تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816860973




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بگو، بعد پايم را قطع كن!


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: بي‌توجهي به خواسته‌هاي بيماران، اشتباه پزشكان در كشورهاي در حال توسعه. دانيل سوكول، استاد فلسفه علم اخلاق دانشگاه علوم پزشكي جورجي انگليس، براي يك تيم پزشكي در مورد اين كه بيماران را بايد از نوع بيماري‌شان آگاه كرد و واقعيت را به آنها گفت، سخنراني مي‌كرد. در اين سخنراني، او ضمن تاًكيد بر ارزش دادن و احترام گذاشتن به خواسته‌ها و عقايد بيماران به پزشكان توصيه مي‌كرد كه تشخيص دهند چه موقع و چگونه بيماران را از نوع بيماري‌شان با خبر سازند و به آنها واقعيت را بگويند. به اين دليل كه بازگوكردن يك واقعيت تلخ و ناگوار در موقعيت و زمان نامناسب منجر به آسيب رساندن به بيماران و خانواده آنها مي‌گردد. اوتجربيات خود در ايالت تاميل نادو واقع در هندوستان را تعريف كرد. پرواز من 11 ساعت طول كشيد. پس از ترك فرودگاه در عرض 6 ساعت، با يك تاكسي كه راننده آن بسيار خطرناك و با سرعت خيلي زياد رانندگي مي‌كرد به ايالت تاميل نادو، واقع در هندوستان رسيدم و در آنجا پس از يك ماه شروع به بررسي و مشاهده كار جراح يك روستا در اين ايالت كردم. در اين روستا، هر روز صبح جراح بيماران خود را ويزيت مي‌كرد. او زخم‌ها و عفونت‌هاي بيماران را تميز مي‌كرد، دمل و ورم‌هاي چركي آنها را خشك و عفونت حاصل از آن را خارج مي‌ساخت و سپس بعد از ظهر را به عمل جراحي اختصاص مي‌داد. در اتاق عمل، جراح بدون آنكه با بيمار مشورت كند و به او بگويد چه مي‌خواهد بكند، مريض را مي‌خواباند و آپانديس يا رحم او را از بدنش خارج مي‌كرد، هموروئيد او را عمل مي‌كرد، فتق او را جراحي مي‌كرد و يا اين كه زخمي كه عميق و باز شده بود را بخيه مي‌زد. با سفر پر خطري كه پس از ترك فرودگاه با يك تاكسي داشتم، اين موضوع براي من عجيب نبود كه خيلي از اتاق‌هاي بيمارستان با قربانيان و مجروحان تصادف‌هاي رانندگي پر شده باشد. عده‌‌اي از بيماران داراي زخم‌هاي بزرگ و عميقي بودند كه ماهيچه‌ها و استخوان‌هاي بدنشان كاملاً‌ ديده مي‌شد. اتاق‌هاي بيمارستان وضعيت خوب و مناسبي نداشتند. فضاي بسياري از اتاق‌هاي آنقدر شلوغ و كوچك بود كه بسياري از بستگان بيماران روي زمين نشسته بودند. پنكه‌هايي كه به سقف آويزان بودند نمي‌توانستند با گرماي طاقت‌فرساي اتاق مقابله كنند و فضاي اتاق را خنك نگه دارند. در يكي از اتاق‌ها مردي به نام راجن دران كه بيماري قند خون داشت،‌ روي تخت دراز كشيده و پاي او پانسمان شده بود. پاي بيمار قانقاريا داشت و احتمال مرگ او زياد بود. به همين دليل او بايد تحمل مي‌كرد كه جراح پايش را از ناحيه زانو قطع كند. روز بعد من تصميم گرفتم به راجن دران كمك كنم تا او را هرچه سريع‌تر به اتاق عمل منتقل كنند. او در حالي كه خيلي ترسيده بود و به آرامي با خودش حرف مي‌زد، با داروي بيهوشي كه به ستون فقرات او تزريق كردند، از هوش رفت. هنگامي كه او بيهوش شد، جراح يك شكاف خيلي عميق در بالاي زانوي چپ او ايجاد كرد و شروع به بريدن ماهيچه پاي او كرد تا اينكه به استخوان رسيد. پس از چند ضربه كه دكتر جراح با چاقوي جراحي زد، پرستار پاي او را از ميز جراحي برداشت و داخل يك لگن پلاستيكي انداخت. روز بعد، ‌من به همراه جراح، براي اين كه سوراخ روده يك مرد و زخم‌هاي سزارين يك خانم جواني را بخيه بزنيم به يك روستا رفتيم. به محض اين