاش‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید. به ویژه با توجه به اینکه شما پیشنهاد تشکیل دولت وحدت ملی پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم را با هدف حذف احمدی‌نژاد ارزیابی کرده بودید. ما اصل وحدت ملی را یک ضرورت همیشگی می‌دانیم. اما لازم است نکاتی را تذکر دهم. همواره افراد و جریاناتی از مفاهیم مقدس برای ذبح آن مفاهیم استفاده کرده‌اند. همچون اسلام علیه اسلام، مردم علیه مردم، حق علیه حق و... البته نمی‌گویم که این بار هم همین اتفاق افتاده است اما لازم است که تذکر دهم. تذکر دیگر این است که باید ببینیم منظور از ایجاد وحدت، وحدت میان چه کسانی است؟ مردم که با یکدیگر وحدت دارند چه 25میلیون نفری که به اصولگرایان رأی دادند و چه 13میلیونی که با اعتقاد به نظام در انتخابات شرکت کردند. این بخش جمعیت هم برای ما محترم هستند. چون پس از تأیید نتیجه انتخابات از سوی شورای نگهبان و استماع سخنان رهبری، علی‌رغم سؤالاتی که داشتند‌، نتیجه را پذیرفتند. آنها هم مسیر طی شده پس از انتخابات و مسیر ناامنی برای کشور را که دشمنان نظام از آن بهره می‌بردند را نمی‌پسندیدند. صرف مبهم سخن گفتن درست نیست و قابل تأمل است. کسانی که به دنبال وحدت هستند باید تبیین کنند که منظورشان از وحدت، وحدت میان موسوی و احمدی‌نژاد است؟ یا وحدت میان کروبی و احمدی‌نژاد یا وحدت میان هاشمی و احمدی‌نژاد است؟ یا مراد دیگری از وحدت دارند. هر سه این موارد را محال می‌دانید یا ممکن؟ بحث من چیز دیگری است. کسی که طراح موضوع وحدت است باید بگوید منظورش چیست؟ اینکه می‌خواهند موضوعی را که روشن نیست به مسئله اصلی کشور تبدیل کنند، قابل تأمل است. وحدت میان مردم و میان مردم با نظام و رهبری که وجود دارد.   نگفتید که بالاخره از نظر ما وحدت میان آقایان موسوی، کروبی و هاشمی با احمدی‌نژاد ممکن هست یا نه؟ در حال حاضر آقایان موسوی و کروبی به مشی گذشته‌شان ادامه می‌دهند. اگر بخواهیم وحدتی میان آنها ایجاد کنیم باید آنها از رأی ملت و قانون تکمین کنند. هیچ راه دیگری وجود ندارد. چه لزومی دارد که طرح‌های سیاسی جمع را در ادامه ابهامات و تردیدهای گذشته، مطرح کنیم. همین الان آقای موسوی طی اطلاعیه‌ از مردم عذرخواهی کند و دست از ساختارشکنی و قانون‌شکنی بر دارد و به رأی ملت و قانون تکمین کند، مسئله حل می‌شود. این اصلاً نیازی به طرح ندارد.   یعنی تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه را بیهوده می‌دانید؟ طرح چه هست که بگویم فایده‌ای دارد یا بیهوده است. چون طرح‌های آنها مبهم است. شفاف نظرشان را بگویند تا نسبت به آن بتوان اظهارنظر کرد. البته برخی می‌گویند که میان نخبگان و میان آنها با دولت اختلافاتی هست. من معتقدم که تمام نخبگان با دولت اختلاف ندارند و اصلاً طرح این بحث غلط است. بر فرض که برخی نخبگان سؤالات و ابهاماتی نسبت به مواضع دولت داشته باشند، باید بینیم که چه کسی می‌تواند این ابهام را را رفع کند. اما اگر مسئله این است که برخی سیاسیون با دولت مسئله دارند و باید به دنبال وحدت میان آنها بود، باید ساز و کار دیگری را در پیش بگیریم. البته قبل از هر چیز باید ببینیم که مسئله اصلی در کشور ما این موارد است یا اینکه ما مشکلات دیگری هم داریم که این نسبت به آنها در اولویت نیست. از کسانی که طرح‌ها و راهکارهایی را پیشنهاد می‌دهند می‌خواهم که شفاف توضیح دهند که هدفشان چیست؟ ایجاد ابهام ادامه خط تردید مناقشات ناصحیح است که ظلم به حقوق ملت و جایگاه و موقعیت کشور است. اگر عده‌ای به هر دلیلی اشتباه کردند و ما هم البته به دنبال این نیستیم که اشتباه آنها را به رخ‌شان بکشم، اما انتظار داریم که آنها اعلام کنند که اشتباه کرده‌اند و مسیر تردیدآفرینی، ابهام زایی و اغتشاش را ادامه ندهند.   چون جمع نقیضین است. بله، نمی‌توانند یک دوم خردادی‌ای باشند که احمدی‌نژاد را نمی‌پذیرند و در عین حال با او وحدت هم بکنند. اما می‌توان دوم خردادی‌ای بود که اصول انقلاب و قانون را رعایت کرده و اگر رفتار افراطی داشته و یا به قانون و حقوق مردم بی‌توجهی کرده به اشتباهاتشان اعتراف کنند، توبه نموده و از پیشگاه ملت طلب مغفرت کنند و صادقانه بگویند که مسیر گذشته را نمی‌روند.   شما چنین دوم خردادی‌ای را اصلاً می‌شناسید؟ بله هستند.   دو نفر را مثال می‌زنید؟ همین نمایندگانی که در اقلیت مجلس فعالیت می‌کنند البته نمی‌گویم اینها رفتار افراطی یا قانون شکن داشتند بلکه اکثرشان همین وضع را دارند که در چارچوب نظام و انقلاب و قانون و هنجارهای کشور، فعالیت می‌کنند. قدم این افراد روی چشم. کسی آنها را نفی نمی‌کند. تأکید ما این است که هیچ‌کس با وحدت ملی مخالف نیست. اما این مفاهیم مقدس را نباید مصادره کنند و ژست عاقلانه و ناجی‌گری به خودشان بگیرند. چون این ادامه همان خط تردید گذشته است. گاهی خود به خود به این نتیجه می‌رسیم که اصلاً موضوعی وجود ندارد که نیاز به ارائه طرحی برای حل آن باشیم. چرا شما راجع به ماجراهای پس از انتخابات سؤال نکردید؟ ظلمی که به نظام پس از انتخابات شد، ظلم بزرگی بود. مسائل مهمی پیش آمد. چرا نسبت به این ظلم بزرگ نسبت به نظام و مردم ساکت هستید؟ عدم سؤال بنده به دلیل کم اهمیتی موضوع نبود. بلکه چون شما در گفت و گویی مفصل با خبرگزاری فارس به این مسئله پرداخته بودید، دیگر سؤال نکردم. البته ظلم بزرگ‌تر در حوادث اخیر این بود که روشنفکران و رسانه‌های ما کم به این مسئله پرداختند اما مسائل دیگر برایشان مهم‌تر است. اگر در افکار عمومی و رسانه‌ای اینکه مسئله اصلی را ضعف‌ها قرار دهیم و از مسئله اصلی این جریان فتنه و آتش‌افروز غافل شویم درست نیست و این را صحیح نمی‌دانیم و لذا فکر می‌کنم مصلحت ملی، بصیرت سیاسی و وحدت ملی ما اقتضا می‌کند اول به اصل ماجرا رسیدگی کنیم و آتش‌افروزان تکلیفشان روشن شود و بعد به وضعیت کسانی که برخورد غلط کرده‌اند هم برسیم.   بله شمار در همان مصاحبه‌ها ابزار تاسف کرده بودید که به جای پرداختن به فاجعه زیر سؤال رفتن حضور 85 درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم، به مسائلی همچون اتفاقات کهریزک پرداخته می‌شود. باید دائماً این مطالب گفته شود. چون حادثه بزرگی اتفاق افتاد 30 سال استکبار و بدخواهان مردم علیه نظام ما کارکرد و دو رکن اساسی جمهوریت و اسلامیت نظام را زیر سؤال بردند.   قبول دارید که هر دو طیف به کل نظام ضربه زدند، چه آنها که به بهانه دفاع جمهوریت، اسلامیت نظام را نادیده می‌گیرند و چه آنها که به بهانه دفاع از اسلامیت، جمهوریت نظام را نادیده گرفتند. بله، همه آنها از دشمنان نظام هستند. در میان مردم هیچ کس قائل به تفکیک جموریت و اسلامیت نظام نیست. عده‌ای ممکن است این مسئله را دنبال کنند اما باید ببینید که آخر خط آنها به کجا می‌رسد؟   حتماً به همان کانون فتنه‌ای که �




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن