واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: چند تا دلیل وجود داشت که من تصمیم گرفتم پوپک را کار کنم؛ یکی شرایط سخت اقتصادی که ما در آن دست و پا میزنیم؛ بدهیهای زیادی بالا آورده بودیم و در شرایط... دیدید منم بلدم منیژه حکمت با پوپک و مش ماشالله شکست تجاری صداها را جبران کرد. او از فیلمی که تهیه کرده و ژانر کمدی آن دفاع میکند؛ فیلمی که حالا در آستانه ورود به باشگاه میلیاردیهاست منیژه حکمت در گروه کارگردانها و تهیه کنندههایی قرار میگیرد که میخواهند در جریان متفاوت سینمای ما فعالیت کنند. او پارسال فیلم «صداها» به کارگردانی فرزاد موتمن را با کلی دعوا و درگیری روانه اکران کرد. فیلمی که هم زمانی اش با اکران فیلم «آقای هفت رنگ» حسین فرح بخش حاشیههایی را به وجود آورد و در نهایت باعث دعوای رسانه ای این دو تهیه کننده شد. فرح بخش در همان روزها در گفت و گویی با همشهری جوان حسابی از خجالت صداها و موتمن و حکمت درآمد و گفت: «آنها بلد نیستند فیلم مخاطب پسند بسازند آن وقت از ما طلبکارند» درست در همان ایام منیژه حکمت به همراه فرزاد موتمن در حال تولید فیلم کمدی «پوپک و مش ماشالله» بودند. فیلمی که در زمان تولید، دست اندر کارانش به فروش آن امید بسیار داشتند. این فیلم بر خلاف «صداها» که برای قرار دادن اکران کلی مشکل داشت، خیلی زود پروانه اکران گرفت و در فاصله کمی نسبت به تولیدش روی پرده رفت. اما اتفاق مهم زمانی افتاد که «پوپک..» در اکران نوروزی با فیلم دیگری از حسین فرح بخش با نام «سلام بر عشق» همزمان شد. پوپک همان طوری که پیش بینی میشد فروش خوبی کرد اما فیلم حسین فرح بخش با شکست تجاری رو به رو شد. همه این اتفاقها بهانه ای شد برای یک گفت و گوی داغ با منیژه حکمت که حالا فیلمش در آستانه ورود به باشگاه میلیاردیهاست و هر هفته بر فروشش افزوده میشود. چطور شد این فیلم را ساختید؟ اگر برگردیم به پروانه ساخت «پوپک و...» میبینید من دو، سه سال پیش پروانه ساخت این فیلم را گرفتم. یعنی همزمان با پروانه ساخت «صداها» و چند بار این پروانه ساخت را تجدید کردیم. یادم هست زمان جعفری جلوه پروانه ساخت «پوپک و...» را گرفتم. خب چه دلایلی باعث شد همان روزها فکر تهیه این فیلم بیفتید؟چند تا دلیل وجود داشت که من تصمیم گرفتم پوپک را کار کنم؛ یکی شرایط سخت اقتصادی که ما در آن دست و پا میزنیم؛ بدهیهای زیادی بالا آورده بودیم و در شرایط اسف انگیزی کار میکردیم. بر خلاف شعارهایی که مسوولان میدادند هیچ کمک و همیاری ای نبود. من فکر میکنم این اصولا یک سیاست است که فیلم سازها به سمت این شرایط سخت سوق داده شوند. یعنی مشکلات مالی و بدهیها اصلی ترین دلیلتان بود؟نه مساله مالی در اولویت دهم بود. من طرح پوپک را پنج سال پیش دست محمود آیدین دیدم و خواستم که طرح را در اختیارمان بگذارد. چون این تقابل سنت و مدرنیته را دوست داشتم و برایم جذاب بود؛ یعنی طرح «پوپک و..» زمانی برای من جای کار پیدا کرد که هنوز ماجرای «صداها» پیش نیامده بود. دلیل دیگر هم این است که نمیتوانیم همیشه بگوییم فیلم کمدی این نیست که دیگران میسازند ما باید نمونه ای نشان میدادیم. اما گروهی معتقدند تهیه کنندههایی شبیه شما نمیتوانند فیلم پر فروش بسازند؟این مساله دردناک است. دقیقا وقتی من به خاطر ناعادلانه بودن اکران فیلم صداها سر و صدا کردم میگفتند فلانی بلد نیست فیلم بسازد. نه، برعکس ما بلدیم؛ خوبش را هم بلدیم. هم سینما را به اندازه خودمان میشناسیم و هم تعریف درستی از هر ژانری که بخواهیم فیلم بسازیم داریم اما در مقابل دغدغه فرهنگی هم داریم، ولی آقایان مینشینند در تلویزیون و اسم میآورند که فلانی بلد نیست فیلم پر مخاطب بسازد. میخواستیم بگوییم بلدیم بسازیم. البته این انگیزه هم دلیل اصلی ام نبود. من «پوپک و..» را شخصا دوست دارم و این روزها هر وقت سر صحنه «ورود آقایان ممنوع» خسته میشوم به بچهها میگویم برویم سینما و کمی بخندیم. چرا برای ساخت یک فیلم پر فروش سراغ ژانر دیگری نرفتید و همان مسیری را انتخاب کردید که همه میروند؟خب، ژانر کمدی اجتماعی ژانری است که در اکران جواب میدهد و همیشه مورد پسند مخاطب است. کارگردانی خوب آقای موتمن هم یک علت بود تا من خیالم برای انتخاب این ژانر راحت باشد. چون مطمئن بودم که این ژانر را خوب میشناسد. در کنار همه اینها من یک تولید کننده فیلم هستم و اگر بتوانم مثلا یک کمدی خوب بسازم که بفروشد میتوانم فیلم دلی ام یعنی «لالاییها» را تمام کنم. «لالاییها» سه سال است که ویلان مانده. من میتوانم ادعا کنم این فیلم ملیترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده است اما دوستان فقط راشها را میبینند و به به میکنند ولی هیچ کمکی برای پیشرفت فیلم وجود ندارد. به هر حال من هم یک جوری باید ارتزاق کنم، بنیاد فارابی که فقط فیلمهای خودش را ساپورت میکند و... حتی حداقلها هم به ما نمیرسد. پس ناچاریم سراغ ژانری مثل کمدی اجتماعی برویم. چرا سراغ ژانر اجتماعی رئال نرفتید؟ببینید، در شرایط این روزها، با سختگیریهایی که وجود دارد نمیتوان فیلم اجتماعی ساخت. سیاستها هر فیلمی را تبدیل به یک فیلم خنثی میکنند و باز هم به این خنثی بودن فیلم و شخصیتها با تعدیل خنثیتر میشوند. البته این تعدیلها بستگی به آدمها هم دارد، یک تهیه کننده و کارگردان هر چیزی میخواهد در فیلمش بگوید با محدودیت رو به رو میشود و گروهی هم فیلمشان را میسازند و هر چیزی که میخواهند، میگویند و کسی هم فیلم را تعدیل نمیکند، بر عکس به آن فرد موقعیت میدهند که فیلم بعدی اش راهم بسازد. به پوپک هم ممیزی خورد؟من برای «پوپک و..» 32 مورد اصلاحی داشتم. خب چرا یک تعریف کامل از کمدی ارائه نمیدهند که ما بفهمیم باید چه کنیم. ما هر حرفی در فیلم میزنیم به یک نفر بر میخورد. ما الان فقط دو راهکار داریم، یا فیلم هجو بسازیم یا فیلم خنثی. اگر «پوپک و..» کامل روی پرده آمده بود میگفتم چه خبر بود. جذاب ترین دیالوگها از فیلم در آمده. با وجود همه این تعدیلها و اصلاحیهایی که میگویید در «پوپک و..» بعضی از شوخیها غیراخلاقی است و مردم هم به این شوخیها میخندند؛ چرا شما که میگویید دغدغه فرهنگی دارید هم شبیه کمدیهای نازل در فیلمتان از شوخیها استفاده کردید؟ببینید، بخشی ازدیالوگها به این دلیل که گفتند بار اجتماعی- سیاسی فیلم بالاست، تغییر کرد. خب اینها که طنازی و شوخی داشت حذف شد و شوخیهای جنسی که کنار این دیالوگها معنا پیدا میکرد باقی ماند. شما گفتید از جایی برای ساخت فیلمهایتان کمک نمیگیرید اما بعضی از تهیه کنندهها معتقدند حتی تولید کننده بخش خصوصی هم غیرمستقیم از دولت کمک میگیرد وگرنه کسی که «صداها» را میسازد و فیلم نمیفروشد، نمیتواند فیلم بعدی اش را بسازد.برای این که این ادعا ثابت شود بنیاد فارابی بیاید و بگوید در پنج سال گذشته به هر فیلمی چقدر کمک شده و هر فیلم چه امکاناتی گرفته. وقتی این موضوع را علنی کنند آن وقت همه مسائل روشن و شفاف میشود. الان هم اگر به تیراژ فیلمها نگاه کنیم، همه چیز روشن است. تنها کمکی که من از بنیاد فارابی گرفتم این بود که برای تجهیزات فیلمم چک شش ماهه دادم. اگر جز این کمکی شده خوشحال میشوم علنی کنند. به نظر من مدیران الان باید این آشکارسازی را انجام بدهند. برگردیم به «پوپک و..» تهیه کنندههایی بیشتر فیلمهای کمدی سراغ بازیگرهایی میروند که در این ژانر جواب پس دادند اما شما سعی کردید از بازیگران متفاوت استفاده کنید.ما سعی کردیم کمدی خودمان را بسازیم. کمدی ای با تعریف خودمان که هجو نباشد. از زمانی که سروش صحت طرح را نوشت شش ماه طول کشید که دور هم نشستیم و حرف زدیم تا به یک ساختاری برسیم. من سعی کردم با گروهی کار کنم که کمدی را میشناسند؛ مثلا آقای آئیش که حرفه ای این ژانر هستند و حتی امین حیایی که تجربه بازی در فیلمهای کمدی را داشته و آن طرف دوربین هم فرزاد موتمن ایستاد که میدانستم این ژانر را میشناسد. اما انتخاب موتمن کمی عجیب بود،نه؟به نظر من حضور موتمن در «پوپک و..» یکی از بهترینها بود تا ما به تعریف نسبی درستی که از کمدی داشتیم، بسیم. بیرون از گروه همه نگران بودند که فرزاد مومتن چطور میخواهد فیلم کمدی بسازد اما من مطمئن بودم که آقای موتمن از پس این کار برمیآید چون سینما را خوب میشناسد؛ و این ژانر را هم میشناسد. همه گروه سعی کردیم از کار مراقبت کنیم تا تعریف نسبی خودمان را از کمدی حفظ کنیم و به ورطه هجو نیفتیم. این کمدی مورد پسندتان را تعریف میکنید؟خب قبل از هر چیزی باید یک سوژه طنز داشته باشیم که دو نگاه متفاوت و متضاد بین این دو نگاه در «پوپک و..» طنز ایجاد میکند. بعد این که بیننده مابه ازای آدمهای فیلم را لمس کند و بشناسد، یعنی فضای فیلم با زندگی روزمره ما آشنا باشد. نکته مهم تر هم این است که این سوژه بدون توهین به کسی و در سلامت گفته شود. یعنی خنداندن مردم با توسل به شوخیهای جنسی توهین به شعور مخاطب محسوب نمیشود و راه سالمی برای خنداندن مردم است؟در « پوپک و..» هر موضوعی که باعث خنداندن تماشاگر شد در چارچوب فیلم بیان شده بود. نمیشود گفت چون کمدی میسازیم هر کاری کنیم مهم نیست و فقط خنداندن مردم مهم است. دوربین باید سر جایش باشد، بازیگرها باید بازی خوبی ارائه بدهند، کارگردانی باید روی اصول باشد و توهینی هم صورت نگیرد. در بعضی سایتها گفته شده بود مهناز افشار 55 میلیون دستمزد گرفته؟دستمزد او خیلی بیشتر از اینهاست اما او به من لطف دارد و مبلغی کمتر از آن چه مطرح شده گرفته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]