واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سيزدهم فروردين ماه هر سال، روز پايان جشن هاي نوروزي است در اين روز، مردم بنا بر يک سنت ديرينه از خانه ها بيرون مي آيند و به دشت و صحرا و دامان طبيعت مي روند تا آخرين روز عيد را در طبيعت، و در کنار سبزه و گياه و چشمه ها و جويبارها به شادي و خوشي در کنار يکديگر بگذرانند. اين روز اين فرصت را براي همگان فراهم مي سازد تا براي دقايقي هم که شده ، سري به طبيعت بزنند طبيعتي که بسياري از ما انسانها از آن غافل مانده ايم . در اين عصر جديد که زندگي ماشيني همه جا را آلودگي هاي مختلف پر کرده، و ماشين و دود و سر و صدا همه جا هست، مردمان به دنبال لحظه اي براي آرامش و بهانه اي براي ديدن همديگر و با هم بودن هستند. سيزدهم نوروز، هم بهانه ي خوبي است براي باهم بودن ؛ بهانه اي براي آشتي با طبيعت و به ياد زلالي آب، استواري کوه، و چشم نوازي درختان افتادن تا در زيبايي هاي طبيعت، عشق و زندگي را جستجو کرد. سيزده فروردين نيز همانند ديگر روزهاي سال است اما با اين تفاوت که اين روز، روز طبيعت است و اين روز بهانه اي است که مردم ايران زمين به ديدار بهار و سبزه و آب زلال رفته و سال نو را با اميد و برکت آغاز مي کنند. مردم ايران در روز سيزده بدر که نشاني از تحول طبيعت است، به تفکر در تحول خويشتن مي پردازند و روح و روان خود را از کدورت ها و اختلافات پالايش مي دهند، به دور هم جمع مي شوند و شادي مي کنند. سيزده بدر يا جشن بدرقه نوروز از مهمترين رسوم مشترک در ميان اقوام ايراني است که طي سالهاي اخير روز آشتي با طبيعت نيز تلقي ميشود. ايرانيان از گذشتههاي دور ، با آغاز بهار و ورود به سال جديد و پس از چند روز ديد و بازديد و تبريک سال نو ،براي تکميل شادي خود و دور کردن غم و غصه و خمودگي ، در روز سيزدهم فروردين ماه ، با بيرون آمدن از خانه و پناه گرفتن در طبيعت ، مراسم سيزده بدر را اجرا ميکنند . در همه شهرها و روستاهاي ايران، خانوادهها به صورت گروهي، با هم غذاي ظهر را آماده کرده و آجيل و خوردنيهاي سفره هفت سين را با خود برداشته و به دامان صحرا و طبيعت ميروند و سبزه هفت سين را با خود برده و به آب روان ميسپارند . به دامن صحرا و طبيعت رفتن ، شوخي و بازي کردن،دويدن، تاب خوردن و در هر حال شاد بودن و خنديدن از ويژگيهاي روز سيزده بدر است . گره زدن سبزه به نيت باز شدن گره دشواريها و برآورده شدن آرزوها ، از ديگر رسوم اين روز است . فرهنگ اساطير براي رسمهاي سيزده بدر معنيهاي تمثيلي آورده به گونهاي که شادي و خنده در اين روز به معني فرو ريختن انديشههاي تيره و پليدي، روبوسي نماد آشتي و به منزله تزکيه، خوردن غذا در دشت نشانه فديه گوسفند بريان، به آب افکندن سبزههاي تازه رسته نشان دادن هديه به ايزد آب يا ناهيد و گره زدن سبزه براي باز شدن بخت تمثيلي براي پيوند زن و مرد براي تسلسل نسلها و رسم اجراي انواع مسابقه به ويژه اسب دواني يادآور کشمکش ايزد باران و ديو خشکسالي است. اين باور همگاني چنان است که اگر خانوادهاي نتواند به علتي تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ويژه با دگرگونيهاي جامعه شهري امروز ، در بعد از ظهرروز سيزدهم ، حتي براي زمان کوتاهي هم که شده براي گره زدن سبزه و بيرون کردن نحسي از خانه به باغ يا گردشگاهي عمومي ميرود . در روز سيزده بدر از صبح زود، خانواده را مي توان ديد که دسته دسته به خارج شهر مي روند. در آن جا، خانواده ها با شور و نشاط در کنار آب و سبزه يا زير درختان بساط خود را مي گسترانند. بچه ها بازي مي کنند، مادران مشغول پخت و پز مي شوند و پدرها هم از همه جا صحبت مي کنند و در يک کلام، همگي روز خوشي را پشت سر مي گذارند. دراين روز معمولا مردم براي ناهـار آش مـي پزند و معتقدند که بايد در خارج از خانـه اين غذا تهيهشود . همچنين خوردن آجيل، کاهو با سرکه انگبيـن عصرانه بيشتر مردم است. نزديک غروب نيز پيش از ترک کـردن طبـيعـت هر خانواده اي سبزه اي را که پيش از نوروز سبز کرده است به نشانه برکات و فرواني در آب مي اندازند و سپس به خانه باز مي گردند. در اين روز که از گذشته هاي دور با آداب ورسوم خاص خود جشن گرفته مي شده است آنگاه که جمعيت آدمي اندک بود هيچ آسيبي به طبيعت وارد نمي ساخت ولي هم اکنون جمعيت زياد ، عمل به اين آيين کهن را به يک عامل آلوده سازي طبيعت بدل ساخته است . در اين روز بايد با طبيعت انچنان رفتار کرد که که اگر در روزهاي بعد فرصتي دست داد تا به آغوش طبيعت پناه بريم باز هم از زيبايي ، پاکي ولطافت آن بهره ببريم . در سالهاي اخير که بحث حفاظت از محيط زيست و اهميت آن در زندگي انسان ها بيشتر مطرح شده است ، متوجه ميشويم که گذشتگان ما ، آثار حضور در طبيعت را درک کرده بودند و در پس دور کردن نحسي و غم و غصه از خانه ، به دنبال آثاري که طبيعت ميتواند روي انسان و براي متحول کردن او بگذارد، بودند . ايرانيان باستان اين روز را نه براي گريز از نحسي آن ، که براي گرامي داشتن طبيعت برگزار مي کردند تا در جشن گلها وشور شکوفه ها شرکت جويند ولي اينک آنچه روي مي دهد لذت بردن در طبيعت بدون در نظر گرفتن هزينه ها وآسيب هاي آن است . روز طبيعت، فرصت بسيار مناسبي است تا اين درس بزرگ را به فرزندان دلبندمان بياموزيم. آن ها بايد بدانند که طبيعت زيباي سرزمينمان ايران، خانه بزرگ تر همه ما به شمار مي آيد و ضرر آسيب رساندن به درختان و سبزه زارها، ابتدا به خودمان برمي گردد. اگر کودکان ياد بگيرند که درختان، ريه هاي تنفسي زمين هستند و بدون آن ها، حيات روي زمين رو به نابودي مي رود، هيچ گاه به از بين رفتن طبيعت شگفت انگيز کشورمان راضي نخواهند شد. کودکان امروز، پدران و مادران فرداي اين سرزمين اند و با اين فرهنگ سازي درست، مي توان عشق به طبيعت را در دل آن ها کاشت. فرهنگ احترام به طبيعت را بايد از کودکي آموخت و در بزرگسالي به کوچک ترها آموزش داد. بايد طبيعت را گرامي داشت؛ زيرا بهترين هديه از طرف خداوندگار عالم، به بندگان است و هيچ کس نمي تواند آن ها را شماره کند و شکرش را به جا آورد؛ چنانکه سعدي مي فرمايد: از دست و زبان که برآيد کز عهده شکرش به درآيد . ک/4 584/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]