واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خدای عزیزم! لطفاً شخصاً مفتوح فرمائید فرستنده: بنده پشيمان گيرنده: خداي بنده نواز نشاني گيرنده: درگاه حضرت حق تعاليتاريخ: شب قدر بگذار خود را معرفي كنم. من مخلوق خالق يكتا و مملوك مالك بي همتا وعبد معبودم هستم كه از بندگي تنها نام آن را به دوش ميكشد. من همان مرزوق روزي دهنده بخشنده وكريمي هستم كه نمك مي خورد ونمكدان مي شكند. من سائلي هستم كه دست نياز به سوي خداوند رحمن ورحيم درازكرده و ضعيفي هستم كه به خانه قويترين آمده است. اي عزيز توحكيمي و سزاوار نيست كه من ذليل را رها كني. تو غافري و من خطاكار، پس جزخانه تو به كدامين سو بايد بروم ؟ مگر نه اينكه فرمودهاي بر زير دستانمان سخت نگيريم پس اي بردبار و دانا، برمن عجول وجاهل آسان بگير روزي كه ريز و درشت اعمالم را نمايان خواهي كرد. من، مضطرب و پريشاني مبتلا به كبر و عجب و ريا هستم كه بيماري غيبت يقهام راگرفته است. حرص و طمع آسايشم رابرهم زده است وازهمه بدتراينكه دروغگويي بابي بسوي بديها برمن گشوده است ومن به تنهايي توان جداشدن ازاين همه بلاها را ندارم. گرچه زنجيره گناهانم به اينجا ختم نميشود واين رشته سردراز دارد. من آنقدر از دردهاي مختلف به خود ميپيچم كه برخي شان را فراموش كردهام. پناه مي برم به خدا از اينكه صبر او وگذشت زمان گناهانم را از يادم ببرد و آنچنان آسوده سر بر بالين بگذارم كه گويي هيچ خطايي ازمن سرنزده است. خدايا من دراين لحظه واين ساعت به اشتباهاتم اعتراف مي كنم چه آنهايي كه به ياد دارم و از بيان آنها شرم دارم و چه آنهايي كه يادشان از ذهنم پركشيده است . «وان كان قددنا اجلي ولم يدنيني منك عملي فقد جعلت الاقرار بالذنب إليك وسيلتي» «واگراجلم نزديك شد وعمل صالحم مرا به تونزديك نكرد من هم اقراربه گناهانم راوسيله عفوت قرارمي دهم.»فرازي ازمناجات معصومين عليهم السلام درماه شعبان جز تو چه كسي ميتواند مرا ياري دهد؟ آيا نبايد انتظار دستگيري و كمك از چون تو خدايي داشته باشم كه طلب حاجت به پيشگاه مقدست نه تنها خواري به دنبال ندارد بلكه سراسر عزت وبزرگي به بارمي آورد و دراين صورت دست نيازبه سوي غيرتو دراز كردن كمال بلاهت است. زيرا كه توهمه چيزهستي، منبع تمام فيوضات وخير محض.پس ديگري درذهنم نميتواند معنايي داشته باشد چرا بايد به سراغ سراب بروم درحالي كه درمشتم آب دارم . اگرآب رانميبينم يا چشمانم بسته است ويا به سبب گناهان حس دستانم را ازدست دادهام وگرنه هرجاكه مي روم تويي كه دركنارم هستي وپابه پا از اين طفل نوپا مراقبت ميكني . بارالها امشب ، شب قدراست و من تصميم دارم اين شب را زنده نگه دارم وبا رعايت آداب احياء ، با كسي گفتوگو كنم كه مرا ، بيشتر از هركسي دوست مي دارد و متأسفانه من چه كم يادش ميكنم. شكر خدا برايام الله، شكربر رمضان و شكر برشب قدر براي ايجاد فرصتهايش. بغض سنگيني درگلويم حبس شده است ميخواهم بافرياد آن را ازعمق جان خارج سازم. اي كاش اينجا بياباني بود تا براحتي صدايم را آزاد ميكردم. به اعمال زشت و ناراحت كننده و بديها و پستيهايم اعتراف ميكردم. به همان كارهايي كه با انجامش قلب نازنين مولايم امام زمان (عج) را آزردم. آن وقت تا خود صبح خدا خدا مي كردم، صدايش مي زدم ومي گفتم محبوب من همانا تو قاضي پرونده سياهي هستي كه من درطول عمرم آن را به ثمرنشاندهام. اي قاضي القضات به ديده منت بر من مبادا كه ميزان وحساب را بر پايه عدلت قراردهي. بلكه آنچنان كه تاكنون برمن ترحم كردهاي و بلكه بيشتر و بيشتر از آن رحمتت راشامل حالم كن و خطاهايم را ناديده بگير و بنابر كرمت براعمال من قضاوت كن. نميخواهم نالههايم قطع شود. بغض گراني دارد اين گلوي من كه با شيون وزاري هم رهايم نمي سازد شكرخدا كه گرچه بدم وليكن خدا آه و نالههاي توبه كننده رادوست دارد.اشكهايش راچون درّ و مرواريد قيمتي ميداند و صدايش او را نميآزارد. مگرنه اينكه حكمت اين ايام الله افتادن دردامان خدا است. بارخدايا جواب اين نامه را دردل زنگار زدهام القا بفرما تارنگ خدايي به خود بگيرم. بگوكه مرا ميبخشي. «ما أنا بأعصی من عصاك فغفرت له وما أنا بألوم من اعتذر إليك فقبلت منه وما أنا بأظلم من تاب إليك فعدت عليه» «خداي من معصيت كارتر از بسيار كسان ديگر كه همه را بخشيدي نيستم ومن زشت وبد عمل تر ازآنان كه ازگناهان عذرخواستند و تو عذرشان پذيرفتي نيستم ومن ستمكارتر از آنان كه به درگاهت توبه كردندوبه آنها احسان كردي نيستم» فرازي ازباب دوازدهم صحيفه سجاديه خدايا چقدربايد بگريم تامهر«العفو» برسينه ام بكوبي. حمد وثنايت مي گويم از اينكه كمي ازخواب غفلت بيدارم كردي و مرا توبه كنان و پشيمان به درگاهت فراخواندي. اين ميهماني مايه آرامش من است.ازتومي خواهم يقين راچاشني غذايم قراردهي تا سكينهاي راكه به مؤمنين عطا ميفرمايي شامل حال من نيز بشود. حال تنها چيزي كه آرامشم رابرهم مي زند،ترس ازاين است كه مبادا جزو زيانكاران اين ماه باشم و بخشوده نشوم ولي نااميد نيستم زيرا كه نااميدي بزرگترين گناه است. اگرقرار نبود كه غفار الذنوب با بخشندگي ازعبد فرارياش پذيرايي كند، هيچ گاه او را دعوت نميكرد. شنيدهام اگر چهل روز اعمالمان راخالص براي خدا انجام دهيم درهاي حكمت به رويمان گشوده خواهد شد حال مگرنه اينكه امشب، شب قدر است و بهتر از هزار شب. پس اي محبوب من پس از آنكه توبه خالصانه مرادراين شب زيبا پذيرفتي، دريچهاي ازحكمتت به روي من بنما. بارالهي به خداونديت قسم دراين شب ، دست من فتاده برزمين را بگير و مرا از پستي به بلنداي كمال برسان. من روسياهم واعمالم بس قليل. ازخود بيزارم. بي جهت نيست كه چشمانم به جمال زيباي حضرت مهدي (عج) منورنميشود. ايشان خود فرمودهاند اگراعمالتان رااصلاح كنيد من خود به ديدارتان خواهم آمد. پروردگارا دست گداييام را به درخانهات دراز ميكنم با اين اميد كه ميدانم بي جوابم نخواهي گذاشت. مگر ميشود كه ارحم الراحمين مرا نااميد سازد؟ هيهات ما هكذا الظن بك ولا المعروف من فضلك. من با تمام بي خبريها و غفلتهايم دراين شب و در اين ساعت خودم را به دامانت انداختهام و پناه ميبرم به تو از اينكه عمركوتاهم را در بطالت، پوچي و مستي و سستي هدر دهم. يا من يحب من يشاء، مرا دوست بدار و از سابقين و خاصان خود قرارده. يا خير حبيب ومحبوب، دلم را تنها به عشق خودت مصفا كن. يا حبيب قلوب العارفين، مرا عارف به حقت قرارده . يا دليل المتحيرين، با ارمغان يقين چنان آرامشي برايم فراهم ساز كه ازمنجلاب سرگرداني و آوارگي بيرون آمده وطعم حقيقت را بچشم .يا امان الخائفين، مرا از هراس دنياوبالاخص هول و وحشت آخرت سلامت بدار. يا كاشف الكروب، درد و رنج وغم دنيا را از من زائل بفرما تا در سايه آرامش، بيشتر از پيش به معبود خود بپردازم ودرراه رسيدن به حقيقت، رنگ معشوق به خود بگيرم . يا ستارالعيوب، زشتيهاي مرابپوشان و آبرويم را مريز. يا غافرالذنب و الخطيئات، نامه اعمالم را پاكسازي بفرما. و اي خداي رحمن و رحيم به نام تمامي اسماء حسنايت، دست اين بنده حقير را بگير و مرا به حال خودم وامگذارحتي براي لحظهاي. تمام شد و منتظر جوابم تا سحر فردا می مانم. ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]