پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848271878
هرچه دل تنگت می خواهد بگو با حوصله جواب میده "استاد مرادی" : حیاط خلوت
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام
امروز می خواهم سایتی را در واقع کسی را بهتون معرفی کنم که خودم خیلی دوستش دارم و ارادت خاصی بهشون دارم استاد شهاب مرادی میشه گفت یکی از بزرگای روحانیت که با راه اندازی یک وب سایت به تک تک سئوالهاتون در هر زمینه ای پاسخ میدهند . از درد و دل گرفته تا سئوالات و نکات مهم زندگی ... حتمآ پیشنهاد میکنم به سایتشون سر بزنید و هر چه دل تنگت می خواهد بگو .
وب سایت آقای شهاب مرادی : http://shahab-moradi.ir
شما هم تجربه دیدار یا صحبت یا ارتباط از طریق سایت اگر با ایشون داشتید مطرح کنید . این تایپک میتونه یک تایپک ویژه حمایت و دلگرمی دادن به ایشون باشه .
سخنرانی حجت الاسلام شهاب مرادی درباره ادب با لینک مستقیم
حجم فایل : ۳٫۸ مگابایت
لینک دانلود : http://shiaha.com/dl/Shahab%20Moradi-Ad ... Com%5D.zip مستقیم
در جواب یکی از دوستان که پیغام خصوصی گذاشته بودند و سئوال پرسیده بودند :: من چطور میتونم تو این سایت اقای مرادی براشون پسام بدم؟
برای ارسال پیغام به آقای مرادی اول در سایتشون http://www.shahab-moradi.ir عضو بشید و از کادر بالای صفحه گزینه ارسال پیام را کلیک کنید .
مزه ی زندگی شیرین
بخش دوم مصاحبه با حجت الاسلام شهاب مرادی را می خوانید. که قسمت اول آن را در هفته گذشته با عنوان نگاهی نو به خانواده ی نو پا مطالعه کردید. مصاحبه ی ما با ایشان آن قدر مفصل بود که عقربه های ساعت و سئوالات مکرر شما کاربران گرامی ، ما را بر آن داشت که همان جا از ایشان وقت مجددی بگیریم.
ایشان با روی باز و لب همیشه خندان خواهش ما را اجابت کردند و قرار شد بعد از ماه مبارک رمضان دوباره به دفتر شان برویم و این بار سفره ی سئوالات بی شمار شما را بگستریم و بگوییم و بشنویم. به دقت همه ی آنها را مطالعه کردند. اما اشاره ی ایشان هم شنیدنی بود که گفتند:
((بخشی از جواب های سئوالات را در لا به لای صحبت هایم اشاره کردم و بخشی را هم در سایت شخصی ام می توانند بخوانند .مابقی را هم چشم،جواب خواهم داد)).
پس منتظر بخش دیگری از مصاحبه ما باشید با استاد مهارت های زندگی.
تبیان: دخالت والدین یا دخالت دوستان و اطرافیان در بیشتر موارد باعث ایجاد اختلاف بین زوجین می شود. در این خصوص چه راهکاری را باید در نظر گرفت؟
اولین ضرورت خانواده ی نوپا درک استقلال است یعنی بدانند خودشان یک خانواده هستند ، مثل خانواده ی پدر و مادر همسرشان، چه طور آنها را مستقل می دانند این احساس استقلال را در خودشان هم داشته باشند. دوم این که مناسبات و ارتباطات شان را با سایر خانواده ها، تنظیم کنند.تنظیم نوع رابطه با دیگران بسیار مهم است.
تبیان : لطفاً توضیح بدهید:
ببینید اسلام یک میزان مشخص و ثابت برای روابط معین نمی کند. یک جا می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش حتی به اندازه ی یک سلام، در جای دیگر می گوید با نزدیکانت در ارتباط باش به اندازه ی نوشیدن یک لیوان آب، یعنی می گوید قطع رابطه نکن. خط قرمز، قطع رحم و قطع رابطه است. کیفیتش می شود کم و زیاد شود ولی نباید قطع شود.
نکته ی بعد این است که همه ی انسان ها می بایست ارتباط خودشان را با خانواده ی اصلی شان که در آن نقش فرزند را دارند حفظ کنند و حقوق واجبی که در قبال پدر و مادر و برادر و خواهرشان به عهده دارند را انجام دهند. این وظیفه است، یعنی باید به عنوان خانواده ی نوپا یک مناسباتی را با خانواده های اصلی شان داشته باشند و زن و شوهر جوان تمرین کنند تا مناسبات خانواده ی نوپا را با خانواده ی همسرشان تنظیم کنند یعنی کمک همسرمان باشیم درنیکی به والدینش.اما باید دقت کرد که همه ی اینها با حفظ استقلال خانواده باشد. یعنی وقتی خانواده ی ما کاری را برای خانواده ی خودش یا خانواده ی همسرش انجام می دهد یک خانواده ی مستقل این کار را انجام داده ، نه پسر برای پدرش یا دختر برای والدینش. این مطلب جای خودش بحث دارد و می بایست در این خصوص خیلی مهارت ها و خیلی آموزه ها آموزش داده شود.
چند نکته در این خصوص وجود دارد. بعضی وقت ها خانواده ها حمایت می کنند و ما فکر می کنیم که دخالت می کنند.
وقتی حمایت می کنند باید از آنها تشکر کنیم. خود پذیرفتن حمایت، نوعی نشانگر کرامت آدمی است بعضی از زوج ها می گویند ما حمایت کسی را نمی خواهیم. جوان و خانواده ی نوپا اگر در یک قالب درست که کرامت شان حفظ شود کمک یا حمایتی را قبول کنند رفتار کریمانه و شرافتمندانه ای انجام داده اند. دخالت و تحقیر بد است و حمایت خوب و تفاوت این دو باید برای زوج ها و والدین آنها توضیح داده شود.
حجت الاسلام شهاب مرادی /shahab moradi
حجت الاسلام شهاب مرادی : «همایش همسر ایده آل من »در همدان
تبیان: رابطه ی کلامی یک زوج با هم چگونه باید باشد؟ حد و حدود احترام زن و شوهر در گفتار به چه شکل باید باشد ؟خصوصاً درحضوردیگران این موضوع پررنگ ترهم هست.
این موضوع خیلی نیاز به آموزش دارد. بعضی جاها می بایست قرین حیا باشد. بعضی جاها می بایست خودمانی ترباشد. در مورد سبک ارتباط کلامی باید ببینیم که زوج ها ازچه کسی آموزش دیده اند؟!
ما اساساً در این خصوص در هیچ زمینه اش آموزش ندیده ایم. خیلی وقت ها نوع ارتباط کلامی ما درمدرسه به حالت جنگ بوده است. در واقع جنگیدن را یاد گرفته ایم در بیان مان- ما اعتراض و ناسپاسی را یاد گرفته ایم حتی در ادبیات س*ی*ا*س*ی ما هم همین طور، مثلاً می گویند مطالبات مردم. مطالبات دولت، همه از هم انگار طلب کارهستند. ببینید این حالت چقدر می تواند در رابطه انسان ها کدورت ایجاد کند.
دو شاخص مهم در رابطه ی ما با یکدیگرمی تواند شاخص مناسبی باشد. یکی میزان تشکر کردن مان ازدیگران و دیگری نحوه ی عذرخواهی کردن مان از دیگران. درست است که می گویند عاقل نباید کاری کند که عذرخواهی کند ، اما خیلی خطاها به طور سهوی اتفاق می افتد. ما باید در عذرخواهی کردن مودب و مسئولیت پذیر باشیم و راحت عذرخواهی کنیم. در تشکر کردن از دیگران هم باید بسیار راحت باشیم. مردم ما بیشترعلاقمند به انتقاد کردن از همدیگر هستند و این از لحاظ تربیتی و معنوی خطرناک است و در فرهنگِ گفت وگوی افراد جامعه تاثیر گذاشته است.
دو شاخص مهم در رابطه ی ما با یکدیگر می تواند شاخص مناسبی باشد. یکی میزان تشکر کردن مان ازدیگران و دیگری نحوه ی عذرخواهی کردن مان از دیگران
تبیان : می شود گفت که این ارتباط کلامی بین زوج به نوعی برداشت از ارتباط کلامی پدر و مادرها در دوره ی قبل از ازدواج است با نمک رسانه، نوع گفتگویی که در رسانه پخش می شود بیشتر حالت بحث و جدل دارد.اثرگذاری کدام یک بیشتر است، خانواده یا رسانه؟
من پژوهش دقیقی سراغ ندارم که میزان اثرگذاری خانواده و یا رسانه را در ارتباط کلامی تلخ زوج های جوان تحلیل کرده باشد. بهتر است اظهار نظرهای ما مستند و علمی باشد. باید بگویم هر دو موثرند خانواده به جهت استمرارش می تواند موثر باشد و رسانه به جهت تاثیرگذاری ویژه اش.
رسانه ملی و سینما یک تنگناهایی داشته است. خوب ما نمی توانیم نشان دهیم که زن و شوهری همدیگر را می بوسند چون اسلامی و شرعی نیست. روابط عاشقانه را هم با الگوی غربی یا هندی بلد هستند که آن هم محدودیت دارد -هرچند راه گشا نیست- پس چیزی که به راحتی می شود در رسانه به تصویر کشیده شود یا غم وغصه است یا جر و بحث . اما می شود به نحو دیگری آن را به تصویر کشید، یک مثال بزنم در فیلم آژانس شیشه ای نامه ای که حاج کاظم برای همسرش می نویسد چقدر صمیمی و زیباست یا پاکتی که همسرش برای حاج کاظم می فرستد که چفیه و پلاک در آن است خیلی سکانس فوق العاده ای است، درست است که بیان گر نوعی سختی است اما این سختی به معنای غم و غصه و بدبختی و عجز و ناتوانی نیست.
حجت الاسلام شهاب مرادی /shahab moradi
تبیان : چرا این مهارت ها را قبل از ازدواج به پسر و دختری که می خواهند ازدواج کنند آموزش نمی دهند؟
مهارت هایی که باید قبل از ازدواج آموزش بدهیم ، هم ضرورت دارد و هم گروه های شان با هم فرق می کند. من قبل از اینکه، به زوج ها آموزش بدهم از سال 85 و 86 دربرنامه ی مردم ایران سلام مباحثی درباره تا مرحله ی قبل از خواستگاری بود. در دانشگاهها به صورت کارگاهی درباره ی باید ها و نباید های انتخاب همسر آموزش هایی داشته و دارم ..
مهارت های زندگی مسائل ساده ای نیست که هر کسی بیاید و ادعا کند که آن را بلد است یا
اگر کتاب و cd اش را بخوانند می توانند آنها را یاد بگیرند ، مثل اینکه ما یک بروشور آموزش دوچرخه سواری را بین بچه ها پخش کنیم و آن وقت بگوییم بروید و دوچرخه سواری یاد بگیرید. حتماً مربی می خواهد. حتماً نظارت می خواهد. حتماً استاد می خواهد.معلم می خواهد،شما هر چقدر تحصیلات آکادمیک خلبانی ببینید باید یک ساعت مشخصی با استاد پرواز، پرواز کنی تا پرواز را یاد بگیری- کسانی که می خواهند این مهارت های زندگی را فرا بگیرند می بایست در این دوره ها شرکت کنند. حرف بزنند و تمرین کنند و ...
مهارت های زندگی مسائل ساده ای نیست که هر کسی بیاید و ادعا کند که آن را بلد است یا اگر کتاب و cd اش را بخوانند می توانند آنها را یاد بگیرند ، حتماً مربی می خواهد. حتماً نظارت می خواهد. حتماً استاد می خواهد.
تبیان :در مورد موضوع اشتغال، چقدر درگیری های کاری یا درگیرهایی در محیط کار می تواند روی روابط زن و شوهر در خانواده ی نوپا اثر بگذارد یا چه عاملی می تواند بهترین میزان برای حدود این روابط باشد؟
رعایت موازین فقهی. همین
تبیان : یعنی حضور خانم ها در محیط کاری و اجتماع هیچ تاثیری در نهاد خانواده ندارد؟
حضور زن در جامعه و اشتغال او هیچ ایرادی ندارد .اما در خانواده تاثیر دارد. برای زن بهتر است که زن کار نکند، چرا بهتر است؟ نه به این خاطر که جامعه به او نیاز ندارد به این خاطر که نگاه اصیلی که اسلام به زن دارد واقعاً ویژه است. زن ریحانه است! من معتقدم اسلام بیشتر طرفدار خانم هاست. شاید خیلی ها این نظر مرا قبول نکنند چون این موضوع را خوب تبیین نکرده ایم. مرد باید به زن خدمت کند، باید مواظب او باشد، از او محافظت و نگهداری کند.سرپرستی و خدمت به زن همراه با احترام متقابل و مودت و عشق و مهربانی. بنا براین بهتر است که زن درخانه باشد. این به معنای این نیست که حضورش در جامعه حرام است حضور زن در جامعه و ارتباط او با نامحرم اگر همراه با حجاب و وقار و ضرورت یک رابطه ی شغل مدار معقول ومعمول ، ارتباطی کاملا منطقی و قطعا بلا اشکال است.
حجت الاسلام شهاب مرادی / shahab moradi
حجت الاسلام شهاب مرادی در جلسه ی سخنرانی دانشگاه زنجان
تبیان : مظاهر جدید یا بهتر بگوییم دست پخت تکنولوژی. Sms (پیامک) ، ماهواره، چت چه اثری در روابط زناشویی می تواند داشته باشد؟
من در این خصوص اتفاقا مقاله ای درسایت خودم دارم که فکر می کنم پاسخ مناسبی به این سوال شما باشد.
برای ورود به سایت آقای شهاب مرادی می توانید اینجا کلیک کنید.
http://www.shahab-moradi.ir
تبیان : بهترین زمان برای ورود بچه ها به زندگی زناشویی، چه زمانی است؟
بهتر است بگویم مدیریت زمان بچه دار شدن. این موضوع تحت تاثیر باورهای گوناگونی است که در خانواده ها شکل گرفته است- مثلاً باوراینکه فرزند مزاحم خوشی و تفریح زوج است و یا اینکه فرزند ما را به ادامه ی زندگی مجبور می کند و ما شاید بخواهیم از هم جدا شویم و یا ...
شاید به جای اینکه ما به افراد تقویم بدهیم ، بهتر است باورهایشان را اصلاح کنیم که بچه موجب برکت در زندگی شماست. رسول خدا به بچه های شما مباهات می کنند و اینکه فرزند، مزه ی زندگی را شیرین تر و مفهوم خانواده را بهترمی کند.
مفاهیمی از این دست باید به باور تبدیل شود و وقتی به باور تبدیل شد در کنار یک سری مهارت ها و آموزه ها قرار بگیرد. مثلاً علوم پزشکی می گوید که بارداری بالای 34 سال ریسک بالایی دارد. این یک آموزه است که اگراین مطلب را لحاظ کنند بعد خودشان می توانند برنامه ریزی و زمان بندی کنند. یکی دیگر از فواید آخرین بارداری زیر 34 و 35 سال این است که دوره ی بلوغ بچه ها و دوره ی مرز نوجوانی و جوانی پسر و دختر منطبق با دوره ی یائسگی و بحران خاص آن روزهای مادر نمی شود در این وقت چون مادر خودش درگیر بحران یائسگی است دیگر نمی تواند بحران های بچه ها را به خوبی و سهولت مدیریت کند.
گروه خانواده و زندگی تبیان
نگاهی نو به خانواده ی نوپا
متن کامل مصاحبه آقای مرادی با تبیان
قرار ما با ایشان در دفتر مرکز مشاوره زندگی بهتر بود،حجت الاسلام شهاب مرادی را می گوییم. استاد مهارت های زندگی .
برخلاف همه ی قرارهای که ساعتش را ترافیک تهران تعیین می کند همه چیز سر وقت شروع شد.اولین چیزی که در دفتر این روحانی خندان به چشم می خورد سادگی و زیبایی بود.و البته صدای گاه به گاه خنده اش که لا به لای این سادگی و زیبایی می پیچید.میان اصرار مدام ما خودش برای مان چای ریخت .
از دردها و دغدغه هایش گفت و اینکه میان این همه اتفاق های جور واجور که در بین هم لباس هایش مرسوم و متداول شده سراغ خانواده های نو پا رفته تا با آموزش مهارت های زندگی ،زندگی بهتر را برایشان رقم بزند.
تبیان : شما به عنوان روحانی چه احساس نیازی می کردید که وارد بحث مهارت های زندگی شدید؟
ما عادت کردیم به نوعی روضه خوانی اجتماعی، هر کس که می خواهد چه در فضاهای س*ی*ا*س*ی و اجتماعی کار کند می پردازد به بیان مشکلات و آسیب ها.ما باید به جای این ناله کردن و تکرار معضلات و مشکل ها در زمینه ای که فعالیت داریم هر کس به اندازه ای توانش و وسعش همت و کار کند .
به آمار طلاق 85 نگاه کنید و به سال 86 و بعد 87 در مقطعی از 95 هزار طلاق رسیدیم به 126 هزار طلاق و میزان نارضایتی ها،آشفتگی ها و تلخ کامی های زوج های جوان زیاد شده است. از طرف دیگر فضای تبلیغ سبک زندگی غربی، اما سبک زندگی اسلامی- ایرانی با سبک زندگی غربی فرق می کند. ما وقتی خودمان حیات طیبه داریم، وقتی می توانیم یک جاهایی را تألیف کنیم و بسازیم و یک جاهایی را که داریم و در زندگی قدیمی ما وجود داشته است آنها را احیاء کنیم و به دست بگیریم ،فکر می کنم خیلی از مشکلات ما را برطرف کند. بخشی از این ضرورت که من احساس می کنم باید در این مورد کار کنیم که پاسخ مشکلات امروز جوانان ما و خانواده های ما در مفاهیم واقعی اسلام است نه باورهای خرافی و نه عقاید و اندیشه های طالبانی. مکتب اهل بیت را می گویم. (در مکتب اهل بیت وجود دارد) هدف ما هم همین است. موضوع سخنرانی های من هم همین است.
منبر و نماز جمعه و هیئت،مکان های سخنرانی های یک روحانی در عرصه ی اجتماع است، بخش عمده ی این صحبت ها می بایست حرف های دنیا باشد چون آخرت ما را دنیا می سازد.
تبیان :یعنی شما بنا به احساس وظیفه ی شرعی و اجتماعی خودتان به عنوان روحانی این راه را انتخاب کردید؟
این احساس مسئولیت به دلیل جایگاه خود روحانیت است. این موضوع را خیلی شخصی نبینید. هر روحانی می بایست هم در خصوص مشاوره و هم سبک زندگی این نقش را داشته باشد. ببیند منبر و نماز جمعه و هیئت،مکان سخنرانی های یک روحانی در عرصه ی اجتماع است،
بخش عمده ی این صحبت ها می بایست حرف های دنیا باشد چون آخرت ما را دنیا می سازد. دنیا مزرعه آخرت است. اگر منابر ما به این مسائل نپردازد به چه چیز بپردازد؟ شما سبک منبر رسول خدا (ص) را نگاه کنید. در مورد همین زندگی بوده است. تعامل با مومنین، ازدواج و...
حجت الاسلام شهاب مرادی
پیشتر در غرب این نوع خدمات و یا به تعبیر دیگر نهضت مشاورین و سبک مشاوره ابتدا توسط کشیش ها آغاز شده است. همان روحانیون مسیحی و یکی از کارهای مهم روحانی مسلمان به خصوص یک روحانی شیعه همین گفت و گو با مردم و حل مشکلات مردم است.
تبیان :شما یک نفر هستید و این نقطه نظر شما در مورد مسائل خانواده و مهارت های زندگی منحصر به فرد است یا کمتر دیده می شود. آیا به نظر شما این موضوع نمی بایست متولی دیگری در جامعه ی ما داشته باشد؟ ما کجا باید در مورد مهارت های زندگی با نسلی که آماده شروع زندگی جدیدی می شود صحبت کنیم؟
در حوزه ی مسائل اجتماعی و علمی هم عرضه و تقاضا وجود دارد. ما همزمان با تولید علم می بایست زمینه ی ترویج آن علم را هم ایجاد کنیم. من روزانه به طور متوسط 100 پیام در سایت خودم می خوانم .این نشان می دهد که مردم مشکلات اجتماعی و فرهنگی زیادی دارند. بخشی از این مشکلات به این دلیل است که آموزش مناسبی ندیده اند. بخش دیگر مربوط به خدمات مشاوره و درمان است که جای خودش به آن می پردازم.
در بخش آموزش،سیستم های رسمی آموزش یعنی مدرسه و دانشگاه و حوزه و در رتبه دوم خانواده و در رتبه ی سوم رسانه متولیان این بخش هستند.
یک مشکل اجتماعی در ایران وجود دارد و آن اینکه مردم فکر می کنند که همه چیز را بلدند، همه چیز را می دانند بعضی جاها از طرح این موضوعات نه تنها استقبال نمی کنند بلکه دچار تعارض با ما هم می شوند چون فکر می کنند که همه چیز را می دانند.
یک مشکل اجتماعی فرهنگی در ایران وجود دارد و آن اینکه مردم فکر می کنند همه چیز را بلدند و همه چیز دانند.
شما در فضایی باید آموزش بدهید که احساس نیاز به آموزش وجود داشته باشد. در جایی که نیاز به آموزش نیست آموزش های غیرمستقیم رسانه ها جای خودشان را باز می کنند مثل فیلم ها و سریال های ما ....
اینها تاثیر خودش را می گذارد و به همین دلیل سبک زندگی در این بیست سال مدام در حال تغییر است، به عنوان مثال کار در گلخانه نیاز دارد که در دمای بالای پنجاه درجه و رطوبت بالا کار کنی، جوانی که مدام زیر اسپیلت و کولر ماشین بزرگ شده چه طور می تواند این سختی را تحمل کند؟ یا مثال دیگر مصرف تجملات در زندگی همه ی ما وجود دارد اینها را رسانه می سازد- یا عروسی های گران قیمت تا وقتی آموزش نمی دهیم مظاهر دیگر جایگزین می شود.
تبیان :کلمه ی خانواده ی نوپا ظاهراً مختص شماست. تعریف خانواده ی نوپا چیست؟
شاید دیگران هم از این عنوان استفاده کرده باشند.به نظر من عروس و دامادی که تازه زندگی شان را شروع می کنند مثل یک کودک نوپا می مانند. برای راه رفتن ما نباید به جای کودک راه برویم باید حمایتش کنیم ، نباید در شیوه ی راه رفتنش دخالت نکنیم، کمکش کنیم که خودش گام بردارد و راه رفتن صحیح را یاد بگیرد و حتی اگر زمین هم خورد بپذیریم که زمین خورده است. به گریه اش توجه نکنیم بلکه حمایتش کنیم که دوباره بلند شود راه برود و خطرات را به او هشدار دهیم و موانع را گوشزد کنیم و اینکه نترسد و قدم بردارد.
بیش از 50 درصد طلاق ها در سال گذشته مربوط به 5 سال اول ازدواج بوده است و این آمار نشان می دهد که خانواده ی نوپا نیاز به حمایت دارند.
تبیان :دراین خانواده ی نوپا که عنوان می شود گروه هدف چه کسانی هستند و هدف شما برای این گروه هدف چیست؟
اجازه بدهید اول در مورد هدفم صحبت کنم، ما کارآیی هایی متفاوتی داریم مثلاً ما روحانیون را در بعضی هیئت ها دعوت می کنند که اگر بعد از من روحانی چند نفر مداح خواستند مداحی کنند این سوال در اذهان ایجاد نشود که پس روحانی این مجلس کجاست؟
در بعضی جشن ها ما را دعوت می کنند که گروه سرود برنامه دارد تقلید صدا هم دارند، موسیقی هم دارند ،10 دقیقه هم به یک روحانی وقت می دهند. من نمی گویم برویم یا نه ،اتفاقا معتقدم ما هر جا که می توانیم باید صحبت کنیم و حرف بزنیم و حتی مهم تر از انتقال محتوا خود این ارتباط با جامعه موضوعیت دارد. ما نباید ارتباط مان را با جامعه از دست بدهیم. هر طلبه ای باید به این موضوع توجه کند. این نوع جلسات خودش نوعی مباحثه است.
گاهی اوقات هم ما را به جلساتی دعوت می کنند که مثلاً در مورد مهارت گفتگو در خانواده صحبت کنیم در این جلسه زوج ها هستند، پدر و مادرشان هستند- نوجوان هست. جوان، پدربزرگ و مادربزرگ با نوع عقاید، دیدگاه های گوناگون و حاشیه های که به حرف ها زده می شود مانع از رسیدن به مطلوب می شود این نوع جلسات پیوستگی ندارد و قبل و بعدی هم ندارد.
هدفی که در ذهنم این بوده که گروه هدفم خانواده های نوپا باشند. اول کسانی در سال 88 ازدواج کرده اند و به ترتیب 87 و 86 و 85 و 84 که این پنج گروه در حال ثبت نام هستند حتی در مورد زوج هایی که بچه دارند تا آنجا که می شود جدا می کنیم تا بتوانیم گروه هدف یکدستی داشته باشیم.
عروس و دامادی که تازه زندگی شان را شروع می کنند مثل یک کودک نوپا می مانند. برای راه رفتن ما نباید به جای کودک راه برویم باید حمایتش کنیم و در شیوه راه رفتنش دخالت نکنیم، کمکش کنیم که خودش گام بردارد و راه رفتن صحیح را یاد بگیرد
عرض کرده بودم که ما همه چیز بلدیم متاسفانه متخصصین ما هم همین طوری هستند ما کمتر امتحان می کنیم.
ما در خیلی مباحث به طور علمی و پژوهشی، تحقیق نمی کنیم.یک پژوهش دقیق می بایست بر مبنای تحقیق علمی، مطالعه ی درست، مصاحبه و تست استاندارد باشد. بعد می توان در مورد نتایج آن نظر علمی و پژوهشی داد.
مثلاً درمورد مشکلات خانواده، به عنوان مثال طلاق خانواده های نوپا یا تلخکامی خانواده های نوپا، دراین مورد می گویند که کمبود آموزش موثر است. ما برای اینکه بدانیم که این فرضیه درست است یا نه؟ باید بررسی کنیم .
حجت الاسلام شهاب مرادی
مثلاً ما در همین دوره می خواهیم پیش تست بگیریم،بعد یک گروه را گواه بگیریم وبعد دوره ی آموزش پس تست بگیریم تا ببینیم که شرایط خانواده قبل از ورود به این دوره، دوره ای که در آن 3 ساعت در هر جلسه آموزش دیده اند، کار کرده اند،پرسش و پاسخ داشتیم، تمرین داشتیم با زوج با هر دو ارتباط مستقیم داشتیم با گروهی که اصلاً در این دوره شرکت نکرده اند چقدر تفاوت کرده اند آیا واقعاً وضعشان بهتر شده است؟ شاید همه بگویند که بهتر می شود اما هیچ کدام از اینها علمی نیست. احتمال من و شما هیچ وقت علمی و مستند نیست.
یکی از کارکردهای مهم این روش پژوهش است. ما می خواهیم بدانیم که به چه میزان این آموزش ها تاثیر دارد؟ وقتی تاثیر این موضوع به طور پژوهشی و علمی اثبات شد آن وقت می توانیم بگوییم که دانشگاه! مدرسه! حوزه های علمیه! آموزش و پرورش!و.... بیاید کمک کنیم که اینها مدون شوند تا بتوانیم همه ی زوج ها را در تمام کشور آموزش دهیم .
تبیان :یعنی در افق این کار و این حرکت رسیدن به این نقطه هم ترسیم شده است؟
بله در افق شخصی من این نقطه وجود دارد.
تبیان :تا چه زمانی این زوج ها را رصد می کنید؟
این بستگی به نحوه ی تعامل این زوج ها با ما دارد اگر ما با تعامل داشته باشند ما ادامه می دهیم اما بازه ی زمانی ما 10 جلسه است یعنی روی 10 مهارت کار می کنیم. در بعضی کشورهای غربی با روش های مشابه بیست و یک هزار زوج را آموزش داده اند.
تبیان : و فرهنگسرای ارسباران در این راستا چه کمک هایی به شما کردند؟
از بابت امکاناتی که در اختیار ما گذاشتند فضا و سالن و سایر امکانات هیچ مبلغی از ما نگرفتند و این دوره با همکاری کامل آنها برگزار می شود. برگزاری این دوره مدیون همکاری تنگاتنگ آنهاست. و فرهنگسرا به عنوان یک گام برای فرهنگسازی درست، فقط یک مبلغ جزئی پنج هزار تومان به عنوان هزینه ی فرایند ثبت نام و تشکیل پرونده از زوج های متقاضی دریافت می و تصدیق می کنید که در مقابل هزینه های آموزشی که در جامعه متداول است مثل کلاس زبان واقعاً مبلغ ناچیزی است که در مجموع 30 نفرساعت آموزش برای هر خانواده می شود.
تبیان :با توجه به سوال های کاربران محترم سایت اگر اجازه بدید وارد یک سری مشکلات خانواده ها شویم فکر کنید که ما بیان کننده ی مشکلات خانواده ها هستیم «من به همسرم شک دارم» این مطلب در خیلی از سوالات عنوان شده بود. ساده تر بگویم شک در مورد همسر؟
باید ببینیم که شخص در مورد شک کردن نرمال است یا بیمار شک مرضی و بدبینی مرضی دارد یا خیر که با مراجعه به روان شناس و مصاحبه شخص را ارزیابی می کنند و مشخص می شود که ذهنیت های شخص نسبت به محیط پیرامون و اشخاص و حتی همسر ریشه در نوعی بیماری نداشته باشد.
حجت الاسلام شهاب مرادی
نکته دوم اینکه اگر شخص بدبینی دارد این مطلب را به نحوی مطلوب بیان کند ، مثلاً بگوید وقتی شما موبایلت را پنهان می کنی و یا برایش رمز می گذاری زن به همسرش و یا مرد به همسرش عنوان بکند که من دوست ندارم در کار تو تجسس کنم اما این موضوع می تواند تولید سوءظن کند .
ما نباید فضایی ایجاد کنیم که در آن سوءظن تولید شود یا مثلاً در مورد پیامکی که مخفیانه خوانده می شود حساس می شوند و چون اوایل زندگی است باید به هم حق بدهیم تا همدیگر را بشناسیم و اطمینان پیدا کنیم بعضی از رفتارها و بعضی از هیجانات مان را برای هم ترجمه کنیم و به راحتی برای هم توضیح بدهیم.
بعضی وقت ها احتمال دارد که این سوءظن ها به جا باشد و یکی از زوجین در حال خطا باشند. برای مدیریت آن خطا با توجه به موازین شرعی و اخلاقی به یک مشاور مراجعه کنند و با حوصله و مدبرانه موضوع را حل کنند، در برخی موارد طلاق توصیه ی مناسبی است
بعد گاهی اوقات می بینیم که شخص دلایل زیادی عنوان می کند که شاید همسرش نمی داند و یا اصلاً به ذهنش هم خطور نمی کند و بیان این دلایل به تقویت صمیمیت شان کمک می کند.
بیشتر بدبینی های داخل خانه از جانب خانم هاست به آقایان.در مردهایی که بدبینی دارند باید این مطلب را روشن کنیم که تفاوت سوءظن و غیرت چیست؟ غیرت و سوءظن به لحاظ دینی با هم خیلی فرق می کنند این نیاز به آموزش دارند.
بعضی وقت ها احتمال دارد که این سوءظن ها به جا باشد و یکی از زوجین در حال خطا باشند. برای مدیریت آن خطا با توجه به موازین شرعی و اخلاقی به یک مشاور مراجعه کنند و با حوصله و مدبرانه موضوع را حل کنند در برخی موارد طلاق توصیه ی مناسبی است البته به ندرت.
طلاق یکی از راهکارهای بسیار منطقی و عاقلانه و خردمندانه ی اسلام است اما اینکه کجا باید انجام شود خیلی مهم است. مثل عمل جراحی- گاهی- عمل جراحی نیاز نیست با یک تفسیر ساده در سبک زندگی شخص سالم شود. گاهی اوقات نیازمند درمان دارویی هم هست. بعضی اوقات علاوه بر اینها به جراحی هم نیاز است در این مثال جراحی همان طلاق است.
تبیان :معضلی که خانواده ها الان با آن مواجه هستند طلاق خاموش است
ما بهتر است اسمش را بگذاریم آشفتگی، سردی، تلخ کامی. آنچه که غیر از شادکامی و شکوفایی و موفقیت در خانواده است هر اتفاق دیگری که می افتد منفی است، این مسائل مرحله ی قبل از طلاق است شما این مسائل را جزو دایره ی خانواده های ناموفق باید در نظر بگیرید.
به نظر من خانواده ها 2 دسته اند خانواده های موفق و خانواده های ناموفق. خود خانواده های ناموفق 2 دسته اند یا طلاق گرفته اند و یا اینکه دارند می سوزند و می سازند یعنی می سوزند و تحمل می کنند.
طلاق یکی از راهکارهای بسیار منطقی و عاقلانه و خردمندانه ی اسلام است اما اینکه کجا باید انجام شود خیلی مهم است
تبیان :اصلاً نمی دانند که این مشکل در زندگی شان وجود دارد و حتی دنبال راهکار هم نمی گردند.
دقیقاً بعضی از خانواده ها نمی دانند چرا؟ چون لمس نکرده اند. مزه ی آن را نچشیدند، چون تجربه ای از زندگی شیرین و شادکام و موفق ندارند. زن یعنی مصیبت، مرد یعنی مصیبت، بچه یعنی بلا.
این باورها در یک چنین خانواده هایی حاکم است. ما در آموزش های مان این مطالب را استخراج کردیم- الگو خیلی مهم است رسانه ها در این مورد مسئولیت زیادی دارند در این الگوسازی.
حجت الاسلام شهاب مرادی
تبیان :چقدر برای همسرم باید وقت بگذارم؟ یا به عبارت دیگر وقت گذاری زوجین برای هم باید چگونه باشد؟
در بعضی روایات داریم که مثلاً مؤمن باید وقتش را به چند قسمت تقسیم کند بخشی را عبادت کند. بخشی را کار کند و بخشی را استراحت کند یا در روایات دیگر عنوان شده که بخشی را تفریح کند و لذت حلال ببرد.
به نظر من اینها به این معنی نیست که بیست و چهار ساعت شبانه روز را تقسیم بر 3 یا بر 4 کند. به این معنا نیست که زمان بندی رفتارهای تان بر اساس ساعت باشد. البته یه جاهایی زمان بندی مهم است. زن و شوهر اگر می خواهند در مورد یک موضوعی بحث کنند توصیه می کنیم که بیشتر از 50 دقیقه با هم صحبت نکنند. در مورد گفت و گو بیشتر به کیفیت این گفت و گو و ارتباط زن و شوهر باید توجه شود تا به زمانش ،رابطه و گفت و گو وجود داشته باشد با کیفیت خوب و شاخص های مثل صداقت، صمیمیت، محبت در آن زیاد باشد.
ادامه گفت وگوی ما با ایشان را هفته ی آینده در همین بخش دنبال کنید ....
تهیه وتنظیم- گروه خانواده و زندگی سایت تبیان
سلام
من گاهی پای صحبت هاشون تو تلوزیون نشستم آدم روشنی بنظرم آمد.
شرط اول رضای خداست
متن کامل مصاحبه مجله زندگی ایده آل؛ شماره 62 نیمه اول اردیبهشت 1389
لید: آغاز سال نو و روزهاي شادي كه در آن بسياري از جوانان به خانه بخت ميروند، بهانهاي بود براي اين كه در اين شماره «زندگي ايدهآل» سراغ سوژه داغي چون «ازدواج» برويم. اين درحالي بود كه در سريالهاي طنز نوروزي هم ازدواج، از روايتهاي قصه بود. بهخصوص سريال «زن بابا» كه تم اصلياش ازدواج مجدد بود. با پخش اين سريال و تبديلشدن ازدواج «عزيزآقا» به يكي از موضوعات روز، بد نديديم در كنار ديگر مطالبي كه درباره ازدواج تهيه ميكنيم، نگاهي هم داشته باشيم به تاثيرات چنين سريالهايي در جامعه و آنچه به نام ازدواج و در اينجا ازدواج مجدد به تماشاگران خود عرضه ميكنند. انتخاب ما براي بررسي چنين پديدهاي، كارشناسان و متخصصان برجسته كشور بودند. آشنايي و همراهي هميشگي روحاني نامآشنا و دوستداشتني «حجتالاسلام شهاب مرادي» دليلي شد تا از ايشان براي اينكار كمك بگيريم. حاج آقا مرادي پيشقدم شد و مركز مشاوره زندگي بهتر ميزبان. حاضران در اين گفتوگو «حجتالاسلام مرادي»، «محمدرضا حسينيان»، جناب آقاي «عليرضا مهدوي» و «دكتر بهمن بهمني بودند.» آقايان مهدوي و بهمنيكه از مشاوران موفق و پرطرفدار مركز مشاوره زندگي بهتر هستند، آغازگر بحث شدند و شهاب مرادي كه صبح فردا مسافر باكو بود پس از آن كه با حوصله بسيار آخرين مراجعهكننده را براي مشاوره ملاقات كرد به بقيه ملحق شد. مركز مشاوره زندگي بهتر بيشاز 16 مشاور دارد و در كنار خدماتي كه به عموم شهروندان ارائه ميكند، دورههای رایگان آموزش مشاوره ازدواج براي دانشآموختگان و دانشجويان مقاطع فوقليسانس و بالاتر و همينطور طلاب را هم برگزار ميكند. حجتالاسلام مرادي نيز در اين مركز، با تمام مشاوران جلسات هفتگي دارد. عليرضا مهدوي با سابقه طولاني در مشاوره، مدرك فوقليسانس روانشناسيتربيتي دارد. دكتر بهمن بهمني ديگر همراه ما در اين جمع با داشتن مدرك دكتراي مشاوره، سالها است بهعنوان مدرس، مشاور و عضو هيئت علمي با دانشگاههايي چون علامه طباطبايي و علوم بهزيستي و توانبخشي همكاري ميكند. بايد بار ديگر سپاسگزار ميزبان اين برنامه حجتالاسلام شهاب مرادي باشيم كه با وجود خستگي پايان شب و مشغله فراوان، آرامش و شادابياش، حيرتانگيز بود و حتي در ميانههاي بحث با چاي سبزي كه خود تهيه كرد و برايمان آورد، مهمانان شبانه اين گفتوگو را غافلگير كرد./ سیامک رحمانی
ايدهآل: سریالهای عید امسال بهخصوص سریال زنبابا که به خاطر سوژه ازدواج مجدد بحث امروز ما است از نظر شما چقدر با واقعیت منطبق بود و چقدر به خاطر سناریو بزرگنمایی شده بود؟
دكتر بهمني: به نظر من این سریال بسیار اغراقآمیز و براي خانوادههاي ايراني مخرب بود. البته حتما نمونه این موارد هم در جامعه ما هست. اما انتخاب این سوژه درست مثل این است که شما بروید کلینیک چشمپزشکی و از روی بیمارانی که آنجا هستند اینطور نتیجه بگیرید که همه دارند نابینا میشوند!
ايدهآل: چیزی که در یک اثر هنری به نمایش در میآید الزاما نباید همان اتفاق روتینی باشد که در جامعه میافتد. ممکن است این استثنا باشد ولی همین اتفاق به خاطر خاصبودنش میتواند برای خیلیها جذاب باشد. دلایل مخرب بودن چنين سريالهايي چيست؟
آقای مهدوی: ببینید آثار مخرب اینگونه برنامهها خیلی گام به گام از محیط خانه و والدین آغاز میشود و به محیط مدرسهو حتی آموزگاران هم میرسد. تخریب آنجا رخ میدهد که در این سریالها بزرگان و موسپیدان مضحکه میشوند. موسپیدانی که زمانی در فرهنگ ما برایشان قداست خاصی قائل بودیم و هنوز هستیم. اما متاسفانه در اینگونه تصاویر این قداستهارنگ میبازد. آسیب این قضیه آنجا ظاهر میشود که دیگر هیچکس ولو اینکه کسوت و تجربهای هم داشته باشد نمیتواند در هیچ زمینهای حرف آخر را بزند. این مشکل بیشتر از همه در بحث ازدواج بروز پیدا میکند وقتی که این جایگاه ریشسفیدی تخریب شد نتیجه این میشود که دختر و پسر صرفا به این دلیل که از هم خوششان آمده بدون هیچ مشورتی و درنظر گرفتن جایگاه بزرگترها و احترام تجربهشان انتخابشان را انجام میدهند و ازدواج میکنند.
ايدهآل: و پیامد اصلی این انتخابهای بدون مشورت؟
دكتر بهمني: پیامد اصلی این ندانمکاریها هم وقتی بروز پیدا میکند که انتخابها سطحیتر میشود و اصالت عملکردها پایین میآید.
ايدهآل: شما قبول دارید که به هرحال به خاطر همه اتفاقاتی که رخ داده شرایطفرهنگی امروز ما نسبت بهگذشته تغییر کرده و در عمل هم این فاصلهها ایجاد شده؛ یعنی دیگر از آن احترامهای بیچون و چرای خانوادگی که جزوی از فرهنگ و سنت ما بودند خبری نیست؟
آقاي مهدوي: با گذشت زمان خیلی چیزها تغییر میکند در نادرست بودن آنها شکی نیست. بنابراین به صرف واقعیت داشتن نباید به تصویر در بیایند. از طرف دیگر اگر خود واقعیت هم اغراق نباشد بازهم نتیجهگیری آن اغراقآمیز است و بدتر اینکه باعث نتیجهگیریهای اغراقآمیز میشود.
ايدهآل: در مورد مخالفت بستگان با ازدواج مجدد، شما معتقدید به نمایش در آمدن سريالهايي از قبيل زنبابا چه تاثيري خواهد داشت؟!
دكتر بهمنی: ببینید همه بچهها دارند این سریال را نگاه میکنند. فکر کنید خانمي که میخواهد نسبت خودش را با پدیدههای رفتاری جامعه پیدا کند با دیدن این سریال چه برداشتی میکند؛ طبیعی است کهبرداشتش این است که ازدواج مجدد و بعد از مرگ همسر هوسبازی است آن هماز نوع مبتذلش و بهتر است که جلوی آن ایستاد. با این نتیجهگیری طبیعی است که با خودش فکر میکند وقتی در مورد مرد 60 ساله سریال نتیجه این است منو همسرم که دیگر جای خودداريم! حرف من اینجاستکه چرا نباید در کنار این برنامه فیلمی هم باشد که در آن مرد یا زن بعد از مرگ همسرش ازدواج مجدد و باوقاری داشته باشد و در عوضدر آن بهمشکلاتی که خواه ناخواه در این بین ایجاد میشود بپردازد و برای آنها راهحل نشان بدهد. مثلا مشکلاتی مثل حسادت بچهها و... مسائل انسانی را بیان کند. به هرحال 2 خانواده وقتی در کنار هم قرار میگیرند دردسرهایی دارند که کاملا طبیعی است. به این ترتیب من و شمای بینندهمتوجه میشویم که ازدواج مجدد چه خطراتی دارد و چه مزیتهایی. اما مقایسه کنید یک چنین مضمونی را با سریالی که تحت همین مفهوم، ریشسفیدی و بزرگی را دست انداخته و به تمسخر گرفته.
ايدهآل: به نظر شما این سریال چه مضمونی را ارائه داده و به جامعه چه چیزی اضافه کرده؟
آقاي مهدوی: به نظر من اگر بخواهیم مثال برای سریالهای مخرب بیاوریم فراوان داریم ولی متاسفانه مثال برای فیلمهایی که سازنده باشد اندک است. من شخصا فیلم مادر علی حاتمی را بسیار میپسندم. این فیلم جلوههای بسیار زیبایی از روابط خانوادگی و عشق مادر و فرزندی را به تصویر میکشید. در عین حال بسیار هم نمادین بود و در آن جایگاه مادر و نقش او به عنوان نقطه ثقل و بزرگ خانواده حفظ شد. مادر عامل ربط و ابراز عواطف شد. فرزندان با نگاهها و فرهنگهای مختلف دور هم جمع شدند و چیزی که به هم ربطشان داد مادر بود.
دكتر بهمنی: فیلم بیپولی هم که اوايل سال گذشته اکران شد به نظر من فیلم خوبی بود. به نوعی این فیلم سعی داشت در قالب طنز از ازدواجهایی که بر مبنای خواب و خیال پایهگذاری میشوند توهمزدایی کند. بیپولی داستان ظریف و لطیفی داشت و کارگردان داستان را در 10 دقیقه آخر خیلی قشنگ جمع کرد. توهمهای نادرست از بین رفت ودختر با وجود اینکه پیش از این همسرش را خیلی آرمانی تصور میکرد وجود و هویت جدید همسرش را پذیرفت. پسر هم همانی شد که هست ولی ازمحل کار و تلاش و دسترنج خودش. این 2 جوان با وهم به هم رسیدند و دچار مشکل شدند اما در پایان با واقعیت به هم پیوستند. فیلم لطیف و ظریفی بود که الگو و واقعیت زناشویی را مطرح کرد.
به توهم قبل از ازدواج اشاره کردید به نظر شما کسانی که برای بار دوم خیال ازدواج دارند چقدر از این توهم دور شدهاند؟
دكتر بهمنی: یک مطالعه در آمریکا نشان داده که 85 درصد ازدواجهای مجدد، یعنی آنهایی که طلاق گرفتهاندو دوباره ازدواج کردهاند، باز هم در ازدواج دوم و روابط زناشویی همان مشکلاتی را پیدا میکنند که در ازدواج اولشان داشتند. مشکل اصلی هم از آنجا ناشی میشود که هر کدام از ما سهم بزرگی در ایجاد مشکلاتمان داریم ولی مدام از نقش دیگری مینالیم. اگر کسی به خودش ورود پیدا نکند و نداند که سهم خودش در مشکل قبلی چه بوده بازهم آن را تکرار میکند. در این صورت این تجربه نمیتواند تجربه مفید و سازگاردهندهای باشد چون رگه شخصیتی فرد و نوع نگاهشبه زندگی زناشویی درست مثل قبل است. یک چیزهایی تغییر کرده اما اصل واقعیتنه. در جامعه ما آمار ملی و ثبت شدهای در این رابطه نداریم ولی برداشتی که من از مراجعان خودم دارم همین قضیه را تایید میکند.
