واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: محسن رضايي: تعاملات موسوي،كروبي و هاشمي با رهبري را در دقايق آخر به هم زده اند پس از ملاقات كميته مجلس با آقای كروبي كسي با اين كميته تماس گرفته است كه چرا با ایشان ملاقات كرده اند؟ عصرايران - محسن رضايي با انتشار يادداشتي در سايت خود از وجود اراده اي مرموز براي برهم زدن روابط موسوي و كروبي و هاشمي با رهبري و ساير نهادهاي حكومتي خبر داد و نوشت: ملاقات كميته ويژه مجلس با آقاي كروبي دو اثر مفيد داشته است: 1- آقاي كروبي گفته است من نگفته ام كه اين گزارشاتی كه به من داده شده صد درصد درست است . به گزارش كميته توجه فرماييد : جلالی تصریح کرد: در ادامه این دیدار اعضای کمیته از آقای کروبی پرسیدند که آیا شما در مورد آزار جنسی بازداشت شدگانی که مورد آزار جنسی قرارگرفته اند به قطعیت رسیده اید؟ ایشان تاکید کرد که هنوز درباره این موضوع به قطعیت نرسیده و این مطلب را در نامه ای که به آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشته است، درج نموده است. وی با بیان اینکه کروبی دلیل نوشتن نامه به آیت الله هاشمی رفسنجانی را متعلق دانستن خود به نظام و نگرانی و دغدغه درباره موضوعات مطرح شده دانسته است، گفت: آقای کروبی خواستار این بود تا موضوعات مطرح شده پیگیری و بررسی شود تا صحت و سقم آن مشخص گردد. 2- فايده ديگر اين ملاقات اين بود كه كميته مجلس به این نتيجه رسيده است كه به اين نوع گزارشات بايد سريعا رسيدگي شود: جلالی اضافه کرد: معتقديم باید با سرعت به این موضوعات رسیدگی شود و هرچه بیشتر درباره رسیدگی به چنین مسائلی تاخیر داشته باشیم فضا برای ایجاد حملات روانی علیه نظام بیشتر خواهد شد. بنابراین یکی از نکته های مورد نظر ما این است که با سرعت هر چه بیشتر درباره این گونه مسائل عمل کنیم. مشاهده مي كنيد كه تعامل از سوي دو طرف هم واقعيت را مشخص كرده يعني صحت و سقم اين گزارشات براي خود آقاي كروبي هم مشخص نيست و هم ضرورت رسيدگي به اين نوع مسائل را بالا برده است. به طوريكه اعضاي كميته مجلس مصمم هستند كه به اين نوع مسائل سريعتر رسيدگي كنند. اگر چنين فضايي در همان ابتداي انتشار نامه بوجود مي آمد - هر چند كه من معتقد بودم نياز به علني كردن چنين نامه اي از سوي اقاي كروبي نبود - آيا اين همه سئوال و ابهام و نگراني در داخل كشور و آن همه سوء استفاده دشمنان ايران در خارج بوجود مي آمد؟ در همه نظامات دنيا تخلافاتي صورت مي گيرد مهم اين است كه ابتدا صحت آن تخلفات روشن شود و سپس با متخلفين برخورد شود و اگر همين روش در رابطه با اين ادعاها هم صورت بگيرد كسي نمي تواند سوء استفاده تبليغاتي عليه جمهوري اسلامي داشته باشد. سئوال اين است كه چرا اين نوع اقدامات و تعاملات در بين فعالان سياسي و دولتمردان بيشتر نمي شود و سياستمداران ايران با يكديگر حالت قهر و دعوا دارند. چرا حوزه رقابت و همكاري هنوز در ايران كاملا تفكيك و تقويت نشده است و روحيه خود محوري و فردگرايي در ايران از شدت بالايي برخوردار است و ملت ايران و نظام اسلامي چه مقدار بايد هزينه اين رفتارها را بپردازد؟ آيا كشور بزرگي مثل ايران را مي توان بدون همكاري و تعامل و تفاهم در كنار رقابت و دموكراسي پيش برد؟ تا چه زمان ملت ايران بايد شاهد نبرد قهرمانان خود با يكديگر باشد؟ ولي نبايد همه مشكلات را از ناحيه فعالان و دولتمردان دانست بلكه محيط فرهنگي جامعه ايران هم يك محيط احساسي و عاطفي است كه اين نوع رفتارها را در جامعه تشويق مي كند. در حقيقت اين تماشاگران هستند كه به اين قدرت نمايي ها دامن مي زنند. در صحنه انتخابات احساسات شديدي از سوي هواداران نامزدهاي انتخابات صورت مي گرفت، حتي در مواردي شنيده مي شد كه مي گفتند ما فرد اصلح را فلاني مي دانيم ولي به ديگري راي مي دهيم و در مقابل اينكه چرا؟ مي گفتند چون نمي خواهيم ديگري (نفرسوم) راي بياورد. اما دستهاي مرموزي هم در پشت دو عامل فوق يعني روحيه تكروي و محيط احساسي سياست وجود دارد كه خواهان تعامل و تفاهم فعالان سياسي و دولتمردان ايران نيست. مثلا پس از ملاقات كميته مجلس با آقای كروبي كسي با اين كميته تماس گرفته است كه چرا با ایشان ملاقات كرده اند ؟ يا طي ماه گذشته بارها موقعيتهايي فراهم شده كه آقايان ميرحسين موسوي، هاشمي رفسنجاني و يا كروبي با رهبري و يا نهادهاي حكومتي وارد تعامل و گفتگوي موثر بشوند ولي درست در دقايق آخر اين تعاملات بهم خورده است. يا از سوي نهادهاي حكومتي و يا از سوي اطرافيان فعالان سياسي اخبار و تحليل هايي به آنها مي دادند كه از شكل گيري اين تعامل جلوگيري مي شد. نمونه آن تعامل بين ميرحسين موسوي و شوراي نگهبان كه در آخرين لحظات بهم خورد و مسير قانوني براي رسيدگي به شكايات و اعتراضات طي نشد و اعتراضات خياباني باقی ماند. اين نوع مسائل نشان مي دهد كه ما بايد : ظرفيتهاي فرهنگي را در حوزه سياسي بالا ببريم تا از تكروي در نخبگان پرهيز شود و عقلانيت جمعي بجاي عقلانيت فردي در سياست و اداره كشور حاكم شود. از طرف ديگر محيط احساسي جامعه به سوي يك محيط عقلاني سوق داده شود. در اينجا به ياد توصيه حكيمانه حضرت آيت الله العظمي سيستاني در نجف اشرف در سفر اسفند ماه گذشته به جناب آقاي هاشمي رفسنجانی در باب اختلافات سياسي و فكري مي افتم كه فرمودند شما از دوران احساسات عبور كرده ايد و وارد دوره عقلانيت شده ايد. من مي خواهم به توصيه معظم له اين نكته را اضافه كنم كه دوره عقلانيت در ايران را بايد با كمك خرد جمعي پيش برد و البته زمينه و مقدمه لازم آن تقويت اخلاق درسیاست وگذشت و فداكاري و متانت و تواضع است. اميد است كه حداقل دستاورد حوادث اخير روي اوري همه به عقلانيت جمعي واخلاق وبرادري درسياست باشد. سخن آخر : شایسته است فعالان سياسي و نهادهاي حكومتي ظرفيت سياسي بيشتري پيدا كنند تا اخبار و تحليلهاي درست يا نادرست ( خودي و غير خودي )را تشخيص دهند ای بسا مشاور و يا دوستي براي دلسوزي، خبر و تحليلي را نا اگاهانه به مسئول حكومتي و يا فعالان سياسي منتقل كند كه درست نباشد. ولي آن فرد بر اساس آن خبر و تحليل اقداماتي را انجام دهد كه بعدها معلوم شود درست نبوده است . اينكه فكر شود عوامل نفوذي تنها در فعالان سياسي است اشتباه است. حداقل در ايران تجربه نشان داده است كه عوامل نفوذي هم در نهادهاي حكومتي هستند و هم در فعالان سياسي و همه بايد مواظب اخبار و تحليلهاي درست از نادرست باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]