واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فرياد براي گوشي که شنواست
معمولاً انسانها بهترين راه رسيدن به خواستههاي خود را دعا كردن ميدانند.هر كس،با شيوه خاص خود با معبودش ارتباط برقرار مينمايد،راز و نياز ميكند،خواسته و نيازهاي خود را درخواست ميكند و به اميد اين وعده خداوند كه فرموده است:قال ربكم ادعوني استجب لكم؛مرا بخوانيد تا دعاي شما را اجابت كنم.(سوره غافر، ايه 60)،در دريافت پاسخ از خداوند پافشاري ميكند.به همين دليل،همواره مجالس دعا و نيايش در مكانهاي مختلف برپاست و به مناسبتهاي مختلف،مردم براي دريافت حاجتهايشان،به اين مجالس روي ميآوردند و هم نوا با يكديگر و به اميد پاسخ از جانب پروردگار خويش،دعاهايشان را زير لب زمزمه ميكنند.همه ما تا كنون،در اين مجالس شركت كردهايم و حتماً اين جملات را از نوحه خوانان شنيدهايد كه خطاب به جمعيت ميگويند:«اگر ميخواهي به حاجتت برسي،چنان فرياد بزن و حاجتت را بخواه كه صدايت به عرش خدا برسد و خدا جوابت را بدهد»با توجه به اين جمله،اين سؤال هميشه ذهن من را به خود مشغول داشته بود كه مگر خداوند، از دل بندگان خود و خواستههاي آنها خبر ندارد؟ و مگر صداي آهسته آنها را نميشنود؟چه لزومي دارد كه ما فرياد بزنيم و چنان فرياد بزنيم كه صدايمان به عرش خدا برسد،يا از فرياد ما عرش خداوند به لرزه بيفتد تا آنگاه خداوند ـ نعوذ بالله ـ متوجه خواسته و حاجت ما بشود و جواب ما را بدهد؟تا اينكه مدتي پيش،هنگام خواندن قرآن،اين ايه توجه مرا به خود جلب كرد:ادعوا ربّكم تضرّعا و خفية انّه لايحبّ المعتدينپروردگار خود را از روي فروتني و در پنهاني بخوانيد كه او متجاوزين را دوست ندارد.(سوره اعراف،ايه 55)با مطالعه اين ايه،متوجه شدم كه خداوند،به طور روشن، نحوه دعا كردن و خواندن خودش را به ما گوشزد كرده،حتي در پايان ايه فرموده است:كه خداوند متجاوزين را دوست ندارد و اين جمله ميتواند هر گونه تجاوز را،اعم از فرياد كشيدن به هنگام دعا و يا تظاهر و ريا كاري و يا توجه به غير خدا به هنگام دعا،شامل شود.با مراجعه به تفسير نمونه، توانستم در رابطه با تفسير همين ايه،مطالب زير را برداشت كنم.«در ايه فوق ميخوانيم:خدا را از روي تضرع بخوانيد؛يعني با كمال خضوع و خشوع و تواضع روي به سوي او آوريد و در حقيقت،دعا كننده،نبايد تنها زباني چيزي را بخواهد،بلكه بايد روح دعا در درون جان او و در تمام وجودش منعكس شود و… و اينكه در ايه فوق دستور داده شده كه خداوند را به طور خفيه و در پنهاني بخوانيد،براي اين است كه از ريا دورتر و به اخلاص نزديكتر و توأم با تمركز فكر و حضور قلب باشد».1در حديثي ميخوانيم كه پيامبر(ص) در يكي از غزوهها بودند.هنگامي كه سپاهيان به كنار درهاي رسيدند،فرياد خود را به «لا اله الا الله» و «الله اكبر» بلند كردند.با مطالعه اين ايه،متوجه شدم كه خداوند،به طور روشن، نحوه دعا كردن و خواندن خودش را به ما گوشزد كرده،حتي در پايان ايه فرموده است:كه خداوند متجاوزين را دوست ندارد و اين جمله ميتواند هر گونه تجاوز را،اعم از فرياد كشيدن به هنگام دعا و يا تظاهر و ريا كاري و يا توجه به غير خدا به هنگام دعا،شامل شود.پيامبر(ص) فرمودند:اي مردم،اندكي با آرامش دعا كنيد.شما شخص كر و غائبي را نميخوانيد، شما كسي را ميخوانيد كه شنوا و نزديك و با شما است.2بعد از مطالعه ايه 55 سوره غافر و تفسير آن،اين پرسش برايم مطرح شد كه چرا با اينكه ايه،آشكارا نحوه دعا كردن و خواندن خداوند را بيان كرده است و پيامبر اكرم(ص) نيز آن را خوب روشن ساختهاند،اما هيچ كس اين مطلب را گوشزد نميكند؟ و چرا در برابر اين نحوه خواندن،همه سكوت كردهاند؟ ايا اين نحوه دعا كردن جسارت و توهين به ساحت مقدس احديت نيست كه به سخن او در مورد خواندن خودش بيتوجهي كنيم؟ و مثل اينكه او را بنابر گفته رسول خدا(ص) غايب و يا ناشنوا بدانيم؟بياييد فكر كنيم، اگر هنگامي كه خودمان خواستهاي از فردي داريم، درخواست خود را با صداي بلند مطرح كنيم،طرف مقابل ما چه واكنشي نشان ميدهد؟ توجهش بيشتر ميشود؟ يا از نحوه برخورد ما ناراحت ميشود؟ اين مطلب،در مورد خداوند كه خالق همه هستي است،به طريق اولي صدق ميكند و مسلماً او هم مي خواهد،بندگانش او را با ادب و احترام صدا بزنند و از او درخواست كنند.ايا زمان آن فرا نرسيده كه در ايات قرآن كه كتاب زندگي است،انديشه بيشتري كنيم و خود را بازيچه دست ديگران قرار نداده و وسيله بازار گرمي ديگران نشويم؟اتفاقاً،يك شب كه به مسجد رفته بودم،همين صفحه از قرآن خوانده شد و امام جماعت در سخنان خود بعد از نماز،با توجه به ايات قبلي،اول،قرآن و سپس خداوند را معرفي كردند و و در پي آن،همين مطالب را بازگو كردند و از نوحه خوانها و معركه گيران كه پيوسته پافشاري دارند كه مردم صداي خود را بلندتر كنند،انتقاد كردند.من از اين حسن اتفاق خوشحال شدم و فكر كردم،با نوشتن اين مقاله،ديگران را نيز به انديشه دعوت نمايم.اميد است كه همه ما،ايات قرآن را چون چراغي فرا روي خود قرار دهيم؛تا بتوانيم راه خود را در تاريكي ناداني پيدا كنيم و گمراه نشويم.پي نوشت ها:1.تفسير نمونه، ج 6، ص 209.2.مجمع البيان، ج چهارم، 429، ص تفسير نمونه، ج 6، ص 210.عفت نور محمدي، مجله بشارت، شماره 67تنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه - شکوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]