تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814907726




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پاسخ دوم همکار وزیر علوم به نيچر


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پاسخ دوم همکار وزیر علوم به نيچر ابتدائا به عرض ميرسانم اينجانب دانشجوي دکتري مهندسي مکانيک بوده ام که در سال 1387 فارغ التحصيل گشته‌ام. اينجانب رساله دکتري خود را تحت نظارت آقاي دکتر دانشجو گذرانده و لذا ايشان استاد رساله دکتري اينجانب به حساب مي آيند. ایرنا: دکتر "مجيد شهروي" همکار دکتر "کامران دانشجو" وزير علوم، تحقيقات و فناوري در نگارش مقاله حاصل از تز دکتراي خود، پاسخ دومي را در دفاع از اتهام کپي برداري که وبلاگ "نيچر" به وي و وزيرعلوم زده منتشر کرد. دکتر "مجيد شهروي" که هم اکنون عضو هيأت علمي دانشگاه علم و صنعت ايران است و در زمان دفاع از رساله دکتراي خود، دانشجوي وزير علوم کنوني بوده است، در نامه الکترونيکي خود که نسخه‌اي از آن به ايرنا ارسال شده، آورده است: « اينجانب مجيد شهروي دانشجوي آقاي دکتر [ کامران ]دانشجو و مورد ادعاي نشريه "نيچر" مبني بر کپي برداري از مقاله علمي مذکور و استفاده غير قانوني از آن در مقاله خودم و با توجه به سخنان يکي از اعضاي محترم کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و اينکه احساس کردم نمايندگان محترم مردم در مجلس شوراي اسلامي و خبرگزاري هاي کشور در پي کشف حقيقت از اين موضوع مي باشند، لذا بر خود واجب دانستم تا جوابيه علمي و دقيق خود را به صورت زير به پيشگاه مردم شريف ايران تقديم کنم: 1- ابتدائا به عرض ميرسانم اينجانب دانشجوي دکتري مهندسي مکانيک بوده ام که در سال 1387 فارغ التحصيل گشته‌ام. اينجانب رساله دکتري خود را تحت نظارت آقاي دکتر دانشجو گذرانده و لذا ايشان استاد رساله دکتري اينجانب به حساب مي آيند. آنچه در مقاله اينجانب چاپ شده است بخشي از نتايج استخراج شده از رساله دکتري من بوده است که مستقيما به مزيت روش جديد SPH نسبت به روش هاي قديمي از قبيل "لاگرانژ" مربوط بوده است. اين مقاله 2 ماه پس از اتمام دوره دکتري اينجانب چاپ شده است. 2- در راستاي مطالب چاپ شده در اين مقاله، ابتدائا اينجانب مباني علمي آن را انجام داده و نتايج حاصل از روش "لاگرانژ" و SPH را که محاسبه نموده بودم به آقاي دکتر دانشجو نشان دادم.   ايشان بعد از مقايسه نتايج حاصل از اين روش ها و اينکه نتايج بنده حاصل از تحقيقات رساله دکتري نشان دهنده اين موضوع بود که روش SPH نتايج دقيقتري نسبت به روش "لاگرانژ" در شبيه سازي مواد ترد نشان مي دهد و اينکه تا آن زمان کسي زاويه بحراني کمانه کردن را از روش SPH محاسبه نکرده بود، ايشان تاييد کردند که به علت جديد بودن روش SPH در محاسبه پارامتر زاويه بحراني کمانه کردن مي توان از اين موضوع مقاله اي تهيه نمود. سپس اينجانب با تاييد علمي ايشان شروع به نوشتن و تدوين مقاله کردم، لذا دکتر دانشجو تنها نتايج علمي کار تحقيقاتي من را در راستاي تحليل هاي SPH مورد مطالعه و بررسي قرار داده و تهيه نمودن مقاله در اين زمينه را مناسب دانستند. اينجانب نيز پس از تدوين کامل مقاله و به منظور حفظ اصل امانت داري و به پاس همکاري ايشان به ويژه در رابطه با روش SPH، نام ايشان را به عنوان يکي از نويسندگان مقاله آورده ام. 3- در رابطه با اينکه برخي گفته اند که آقاي دکتر دانشجو نام شان به عنوان نويسنده اول درج شده است، بايد به عرض برسانم که از بي ادبي اينجانب بود، اگر اسم ايشان را در انتها مي آوردم. در رابطه با "Corresponding Author" نيز چون دانشجويان دکتر دانشجو از ايميل دانشگاهي ايشان براي فرستادن مقالاتشان استفاده مي کنند، لذا ژورنال هاي مربوطه، ايشان را به عنوان شخص رابط در نظر گرفته اند، حال آنکه تمامي ايميل هاي زده شده به منظور انجام روند چاپ مقاله در ژورنال توسط اينجانب زده شده است. 4- اينجانب به طور قاطع عرض مي کنم: تمامي مسئوليت تدوين و نگارش مقالاتم بر عهده اينجانب(مجيد شهروي) است، چرا که ايشان(دکتر دانشجو) در جريان نگارش و تدوين مقالات من نبوده است، بلکه همانطور که در بند 2 گفته شده بحث SPH و بهتر بودن اين روش نسبت به روش "لاگرانژ" را در رساله تاييد کرده اند. 5- برخي گفته اند که مقالات ديگر ارائه شده توسط اينجانب نيز با اين مقاله شباهاتي دارد. با توجه به اينکه اين مقالات حاصل برخي از تحقيقات رساله اينجانب است، لذا نمي تواند بدون شباهت با يکديگر باشند. 6- در اين بخش مي خواهم درباره تفاوتهاي مقاله کره اي با مقاله ام که توسط برخي گفته شده 70 درصد کپي است صحبت کنم. تمامي مطالب که در زير بيان گرديده با مسووليت اينجانب بوده و با توجه به اينکه تدوينگر مقاله بنده بوده ام لذا هرگونه سوالي در رابطه با مطالب زير را پاسخگو خواهم بود: الف) اينجانب در چکيده و مقدمه از متن مقاله کره اي استفاده کرده ام، چرا که از چکيده و مقدمه به منظور تعريف صورت مساله استفاده مي شود. بخش زيادي از چکيده و مقدمه مقاله اينجانب با مقاله کره اي همخواني دارد، اما اينجانب در اين مورد ايرادي نمي بينم، چون کاري متداول و معمول است که به منظور طرح سوال در مقالات صورت مي پذيرد. ب) در رابطه با بخش عمده مقاله اينجانب که درباره روش SPH و برتري آن نسبت به روش هاي رايج از قبيل "لاگرانژ" است، بايد بگويم که حتي يک کلمه درباره اين روش (SPH) در مقاله شخص کره اي آورده نشده است. حال آنکه بخش اصلي مقاله اينجانب درباره روش SPH است و نهايتا نتيجه گيري کرده ام که اين روش نتايج بسيار دقيقتري نسبت به روش "لاگرانژ" به دست مي دهد. اين امر حاصل از اين موضوع علمي است که در روش "لاگرانژ" با استفاده از اصل فرسايش(Erosion)، قانون بقاي جرم تا انتهاي حل مساله ارضاء نمي شود، حال آنکه اين عيب در روش SPH وجود نداشته و لذا مسير ترکش هاي گلوله و هدف پس از برخورد به وضوح قابل محاسبه و مشاهده خواهد بود. با توجه به اينکه، مقاله کره اي در سال 2002 تنها روش "لاگرانژ" را بررسي کرده و آن هم با نرم افزاري ديگر و نهايتا نتيجه گرفته که روش "لاگرانژ" از روابط تحليلي دقيقتر است، من نمي دانم نتايج مقالات من و شخص کره اي چه ربطي به هم دارد که برخي از افراد آنها را کپي هم دانسته اند. لذا به نظر اينجانب حجم زياد مطالب بيان شده در رابطه با روش SPH در مقاله اينجانب اصالت علمي مقاله من را تاييد مي نمايد. نتايج جديد نشان داده شده در شکل هاي 14، 15، 16 و 17 از مقاله اينجانب نيز تاييدي ديگر بر اين موضوع است. ج) درباره روش "لاگرانژ" که شخص کره اي هم کار کرده و من هم کار کرده ام نيز تفاوت هاي زيادي وجود دارد. در زير تنها به چند مورد اشاره مي کنم: اولا، المان بندي هاي بکار گرفته شده در دو مقاله متفاوت است. همانطور که شکل شماره 2 مقاله کره اي نشان مي دهد المان ها مکعبي نبوده، حال آنکه شکل 2 مقاله اينجانب نشان مي دهد که مدل ساخته شده توسط اينجانب داراي المان هاي تماما مکعبي است. تمامي محققيني که در راستاي علم FEM(Finite Element Method) کار مي کنند مي دانند که المان هاي مکعبي داراي خطاي کمتر نسبت به انواع المان ها مي باشند. لذا قطعا نتايج روش "لاگرانژ" بدست آمده توسط اينجانب دقيقتر از نتايج روش شخص کره اي مي باشد. ثانيا، متعجبم از اينکه برخي گفته اند شکل هاي نتايج در بخش شبيه سازي "لاگرانژ" يکسان است، چرا که حتي نرم افزاري که اينجانب بدين منظور استفاده کرده ام Lsdyna بوده است و نرم افزاري که شخص کره اي استفاده کرده است، Dytran بوده است. باز هم به منظور روشن تر شدن بهتر مساله کافي است شکل هاي g و h از شکل 5 مقاله کره اي را با شکل هاي g و h شکل شماره 6 از مقاله اينجانب مقايسه نماييد و به شکل ترکش هاي جدا شده از گلوله و هدف دقت نماييد. (هر دو نتايج کمانه کردن در زاويه 12 درجه هستند) جالب اينجاست که تفاوت هايي مشابه بالا در رابطه با شکل هاي g و h از شکل 6 مقاله کره اي با شکل هاي g و h شکل شماره 7 مقاله اينجانب وجود دارد که از آوردن آنها در اينجا خودداري مي کنم. باز هم مي گويم حتي در شبيه سازي از طريق روش "لاگرانژ"، به خاطر نوع المان بندي بهتر اينجانب، دقت نتايج مقاله من بيشتر از نتايج مقاله شخص کره اي است.  د) ضمنا اينجانب مدعي مي شوم که از سال 2002 که مقاله کره اي چاپ شده تا سال 2009 که اينجانب مقاله داده ام، هيچگونه مقاله اي نديدم که زاويه بحراني کمانه کردن را براي گلوله هاي ميله اي بلند با روش SPH مورد بررسي قرار داده باشد. اين تاييدي بر جديد بودن روش SPH بکار گرفته شده در مقاله اينجانب است که همان دليل ژورنال براي چاپ مقاله اينجانب به عنوان کاري جديد است. بازهم مي گويم شايد مقالاتي درباره پديده کمانه کردن در اين بازه زماني در مجلات علمي جهان باشد، ولي هيچ مقاله اي زاويه بحراني کمانه کردن را با روش SPH مورد بررسي قرار نداده بوده است. ه) با توجه به اينکه دستگاه تست Gasgun براي تست برخورد گلوله هاي ميله اي بلند در سرعت هاي بالا در ايران در دوره دکتري اينجانب وجود نداشت، لذا از نتايج تست شخص کره اي با ذکر مرجع به منظور Validation نتايج شبيه سازي خود استفاده کرده ام. همه محققين مي دانند که استفاده از نتايج تست ديگران با ذکر مرجع کاري معمول است. جالب اينکه برخي گفته اند چرا جدول مواد تشکيل دهنده گلوله و هدف در مقاله اينجانب همان جدول مواد مورد استفاده در مقاله کره اي است. اينجانب مي پرسم چطور مي توانستم از نتايج تست شخص کره اي استفاده کنم و گلوله و هدف را در مقاله خود از مواد ديگري معرفي کنم. اگر به جاي تنگستن و فولاد که شخص کره اي در مقاله اش تست گرفته است، اينجانب از مواد ديگري استفاده مي کردم ، چطور مي توانستم نتايج شبيه سازي هاي خود را با نتايج تست شخص کره اي مقايسه کنم؟ ضمنا اينکه در تمامي موارد مرجع را ذکر کرده ام. و) در تمام مقاله، من نه تنها به اين مقاله رفرنس (ارجاع) داده ام، بلکه هر 31 مقاله که شخص کره اي در رفرنسهايش بيان کرده را آورده ام. به طور مثال شکل 1 مقاله من و شکل 1 مقاله کره اي، هر دو از مقاله آقاي رزنبرگ (مرجع شماره 7) برگرفته شده است. لذا هم ايشان عينا شکل را بدون تغيير استفاده کرده و مرجع را بيان داشته و هم اينجانب. در نتيجه فکر مي کنم اينجانب نيز امانت داري کامل را انجام داده ام. ز) از ديگر تفاوت هاي مقاله اينجانب نتايج ارائه شده در شکل هاي 22 و 23 مي باشد که نشان دهنده طول باقي مانده گلوله(Residual length) و نحوه پارگي هدف در دو روش "لاگرانژ" و SPH است که به هيچ عنوان در مقاله کره اي چنين کاري انجام نشده است. در زير نتيجه گيري خود را در رابطه با مقاله اينجانب و اخبار علمي سياسي مربوط نوشته شده در اين روزها بيان ميدارم: اولا، به نظر اينجانب از نظر علمي هيچگونه تقلبي صورت نگرفته است و اتفاقا يک روش علمي جديد در مقاله اينجانب ارائه شده است. ثانيا، هرچند مقياس مقالات از نظر حجم، کار درستي به نظر نمي رسد، ولي به علت اينکه برخي از نظر حجم مقالات را مقايسه کرده اند و گفته اند که بيش از 70 درصد مقاله اينجانب کپي است، بايد به عرض برسانم: حجم مقاله اينجانب 16 صفحه است و قسمت هايي که با مقاله کره اي مشابهت دارد، کمتر از 30 درصد است که خود اين تشابهات تنها از متون است که به علت ضعف زبان انگليسي دانشجويان معمول است. بازهم اشاره مي کنم که حتي يک نتيجه يا شکل حاصل از نتايج تحقيقات اينجانب با نتايج مقاله شخص کره اي يکسان نيست. ثالثا، مجددا اعلام مي کنم تدوين و نگارش مقالاتم بر عهده بنده بوده است و اسم دکتر دانشجو به عنوان استاد رساله اينجانب و کمک هايي که ايشان در بخش SPH مقاله به اينجانب نموده اند، در مقاله آورده شده است. لذا اگر با توجه به متن کامل و علمي فوق بازهم افرادي سوال داشتند، اينجانب در خدمت شان هستم. فقط کافي است با ايميل اينجانب [email protected] تماس حاصل نمايند. رابعا، هنوز کسي نتوانسته روشي بهتر از SPh در محاسبه زاويه بحراني کمانه کردن در مواد ترد ارائه دهد. لذا اين نکته باز تاکيدي بر اصالت علمي کار اينجانب است. اگر کسي در بازه زماني دوره دکتري اينجانب در اين زمينه کاري انجام داده خوشحال مي شوم بنده را نيز در جريان قرار دهد. نکته ديگر اينکه تا کنون اينجانب هيچگونه پيامي از ژورنال Enginneering with Computers که مقاله اينجانب را بيش از يک سال با دانشمندان با سابقه خود مورد بررسي قرار داده و سپس چاپ نموده است، دريافت نکرده ام. ضمنا براي اينجانب سوال است که چطور پس از يک سال پذيرش مقالاتم در اين ژورنال ها و با بررسي متخصصين اين ژورنال ها، امروز که فهميدند استاد بنده وزير شده اند، به تکاپو افتاده اند. آيا جز هدف سياسي مي توان دليل ديگري بر اين موضوع دانست؟ در نهايت مي خواهم در رابطه با سابقه نويسنده نشريه نيچر به نکات زير اشاره کنم: در مورد ادعاي سايت "نيچر"(Nature) و کمي جستجو، بر اينجانب مطالب جديدي مشخص گشته است که دانستن آن براي مردم ايران خالي از لطف نخواهد بود: گويا اين اولين بار نيست که دکلان باتلر(Declan Butler) نويسنده نشريه نيچر با دغدغه هاي سياسي بر عليه وزرا، مسئولين دولت يا برخي از محققين مرتبط با ايشان مطلب مي نويسد. گويا وي در گذشته در ارتباط با افراد ديگر نيز اين سناريو را استفاده نموده است. در اين راستا، معاون محترم تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت در خبري به شماره 8710020779 که در تاريخ 2/10/87 در خبرگزاري فارس نوشته شده است، بر اساس بررسي هاي انجام داده بدين صورت نوشته است: در بخشي از اين خبر با عنوان "رصد مقالات ايرانيان توسط صهيونيست‌ها" آمده است: " به گزارش فارس، معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، امروز (تاريخ 2/10/87) در مراسم چهاردهمين جشنواره تحقيقات علوم پزشکي رازي که با حضور، محمود احمدي‌نژاد در سالن اجلاس سران برگزار شد، افزود: فردي به نام باتلر که مقالات او در نشريه معتبر نيچر منتشر مي‌شود، يک فرد صهيونيست است که توليدات علمي کشورهاي اسلامي را رصد مي‌کند و در پي پيدا کردن ايراد و مسائل شک برانگيز از اين تحقيقات است. وي اضافه کرد: اين فرد همچنين به طور جدي مواضع انرژي اتمي ايران را پيگيري مي‌کند و در نشريه نيچر عليه آن مقاله مي‌نويسد." باتلر پس از ادعاهايش در سال هاي گذشته، بار ديگر تلاش نمود تا بر عليه اينجانب و آقاي دکتر دانشجو سناريوي جديدي ترتيب دهد. جالب اينجاست که سناريوي مشابهي در چند روز گذشته بر عليه وزيري ديگر يعني آقاي بهبهاني نيز اجرا شده است و کم کم به صورت يک روال براي سوء استفاده هاي سياسي در آمده است. جالب اينجاست که بر اساس بررسي هاي معاون محترم تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت ، سوابق دکلان باتلر (نويسنده اين مقاله ها در نشريه نيچر) نشان دهنده اين موضوع است که او صهيونيست مي باشد. با توجه به سوابق اين فرد، توقع ديگري نيز از اين شخص نمي توان داشت. ولي انتظار مردم ايران از مطبوعات و خبرگزاريهاي داخلي اين است که از اين پس اگر در سايتي غربي مطلبي درباره اشخاص حقيقي يا حقوقي نوشته مي شود، قبل از چاپ مطلب در نشريه هاي داخلي کمي درباره سوابق نويسنده و اهداف او تحقيق و بررسي شود. در نهايت با توجه به مطالب نوشته شده در نشريه "نيچر"(Nature) اين احتمال وجود دارد که اين نشريه بيشتر از اينکه دغدغه علمي براي سوء استفاده از علم ديگران داشته باشد، دغدغه سوء استفاده سياسي از مطالب علمي دارد که البته دانشمندان و دانشجويان فهيم کشور به اين امر آشنا هستند. دکتر مجيد شهروي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن