واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آفت های نظام کدام اند ؟ پنج حزبی که کیهان معرفی کرد یا ... ؟!
عصرایران ؛ جعفر محمدی*- روزنامه اصولگرای کیهان در یادداشتی از پنج حزب اصلاح طلب به عنوان "آفت های نظام" یاد کرده و خواستار تعطیلی آنها شده است. این پنج حزب، یا به قول کیهانی ها، پنج آفت نظام عبارتند از: "مشارکت، اعتمادملی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز و کارگزاران" و به عبارت دیگر تمام احزاب مهم اصلاح طلبان! در این مقال ، کاری با عملکرد این احزاب ندارم و فارغ از دعواهای جناحی و کیهانی، معتقدم که بسیاری از این احزاب مانند مشارکت و کارگزاران برخاسته از قدرت دولتی و مانند سایر احزاب و سیاسیون راست و چپ و میانه و ... به دنبال منافع حزبی و جناحی شان بوده اند و البته عملکردهای آنان نیز هنگامی که در قدرت بوده اند مورد نقدهای جدی این قلم بوده است. مع الوصف، از آنجا که شأن رسانه، "نقد قدرت" است و نه تاختن بر کسانی که از اسب افتاده اند، رویکرد عمده سایت همواره معطوف به نقد عملکردهای حاکمان بوده است و اگر روزی همین مشارکتی ها و کارگزارانی ها و دیگر احزاب اصلاح طلب قدرت را به دست گیرند، گذاردن ذره بین نقد و بررسی بر روی عملکردهای آنان وظیفه هر رسانه ای خواهد بود که دغدغه ایران را دارد. اما اینکه کیهان امر فرموده است این حزب ها تعطیل شوند، معنایش این است که یک جناح درون جمهوری اسلامی ایران، به طور کامل حذف شود و از این به بعد، شاهد سیاست تک حزبی (تک جناحی) در کشور باشیم. این رویکرد -که یک جریان خاص سیاسی بسیار بدان علاقمند است- دقیقا خلاف بیانات و دیگاه های اعلامی رهبر معظم انقلاب است. جامعه سیاسی و مردم ایران فراموش نمی کنند تعبیر مقام معظم رهبری درباره دو جناح سیاسی عمده کشور را که آنها را دو بال پرنده انقلاب نامیدند و عنوان داشتند که با یک بال نمی توان پرواز کرد. بی گمان اگر بالی هم آفتی دید و زخمی بر آن نشست، راهش، بریدن آن نیست بکله اصلاح اش است. اما فارغ از این مباحث، از آنجا که کیهان بحث آفت های نظام را پیش کشیده و این 5 حزب را آفت نظام را نامیده است، بد نیست این بحث ادامه یابد تا آسیب شناسی دقیق تری شکل بگیرد.در هر نظام حکومتی بزرگترین آفت می تواند " ناکارآمدی" در تمشیت امور و حل مشکلات مردم باشد ،به عنوان مثال ، اینکه جوانان مردم، رها در دام اعتیاد، بیکار و بی مسکن و بی سرو همسر باشند، آیا آفت نیست؟ آیا میلیون ها جوانی که باید نیروی کار و ابتکار باشند، علاف و سرگردان در کوچه ها و خیابان ها و پارک ها پرسه می زنند و هزاران پلیس هم برایشان گماشته اند تا مبادا دست از پا خطا کنند، آفت نیست؟ آیا در یک سیستم کارآمد، ساختن یک راه مانند اتوبان تهران - شمال 40-30 سال طول می کشد؟ آیا اینکه نیم قرن برای ساختن فرودگاه بین المللی تهران وقت صرف شود و سر آخر هم فقط فاز یک آن با هزار کم و کاست افتتاح شود و 20 سال زمان برای ساختن یک مصلی در وسط پایتخت صرف شود و هنوز عمله و بنا و پیمانکار در آن باشند، آفت نیست؟آیا مردم را برای یک کار کوچک و متعارف اداری که در دنیا با یک تماس تلفنی یا اینترنتی حل می شود، ماه ها به این اداره و آن سازمان کشاندن و از پله ها بالا و پایین بردن و آزار دادن، آفت نظام نیست؟ آیا رواج رشوه خواری و باج گیری و نزول و ربا و ... در جامعه اسلامی آفت نیست؟ آیا دادن وام های میلیاردی بدون ضمانت به نورچشمی ها و در همان حال ، جوانان تازه ازدواج کرده را برای چندرغاز وام ازدواج سر دواندن، آفت نیست؟ آفت نظام، رواج فضای توهین و تهمت و افتراست که طی آن هر کسی که اندک پشتوانه ای از قدرت باشد، می تواند علیه هر آنکه دلش خواست، هر آنچه بر زبان و قلم اش آمد، بگوید و بنویسد و کک کسی هم نگزد. آفت نظام آن است که هر روز خبر برسد که فلان مقام مسوول دزدی علمی کرده است و مقالات دیگران را به اسم خود به مراجع علمی بین المللی داده و دستش هم رو شده در دنیا مورد تمسخر قرار گرفته ایم اما هیچ کس، متقلبان را بازخواست نکند که «چرا تقلب و چرا بازی با آبروی ایران؟!» آفت را می توان بر روی دیوارهای یکی از کوچه های پایین تر از میدان ولی عصر (عج) تهران دید. همان جا که انجمن حمایت از بیماران کلیوی دفتر دارد و دیوارهایش پر است از دست نوشته های مردمان فقیری که شماره تلفن داده اند برای فروش کلیه هایشان تا بلکه نانی بر سر سفره زن و بچه هایشان ببرند. آفت نظام آن است که جذب حداقلی و دفع حداکثری دستور کار برخی از آقایان باشد و هر روز به انحای مختلف عده ای را از قطار نظام و انقلاب بیرون بیندازند و به جز خود، کسی را مسلمان انقلابی و دوستدار ایران ندانند! آفت نظام آن است که تصور شود بدون داشتن رسانه های آزاد و با اتکای صرف به سازمان های عریض و طویل بازرسی و دادگاه و دادسرا و ... می توان با مفاسد مختلف از جمله فسادهای اقتصادی مبارزه کرد ولی غافل از اینکه در دنیای امروز، هیچ جامعه ای بدون رسانه های آزاد، روی پیشرفت و توسعه واقعی را ندیده است.آفت آنجاست که خیابان های شهری که در ادبیات رسمی ، "ام القرای جهان اسلام" نامیده می شود ، پر شده از دختران فراری و زنان خیابانی و مردان متکدی و کودکان کار و ... و هیچ کس هم احساس وضعیت قرمز نمی کند. آفت نظام این است که برای جذب یک دلار سرمایه گذاری خارجی از صبح تا شب این طرف و آن طرف بدویم ولی غافل باشیم از اینکه به خاطر سیاست های نادرست مان ، سرمایه های داخلی کرور کرور از کشور خارج می شوند و پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند. راستی آیا این آفت نیست که در جنوب کشور، فقر و تهیدستی بیداد کند ولی پول هایی که باید در آنجا سرمایه گذاری شوند، به چند مایل پایین تر بروند و بیابانی به نام دوبی را به یکی از پر رونق ترین شهرهای جهان تبدیل نمایند؟! آفت نظام این است که برای تربیت نخبگان و متخصصان و دانشمندان از کودکستان تا مقاطع بالای تحصیلی در دانشگاه هزینه کنیم ولی با آنان چنان رفتار کنیم که با یک دعوتنامه از کشورهای دیگر، بار و بندیل شان را ببندند و علم و تجربه شان را در اختیار دیگران قرار دهند. آفت نظام آن است که شالیکاران و چای کاران شمالی و باغداران آذری، مزارع و باغ ها و انبارهایشان پر از برنج و چای و سیب و ... باشد ولی آنقدر از هند و پاکستان و مصر و آرژانتین و ... محصول وارد کنیم تا تولید کنندگان داخلی به خاک سیاه بنشینند و ترجیح دهند به جای کشاورزی، بساز و بفروشی کنند و مسافرکشی نمایند و کنار خیابان ها سیگار بفروشند!آفت نظام این است که کودک و نوجوان و جوان و بزرگسال ایرانی ساعت ها پای سریال جومونگ میخکوب شود ولی از "همت" همین قدر بداند که نام یک اتوبان است در تهران و از "فردوسی" هم فقط مجسمه ای در میان میدان فردوسی را بشناسد و دلار فروشانی که دوره اش کرده اند و آرش و کوروش و خیام و شهریار و باکری و حسابی و زین الدین و ... را نیز اساساً به یاد نیاورد! آفت نظام آن است که سالیان سال، مردم گرفتار ترافیک و آلودگی هوا و خودروهای غیراستاندار وطنی و صف های طویل گاز و بنزین و ... شوند و سال به سال هم دریغ از پارسال. آفت نظام آن است خون شهیدان، ویلچر جانبازان و پلاک به جای مانده از مفقودان و ... نردبانی شود برای صعود کسانی که به هنگام نواخته شدن شیپور جنگ، در گوشه ای خزیده بودند و بر خود می لرزیدند اما پس از پایان نبرد، جنگجو شده اند و چنان سخن می گویند و ایفای نقش می کنند که تو گویی سرداران فتح خیبر و والفجر و فتح المبین بوده اند! در اینکه آن پنج حزب آفت نظام هستند یا نه، طبیعتا نظرات متفاوت است کما اینکه کیهانی ها معتقدند آنها آفت هستند ولی چه کسی می تواند انکار کند آنچه در این نوشتار آمد آفت نیستند؟ آیا برای زدودن این آفت ها به اندازه دعواهای سیاسی و گروکشی های جناحی وقت و انرژی صرف می شود؟ وقتی جای متن و حاشیه عوض شود و هنگامی که مشکلات اصلی با جنجال های فرعی به فراموشی سپرده شوند و زمانی که تیتر بگومگوی حدادعادل با دانشجویانش صد بار بیشتر از خبر افزایش کودکان خیابانی تکرار شود و خواننده داشته باشد، آیا نباید غمگنانه گفت که همه ما دچار آفت شده ایم؟*سردبیر عصرایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]