واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تولد همیشه چیز خوبی بوده است، مثل یك رویش و زندگی تازه است. من هم خیلی خوشحالم كه به آرزویی رسیدم كه پانزده سال تمام برایش زحمت كشیدم. هر تولدی شیرین و دلانگیز است و من... حامد كلاهداری، بازیگر كودك و نوجوان فعال دهه 1370، حالا 27 سال دارد او كار بازیگری را از نُه سالگی در سال 1369 با فیلم «شاخ گاو» ساخته كیانوش عیاری شروع كرد. در طول آن سالها در كنار بازی در فیلمهایی مثل «تعطیلات تابستانی» و «افسانه پوپك طلایی» در بیش از 50 مجموعه تلویزیونی هم ظاهر شد. چند سالی از دنیای بازیگری فاصله گرفت و اینك به عنوان یك فیلمساز جوان دوباره وارد میدان شده است. «شكلات داغ» اولین فیلم بلند سینمایی اوست كه بازیگرانی مثل نیكی كریمی، فریبرز عربنیا، علیرضا خمسه و حامد كمیلی در آن بازی دارند. قصه فیلم ماجراهای یك كافیشاپ است كه آدمهای متفاوتی در آن رفت و آمد دارند. ورود یك مشتری تازه، اوضاع این كافیشاپ را تغییر میدهد. دوچرخه در تولد نُه سالگی خود به سراغ این بازیگر كوچولوی سابق و كارگردان جوان فعلی سینما رفته تا با او در باره تولد دوبارهاش در دنیای هنر صحبت كند. كلاهداری در حال هدایت حامد كمیلی در پشت صحنه فیلم• چند سالی كه بین بازیگری و فیلمساز شدنت فاصله افتاد، چه میكردی؟فیلم كوتاه میساختم و به دنبال تجربه فیلمسازی بودم و چیزهای تازه یاد میگرفتم. • پس فیلمساز شدنت یك تصمیم ناگهانی نبود؟خیر. از نوجوانی فیلم كوتاه میساختم. دو سال بعد از بازی در «شاخ گاو» یعنی وقتی یازده ساله بودم اولین فیلم كوتاهم «پرنده مردنی است» را ساختم. بعد از آن در دوازده سالگی «مرد جاده» را كارگردانی كردم، كه در جشنواره سینمای جوان جایزه بهترین فیلم یك دقیقهای را گرفت. به شدت به ساخت فیلم كوتاه علاقهمند بودم و این كار را پیگیری میكردم. هر سال و یا یك سال در میان یك فیلم میساختم. بیش از بیست فیلم كوتاه در كارنامهام دارم كه آخرین آنها مربوط به سه سال قبل است. • در آن زمان بیشتر به بازیگری علاقهمند بودی یا فیلمسازی؟از همان روز اول علاقهام به كارگردانی بود. راستش را بخواهی بازیگری بهانهای بود برای رسیدن به فیلمسازی. از همان ابتدا به مسائل مربوط به كارگردانی اهمیت بیشتری میدادم و سر صحنه نگاهم به همه چیز نگاه كارگردانی بود و نه بازیگری. به زاویههای مختلف دوربین اهمیت میدادم، به نوع دكوپاژ كارگردان دقت میكردم و متوجه بودم كه نماهای فیلم چگونه كار میشوند. به همین دلیل خیلی سؤال میكردم و كارگردانهای فیلمهایم از این همه سؤال من سرگیجه میگرفتند. اكثر آنها به من میگفتند: چهقدر تو سؤال میكنی! خب، میخواستم یاد بگیرم. علاقه اصلیام به حرفه كارگردانی بود و بازیگری راضیام نمیكرد. • فیلمسازانی كه برایشان بازی میكردی هم به این كار تشویقت میكردند؟گاهی بله و گاهی خیر. آدم ها با یكدیگر متفاوتاند و برخورد افراد با آدم شبیه هم نیست. نیكی كریمی در صحنه ای از فیلم • به این ترتیب فیلمسازی را به صورت تجربی و سر صحنه فیلمبرداری یاد گرفتی.تا حد خیلی زیادی بله. خب، من فوق دیپلم سینما دارم. ولی معتقدم كسی با نشستن سركلاس درس و به شكل تئوری چیزی یاد نمیگیرد و فیلمساز نمیشود. سینما را با تجربه آموختم. سر صحنه فیلمبرداری تمام حواسم متوجه نوع كار بود تا همه چیز را درست یاد بگیرم. در همان زمان فیلمهای كوتاه میساختم و ساخت آنها هم یك نوع تمرین برای یادگیری بیشتر بود. اشتباه میكردم و بعد یاد میگرفتم كه دفعه بعد آن اشتباه را تكرار نكنم. حضور در اتاق تدوین كمك خیلی زیادی كرد تا متوجه اشتباهاتم در زمان كارگردانی فیلمهای كوتاهم بشوم. حتی فیلم دیدن هم كمك میكرد تا بیشتر یاد گرفتم. قصه «شكلات داغ» را چهار سال پیش نوشتم و فیلمنامهاش را كامل كردم. به نظر خودم این فیلم را باید چهار سال قبل میساختم. كارگردانی را كمی دیر شروع كردم. اما آن زمان شرایط كار مهیا نبود. میخواستم تمام كسانی كه دوست دارم با آنها كار كنم، در این فیلم حضور داشته باشند و این مسئله شروع تولید فیلم را كمی سخت میكرد. • فكر میكنی اگر« شكلات داغ» را چهار سال قبل میساختی، همین چیزی میشد كه حالا هست؟خیر. من در این چهار سال پختهتر شدهام و چیزهای بیشتری یاد گرفتهام. حداقلش این است كه سه فیلم دیگر ساختهام و تعداد زیادتری فیلم دیدهام. فكر میكنم اگر چهار سال قبل این فیلم را میساختم،حدود 30 درصد ضعیف تر از چیزی میشد كه حالا انتظار دارم. • گفتی قصه فیلمنامه را خودت نوشتهای؟بله و این قصه از یك مكان واقعی تأثیر گرفته است. كافی شاپی است كه از دوران نوجوانی یعنی سیزده سالگی تا به امروز به آنجا میروم. از همان زمان فكری به ذهنم آمد و همیشه مرا قلقلك میداد كه قصهای در باره آن بنویسم. جرقه نوشتن فیلمنامه از حدود هشت سال قبل زده شد. آدمهای داخل كافیشاپ فیلم، همان آدمهای واقعی هستند كه به این كافیشاپ میآمدند. با این قصه كاملاً آشنایی دارم و به قول معروف سوار بر آن هستم، اما در عین حال، زحمت زیادی برای قصه فیلم كشیدم كه به آن رنگ و بوی دراماتیك و سینمایی بدهم. شاید دلیل اصلی و اولی كه آدمهای بزرگ سینما حاضر شدند در اولین تجربه فیلمسازیام با من همكاری كنند، همین فیلمنامه بود. آنها براساس فیلمنامه قضاوت و داوری كردند و آمدند، وگرنه من كه سابقه كارگردانی نداشتم. • كودكان و نوجوانان هم نقشی در قصه فیلم دارند؟به آن صورت خیر. یك نقش كوتاه هست كه یك بازیگر كوچولو بازی میكند. البته بعضی از شخصیتهای فیلم در طول داستان یك جورهایی به كودك درون خود برمیگردند. فریبرز عرب نیا با گریمی تازه، بازیگر «شكلات داغ» است • چرا تو كه با سینمای كودك و نوجوان شروع كردی، در اولین فیلم بلندت به سراغ چنین مضمونی نرفتی؟در حال حاضر علاقهای به ساخت فیلم كودك و نوجوان ندارم، شاید به این دلیل كه مسائل مربوط به آن را نمیدانم. كار در این نوع سینما تخصصی میخواهد كه من ندارم. فعلاً در سینمای اجتماعی كار میكنم كه بیشتر از انواع دیگر با آن آشنا هستم. • تعداد زیادی از بازیگران سرشناس نقشهای مختلف فیلم را بازی كردهاند. كار با آنها چگونه بود؟خیلی راحت. به هرحال من سابقه هجده سال بازیگری دارم. البته هیچ وقت بازیگر درخشانی نبودم ولی حضور در جلوی دوربین به من یاد داد كه چگونه باید با بازیگران حرفهای برخورد و كار كرد. آنها هم لطف كردند و با من همكاری كردند. خوشبختانه كارم خیلی راحت بود و هیچ مشكلی در صحنه نداشتیم. • چرا خودت در فیلم بازی نكردی؟اتفاقاً یكی، دو تا از نقشها دقیقاً به خودم میخورد، ولی نمیخواستم بازی كنم. همانطور كه گفتم هیچوقت بازیگری علاقه اصلیام نبوده است. میخواستم كاملاً بر روی كارگردانی فیلم متمركز شوم. فیلمنامه سختی بود كه قصه پرپیچ و تابی نداشت. اصل قصه بر روی روابط بین آدمها میچرخد، به همین دلیل، فضای خاصی را میطلبید و من باید تمام هوش و حواسم متوجه كارگردانی آن میشد. • گفتوگو با تو همزمان با سالگرد تولد دوچرخه است...چند ساله میشود؟ • نه ساله.ولی شما وقتی من بازیگر كوچولویی بودم برای اولین بار با من گفتوگو كردید. • آن گفتوگو برای نشریه «آفتابگردان» بود. حالا تو هم با «شكلات داغ» به عنوان یك فیلمساز متولد میشوی، این مسئله چه حس و حالی دارد؟تولد همیشه چیز خوبی بوده است، مثل یك رویش و زندگی تازه است. من هم خیلی خوشحالم كه به آرزویی رسیدم كه پانزده سال تمام برایش زحمت كشیدم. هر تولدی شیرین و دلانگیز است و من هم همین حس را نسبت به شروع فعالیت فیلمسازیام دارم. راستی، تولد نشریه شما هم مبارك!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 564]