كه ما از كنار يك كاميون حامل فيل عبور كرديم،‌ او به من گفت كه راجن دران هنوز از قطع پايش بي‌خبر است. پيش‌بيني‌هايي كه جراحان در مورد پاي او مي‌كردند بسيار نگران‌كننده بود و آنها چاره‌اي جز قطع پاي او نداشتند. به همين دليل بستگان راجن دران به او گفته بودند كه يك عمل جراحي ساده قطعا‌ً پاي او را درمان خواهد كرد و گمان كرده بودند كه با اين عمل جراحي ساده، خون مجدداً‌ در پاي او جريان پيدا مي‌كند. با اصراري كه خانواده به او كرده بودند، راجن دران با بي‌ميلي موافقت كرده‌بود تا تحت عمل جراحي قرار بگيرد، ‌اما پس از گذشت سه روز از عمل جراحي، راجن دران هنوز از قطع پايش بي‌خبر بود و واقعيت را نمي‌دانست. در اولين روزي كه من در بيمارستان شروع به كار كردم با دكترهاي بي‌تجربه و جواني آشنا شدم كه به اين نتيجه رسيدم، بيشتر بيماران اين ايالت تحت درمان پزشكان مجرب و كاركشته قرار نمي‌ گيرند. با بي‌توجهي به اين‌گونه مسائلي كه در پزشكي بسيار مهم است و موارد ديگري مثل حق ويزيت پزشكان كه در اين ايالت نسبتاً ‌بالاست، بيماران را ترغيب مي‌كند كمك‌هاي پزشكي خود را از يك كشور پيشرفته طلب كنند. دربسياري كشورها، رعايت اصول اخلاقي و احترام گذاشتن به عقايد بيمار و خواسته‌هاي او بسيار مهم است. در اين كشورها، بيماران مي‌توانند به راحتي از هرگونه عمل جراحي، حتي اگر سبب شود كه زندگي آنها را به خطر بيندازد، امتناع كنند. استقلال و خودمختاري بيمار و بستگانش در تصميم‌گيري براي هرگونه اقدام جراحي و پزشكي مي‌تواند بسيار موثر باشد. اما در هندوستان، پزشكان و جراحان براي اقدامات پزشكي حرف اول را مي‌‌زنند و اعتقادات آنها قطعي و محرز است. به همين دليل بود كه راجن دران مجبور شد تصميمي كه بستگانش براي او گرفته بودند و جراح در آن نقش بسيار زيادي داشت را بپذيرد. در هندوستان، پزشكان شخصيت‌هاي محترم و برجسته‌اي به حساب مي‌آيند. در اين كشور يك پسر10 ساله تي‌شرتي را مي‌پوشد كه روي آن نوشته شده است: من دكتر آينده هستم. در مقابل، بيماران معمولاً افرادي هستند كه مطيع پزشكان هستند و از پيشنهادات و عقايد آنها اطاعت مي‌كنند. آنها اعتقاد دارند هرچه كه دكترها بگويند درست است. در هندوستان اصطلاح «پزشكان بهتر مي‌دانند» رواج و مرسوم است. يك روز صبح يك پسر 22ساله وارد اتاق پزشك مشاور شد. پس از يك گفت‌وگوي كوتاه و مختصر، جراح از دكتر و پرستاران خواهش كرد كه اتاق را ترك كنند. بيمار لباسش را درآورد و با صورت روي تخت دراز كشيد. جراح يك وسيله فلزي به نام پروكتوسكوپ را در مقعد او فرو كرد و فشار داد. بيمار در حالي‌كه از درد به خود مي‌پيچيد، اخم‌هاي خود را درهم كرد و فرياد كشيد. جراح با اين حركت سر او داد زد و سيلي محكمي به پشت او زد و به او گفت كه آرام باشد و خودش را سفت و منقبض نكند. سپس جراح به من گفت، نگاه كن و ببين كه آيا تغيير رنگي در ترشحات او مي‌بيني؟ او پروكتوسكوپ را به سمت پايين آورد و متوجه شد كه رنگ صورتي ترشحات بدن او به رنگ قرمز تيره درآمده است. او به محض اينكه فهميد بيمار هموروئيد دارد،‌ بدون اينكه با او مشورت كند شروع به عمل جراحي كرد. ما شايد از يادآوري وقايعي كه در بيمارستان ايالت تاميل نادو اتفاق مي‌افتاد به خنده بيفتيم، اما من به سهم خودم از اين موضوع خيلي نگرانم كه راجن دران هنگامي كه واقعيت را بفهمد و بداند كه پاي او را بدون اينكه به او بگويند قطع كرده‌اند چه عكس‌العملي نشان خواهد داد؟




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن