واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نقش تصویرگر بانویی است با لباسی که در قسمت بالاتنه کاملاً پوشیده شده و دامنی به پا دارد و دستهای خود را تا امتداد سر بالا آورده و... نتایج آخرین تحقیقات انجام شده در منطقه دریاچه پریشان که این روزها به باتلاقی خشک از بیتدبیری تبدیل شده حکایت از بیش از هزار سال سکونت انسان، پرندگان و خزندگان دارد امری که حفاظت از این منطقه را بیش از پیش مهم جلوه میدهد. یافتههای باستان شناسان قدمت حضور انسان در تالاب پریشان را به اوایل دوران ساسانی میرساند در حالی که این روزها بیش از همه انسانهای حاشیه این تالاب دچار خسران و مشکلات زیست محیطی و حتی معیشتی شده اند، برای نمونه باید به تخریب گسترده دریاچه توسط راهسازان اشاره کرد که چشمههای تغذیه کننده دریاچه را خشکاند و یا 1000 چاه مخرب در حاشیه دریاچه و همین طور تلاش نافرجام برای احداث پتروشیمیو سنگ شکن که حیات را در دریاچه پریشان تهدید میکند.سرزمین تابستانی و نیمه گرم کازرون به واسطه برخورداری از منابع آبی کهن در طول تاریخ پذیرای قومها و بعضاً تمدنهای گوناگونی بوده است. بیش از 1700 سال پیش رودخانه شاهپور در بخش غربی شهرستان کازرون مورد توجه شاهپور، پادشاه ساسانی قرار گرفت و با تکیه بر مهارت شهرسازی آپسای، معماری از اهالی سوریه امروزی، شهر تاریخی بیشاپور در کنار رود زیبای شاهپور بنا شد و مرکزیت کوره شاهپور را عهده دار شد. صخره تاریخی تراش خورده به شکل نیم کره بر فراز دریاچه بنا بر شواهد و قرائن موجود که از طریق بررسی آثار مکشوفه قابل اثبات هستند، همزمان با شاهپور و شاید هم پیشتر از آنکه وی رودخانه زیبایی را که امروز به نامش میشناسیم بیابد، نیاکان او بناهایی را در حاشیه تالاب پریشان ایجاد کرده بودند. گرچه امروزه کمتر اثری از آن تمدن و آثار آن باقی مانده باشد اما با مراجعه به باورهای مردمی به مکانی با نام مزدکان در حوالی دریاچه پریشان برمیخوریم.اگر بخواهیم بنا بر اطلاعات علمی از وجود یافتههای باستان شناسی در حاشیه دریاچه پریشان سخن به میان آوریم و ارجاع به باورهای مردمی را تنها برای گمانههای باستان شناسی کنار بگذاریم بدون شک میتوانیم به چندین اثری اشاره کنیم که اکنون در مقابل دیدگان همگان و در حریم تالاب پریشان واقع شده اند. این آثار تاریخی پرارزش با پیشینههایی که بعضاً به اوایل دوران ساسانیان باز میگردد و گاهاً حتی فاصله ای کمتر از بیست متر با حوزه آبی این تالاب چشم نواز دارند، حکایتهای دیگری را از پریشان و پریشان نشینان برای ما بازگو میکنند. نقش نویافته "پریشو" در فاصله 30متری از تالاب پریشان نقش پریشو: پریشو نام نقش برجسته ای است که در دل سنگ تراشیده شده و همچون نگاه زنی سالهاست نظاره گر بدیع ترین و بکرترین چشم اندازهای تالاب پریشان بوده و امروز نه تنها درست در مقابل او مسیری نیمه کاره را برای احداث جاده کشیده اند، بلکه خاکهای برخاسته از سطح خشک پریشان نیز گردی مضاعف از اندوه را بر اندام سنگی اش فرو آورده است. پریشو، نقش نویافته ای است که برای نخستین بار در سال 83 توسط استاد عمادالدین شیخ الحکمایی مشاهده و گزارش شد. این نقش در نیمه شمال غربی دریاچه پریشان و در سینه سنگی نقش بسته که فاصله آن تا بالاترین سطح آب در زمان پرآبی دریاچه، کمتر از سی متر است. نقش تصویرگر بانویی است با لباسی که در قسمت بالاتنه کاملاً پوشیده شده و دامنی به پا دارد و دستهای خود را تا امتداد سر بالا آورده و سر را به سمت چپ چرخانده و به قسمتی از کوه خیره شده است. گرچه هنوز کار کارشناسی شده دقیقی بر روی این اثر صورت نگرفته و جز احتمالات باستان شناسی، گزارش جامعی در خصوص آن منتشر نشده است اما بنا بر اظهار نظر باستان شناسانی که از این