تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834950341
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته «تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد: بسم الله الرحمن الرحيم ماه ضيافت الهي به روزهاي پاياني نزديك مي شود و بايد كم كم با اين ايام پرفيض و بركت و ماه مغفرت وداع كرد. صداي برچيده شدن سفره معنوي اين ماه به گوش مي رسد و زمزمه ملائك كه در اين ماه از آسمان به زمين آمده بودند تا از ميهمانان اين ماه پذيرايي كنند در شب هاي باقيمانده شنيده مي شود كه بندگان بسياري به ساحل امن و امان رسيدند. چند روزي ديگر از روزها و شب هاي رمضان باقي نمانده است و سرانجام صبحي از راه مي رسد كه طليعه اش ديگر رمضان نيست. بايد از اين فرصت هاي برجاي مانده حداكثر استفاده را كرد و خود را در جمع كساني قرار داد كه در زير آبشار رحمت الهي از آلودگي ها پاك شدند و خود را براي خدا صاف كردند. هنوز فرصت براي بازماندگان از قافله باقيست و مي توان به فطرت پاك الهي بازگشت. هنوز فرشتگان الهي در زمين و آسمان نداي « هل من تائب » سر مي دهند و افراد را به استفاده از فضاي معنوي رمضان و تولدي دوباره فرا مي خوانند. در اين هفته همچنين بانگ آزادي قدس پرصلابت تر از هميشه به گوش مي رسد و ملتهاي مسلمان خود را بر گراميداشت روز قدس و حمايت از ملت مظلوم فلسطين آماده مي كنند. فردا نيز در ايران اسلامي همه در پاسخ به نداي رهبر معظم انقلاب در صفوفي يكپارچه به خيابانها خواهند آمد و باحضور پرشكوه خود در راهپيمايي روز جهاني قدس كه يادگار پير فرزانه انقلاب است اعلام مي كنند كه ستاره بخت رژيم صهيونيستي رو به افول است و قدس شريف در آينده اي نه چندان دور به فلسطيني ها باز خواهد گشت. فردا ملت ايران همچون سالهاي گذشته با رژيم غاصب صهيونيستي اتمام حجت خواهد كرد و خون تازه اي را به رگهاي ملت مبارز و مظلوم فلسطين تزريق مي كند. مردم مسلمان ايران فردا با حضور گسترده در اين راهپيمايي ناقوس مرگ اشغالگران صهيونيست را به صدا در خواهد آورد و يكبار ديگر براين امر تاكيد خواهد گذاشت كه اتحاد و يكپارچگي ماندني و صهيونيسم غاصب رفتني است. روز قدس امسال در مقايسه با سالهاي قبل از حساسيت و اهميت بيشتري برخوردار است زيرا در موقعيتي كه صهيونيستها سعي دارند سمت و سوي اين شور و هيجان ضد صهيونيستي را به داخل جهان اسلام كشانده و اين روز را به عاملي براي تفرقه و اختلاف در ميان مسلمانان مبدل سازند به فرموده رهبر معظم انقلاب ملت مسلمان ايران نخواهند گذاشت دستان تفرقه افكن اين روز را به عامل اختلاف تبديل كنند. واقعيت هم جز اين نيست كه روز قدس فراتر از هرگونه مطالبات جناحي بوده و همدلي و وحدت در مبارزه با رژيم صهيونيستي محور اساسي اين روز ملي و اسلامي است. هفته جاري در حوزه مسائل خارجي نيز شاهد تحركات جديدي بوديم. تلاش هاي تازه براي احياي روند سازش خاورميانه افزايش تكاپو در صحنه سياسي لبنان براي خروج از بن بست تشكيل كابينه و تحولات تازه در بحران افغانستان از جمله رويدادهاي مهم خارجي طي يك هفته گذشته بود. در خاورميانه بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي وارد قاهره شد و با مبارك در زمينه پيشبرد روند سازش به مذاكره نشست. نتانياهو كه از افراطي ترين سردمداران صهيونيست محسوب مي شود آنچنانكه در طول دوره قبل و كنوني نخست وزيريش نشان داده است كوچكترين اعتقادي به استرداد حقوق ملت فلسطين ندارد و در سركوب كشتار و غصب سرزمين هاي اشغالي بر ديگر سران صهيونيست سبقت دارد. مبارك نيز كه پيشگام خيانت و سازش در ميان حكام عرب است با پذيرفتن اين جنايتكار جنگي بار ديگر بي ارادگي و وابستگي اش را به نمايش گذاشت و با اين عمل آنهم درست در آستانه روز جهاني قدس كه جهان اسلام درحال و هواي ويژه اي خود را بر ابراز انزجار از اشغالگران صهيونيست آماده مي سازد ضربه اي ديگر بر پيكر آرمان آزادسازي فلسطين وارد كرد و خواست و شعور جامعه جهاني اسلام را به سخره گرفت. اين درحالي است كه نتانياهو آنچنانكه در چند ماه گذشته نشان داده است حتي حاضر نيست خواست واشنگتن را براي توقف ساخت احداث شهرك هاي يهودي نشين بپذيرد تا آمريكا از اين امتياز ظاهري و كم ارزش براي كشاندن اعراب به پاي ميز مذاكره بهره برداري كند. از ديد صهيونيستها وجود حاكمي مانند مبارك در منطقه و بر راس حكومت كشوري مانند مصر با آن وزن جغرافيايي سياسي اش غنيمت بزرگي است . صهيونيستها و حاميان آنها در مقطع فعلي نيز كه بنابه شرايط خاص منطقه و جهان احساس نياز به حركت دادن مجددا ارابه روند سازش پيدا كرده اند مي كوشند از موقعيت و اقدامات مبارك حداكثر استفاده را ببرند. رژيم صهيونيستي در اين چارچوب در تلاش است با حمايت همه جانبه آمريكا و ميانجيگري مبارك با كمترين هزينه فلسطيني ها و ديگر اعراب درگير در بحران خاورميانه را يكبار ديگر بر سر ميز مذاكره بنشاند و با برگزاري جلسات نمايشي جديد افكار عمومي منطقه و به خصوص فلسطيني ها را كه به شدت در سالهاي اخير عليه صهيونيستها تهيج شده است منحرف سازند. در لبنان نيز طي هفته جاري تحولات جديدي اتفاق افتاد و سعد حريري رئيس گروه سياسي «المستقبل» كه پس از 76 روز تلاش كابينه معرفي شده اش مورد پذيرش گروههاي سياسي لبنان قرار نگرفت انصراف داد. در اين زمينه ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان بر مواضع قبلي خود تاكيد كرد و اظهار داشت تنها با تركيبي در كابينه موافقت خواهد كرد كه مورد قبول و اجماع همه گروههاي سياسي باشد. اين سخن سليمان نه براساس سليقه سياسي وي بلكه مبتني بر واقعيتي انكارناپذير است كه با توجه به تجربيات گذشته مطرح مي شود. تنها مسيري كه مي تواند ثبات و آرامش سياسي را در لبنان تضمين كند تشكيل دولت وحدت ملي است و هر مسيري به جز اين منجر به شكست و ايجاد بحران هاي تازه خواهد شد. گرچه بخشي از گره سياسي لبنان منبعث از ساختار ويژه و منحصربه فرد لبنان و تركيب اقوام آن است ولي دخالت خارجي نيز سهم عمده اي در پيچيده تر شدن شرايط و عميق تر شدن بحران ايفا مي كند. به عبارت ديگر برخي كشورهاي خارجي به خصوص قدرتهاي استعماري با تمسك به دستاويزها و توجيهات واهي خود را محق در دخالت در لبنان مي دانند و به اين كشور به مثابه يك شركت سهامي مي نگرند و قطعا تا زمانيكه اين نگرش وجود دارد بعيد است بحران از اين كشور رخت بربندد. در تازه ترين تحول شنيده شد كه رئيس جمهور لبنان مجددا سعد حريري را مامور تشكيل كابينه ساخته است. در اين صورت اگر حريري به عنوان نماينده جناح اكثريت موسوم به «14 مارس» همان رويه قبل را پيگيري كند و خواست گروه هاي ديگر به خصوص گروه قدرتمند «8 مارس» را در نظر نگيرد بعيد است كه گشايشي در اوضاع ايجاد شود و كماكان بايد روزهاي آتي نيز لبنان بدون دولت را شاهد بود كه اين موضوع قطعا در دراز مدت به نفع گروه حاكم نيز نمي باشد. هفته جاري مسائل افغانستان نيز موضوع خبري اكثر رسانه ها بود. بحران حملات شورشيان ناامني اجتماعي و وخامت اقتصادي براي افغانستان كم بود كه از چندي قبل بحران انتخاباتي نيز بر آن افزوده شده و خود به معضلي جديد تبديل گشته است. ستاد برگزاري انتخابات افغانستان اعلام كرد نزديك به كل آرا شمارش شده و براساس آن حامد كرزاي نزديك به 54 درصد آرا و عبداله عبداله رقيب اصلي وي 28 درصد آرا را كسب كرده است. اين درحالي است كه عبداله كماكان اصرار دارد در انتخابات تخلفات و تقلبات گسترده اي صورت گرفته است و بايد انتخابات به دور دوم كشيده شود. ستاد انتخابات افغانستان در اين ميان به تقلب اذعان كرد و حتي آراي چند صد صندوق را باطل نمود ولي اين در حدي نبود كه آراي كرزاي را از حدنصاب نصف بعلاوه يك بيندازد. از سوي ديگر آمريكايي ها به عنوان بازيگر ديگر صحنه سياسي افغانستان نيز چندان بي ميل نيستند كه انتخابات به دور دوم كشيده شود چرا كه اولا وجود تقلبات را تاييد كرده اند و دوم اينكه رضايت چنداني از عملكرد كرزاي ندارند. علاوه بر اين رفتن انتخابات به دور دوم مي تواند رضايت گروههاي ديگر را جلب كند. به هر شكل اين مسئله همچنان بعد ديگري بر ابعاد بحران افغانستان افزوده است. در سوي ديگر قضيه اشغالگران نيز روز به روز در باتلاق افغانستان بيشتر فرو مي روند و تمامي تدابير آنها براي مهار بحران در افغانستان به شكست منتهي شده است اما در اين ميان اوباما رئيس جمهور آمريكا مدعي است افغانستان هرگز ويتنام نخواهد شد ولي اكثر ناظران سياسي و كارشناسان آمريكايي خلاف اين نظر را ارائه مي دهند. در اين باره برژينسكي مشاور امنيت ملي اسبق آمريكا هفته جاري هشدار داد غرب در افغانستان به سرنوشت شوروي سابق دچار خواهد شد. در همين حال كانادا يكي از متحدان اصلي آمريكا در افغانستان روز گذشته اعلام كرد بدون توجه به خواسته آمريكا نيروهاي خود را از افغانستان خارج مي كند. آفتاب يزد: اگر واقعاً براي فلسطين است «اگر واقعاً براي فلسطين است» عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد: از آخرين جمعه ماه رمضان در تابستان 58 تاكنون سي راهپيمايي روز قدس برگزار شده و فردا قرار است سي و يكمين بزرگداشت روز قدس در ايران برپا شود.(1) اين راهپيمايي شايد از نظر شرايط عمومي فلسطين، تفاوت زيادي با سالهاي گذشته نداشته باشد اما كسي نميتواند انكار كند كه در هيچيك از راهپيماييهاي سي گانه قبلي، شرايط داخلي ايران مانند امروز نبوده است. زيرا عدهاي از دعوت كنندگان به راهپيمايي كه در سالهاي گذشته نيز در اين تجمع، حضور فعال داشتند امروز توسط عده ديگري از مشاركتكنندگان در اين مراسم، به همراهي با صهيونيستها متهم ميشوند. در حالي كه اتهام زنندگان در ميان خود كسي را دارند كه اظهارات اودر خصوص اظهار دوستي با مردم اسرائيل، از فاصله روز قدس سال گذشته تا امروز، بازتابهاي فراواني در داخل كشور داشته است. امروز در داخل كشور عدهاي آنقدر برآشفته هستند كه براي اثبات اخلال صهيونيستها در راهپيمايي روز قدس در لندن (2) تصويري پخش ميكنند كه بخشي از آن شامل عكس موسوي، خاتمي و كروبي است. همچنين ميتوان حدس زد كه عدهاي از افراطيون تلاش خواهند كرد فضاي راهپيمايي فردا براي خاتمي، موسوي و كروبي امن نباشد. البته اين از عجايب روزگار ماست كه عادت داريم همه امور عقيدتي، فرهنگي و سياسي را به عنوان ابزاري براي اهداف كوچك و بزرگ جناحي خود هزينه كنيم، قاعدتاً ميتوان حدس زد كه پس از برگزاري راهپيمايي هم، عدهاي تجمعات گسترده مردمي را«تودهني» به مخالفان نتيجه انتخابات و حمايت از دولت بنامند. در حالي كه به يقين ميتوان گفت بخش قابل توجهي از راهپيمايان فردا، كساني خواهند بود كه حضور آنها در تجمع، تنها براي ابراز همدردي، همراهي با مظلومان فلسطين و ابراز انزجار از ستمكاراني است كه جنايتهاي آنها، روي سفاكترين خون آشامان تاريخ را سفيد كرده است البته در كشور ما كساني هستند كه تنها انگيزه آنها، مطرح شدن خودشان است فرقي هم نميكند كه بهانه طرح نام آنها، اظهارنظري هزينهساز براي ايران و نه چندان مفيد براي فلسطينيها باشد يا سخني بديع كه مفهوم نهايي آن به رسميت شناختن موجوديت اسرائيل است. روي سخن اين مقاله با آنها نيست. اما كسان ديگري نيز در ميان سياستمداران ايراني حضور دارند كه اگر چه ديدگاههاي آنها در امور داخلي، با يكديگر متفاوت است اما نگاه ايشان به موضوع فلسطين، تنها ناشي از احساس مسئوليتهاي انساني، اخلاقي و ديني است. نگارنده خود را در ميان اين گروه ميبيند و مانند ميرحسين موسوي ميانديشد كه نميتوان براي مصيبتهاي مردم فلسطين غمناك بود اما در برابر مصيبت اقشار ضعيف جامعه ايران، سكوت كرد. در عين حال بايد براي مردم به خوبي تبيين شود كه سكوت در برابر فجايع فلسطين، به زيان منافع ملت ايران و ساير ملتهاست زيرا تجربه نشان ميدهد سكوت در برابر جنايت و اشغالگري و آزار انسانها، نهايتا دامنگير سكوت كنندگان خواهد شد. بهترين تجربه كه در برابر چشمان ايرانيان قرار دارد سرنوشت كشور كويت است. كويتيهايي كه به همراه ساير حكام بيانصاف عرب در برابر جنايات صدام عليه ايران سكوت كردند طعم همان جنايات را – البته با تحقير فراوان– چشيدند تا مشخص شود درنده خويي، سيري ناپذير است و سكوت كنندگان امروز، قربانيان فردا خواهند بود. بر همين اساس هر انسان آزادهاي نسبت به سرنوشت مردم فلسطين، مسئوليت دارد كه اين وظيفه براي مردم مومن ايران، مضاعف است البته تكرار اين نكته ضرورت دارد كه در اين مسئله نيز بايستي جانب اعتدال مراعات شود. همچنين نبايد فراموش كرد كه حمايت قوي از آرمان فلسطين ارتباط مستقيم با افزايش رضايتمندي مردم در داخل كشور دارد و هر كس از اين مسئله غفلت كند يا با برخي اقدامات و اظهارات هزينهساز، موجب ايجاد حساسيت منفي در داخل كشور شود، خواسته يا ناخواسته به زيان آرمان فلسطين گام برداشته است. نكته پاياني نيز مربوط به كساني است كه در روزهاي گذشته، اراده خود براي سوءاستفاده از روز قدس براي عقدهگشايي عليه اصلاحطلبان را به نمايش گذاشتهاند. عدهاي از آنها مغرض هستند و فلسطين را نيز مانند ارزشهاي مقدس، تنها براي پيشبرد اهداف خود ميخواهند، با آنها حرفي نيست اما اگر در ميان آنها افرادي حضور دارند كه در كار آنها غرضي نيست بايستي بدانند عرصههاي فراوان ديگري براي تسويه حساب با اصلاحطلبان دارند. پس اجازه ندهند راهپيمايي روز قدس به نمادي از مخالفتبا اصلاحطلبي در ايران تبديل شود. پينوشتها: 1– با توجه به اختلاف سالهاي قمري و شمسي 30 سال شمسي گذشته معادل 31 سال قمري بوده است. 2- در كشورهاي اروپايي، مراسم روز قدس در آخرين يكشنبه ماه رمضان برگزار ميشود. كيهان: اين پرچم بر زمين نخواهد افتاد «اين پرچم بر زمين نخواهد افتاد» عنوان يادداشت روز امروز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي خوانيد: تحركات مرموز رژيم صهيونيستي با همدستي كاخ سفيد در طي ماهها و هفته هاي گذشته اهميتي مضاعف به برگزاري روز قدس نسبت به سال هاي قبل بخشيده است. پس از روي كار آمدن دولت اوباما، آمريكايي ها طرح به اصطلاح صلح خاورميانه را مجددا به ميان كشيده اند و اين در حالي است كه به موازات كليد خوردن اين بحث پردامنه و چالش برانگيز صهيونيست ها در تمام شش، هفت ماه گذشته نه تنها اقدام و فعاليتي در راستاي ادعاي آمريكايي ها به جهت بروز نشانه هايي از «صلح» انجام نداده اند بلكه فعاليت ها و اقدامات اين رژيم جعلي اثبات مي كند كه هيچ گونه تغييري در رويكرد آنها نسبت به مسئله فلسطين بوجود نيامده است. جالب اينجاست از موقعي كه دولت اوباما مصرانه ايده به اصطلاح صلح خاورميانه را مطرح كرده است سردمداران تل آويو با شتابي بيش از گذشته و گستاخانه روي توسعه شهرك سازي ها در قدس شرقي تمركز كرده اند. رژيم صهيونيستي همچنين علاوه بر شهرك سازي ها به تغيير نام ها و نمادهاي فلسطيني و اسلامي به نام هاي عبري و صهيونيستي رو آورده است. با شدت يافتن بحث صلح و طرح تشكيل دو كشور مستقل در سرزمين هاي اشغالي از سوي آمريكايي ها، پارلمان رژيم صهيونيستي (كنست) در همين اواخر مصوبه اي را گذراند كه در پوشش حركتي حقوقي و قانوني، شهروندان صهيونيست -بخوانيد غاصبان متجاوز- اين امكان را يافتند كه سرزمين هاي متعلق به فلسطيني ها را ابتياع و خريداري نمايند! مقامات صهيونيستي به توسعه شهرك سازي ها، حذف نام ها و نمادهاي فلسطيني و تصرف زمين هاي فلسطينيان بسنده نكردند و هنگامي كه ناگزير شدند در اين هفته هاي اخير در خصوص طرح به اصطلاح صلح خاورميانه كه آمريكايي ها مداوم و به كرات بر روي آن مانور مي دهند موضعي را بيان نمايند بي پرده و بي شرمانه شروطي را براي مذاكرات به اصطلاح صلح اعلام كردند كه نشان مي دهد خوي وحشيانه و زياده خواهانه صهيونيست ها تنها بر مدار چپاول، تجاوز و غارتگري استوار است. عدم بازگشت آوارگان فلسطيني، به رسميت شناختن يهوديت رژيم جعلي صهيونيستي، خلع سلاح فلسطين و گروه هاي جهادي، و در نهايت سلب هرگونه شكايت از اقدامات وحشيانه و جنايتكارانه صهيونيست ها به نهادهاي بين المللي قضايي، شروط يكسويه و يكجانبه صهيونيست هاي كودك كش بود كه بنيامين نتانياهو نخست وزير افراطي اين رژيم با لحني گستاخانه آنها را علني كرد تا به همگان پيام دهد كه اين رژيم تنها به دنبال ادامه موجوديت خود با هر وسيله اي و حذف فلسطين در نقطه مقابل است. نكته اي كه در اين ميان به روشني قابل استنباط است همراهي و همدستي آمريكايي ها با صهيونيست ها است. فارغ از آنكه آمريكا با فرزندخوانده اش -رژيم جعلي صهيونيستي- منافع گره خورده و درهم تنيده اي دارند اما اقدامات اخير دولت اوباما به وضوح نشان مي دهد كه طرح صلح خاورميانه اي كه آنها از آن دم مي زنند و به دروغ مدعي هستند كه تنها راه حل مسئله فلسطين، اجرايي و عملياتي شدن اين طرح كذايي است كاملا بر مبناي قرائتي آمريكايي- صهيونيستي طراحي شده است. مدتي است كه برخي رسانه هاي غربي و عربي از طرح صلح اوباما براي خاورميانه خبر مي دهند كه قرار است جزئيات آن در ماه سپتامبر و در اجلاس عمومي سازمان ملل رسانه اي گردد اما پيش از آنكه اين طرح به اصطلاح صلح از سوي اوباما اعلام شود وقايع و اتفاقات همين چند ماه گذشته حكايت از آن دارد كه اين طرح صلح فقط ناظر بر وجه المصالحه قرار دادن حقوق ملت مظلوم فلسطين است. چرا كه آمريكايي ها علي رغم به پيش كشيدن بحث صلح و مخالفت با توسعه شهرك سازي هاي صهيونيست ها در قدس شرقي به گونه اي عمل كردند و دارند عمل مي كنند كه اين بحث صلح با انحراف افكار عمومي حاشيه امني براي گسترش بي رويه صهيونيست ها را فراهم كرده است. از همين روي تقابل ظاهري آمريكايي ها با صهيونيست ها در شهرك سازي ها را بايد خدعه واشنگتن دانست چرا كه نه تنها اين شهرك سازي ها متوقف نشده است بلكه افزايش هم پيدا كرده است. طرفه آنكه آمريكايي ها بازي فريب و خدعه را به صورتي چندلايه ادامه مي دهند و به بهانه توقف شهرك سازي ها، پروژه عادي سازي روابط اعراب با صهيونيست ها را نيز دنبال مي كنند. با توصيف شرايط كنوني منطقه و همدستي خباثت گونه آمريكايي ها و صهيونيست ها با هدف از بين بردن خط مقاومت و تحميل خط سازش كه نهايتاً يكسره كردن مسئله فلسطين را در مخيله شان تصوير مي كنند حضور آحاد مسلمانان در تظاهرات فردا به عنوان روز قدس تاثيراتي استراتژيك را به همراه خواهد داشت. 1- همانطور كه با ابتكار هوشمندانه امام راحل عظيم الشأن اعلام آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز قدس تنها يك نامگذاري نبوده بلكه يك جريان سازي فرهنگي، سياسي و ايدئولوژيك بود و امروز به يمن و بركت آن اقدام گرانسنگ و ارزشمند معادلات كنوني در منطقه خاورميانه به نفع جريان مقاومت و نهضت بيداري اسلامي تغيير شگرفي يافته است؛ برگزاري شكوهمند روز قدس در شرايطي كه دشمنان به لطايف الحيل سعي دارند القاء نمايند مسئله فلسطين با مذاكرات به اصطلاح صلح قابل حل است خط بطلاني خواهد بود بر تفكر سازش و شكستن اتاق شيشه اي مذاكرات. 2- امام راحل (ره) در شرايطي «روز قدس» را بنيان نهادند كه پيمان ننگين كمپ ديويد ميان مصر و رژيم جعلي صهيونيستي بسته شده بود و خط سازش برخي از كشورهاي عربي با صهيونيست ها پررنگ گشته بود و اوضاع به گونه اي پيش مي رفت كه تفكر سازش در ميان اعراب و رژيم صهيونيستي نهادينه گردد ولي اقدام هوشمندانه حضرت امام(ره) نقشه هاي دشمنان را نقش برآب كرد. امروز نيز در شرايطي كه هجمه آمريكايي ها بر مقوله به اصطلاح صلح و سازش سنگين شده است و پروژه عادي سازي روابط اعراب و رژيم صهيونيستي با شدت و حدتي بيشتر از گذشته دنبال مي شود حضور مسلمانان در راهپيمايي روز قدس بايد فشرده تر و گسترده تر از سال هاي گذشته باشد.اين حضور پيام روشني را براي آمريكا و صهيونيست ها از سويي و جريان سازشكار از سوي ديگر دربرخواهد داشت. 3- در تمام شش دهه گذشته و از زمان عينيت يافتن رژيم جعلي صهيونيستي در سال 1948«روز قدس» نقطه عطفي در تاريخ مبارزه و مقاومت در برابر غاصبان و متجاوزان است و مسئله فلسطين را از حصار عربي و رويكرد قوميتي به مسئله اول جهان اسلام با رويكردي ايدئولوژيك و ديني مبدل ساخت. اكنون در شرايطي كه جنبش مقاومت در فلسطين و لبنان نضج گرفته و آثار آن بخوبي در جنگ 33 روزه و نبرد اخير غزه مشاهده شد كشورهاي مسلمان با پتانسيل مادي و معنوي خود مي بايست روز قدس امسال را به صحنه وحدت امت اسلامي و فاصله از جريان سازشكار- بخوانيد منافقان امت- به منظور اوج گيري خط مقاومت و برچيدن خط سازش مبدل نمايند. 4- امروز رژيم جعلي صهيونيستي علي رغم تمام هياهوها و رجزخواني هايش با مشكلات عديده و لاينحلي مواجه است كه به لحاظ راهبردي و استراتژيك سردمداران آن در يك استراگيجي كاملي بسر مي برند. آنها روزگاري شعار از نيل تا فرات را در ذهن شان مي پروراندند اما امروز در كارزار جنگ و نبرد با جنبش هاي حماس و جهاد اسلامي در فلسطين و جنبش مقاومت اسلامي در لبنان (حزب الله) عاجزند. همچنانكه در جنگ 33 روزه و 22 روزه در رسيدن به اهدافشان كه از پيش تعيين كرده بودند ناكام ماندند و هيبت پوشالي آنها عيان گرديد. اين نكته را هم بايد به مشكلات پيش روي صهيونيست ها افزود كه تل آويو امروز از سويي با بحران اقتصادي شديدي مواجه است و از سوي ديگر با خيزش ملت ها و بيداري بي نظير افكار عمومي از پس از جنگ اخير غزه با بحران مشروعيت دست و پنجه نرم مي كند چرا كه جنايات ددمنشانه و سبعانه صهيونيست ها در جنگ غزه منجر گرديده است تا اعتراض به حق همه انسان هاي آزاده و عدالتخواه در اقصي نقاط جهان به بلندي طنين انداز شود و مطالبه خود را مبني بر حذف اين غده سرطاني از جغرافياي عالم با جديت دنبال نمايند. در همين راستا عزم جريان مقاومت براي مقابله همه جانبه با صهيونيست ها چندين و چند برابر شده است و خط سازش ولو آنكه با شكل و شمايلي شيك و آراسته عرضه گردد براي هميشه به بايگاني تاريخ رفته است. روز قدس «تابلوي مقاومت» است كه امت اسلامي تا نابودي كامل صهيونيست ها و قطع ريشه اين رژيم جعلي به قدرت و قوت به دوش خواهد كشيد. ايران: چرا از فلسطين حمايت ميكنيم؟ «چرا از فلسطين حمايت ميكنيم؟» عنوان سرمقاله امروز روزنامه ايران به قلم مسعود ابراهيمي است كه در آن مي خوانيد: بيش از 60 سال است كه سرزمين اسلامي فلسطين تحت اشغال بيگانگاني درآمده كه تاكنون به هيچ يك از اصول انساني پايبند نبوده و توسط كمكهاي مالي، تبليغاتي و نظامي غرب و خيانت برخي كشورهاي عربي نتوانسته است روي آرامش و صلح را به خود ببيند. اسرائيليها كه علاوه بر ناديده گرفتن حقوق فلسطينيان تاكنون چندين جنگ بزرگ در منطقه به راه انداخته و به كشورهاي همسايه خود تجاوز نظامي وحشيانه كردهاند، همواره عامل ناامني منطقه به شمار آمدهاند و دفاع جانانه مسلمانان در جنگهاي 33 و 22 روزه نشان داد كه اگر صهيونيستها مهار نشوند، به فكر توطئه و تجاوز به كشورهاي ديگر خواهند افتاد. بر اين مبنا، سؤال مهمي كه شكل ميگيرد اين است كه چرا از فلسطينيان بايستي حمايت كرد؟ آيا اين حمايت براي ما منافعي دربردارد؟ زيرا آنچه مسلم است ورود به اين مناقشه، هزينههايي دارد اما هميشه هزينههاي پيشگيري، كمتر از هزينههاي درمان است و آنچه فلسفه شكلگيري رژيم اسرائيل را رقم زده بيانگر اين موضوع مهم است كه مبناي تشكيل اين رژيم، به راه انداختن جنگ و ترويج بحران و خشونت در منطقه است و ادعاي صلح و سازش صرفاً يك حيله سياسي براي دو منظور است: 1- ايجاد اختلاف ميان كشورهاي منطقه2- تجديد قوا در برابر جبهه مقاومت اسلامي حضرت امام خميني (ره) نيز سالها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به اين نكته مهم واقف بودند و مبارزه با رژيم صهيونيستي را به عنوان يكي از پايههاي مبارزه با استكبار و ظلم جهاني قرار دادند. چنانچه در مهرماه سال 1347 ميفرمايند: «پس از گردن نهادن به احكام مقدس اسلام، هيچ امري را بر مسلمانان واجبتر از اين نميدانم كه با جان و مال خويش در راه گرامي داشتن اسلام به دفاع بپردازند. هنگامي كه ميبينيد خونهاي برادران و خواهران بيگناه شما در سرزمينهاي مقدس فلسطين جاري است و هنگامي كه مشاهده ميكنيد سرزمينهاي ما به دست صهيونيستهاي تبهكار ويران گشته، در اين شرايط هيچ راهي جز ادامه جهاد نميماند و بر همه مسلمانان واجب است كه كمكهاي مادي و معنوي خود را در اين جهاد مقدس صرف كنند و خداوند پشتيبان اين اراده است بنابراين روشن است كه مطابق انديشه بلند حضرت امام (ره) وجود «غده سرطاني اسرائيل» كاملاً در تضاد با امنيت و آرامش منطقه است و حمايت از مردم مظلوم فلسطين صرفاً به عنوان بخشي از اين مبارزه تلقي ميشود زيرا استراتژي نظام جمهوري اسلامي بر اين استوار شده كه فلسطينيان و مسلمانان منطقه كه در خط مستقيم مبارزه و جنگ رودررو با نظاميان اسرائيلي قرار دارند به نمايندگي از جبهه اسلام ميجنگند و ناديده گرفتن آنان در اهداف بلند اسلامي، ظلم و غفلت بزرگي است كه تيشه به ريشه جهان اسلام خواهد زد. فراتر از اين موضوع، حضرت امام (ره) كه محو رژيم اسرائيل از صفحه روزگار را يك گام بلند در اهداف مسلمانان تعريف ميكنند، خيانتهاي ديپلماتيك در عرصه شناسايي اين رژيم را يك فاجعه دانسته و توافق با صهيونيستها را نوكري ذلتبار رژيم اسرائيل خواندهاند: «من طرفداري از طرح استقلال اسرائيل و شناسايي او را براي مسلمانان يك فاجعه و براي دولتهاي اسلامي يك انفجار ميدانم و مخالفت با آن را يك فريضه بزرگ اسلام ميشمارم و به خداوند بزرگ از اين نقشهها كه به دست مسلماننماها براي اسلام كشيده ميشود، پناه ميبرم» (15/3/1361) از اين منظر، هرگونه خدشهاي در صف اتحاد مسلمانان براي مبارزه با رژيم اسرائيل يك خيانت و جفاي بزرگ در حق مسلمانان شناخته ميشود، زيرا اولاً - كساني كه در داخل كشورمان خود را وفادار واقعي به اصول و مباني خط امام(ره) ميدانند، هيچگاه حاضر نخواهند شد حتي ذرهاي از اين اصول كوتاه بيايند يا اين اصول را دستمايه خواستهاي زودگذر سياسي خود قرار دهند. چه اينكه تخطي از اين اصول، بيانگر خيانت به خط امام(ره) است و خيانتكاران نيز در دادگاه افكار عمومي محاكمه و بيآبرو خواهند شد. ثانياً - مطابق آموزههاي حضرت امام(ره) مبارزه با رژيم صهيونيستي صرفاً در حد جنگ اسلام و صهيونيست نيست، بلكه بالاتر از آن نبردي است ميان انسانهاي آزاده با ظالمان تاريخ: «ملت مسلمان ايران و هيچ مسلماني و اصولاً هيچ آزادهاي اسرائيل را به رسميت نميشناسد و ما همواره حامي برادران فلسطيني و عرب خود خواهيم بود.» (26/8/57) بر اين مبنا، حمايت ايرانيان از فلسطينيان، قبل از اينكه حمايت يك ملت از ملت ديگر باشد، مبتني بر اصول شرافت انساني براي نپذيرفتن يوغ ستمي است كه سالها بر گرده جهان اسلام سنگيني ميكند و از اين زاويه، اعلام روز جهاني قدس از سوي آن حضرت به عنوان روز آزادي فلسطين، نشانهاي است كه هر سال به مسلمانان جهان يادآوري ميكند كه «روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است، روز مقابله ملتهايي است كه در زير فشار ظلم امريكا و غيرامريكا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست، روزي است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند. روزي است كه بين منافقين و متعهدين امتياز خواهد شد. متعهدين، اين روز را روز قدس ميدانند و عمل ميكنند به آنچه بايد بكنند و منافقين، آنهايي كه با ابرقدرتها در زير پرده، آشنايي دارند و با اسرائيل، دوستي، در اين روز بيتفاوت هستند يا ملتها را نميگذارند كه تظاهر(ات) كنند.» (25/5/58) بنابراين طرح سؤالات و شبهاتي براي نسل جوان از سوي برخي افراد درمورد علل حمايت از فلسطين پس از گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي ميتواند اين نكته را روشن كند كه صهيونيستها كه تاكنون نتوانستهاند در جبهههاي مختلف و رودررو با مسلمانان و خصوصاً ملت ايران هماوردي كنند، به سازمان نفاق وابسته به خود رو آورده و درصددند از طريق شبههافكني، ميان آحاد جامعه اختلاف بيندازند تا اين روز تاريخي و جهاني از نقطه اتحاد به زماني براي تفرقه تبديل شود و با طرح شعارهاي انحرافي بر طبل بيتفاوتي و اختلاف ميكوبند تا بتوانند اهداف سياسي و باندي خود را همراستا با حلقههاي فكري خارج از كشور قرار دهند. در حالي كه امام خميني(ره) معتقدند: «دشمني اسرائيل، افتخار ماست و دفاع از نواميس مسلمين و دفاع از بلاد مسلمين و دفاع از همه حيثيات مسلمين امري است لازم... و در اين شرايطي كه فرزندان واقعي فلسطين اسلامي و لبنان اسلامي، يعني حزبالله و مسلمانان انقلابي سرزمين غصب شده فرياد «يا للمسلمين» سر ميدهند (بايد) با تمام قدرت معنوي و مادي در مقابل اسرائيل و متجاوزين بايستيم و... سازشكاران را به مردم معرفي كنيم.» (9/12/66)فاعتبروا يا اوليالابصار ابتكار: برتري اصل مذاکره بر عدم مذاکره «برتري اصل مذاکره بر عدم مذاکره» عنوان نگاه ويژه امروز روزنامه ابتكار به قلم مهدي محتشمي است كه در آن مي خوانيد: پس از ارائه بسته پيشنهادي دوم ايران سخنگوي کاخ سفيد اعلام کرد که اين بسته بر اساس روال قبلي و غير قابل مذاکره است و موضوع جديدي را شامل نمي شود، اما بلافاصله امريکا در يک تجديد تاکتيک براي مذاکره بر سر مسئله هسته اي ايران اعلام آمادگي کرد. به نظر مي رسد که اين علاقمندي براي مذاکره پس از ارائه بسته ايران بيشتر از سوي امريکايي ها ابراز مي شود چراکه اروپايي ها چندان تمايلي به مذاکره با تهران بر اساس بسته جديد ندارند. يک اصل در اين جا مطرح است; حفظ وحدت موضع ميان امريکا وساير اعضاي 1+5 به اين معنا که برقرار شدن مذاکره بهتر از نبود مذاکره است چراکه اين تلقي وجود دارد که اگر با ايران مذاکره اي نشود ممکن است اين کشور مسير خود را ادامه دهد و حتي شرايط به گونه اي پيش رود که اين مسير غير قابل بازگشت شود. بر اين اساس اصل مذاکره بر عدم مذاکره ترجيح داده مي شود. در عين حال آقاي اوباما اساسا بر خلاف رئيس جمهور سلف خود، قبل و بعد از انتخابات ايران قائل به مذاکره با ايران بوده است، اما تفاوت نگرش ميان ايران و طرف هاي مقابل وجود دارد; يک برداشت شايد اين باشد که نبايد با پذيرش آغاز مذاکره ميان ايران و امريکا، مسئله خاتمه يافته تلقي شود بلکه اين موضوعي است که تازه شروع شده است، نتايج اين روند بستگي به اين دارد که روند مذاکره متفاوت از گذشته باشد و توافقي در اين ميان حاصل شود. اين که تيم مذاکره کننده ايران شامل چه افرادي است، دستور مذاکرات شامل چه مواردي است و... از ديگر نقاط مبهم در اين زمينه است. گرچه مقامات جمهوري اسلامي ايران از قبل تاکيد کرده اند که موضوع هسته اي خاتمه يافته است اما بايد ديد آيا در مذاکرات هم با همين فضا وارد مي شويم يا فضاي ديگري حاکم خواهد شد. به نظر مي رسد اصل مذاکره براي ايران نيز مطلوب است و به همين دليل مقامات ايران اين اصل را در بسته دوم پذيرفته اند. اما با توجه به همساني بسته دوم پيشنهادي ايران با بسته اول تنها مساله اي که ممکن است براي طرف هاي غربي ايران در اين بسته حائز اهميت باشد اين است که از طريق اين بسته بتوانند بحث مذاکره هسته اي را مطرح کنند. اين اولويت اول براي غرب به ويژه امريکاست، اگر از اين مسير بتوانند به نتيجه برسند ممکن است مواردي ديگري نيز وارد دستور کار مذاکرات شود. تفاوت ميان دو ديدگاه آن چه در بسته دوم ايران مطرح شده مجموعه متفاوت و متنوعي است که در شرايط فعلي به نظر نمي رسد که غربي ها علاقمند باشند بروي آن با تهران بحث کنند. با فشارهايي که از داخل و خارج امريکا به رئيس جمهور براي تصميم گيري در مورد ايران وارد مي شود در تلاش است هر چه سريعتر امريکا را وارد وارد فضاي مذاکره با ايران کند در مقابل ايران موضوع مذاکره پيرامون برنامه هسته اي را پايان يافته تلقي مي کند و معتقد است که بايد به سراغ بحث هاي ديگري چون مديريت جهاني، تغيير ساختار سازمان ملل، مسائل انرژي، مواد مخدر، محيط زيست و از اين قبيل براي مذاکره رفت. اين موارد ممکن است با به نتيجه رسيدن بحث هسته اي ايران و باز شدن فضاي مذاکره بتواند در دستور کار مذاکرات قرار گيرد اما به نظر مي رسد در شرايط ابتدايي آغاز مذاکره طرف هاي غربي خواستار آغاز اين بحث ها نيستند و اين هم در گذشته بارها ميان طرفين انجام شده است. مردمسالاري: روز قدس، روز وحدت «روز قدس، روز وحدت» عنوان يادداشت روز امروز روزنامه مردمسالاري به قلم عليرضا لرک است كه در آن مي خوانيد: روزي که رهبر کبير انقلا ب آخرين جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس برگزيدند، بر اين امر تکيه کردند که روز قدس، روز وحدت مسلمانان جهان وروز يکدست شدن در برابر رژيم غاصب صهيونيستي است. حال با آنکه سالهاي بسياري از رحلت جانگداز آن رهبر فرزانه مي گذرد، شاهد هستيم که روز قدس در سرتاسر جهان باشکوه و عظمت بي نظيري برپا مي شود واين روز به علت همبستگي که در بين مسلمانان ايجاد مي کند روز هراس رژيم صهيونستي ناميده مي شود. تمام مسلمانان در سرتاسر جهان با هر قوم و نژادي درکنار هم مي ايستند و فرياد مرگ بر اسرائيل و زنده باد فلسطين را سر مي دهند. با اين تفاسير اين روز بهترين موقعيت براي ايجاد وحدت دوباره است. روز قدس روزي است که مي توان در کنار هم و شانه به شانه همچون انتخابات 22 خرداد در برابر استکبار جهاني ايستاد و فرياد زد که جمهوري اسلا مي ايران هرگز وحدت خود را از دست نخواهد داد و جامعه خود را از هم تفکيک نخواهد کرد. روز قدس مي تواند برگ جديدي در دفتر انقلا ب باشد. فراموش نکنيم که براي اين انقلا ب وثبات آن جواناني خون خود را فدا کردند که همگي مي توانستند به نوعي آينده سازان اين مملکت باشند. روز قدس سال 88 به نقطه عطف و آغاز دوباره اي براي وحدت- همچون سالهاي گذشته- ببينيم و آينده اي آرامتر و وحدت بخش تر را ايجاد کنيم. دنياي اقتصاد: هشدار اعداد و غرور ملي «هشدار اعداد و غرور ملي» عنوان سرمقاله امروز روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي خوانيد: اين روزها مصادف است با سالگرد يكي از بزرگترين بحرانهاي اقتصادي در جهان. به همين علت گزارشهاي سالانه و فصلي نهادهاي بينالمللي در اين روزها با نگاه به اين بحران و درسهاي آن منتشر ميشود. كارنامه سالانه هر كشوري نشان ميدهد كه از شهريور گذشته كه بحران آغاز شد، تاكنون ميزان تاثيرپذيري كشورها از اين بحران چقدر بوده است. سال گذشته كه بحران آغاز شد، دولت ايران اميدوار بود كه از اين بحران تاثير چنداني نگيرد. اين فرض البته مبنايي منطقي داشت؛ زيرا اقتصاد ايران به دلايل تاريخي و سياسي از جمله حجم ناچيز دادوستد با جهان و تحريم بانكي، در بطن و متن اقتصاد جهاني نيست و به تبع آن از نوسانات جهاني به جز در حوزه نفت و گاز تاثير نميپذيرد. اميدواري ايران در ماههاي نخست بحران به واقعيت پيوست و در روزهايي كه بازارهاي سهام جهان گرفتار تلاطم بودند، در ايران اتفاق خاصي رخ نداد و همان چرخه ركود و تورم كه اساسا منشا داخلي داشت، به كار خود ادامه داد؛ اما از نيمه دوم اين دوران كه براثر ركود جهاني، بهاي نفت و به تبع آن درآمدهاي نفتي ايران كاهش يافت، پاي ايران هم به معركه بحران جهاني كشيده شد. در اين دوران حادثهاي در اقتصاد ايران رخ داد كه ظاهري خوشحالكننده و فريبنده داشت، اما در باطن، خبر از آغاز دوراني ناخوشايند ميداد: نرخ تورم اندكي كاهش يافت و اينگونه وانمود شد كه اين نشانهاي از بهبود وضع اقتصادي و يا دستكم توقف روند ناكاميها است اما واقعيت اين بود و هست كه علت اين كاهش ناچيز نرخ تورم، افزايش ركود و درنهايت كاهش تقاضاي مصرف براي كالاها و خدمات بوده است. ركود كنوني اقتصاد ايران در وهله نخست منشأ داخلي دارد و تاثير تحولات جهاني بر آن جنبه فرعي دارد. حال پرسش اين است كه چرا اقتصاد ايران برخلاف مزيتهاي محيطي كه همواره مسوولان به آن مباهات ميكنند (جمعيت فهيم و كوشا، منابع سرشار طبيعي، موقعيت منطقهاي، تاثيرناپذيري از رفتارهاي ايذايي دشمنان و...) تحرك چنداني ندارد و مدام فاصلهاش با كشورهاي همسنگ و حتي همسايگان نه چندان پيشرفته در حال افزايش است. گزارشي كه بانك جهاني دو روز پيش درباره فضاي كسب و كار در خاورميانه منتشر كرد، راه را براي يافتن برخي پاسخها به اين سوال هموار ميكند. در اين گزارش آمده است كه ايران از نظر فضاي سهولت كسب و كار در ميان 183 كشور مورد بررسي، رتبه 137 و در ميان 19 كشور خاورميانه، رتبه پانزدهم را به خود اختصاص داده است. اين رتبهبندي براساس 10 معيار از جمله وضع اخذ مجوزها براي آغاز فعاليت اقتصادي، ميزان پيشرفت در اجراي اصلاحات اقتصادي و مشكلات استخدامي تنظيم شده است. شاخصهاي مورد بررسي نشان ميدهند كه آغاز تا پايان يك عمل اقتصادي در ايران چنان گرفتاريهايي دارد كه يا فعاليتهاي اقتصادي اساسا شكل نميگيرند يا اينكه مراحل آنها چنان پيچيده و پرهزينه است كه مزيت اقتصادي ندارند و لاجرم براي فعالان اقتصادي و جامعه ايران دربردارنده سود لازم نيستند. اين مشكلات سالها پيش از آنكه بانك جهاني به صرافت طرح آنها بيفتد، در ايران مطرح بود و اقتصاددانان ايراني بارها آن را گوشزد كردهاند. به گفته اقتصاددانان ايراني، بزرگترين مشكل اقتصاد ايران در چهار دهه گذشته، بزرگتر شدن مداوم دولت و در نتيجه افزايش هزينههاي آن بوده است. براي خلاصي از اين وضع هم لاجرم بايد سه اتفاق بنيادي و مبنايي رخ دهد؛ اول آزادسازي و خصوصيسازي فعاليتهاي اقتصادي، دوم كاستن از تشريفات اداري و تسهيل آغاز و انجام فعاليت اقتصادي و سوم محترم شمردن مالكيت افراد بر مايملك آنها. اين توصيههاي سهگانه در واقع درخواستهايي است كه مخاطبان آن سياستمداران و قانونگذاران و قاضيان هستند. گروه اول ميبايست مجاب شوند كه خير و قدرت پايدار آنها در رها كردن دولت از تصديگري است و گروه دوم بپذيرند كه بر اساس قاعده مصلحت عمومي ميبايست دولت را در چارچوب اختيارات حداقلي مقيد كنند و گروه سوم ميبايست به عنوان پاسداران حقوق شهروندان، هر جا كه فردي يا نهادي به حق مالكيت مردم دستاندازي ميكند، پا پيش نهند تا قاعده عقلي و شرعي تسليط مردم بر اموالشان مخدوش نشود. اگر هم هيچ توجيه ديگري براي شروع اين اقدامهاي سهگانه وجود نداشته باشد، دقت در همين آمارهاي اخير بانكجهاني كافي است كه ايرانيان به خود آيند. احتمالا شنيدن اينكه در رتبهبندي فضاي كسب و كار در خاورميانه، شيخنشينهاي حاشيه خليجفارس و كشورهاي شمال آفريقا و حتي اردن و لبنان همگي از ايران جلوترند، ميبايست قدري غرور ملي ما را تحريك كند. سرمايه: هدايت پول مهم تر از حذف سه صفر «هدايت پول مهم تر از حذف سه صفر» عنوان بخش نگاه روزنامه سرمايه به قلم محمود متوسلي استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است كه در آن مي خوانيد: با حذف سه صفر از پول ملي نمي توانيم انتظار تغييرات و اثرات مثبت زيادي را در عملکرد اقتصاد کشور داشته باشيم زيرا اين موضوع تنها از نظر رواني تغييرات اندکي را دربردارد و موضوع اصلي را که چگونگي استفاده از پول است تحت الشعاع قرار نخواهد داد و در واقع موضوع اصلي که سال ها است در اقتصاد ايران به فراموشي سپرده شده قاعده مندي اقتصادي و سياست ها و ضوابط پولي است که بايد به انضباط مالي منجر شود و از همه مهم تر اينکه با پول موجود چه مي خواهيم بکنيم و چگونه مي توان به نفع توليد عمل کرد؟ ما بايد ببينيم آيا پولي که به اقتصاد تزريق مي کنيم با ميزان افزايش توليد در بخش هاي مختلف صنعت، کشاورزي، خدمات و... در توازن و تعادل قرار دارد يا خير؟ در وضعيتي که بين توليد ملي و پولي که تزريق مي کنيم توازن وجود ندارد و همواره در حال پمپاژ پول حاصل از نفت به اقتصاد هستيم که توان جذب آن را ندارد، بي قاعدگي ايجاد مي شود و نتيجه آن تورم 20 درصدي، نقدينگي 30 درصدي و رشد اقتصادي شش درصدي است. در نتيجه بعد از هر تورمي، مجبور خواهيم شد پس از تزريق نقدينگي دوره اي را با سياست هايي انقباضي بگذرانيم که خود اين امر رکود و تورم دوباره را در پي خواهد داشت و بعد از تورم 18 و 25 درصدي دو سال گذشته حالا با رشد نقدينگي محدود و رکود مواجه هستيم. مساله اين است که آيا پمپاژهاي پولي که در ساليان گذشته داشته ايم انگيزه توليد را افزايش داده يا خير، در صورتي که پمپاژ پول در جهت توليد نباشد عناوين فقرزدايي، گسترش عدالت و... مشکل را حل نخواهد کرد و تنها منجر ر تورمي خواهد شد که در پي آن افزايش توليد و کاهش بيکاري را نخواهيم داشت و رکود و تورم باز هم در ساختار اقتصاد باقي مي ماند. راه هاي زيادي براي از بين بردن فقر و رفاه اجتماعي و درآمدهاي عمومي در اقتصاد قاعده مند وجود دارد که در بسياري از کشورها مورد استفاده قرار گرفته و عملکرد مثبت خود را نشان داده است و ما مي توانيم از اين راه ها براي از بين بردن فقر و محروميت زدايي و اقتصاد خود استفاده کنيم که از جمله اين راه ها تامين مالي بنگاه هاي توليدي است که در کشورهاي مختلف به کار برده اند. پرداخت پول به تعدادي از افراد جامعه تحت عنوان محروميت زدايي بدون آنکه در قبال آن پول، کاري انجام داده باشند تنها منجر به گسترش فرهنگ گداپروري خواهد شد و تزريق پولي که همراه با افزايش فکري، بهداشت، سطح فرهنگ، توليد و بازتوليد ثروت نباشند، نمي تواند منجر به محروميت زدايي شود. قدرت مالي گروه هاي فقير و نيازمند بايد به وسيله سياست هاي قاعده مند اقتصادي بالا برده شود و پول از طريق يک بسته هدفمند در اختيار مجموعه هاي مديريت شده اقتصادي قرار داده شود تا همگام با ايجاد اشتغال خودپويا، بخش هاي ضعيف مانده در بخش هاي دانش، سياسي، اجتماعي ، فرهنگي، بهداشت و... ارتقاي درجه يافته و علاوه بر افزايش توليد و خوداتکايي گروهي، محتاج روزمر گي ها و اعانات ماهانه دولت نباشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ز ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها