تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت كند خداوند در بهشت هفتاد هزار قصر از يا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806918296




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عشق در مرام مهدوی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عشق در مرام مهدویو تغزل سعدی
غروب
خبرت خراب‌تر كرد جراحت جدایی چون خیال آب روشن كه به تشنگان نمایی تو چه ارمغان آری كه به دوستان فرستی چه از این به ارمغانی كه تو خویشتن بیایی بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی شب و روز در خیالی و ندانمت كجایی دل خویش را بگفتم چو دوست می‌گرفتم نه عجب كه خوبرویان بكنند بی‌وفایی
غروب
 تو جفای خود بكردی و نه من نمی‌توانم كه جفا كنم، ولیكن نه تو لایق جفایی چه كنند اگر تحمل نكنند زیر دستان تو هر آن ستم كه خواهی، بكنی كه پادشاهی سخنی كه با تو دارم، به نسیم صبح گفتم دگری نمی‌شناسم، تو ببر كه آشنایی من از آن گذشتم ای یار كه بشنوم نصیحت
غروب
 برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی تو كه گفته‌ای تأمل نكنم جفای خوبان بكنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی در چشم بامدادن به بهشت برگشودنز چنان لطیف باشد كه به دوست برگشایی              خبر آمد که ایستادی اما ما خبردار نایستادیم    و   1170 سال است که خبر ایستادنت 9 روز که از بهار می گذرد دوباره اعلام می شود ، ای نهمین فرزند حسین علیه السلام خبر دارانت ، خموش در دشت های سرخ انتظاری همیشه بهار 1170 سال است که لاله می کارند و بی خبران درو می کنند ... در شهر غوغایی است . ای سلطنت صبح توحیدچگونه است که سوز 1170 سال زمستان ندیدنت را با نسیمی که بوی تو را از نهمین روز بهار بر چیده  ،می کاهی؟ ای نهمین فرزند حسین 1170 بار شهادت می دهم که نشانه های نبوت از همین یک معجزه ات نمایان است ... در شهر زمستان غوغا می کرد.اگر روز ایستادنت را " تاج گذاری" می خوانند پس 1170 درود بر چنین پادشاهی که در حکومتش آنچه آسایش قلب مردمان را گرفته ، عشقش است و آنچه چشمهایشان را اشک بار کرده ،  ندیدنش .1170 سلام بر پادشاهی که مجرمین حکومتش نامردمانی هستند که به جوش وخروش عاشقان خیره خیره نگاه می کنند و لقمه لقمه از سفره بخشش او می خورند و جرعه جرعه از صفای محبتش می آشامند اما یادش نمی کنند و شکرش را به جا نمی آورند و می روند و او هرگز نگاهش را از آنان دریغ نمی کند . ای ندای بلند آزادگی چقدر دوست داشتم که بگویم " 1170 لبیک بر ندای امامی که ..." اما اگر لبیک گویانت به هزار می رسیدند که دیگر ندیدنت درد مزمن هر روزمان نبود .اگر سربازانت به هزار می رسیدند که شمشیر های نفاق و ظلم این سان تیز و برنده جسم جهان را نمی درید ...شهر مرده است.ای صلابت بی نیازبرای آنکه عاشق است هر روز 1170 سال می گذرد و برای آنکه فارغ است 7 سال و هفتاد سال و 1170 سال تفاوتی نمی کند پس چه سود که سال های بی تو بودن را میان تقویم مندرس تاریخ شماره کنیم وقتی که در تاریخ فقط یک بار دیگر بعد از بعثت و غدیر و عاشورا سال تحویل خواهد شد و آن روزیست که خبر بیاید که تو ایستاده ای و ما هم خبر دار بایستیم .نهم ربیع الاول را به یاد آخرین بهار ابدی برای هزار و صدو هفتادمین بار جشن می گیریم .
طلوع خورشید
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم شوق است در جدایی و جور است در نظر هم جور به كه طاقت شوقت نیاوریم روی ار به روی ما نكنی، حكم از آن تست باز آكه روی در قدمانت بگستریم ما را سری است با تو كه گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم به آن سریم
طلوع خورشید
 گفتی ز خاك بیشترند اهل عشق من از خاك بیشتر نه، كه از خاك كمتریم ما با توییم و با تونه‌ایم،اینت بوالعجب از حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم نه بوی مهر می‌شنویم از تو، ای عجب نه روی آن كه مهر دگر كس بپروریم از دشمنان برند شكایت به دوستان
طلوع خورشید
 چون دوست دشمن است شكایت كجا بریم ما خود نمی‌رویم دوان از قفای كس آن می‌برد كه ما به كمند وی اندریم سعدی تو كیستی؟ كه در این حلقه كمند چندان فتاده‌اند كه ما صید لاغریم  مریم امامی تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن