واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: حكم ازدواج موقت از ديدگاه فقهي ميان فقهاي شيعه و سني متفاوت است. فقهاي شيعه آن را جزو ضروريات فقه ميدانند - و فقيهي آن را انكار نميكند - بلكه امري مستحبي و مورد تاكيد ميدانند. در برابر اكثريت قريب به اتفاق علماي اهل سنت با ازدواج موقت مخالفند و معتقدند اين حكم در اواخر عمر پيامبراكرم(ص) منتفي شده است. حتي تعابير شديدي را در اينباره در مقابل، به شيعه نسبت ميدهند و ميگويند ازدواج موقت به نوعي تجويز زناست. شيعه اما اين حكم را تشريع شده در زمان پيامبر(ص) ميداند و معتقد به انتفاي آن نيست. اهل شيعه انتفاي اين حكم را از سوي خليفه دوم ميدانند كه اهل سنت هم به آن قائلند. نویسنده: احمد قابل- روزنامه هم میهن خليفه دوم دو متعه را حرام كرده، يكي تمتع در حج و ديگري متعه در نكاح. اما روايات معتبرهاي از ائمه شيعه موجود است كه بر ازدواج موقت تاكيد دارد و بعضا آن را ثواب دانستهاند، بهگونهاي كه شيعه ترديدي در آن ندارد. ازدواج موقت از نظر فقه شيعه داراي ضوابط و شرايطي است. نفقه كه در ازدواج دائم از واجبات است در ازدواج موقت به عهده مرد قرار نميگيرد؛ حتي اگر مدت آن طولاني باشد و چگونگي و كيفيت پرداخت نفقه مبتني بر توافق طرفين است. البته در نفقه اولاد، تفاوتي ميان ازدواج موقت و دايم نيست، چراكه فرزند، متعلق به پدر است و پدر موظف به تامين اوست. مورد ديگر در مورد ازدواج موقت اين است كه حتي بهرهمندي جنسي ميان طرفين قابلشرط است. به اين صورت كه زن و مرد ميتوانند شرط كنند كه همبستر نشوند يا داراي فرزند نشوند. در واقع ازدواج موقت مبتني بر رضايت طرفين است. حتي چنانچه در اوايل ازدواج شرطي قرار داده شده بود، اما در ادامه اراده طرفين بر امر ديگري تعلق گرفت، ميتوانند توافق ديگري كنند. ديگر اينكه در ازدواج موقت براي جدايي نياز به طلاق نيست يا زمان ازدواج به سر ميآيد يا اينكه طرفين توافق ميكنند تا از يكديگر جدا شوند. پس از جدايي در ازدواج دايم، زن تقريبا سه ماه صبر ميكند تا ازدواج ديگري كند در حالي كه در ازدواج موقت مدت عده نصف ازدواج دايم يعني 45 روز است. معمولا اين انتقاد وارد ميشود كه ازدواج موقت باعث به خطر افتادن كيان خانواده ميشود. اين به آن جهت است كه ذهنها به ازدواجهاي صورت گرفته و خانوادههاي تشكيل شده معطوف است. غالبا وجه منفي اين قضيه مورد توجه است. جواناني كه ازدواج نكردهاند و شرايط و امكانات براي تاهل آنان فراهم نيست، مدنظر قرار نميگيرند. منافع حكم ازدواج موقت از مضار آن بيشتر است. چرا منافع 90 درصدي را ناديده انگاريم و حكم را بهدليل مضرات 10 درصدي منتفي ميدانيم. همه قوانين قابل سوءاستفادهاند نهفقط احكامي از اين دست. اگر ازدواج موقت بهعنوان پروژهاي براي ارتباطات مشروع قبل از ازدواج مطرح شود، راهكاري براي زندگي محسوب ميشود. گفته ميشود، عرف جامعه ايران ازدواج موقت را برنميتابد. قوانين اسلام صرفا براي جامعه ايران نگاشته نشده. ادعاي اسلام اين است كه براي همه بشريت وضع شده است و ميخواهد زندگي ابناي بيشتر را تامين كند. مسلمانان تقريبا يكششم جمعيت دنيا را تشكيل ميدهند. در محيطهاي غربي روابط ميان زن و مرد بهگونهاي كه عرف جامعه ما تعيين ميكند، نيست. آنان مدتي پيش از ازدواج رابطه برقرار ميكنند و سپس تصميم به ازدواج دايم ميگيرند و اين را قبيح نميدانند. در جامعه ما هنوز فرهنگسازي در اين موضوع صورت نگرفته است. بعضا فرهنگ تعريف شده با قواعد اسلامي متباين است. مواردي قابل احصا هستند كه بهلحاظ نظري در احكام اسلامي طور ديگري هستند، در حالي كه هنوز در جامعه اسلامي پذيرفته نشده. يكي از شاگردان امامصادق(ع) به حضرت اين نکته را مطرح ميكند كه آيا حاضريد خواهر يا دخترتان به ازدواج موقت درآيد. امام ميگويند: «بسياري از چيزها را ممكن است شما نپسنديد ولي خدا ميپسندد.» آموزههاي شرعي نبايد موانع زيادي ايجاد كنند بلكه نيازهاي انساني بايد برآورده شود. وجود موانع بسيار ميان مردم و شرع فاصله مياندازد. اميرالمومنين نيز بيان كردهاند كه نبايد موانع متعدد ايجاد كرد. برخي ميگويند اكثريت بر عدم پذيرش ازدواج موقت اتفاق دارند، اما آيا واقعا اينگونه است؟ احتمالا اين اكثريت، تنها والدين هستند. طبق نظرسنجيها غالب جوانان موافق ازدواج موقتاند، ولي از موانع اجتماعي آن پروا ميكنند. بايد در بحث ازدواج موقت حسابشده پيش رفت و با ساماندادن آن، پدر و مادرها را توجيه كرد و جنبههاي مثبت آن را نماياند. در واقع ما به لحاظ عرفي به اين موضوع اشكال وارد ميكنيم نه شرعي. گرچه عقلا الزام است عرف رعايت شود و بايد هم رعايت كرد، اما نه آنكه هيچ به فكر تغيير آن هم نباشيم. آمار رسمي طلاق در ازدواجهاي دايم، اخبار ناگواري است. شرايط اقتصادي بهگونهاي است كه فرد از تامين خود نيز عاجز ميماند. ازدواج دايم سرگردانيهايي را براي دوطرف فراهم ميكند، ولي اگر موقت باشد. بهطور مثال، چشمانداز يكسال ازدواج موقت براي يك زن تيره نيست و گمان نميكند بايد هميشه با معضلات بسازد. بعضا اشكال ميشود ازدواج موقت زمينه ازدواج دايم را بهخصوص براي زنان از بين ميبرد، اما موانع عرفي را بايد برداشت و از طرفي زمينه سوءاستفاده را محدود كرد. از طرفي، دوطرف بايد بتوانند رابطه خود را محدود تعريف كنند. اكنون هم در جامعه گاهي ميان عقد تا جشن ازدواج فاصله وجود دارد و طرفين حدود را در اين مدت رعايت ميكنند، چون عرف از آنان ميخواهد. در ازدواج موقت هم ميتوان آن حدود را در نظر گرفت. ما هميشه از ترس مرگ خودكشي كردهايم. اينگونه اتفاقات در جامعه ما در حال رخدادن است و ما از آن بهعنوان آسيبهاي اجتماعي ياد ميكنيم، اما حاضر نيستيم لفظ آسيب را از روي آن برداريم. چنانچه گفته شود با وجود ازدواج موقت چه تضميني وجود دارد كه آمار طلاق در ازدواجهاي دايم كاهش يابد، بايد گفت بسياري از ازدواجهاي موقت به دايم ختم ميشود. زماني كه دو طرف به يكديگر نزديك ميشوند و طرف مقابل را تست ميكنند همديگر را پذيرفته و سپس وارد ازدواج دايم ميشوند. در واقع، دوراني كه ما از آن به نامزدي ياد ميكنيم، ميتواند ازدواج موقت باشد. اگر پرسيده شود وضع فرزندان مولود از ازدواج موقت در جامعه چگونه خواهد بود، بايد گفت پدر موظف به تامين و اداره فرزند است و از طرفي اين فرض نادرست است، زيرا كمتر اينگونه ازدواجها به تولد فرزند منتهي ميشود. غالبا افرادي كه مبادرت به ازدواج موقت ميكنند، مردان داراي همسر يا زنان بيوهاي هستند كه روابط را كنترل ميكنند. علاوه بر اين، اكنون هم فرزندان طلاق وجود دارد. بهدليل اينكه ممكن است فرزند متولد شود يا آن فرزند با آسيبهايي روبهرو شود، نميتوان حكمي را كه واجد منفعت است برداشت. براي جلوگيري از سوءاستفاده بايد قانون وضع كرد و اوضاع را مديريت كرد. بايد براي اين بحث طرح و برنامهريزي كرد نه آنكه اصل حكم را منتفي تلقي كنند. اين يادداشت برگرفته از گفتوگويي تلفني با نويسنده است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 673]