حجتالاسلام شهاب مرادی: بله و این مشکلات هم از آنجا ناشی میشود که فرد با همان دانش و با همان مهارتها دست به انتخاب دیگری میزند. یعنی اصلا به فکر این نیست که خودش را ترمیم کند. با همان شناخت و با همان هیجان و با همان مدیریت نادرست بر هیجاندوباره همان اشتباههای قبل را تکرار میکند. اصلا این فرهنگ عمومی ایران است. ما یک آمار 4 میلیونی داریم از زنان بیوه در جامعه. وقتی علت را جویا میشوی با این سوال روبهرویی که چرا طلاق؟ اینها که خیلی خوب بودند! البته همیشه یکسری پاسخ یکسان از طرف دختران و پسران و خانوادههای آنها مطرح ميشود. دختران و خانوادههای آنها اغلب دلایلی به این ترتیب دارند: 1. اعتياد 2. خشونت 3. بچهننه بودن 4. محدود کردن اما جواب بیشتر آنها هماعتیاد است. پسرها و خانواده آنها هم اغلب پاسخ میدهند به دلیل مشکلات روحی و روانی دختر! اما کمتر میشنویم بگویند من طلاق گرفتم چون انتخاب همسر بلد نبودم. چون خانواده بلد نبودند از من حمايت کنند و بلد نبودند از من در انتخاب همسر پشتیبانی کنند. من طلاق گرفتم چوندر مرحله انتخاب همسر مشکل داشتم. یااینکه بگویند ما انتخابمان خوب بود اما آن عواملی که میتوانست ما را در کنار هم خوب نگهدارد نمیشناختیم یا مهارتهای لازمش را نداشتیم. خلاصه اینکه این جمله که: «من هم سهمی در طلاق داشتم» را بسیار کم میشنویم. کم میشنویم که طرف بگوید من آمدم سهم خودم را شناسایی و ضعفهایم را جبران کنم. من مراجعهکننده داشتم در همین «مركز مشاوره زندگي بهتر» كه خانمي برای سومین ازدواجش همزمان با 3 نفر رابطه خواستگاری داشت. 3 مورد را در کمال آشفتگی همزمان بررسی میکرد. مطمئنا این فرد با هر کدام هم که ازدواج میکرد به طلاق کشیده میشد. چون فرد سهم خودش را از اشتباه نمیشناسند.
ايدهآل: از کجا باید بدانیم کسی که تجربهای را پشت سر گذاشته، به شناخت رسیده و سهم خودش را دراشتباه گذشتهاشمیداند یا نه. اصلا چطور باید طرف مقابل را شناخت و فهميد که این خانم یا آن آقا از زندگی قبلیاش تجربههای لازم را کسب کرده و نقطهضعفهای احتمالی خودش را شناخته یا نه هنوز همان مشکلات را دارد؟
آقاي مهدوی: در مواردي این نکات كاملا حس میشود. یکی از آنها انتخاب كردن همسر بر اساس منطق است. خیلی از انتخابها واقعا احساسی و از روی توهم عشق است. هیچ نوع سنخیت، هویت و همراهی در آن نیست. فقط صرف اینکه از فلانی خوشم آمده انتخاب انجام میشود. حالا براساس چه منطقی مهم نیست. بحث دیگر بحث دلسوزیهای ابلهانه دیگران است بر اساس ناآگاهی و با این معیار کهما دلمان میخواهد این 2 نفر به هم برسند. این ویژگی در مورد انتخاب اول به خود ما برمیگردد ولی در انتخاب دوم به اطرافیان. حالا اینکه چه باید کرد؛ اول اینکه ما واقعا بدانیم در ازدواجدنبال چه هستیم و چه ویژگیهایی برای ما مهم است آیا تحصیلات مهم است یا اختلاف سن. متاسفانه واقعا روی این موارد کار نمیشود و هیچ ملاک و مبنای درستی قبل از ازدواج و حتی بعد از ازدواج وجود ندارد. 2 نفرفقط باهم هستند و زیر یک سقف زندگی میکنند. نتیجه هم این میشود که از هر 4 ازدواج یک مورد به طلاق منجر میشود.
حجتالاسلام شهاب مرادی: به نظر من نبایدآمار طلاق را براساس آمار و درصد اشتباه انتخاب همسر و ازدواج بیان کنیم. بلکه باید بگوییم صد ازدواج داریم حالااز این صد ازدواج چند مورد منجر به طلاق میشوند و چند مورد منجر به آشفتگی و عدم تناسب و در مقابل چنددرصد موجب رضایت و تولید آرامش و تشکیل یک خانواده موفق، شاد و مولد آرامش میشوند. اما ما با تمام نقنقها و با تمام طنزهایی که در حقیقت خودشان نقض جامعه غیرمستقیم به این آمار دامن میزنیم. مثلا شما در یک جلسه 4 هزار نفری هستید و به محض اینکه مجری میگوید هرکسی عکس مادر خانمش در جیبش باشد زنذليل است همه میزنند زیر خنده! وقتی که جامعه تا این حد روی این نسبتها حساس است، نشان میدهد که در خانوادههای ما آشفتگی وگسستگی یک موضوع کاملا جدی است. واژههایی مثل زن ذلیل در جامعهای ایجاد میشود که رابطه زن و شوهر تعریف درستی ندارد.
به نظر من، مشکل طلاق تنها مشکل انتخاب نادرست نیست. در همین فیلم مستقل از رفتارهای نادرست و رفتارهای منفی فرزندان و داماد و عروس این خانواده در مورد پدر خانواده، آیه صریح قرآن است که هر بیهمسری را ازدواج بدهید. یعنی این امر بر ما است که کمک کنیم تا کسانی که همسر ندارند ازدواج کنند. در هر سنی مرد یا زن هم فرقی نمیکند. ترجمه فارسی واژه ایام كه در اين آيه آمده بیوه است و در زبان عرب هم به مرد میگویند هم به زن. خلاصه اینکه دیگران باید ایجادکننده این هماهنگی باشند درست همان اتفاقی که در این سریال نیفتاد.
ايدهآل: چطور ميتوان معیارها و ملاکهاي ازدواج را آموزش داد؟
دکتر بهمنی: ببینید معیار ازدواج چه مکرر چه مجدد چه برای بار اول یکی است و آن این است که فرد به آرامش برسد. این هدف ازدواج است. علامه امینی حرف قشنگی میزنند؛ ایشان میگویند: «همه این شلوغبازیهاییکه میخواهی با فلان شخص و بهمان شخص ازدواج کنی درست اما اگر اینها برای رضای خدا نباشد مشکل دارد.» معنی این حرف هم این است: وقتی شمامیگویید برای رضای خدا یک دختر خوشگل میخواهم ممکن است یک دختر خوشگل پیدا کنید ولی با او ازدواج نکنید چون باقی ویژگیهايش رضای خدا را تامین نمیکند. حالا رضای خدا چیست؟ رضای خدا منافاتی با رضای ما ندارد. رضای خدا در این است که ما کسی را انتخاب کنیم که بتواند نیازهای ما را ارضا کند. خب یکی از نیازهای ما جاذبههای بصری است اما نیازهای دیگری هم هست. اما ما به نیازهای دیگری که تامین آرامش میکند توجه نمیکنیم. حالا چه چیزی آرامش ما را بههم میزند وقتی ما تنیده هستیم یعنی تعادل ما بههم خورده آن زمان در آرامش نیستیم. حالا سوال اینجاست که چه چیزی تعادل ما را بههم میزند؛ بهلحاظ زیستی وقتی یک چیزی کم یا زیاد میشود تعادل ما به هم میخورد. ارگانیسم زیستی ما هم دائم تلاش میکند ای
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-