نقش دیدن کرده اند، نقش مربوط به اوایل دوران ساسانی بوده است. علاوه بر شیوه حجاری این نقش که چنین احتمالی را متبادر نموده، سه عامل دیگر نیز مزید علت شده اند که بتوان با قطعیت در مورد پیشینه تاریخی آن سخن گفت. گور دخمه ای که در امتداد نگاه زن حجاری شده (نقش پریشو) در دل بنا شده است نخست حفره نیمکره ای شکل در قسمت فوقانی صخره ای است که نقش بر روی آن حجاری شده است و به احتمال زیاد مربوط به نوعی استودان است که شاید مربوط به این بانو بوده باشد. دلیل دوم هم آنکه چنانچه امتداد نگاه زن حجاری شده در نقش برجسته را به سمت کوه ادامه دهیم، با کمال شگفتی گوردخمه ای را خواهیم دید که گرچه بخشی از دیواره آن فرو ریخته ولی هنوز سفیدی دیوارههای برجای مانده از آن حتی با چشم غیرمسلح هم به وضوح قابل رویت است. مجموع حضور این نقش برجسته و امتداد نگاه آن به گوردخمه و ارتباطش با فضای مربوط به استودان، احتمال ارتباط معنایی میان این سه را افزایش داده و علاوه بر آن بقایای بازمانده از قلعه تاریخی دوران ساسانی نیز که در پایین دست این نقش و در کنار دریاچه و با چشم اندازی بکر از آن بنا شده احتمال ساسانی بودن آن را افزایش داده است. بقایای قلعه ساسانی در کنار تالاب پریشان قلعه ساسانی دریاچه پریشان: این قلعه که اکنون تنها بقایایی از آن باقی مانده در قسمت شمالغربی دریاچه پریشان و در فاصله 200 متری جنوب نقش پریشو و بر بلندای تپه ای مشرف به دریاچه و دشت اطراف آن بنا شده است. گرچه از دیوارهها و اجزای قلعه تقریباً چیزی باقی نمانده اما پراکندگی قابل توجه سفالهای ساسانی موجود در محوطه به همراه پایههای مربوط به برخی از دیوارههای قلعه و نوع سنگ چین و ملات به کار رفته در آنها به همراه حجم گسترده ای از ریزش سنگهای دیوارههای قلعه که با تراش سنگهای معمول کوه کاملاً متفاوت هستند، همگی موید این مطلب اند که روزگاری نه چندان دور، بنایی ساسانی در این محل قرار داشته است. متأسفانه به دلیل فقر منابع تحقیقی و عدم وجود برنامه ای پژوهشی جهت شناسایی این قلعه و سایر آثار تاریخی پراکنده در اطراف دریاچه پریشان نمیتوان پیرامون نوع کاربری و میزان اهمیت چنین بنایی نظر دقیقی را ارائه کرد. بنای چهارطاقی (آتشکده) کازرون در 3 کیلومتری تالاب پریشان چهارطاقی (آتشکده) کازرون: این چهارطاقی که اکنون دو ستون و یک قوس از مجموع چهار ستون و چهار قوس آن بیشتر باقی نمانده در فاصله دو کیلومتری غرب دریاچه پریشان واقع شده است. ماکسیم سیرو باستان شناس معروف که در حدود سالهای 1316 شمسی به بعد به عنوان معمار حکومت ایران بناهای باستانی را مورد بررسی قرار داد، نخستین شخصی بود که گزارشی در خصوص این بنا منتشر کرد. به گفته آندره گدار یکی از باستان شناسان معروف فرانسوی، بنای مورد اشاره ماکسیم سیرو یک چهارطاقی کوچک و ویران است که نه در خود کازرون بلکه در حدود 10 کیلومتر قبل از ورود به آن، سمت چپ جاده [قدیمی] شیراز در مدخل دشتی که از کازرون و از طریق جره به فراشبند میرود واقع شده است. همان جایی که میدانیم مهرنارسه وزیر بهرام پنجم - مشهور به گور - چهار آتشگاه بنا کرد. هم آندره گدار و هم ماکسیم سیرو اعتقاد دارند که با توجه به این که ساختمان چهار طاق کازرون از همه جهت شبیه کاخ سروستان است میتوان بنای کاخ را نیز به وزیر بهرام پنجم نسبت داد. همچنین آندره گدار مینویسد: "من قسمتی از دیواری که منطقه را محصور میکرده باز یافتم. در داخل یک گودی بر زمین وجود دارد که بدون شک محل استخری بوده که از میان رفته است." گور نوشته ای به خط پهلوی که در فاصله 5 کیلومتری از دریاچه پریشان کشف شده است کتیبه پهلوی در فاصله 5کیلومتری از دریاچه پریشان : طی عملیات خاکبرداری در بهمن ماه 84 جهت احداث فونداسیون و پایههای برجهای خنک کننده نیروگاه سیکل ترکیبی کازرون که در فاصله پنج کیلومتری غرب دریاچه پریشان واقع شده است تیغ ماشینهای خاکبرداری دو سنگ نوشته پهلوی ارزشمند را از زیر خاک بیرون آورد تا موزه شکل گرفته در مقابل دفتر فنی احداث این برجهای خنک کننده که پیش از آن با آثار سنگی دیگری موجودیت یافته بود، تکمیل شود. گرچه در همان زمان و با همکاری برخی دوستان موفق به تهیه تصاویری از یکی از این سنگ نوشتهها شدیم اما بنا بر اظهارات شاهدان عینی سنگ نوشته دیگر که بر روی سنگی مشابه نقش بسته بود، همراه با سایر ضایعات خاکی برداشت شده از زمین به محل دپو خاکها انتقال داده شده بود و مأمورین میراث فرهنگی هم پس از دریافت این گزارش و مراجعه به محل دپو به دلیل حجم انبوه خاکها نتوانستند سنگ مذکور را بیابند. کتیبه باقی مانده اما مدتی بعد توسط دکتر سیروس نصرالله زاده ترجمه و متن مربوط به آن در کتاب کتیبههای پهلوی کازرون منتشر شد. نصرالله زاده در این کتاب پیرامون اهمیت کتیبه یافت شده میگوید: اما نکته مهم کتیبه آمدن تاریخ ماه آبان روز انغران (30) از سال 6 یزدگردی / 638 میلادی بر آن است. قدیمیترین کتیبه سنگ مزار تاکنون شناخته شده، کتیبه اقلید است که تاریخ روز خور (11) از ماه آبان از سال 6 یزدگری، یعنی 19 روز زودتر از کتیبه حاضر را دارد. بنابراین با قاطعیت میتوان این کتیبه را پس از کتیبه اقلید، کهنترین کتیبه سنگ مزار دانست. گفتنی است هنوز هم انبوه خرده سفالهای تاریخی موجود در محوطه نیروگاه کازرون و سطوح حفاری نشده زیرین آنها، رازهای زیادی را در خود جای داده اند. نقش تیمور در فاصله 2 کیلومتری تالاب پریشان نقش تیمور: شاید یکی از متأخرترین آثار تاریخی موجود در حریم تالاب پریشان نقش برجسته ای قاجاری مربوط به تیمور میرزا از نوادگان فتحلی شاه قاجار باشد که در فاصله یک کیلومتری در شمال غربی دریاچه پریشان و در ارتفاع دو متری از سطح زمین و بر سینه کوه نقش بسته است. این نقش که به دستور تیمورمیرزا از نوادگان فتحعلی شاه قاجار از والیان سرزمین فارس بر سینه کوه نقش بسته، تصویر خود وی را که برخی از نزدیکانش نیز در کنارش هستند روایت میکند.علاوه بر این نقش، نقش نیمه تمام دیگری نیز که احتمالاً همزمان با آن شروع به حجاری شده و اما بنا بر دلایلی نامعلوم نیمه کاره مانده نیز در فاصله حدود 50 متری نقش تیمور نیز وجود دارد. در بین تمامی آثاری که از آنها یاد شد شاید موقعیت این نقش برجسته که به لحاظ تاریخی جدیدترین آنها نیز محسوب میشود به لحاظ حفاظت به مراتب بهتر از مابقی باشد چرا که علاوه بر ثبت در ردیف فهرست آثار ملی طی چند سال اخیر و پس از افتتاح جاده جدید کازرون ـ شیراز، حفاظی نیز در مقابل آن کشیده اند. گرچه سالیان سال است که آغل گوسفندان در همسایگی این نقش قرار گرفته و چندی پیش نیز آسیبهای ناشی از وجود چنین آغلی در مجاورت این نقش، اعتراض برخی از فعالین حوزه میراث فرهنگی و همچنین خبرگزاریها را نیز در پی داشت. و این آخرین تصویر از وضعیت دریاچه پریشان است مجموع آثار و نشانههای حیات بشری در پریشان به همراه سایر آثار دیگر همچون کتیبههای کوفی پراکنده در منطقه، تنها مروری بر شکوه تاریخی برجای مانده در کنار تالابی ارزشمند بود که بیرون از خاک واقع شده اند. بدون شک با نگاهی به تعدد این آثار و مرور شواهد موجود درخواهیم یافت، هنوز بسیاری از رازهای سربه مهر دیگری نیز در حریم تالاب پریشان وجود دارند که نیاز به پژوهش کاوش دارند. رازهایی که بیتردید میتوانند بیانگر ارتباط جاندار و پرمعنی مردمانی باشد که از دیرباز راز حیات را در آب دانسته بودند و برای ادامه حیات خود، راهی جز انس با طبیعت را باور نداشتند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]