واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سرمقاله آفتاب یزد: چشم بستگی و گوش گرفتگی گزينشی مراجع نظارتي هم اگر نميخواهند در ميان كساني باشند كه چشمها و گوشهاي خود را به صورت گزينشي – و البته بدون توجه به منافع ملت و كشور– باز و بسته ميكنند بايستي بلافاصله در دفاع از حق ملت، به آشكارسازي ادعاهاي دو نماينده اصولگراي مجلس بپردازند. از يك ماه پيش تا ديروز، دو حادثه عجيب در مجلس ايران رخ داد كه شايد نه در تاريخ بتوان نمونه آن را پيدا كرد و نه در جغرافيا. نخستين حادثه، راي اعتماد نمايندگان اصولگراي مجلس به وزير پيشنهادي احمدينژاد براي تصدي وزارت راه بود. ابراز اعتماد ۱۶۷ نماينده اصولگرا به وزير راه، از آن جهت يك حادثه عجيب تلقي ميشد كه تنها چند ساعت قبل از آن، يكي از اصولگرايان سرشناس از پشت تريبون مجلس اتهامات عجيبي را متوجه وزير پـيـشـنـهادي كرد و آقاي وزير هم در دفاعيات خود به هيچيك از اتهامات پاسخ نداد. پس از آن هم كسي نپرسيد كه «گر نماينده اصولگرا از تريبون مجلس، دروغ پراكني كرده، چرا وزير فيالمجلس به او پاسخ نداد و پس از آن، چرا سران مجلس براي رفع اتهام از ۱۶۷ همكار خود، تحركي نشان ندادند؟» البته سرعت و تعدد سوژهسازي هاي دولت و حاميان آن در ماههاي اخير به گونهاي بوده كه حادثه نوزدهم شهريور ماه – روز راي اعتماد به وزرا – در حال حذف از تابلوهاي خبري– و نه از تاريخ– بود اما حادثهاي مشابه و بسيار مهمتر كه ديروز به وقوع پيوست، سوژه قبلي را زنده كرد تا مردم در اين حيرت و حسرت بمانند كه «رخي لجبازيهاي دو طرفه، با چه منظوري صورت ميگيرد و هزينه آن از جيب چه كسي پرداخت خواهد شد؟» ديروز در ميانههاي ساعات برگزاري جلسه علني، الياس نادران تريبون مجلس را به دست گرفت و نطق خود را بـه تـشـريـح اشـكـالات و نـقـاط ضعف معاون اول احمدينژاد، اختصاص داد. البته نكاتي كه نادران گفت، قبلاً نيز مطرح شده بود. از جمله صاحب اين قلم، حداقل سه بار در سرمقاله آفتاب يزد اين پرسش را مطرح كرد كه « چه كسي بايد به ادعاي آقاي رحيمي در خصوص رويت مدرك دكتراي آقاي كردان، رسيدگي كند؟» اما افشاگريهاي ديروز از آن جهت اهميت داشت كه اولاً از تريبون مجلس مطرح شد و ثانياً مطرح كننده آن كسي بود كه از سرشناسان جناح اصولگرا و از مخالفان نشان دار جناح اصلاحطلبميباشد. كمتر از دو ساعت بعد از نطق افشاگرانه اين نماينده اصولگرا در تريبون مجلس، نامهاي از همان تريبون قرائت گرديد كه محتواي آن، تشكر۲۰۰ نماينده مجلس از رئيس دولت به خاطر انتصاب رحيمي به عنوان معاون اول رئيس جمهور بود! قاعدتاً اكثريت قريب به اتفاق امضا كنندگان نامه نيز به فراكسيون اصولگرايان مجلس تعلق داشتند. البته پس از نطق الياس نادران، دو تن از نمايندگان مجلس نسبت به مفاد نطق او تذكر دادند كه به نظر ميرسد بخش عمدهاي از اعتراض آنها، ناشي از دلبستگيهاي منطقهاي بود. اما هيچكس براي رد ادعاهاي نادران، تلاشي صورت نداد و كسي هم امضاي خود را– ولو به صورت موقت– پس نگرفت و ميتوان حدس زد از امروز كسي كه ادعاهاي فراواني براي اثبات عدم صلاحيت رحيمي مطرح كرد همنشيني مسالمتآميز خود با ۲۰۰ نماينده مشعوف از ارتقاي مقام رحيمي را ادامه خواهد داد. براي توجيه اين وضيعت، احتمالا بسياري از حضرات مدعي خواهند شد كه «هنوز ادعاهاي نادران براي ما ثابت نشده است.» البته پذيرش اين ادعا ، آسان نيست زيرا بعضي از اشكالات مطرح شده در خصوص معاون اول، مستند به شواهد خبري است و قاعدتا اكثريت نمايندگان مجلس از آنها با خبر هستند. در عين حال، با يك فرض ميتوان اقدام ۲۰۰ نماينده مجلس را توجيهپذير دانست. اين فرض، بـاز و بسته شدن اختياري گوش و چشم عدهاي از اصولگرايان است. مثلا اگر يك منبع خبري نه چندان مستند غربي، ادعاي ملاقات سوروس با خاتمي را مطرح كند چشمها و گوشها با انگيزه «پذيرش» اين ادعا باز ميشود. اما اگر منبعي معتبرتر در غرب ،حقايقي را در مورد مقالات علمي منتسب به دو وزير دولت دهم مطرح نمايد، چشمها و گوشها بسته ميشود. شايد برخي مخاطبان مقاله دچار اين سوال شوند كه «در ميان اين همه دغدغه و نگراني ملي، چرا بايد به سراغ سوژههاي اينچنيني رفت؟» پاسخ روشن است. امروزه مهمترين بلايي كه ملت و كشور به آن دچار شده، چشمهايي است كه گاه «هيزي» ميكند تا اسرار جعلي را عليه اصلاح طلبان از مـيان دروغ پراكنيهاي مشترك دشمنان داخلي و خارجي آنان پيدا نمايد و هرگاه لازم شد بسته ميشود تا شاهد رسواييهاي درون جناحي – يا حداقل شائبه رسوايي – نباشد. اين چشمها، گوشهايي را نيز در كنار خود دارد كه هر دروغي را عليه اصلاحطلبان ميشنود اما به هنگام افشاگريهاي صـادقانه عليه دوستان، كاملاً بسته ميماند. بلاي خانمانسوز ديگر، ضعيفكشيهاي رايج است. دو روز قبل بخش خبري ۲۰:۳۰ كه معمولاً در خدمت «تخريب اصلاح طلبان» قرار دارد ناپرهيزي كرد و صحنهاي از اقدام ظاهراً متقلبانه يك مدير دولتي در گوشهاي از كشور را نشان داد. همين گزارش موجب بركناري آن مدير شد. اما وقتي كه كار به سطح بالاتر ميرسد فرياد طوفاني يك نماينده اصولگرا كه از تريبون مجلس پخش شد، هيچ گَردي بر دامان بزرگان نمينشاند و حتي همكاران اصولگراي اين نماينده، نامه ۲۰۰ امضايي براي تجليل از همان مقام عالي رتبه صادر ميكنند. اكنون وظيفه سنگيني بر عهده رئيس مجلس ميباشد. او قبلا براي دفاع از حيثيت مجلس و همكاران خود اقداماتي انجام داده است.حتي يكسال قبل كه يك فرد نيازمند خود را در برابر مجلس آتشزد لاريجاني براي آنكه اتهامي متوجه همكاران او نشود ادعايي غيرمنصفانه عليه قرباني آن حادثه مطرح كرد. پس او امروز حق ندارد در برابر دو سوژه كه اولي، راي ۱۶۷ نماينده مجلس و دومي،۲۰۰ نماينده را زير سوال ميبرد سكوت كند. مراجع نظارتي هم اگر نميخواهند در ميان كساني باشند كه چشمها و گوشهاي خود را به صورت گزينشي – و البته بدون توجه به منافع ملت و كشور– باز و بسته ميكنند بايستي بلافاصله در دفاع از حق ملت، به آشكارسازي ادعاهاي دو نماينده اصولگراي مجلس بپردازند. آقاي احمدينژاد هم كه از اعتراف اخير اوباما به وجد آمده، اگر فكر ميكند« اعتراف به خطا» موجب سالمسازي عرصه سياسي و اداري كشور ميشود، بايستي بلافاصله براي رسيدگي به ادعاهاي فوقالذكر به ميدان بيايد تا مردم بدانند معاون اول و وزير او، همانهايي هستند كه از تريبون مجلس معرفي شدند يا كساني هستند كه شخصيت آنها در راي ۱۶۷ نماینده مجلس و ۲۰۰ عضو قوه مقننه، معرفي شد؟ سه مخاطب اين نامه، اگر بخواهند چشم و گوش خود را بر اين واقعيات ببندند در واقع به مردم اختيار دادهاند كه شايعات – و شايد حقايق – افشا شده را بپذيرند و بر سرنوشت خود كه بهدست بعضي مديران داده شده، انديشناك باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]