واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بازی كشاورز در نقش شعبان بیمخ در سریال «هزاردستان» بیگمان یكی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ تلویزیون است. كشاورز با گریمی بسیار متفاوت و چهرهای وحشتناك، در این سریال عظیم تاریخی... نگاهی به پنج دهه بازيگری محمدعلی كشاورز محمدعلی كشاورز در كنار جمشید مشایخی، علی نصیریان و عزتالله انتظامی، بازیگران شاخصی هستند كه در سالهای شكلگیری سینمای نوین ایران، با شركت در آثار فاخر و ارزشمند، نمایندگان تئاتر ایران در سینما بودند و آثاری كه از خود در سینما به جا گذاشتند، آنقدر قابلدفاع هست كه امروزه پس از بیش از 40 سال عمر هنریشان در هنر هفتم، بشود نام استاد بر آنان گذاشت. در این میان، البته محمدعلی كشاورز، كمكارتر بود و بهندرت این بخت را یافت تا در فیلمها و سریالها در قالب نقش محوری جلوی دوربین برود، اما هر گاه هم كه این اتفاق افتاد، او در نقشهایی كه ایفا میكرد فوقالعاده ظاهر شد. شاید یكی از نخستین نقشهای مهم سینمایی محمدعلی كشاورز در «آقای هالو» باشد كه با فروش بسیار خوبی كه داشت، تماشاگران را با این بازیگر قدرتمند آشنا كرد. در این فیلم كه سومین تجربه كارگردانی داریوش مهرجویی به حساب میآمد، كشاورز ایفاگر نقش دلالی بود كه ابتدا فریب شخصیت شیاد فیلم را میخورد اما پس از مشاهده صداقت شخصیت اصلی، درمییابد كه همكارش قصد سركیسه كردنش را داشته است. كشاورز در نقش كوتاهی كه در این فیلم بازی كرد، استعداد و توانایی خود را به معرض نمایش گذاشت. در این كمدی انتقادی، او در موقعیتی قرار میگیرد كه بدون هیچگونه حركت خندهدار یا دیالوگ كمیك، تماشاگر را از خنده رودهبر میكند. این البته به هنر كارگردان مربوط میشود كه در یكی از بهترین كمدیهای تاریخ سینمای ایران، موقعیتهای ناب را جایگزین لودگی مرسوم سینمای آن سالها كرد و با هدایت درست بازیگران، زیربنای نسلی را پایه گذاشت كه تا سالها در فیلمهای خوب سینما میدرخشیدند. البته كشاورز پیش از «آقای هالو» در فیلمهایی دیگر هم ظاهر شده بود كه ذكر نام برخی از آنان بیانگر اهمیتشان است. ابتدا باید به سال 1343 رفت و از «شب قوزی» یاد كرد. این فیلم به كارگردانی فرخ غفاری و با بازی كشاورز، یكی از نخستین تلاشهای سینمای ایران برای بیرون آمدن از منجلاب فیلمفارسی بود. فرخ غفاری بعدها به كارگردانی سرشناس بدل شد و كشاورز هم كه برای نخستین بار جلوی دوربین رفت، در نقشی مكمل بازی خوبی از خود به نمایش گذاشت. سپس كشاورز در فیلمی به نام «زمزمه محبت» بازی كرد كه این فیلم در زمان خودش امكان نمایش پیدا نكرد و در سال 1359 اكران شد. «خشت و آینه» سومین تجربه كشاورز در سینماست. او در این فیلم ابراهیم گلستان، در كنار خیل بازیگرانی بود كه در نقشهای گوناگون در این فیلم حضور یافتند. «خشت و آینه» یكی دیگر از فیلمهای شاخص و بسیار ارزنده سینمای ایران در سالهایی است كه سینما بیش از همیشه آمیخته با ابتذال بود. كشاورز این 3 فیلم را پیش از «آقای هالو» داشت اما هیچكدام از این فیلمها موفقیت تجاری «آقای هالو» را به دست نیاوردند و به همین دلیل است كه مردم عادی چهره كشاورز را برای نخستین بار در این فیلم داریوش مهرجویی دیدند. پس از «آقای هالو» نیز كشاورز مسیر پیشرفت حرفهای خود را ادامه داد. سال بعد در نخستین ساخته بلند بهرام بیضایی با نام «رگبار» حضور پیدا كرد. كشاورز در این فیلم در نقش مدیر مدرسه جلوی دوربین رفت و در یك نقش منفی، نقشآفرینی قابلقبولی داشت. او تصویری دقیق از یك شخصیت منفعتطلب و مزور را به تصویر درآورد و نشان داد كه در قالب اینگونه نقشها هم میتواند بدرخشد. صحنهای كه در آن او و سایر معلمان شاهد رفتن آقای حكمتی هستند، جزو تلخترین صحنههای این فیلم است. همكاری كشاورز با فیلمسازان صاحبنام، پس از فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی، با ناصر تقوایی ادامه پیدا كرد. «صادق كرده» فیلمی بود كه تقوایی آن را با بازی سعید راد و عزتالله انتظامی در نقشهای اصلی و كشاورز در نقشی مكمل ساخت. كشاورز در این فیلم نقش رئیس پاسگاه را بازی كرد. خورشید در مرداب (محمد صفار، 1352)، قصه ماهان (جواد طاهری، 1352)، شام آخر (شهیار قنبری، 1355)، شطرنج باد (محمدرضا اصلانی، 1355)، این گروه محكومین (هادی صابر، 1357) و وقتی كه آسمان بشكافد (فتحالله منوچهری) بقیه فیلمهای كشاورز در سالهای پیش از انقلاب هستند كه این آخری هرگز به نمایش عمومی درنیامد. «شطرنج باد» نیز تلاشی دیگر در عرصه سینمای متفاوت بود كه البته ناكام ماند و نه مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نه در گیشه موفقیتی كسب كرد. محمدعلی كشاورز فعالیتش را در سالهای پس از انقلاب با «برزخیها» آغاز كرد. این فیلم را ایرج قادری با حضور تعداد بسیاری از هنرپیشههای سرشناس ساخت كه در زمان خودش فروش خیلی خوبی هم داشت. پس از آن كشاورز در دست شیطان (حسین زندباف، 1360) و گرداب (حسین دوانی) بازی كرد كه این نیز هرگز نمایش داده نشد. پس از این، طی همكاری با مرحوم علی حاتمی در سریال بسیار موفق و ماندگار «هزاردستان»، در «كمالالملك» نیز به ایفای نقش پرداخت. اگر چه در «كمالالملك» كه درباره مشهورترین نقاش دوران ایران است، جمشید مشایخی نقش اصلی را ایفا كرد و بازی كشاورز در آن جلوه چندانی نداشت، اما بازی كشاورز در نقش شعبان بیمخ در سریال «هزاردستان» بیگمان یكی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ تلویزیون است. كشاورز با گریمی بسیار متفاوت و چهرهای وحشتناك، در این سریال عظیم تاریخی نقش یك لمپن بیهویت را بازی كرد كه در جریان سركوب، ملعبه قدرتمداران میشود. صدای منوچهر اسماعیلی روی بازی كشاورز، در این سریال و البته فیلم زیبا و لطیف «مادر» نقش كلیدی و مؤثری در تاثیرگذاری این 2 نقش و بازی این بازیگر داشت. كشاورز در «هزاردستان» كمتر از همكاران قدیمیاش امكان عرضاندام داشت اما در همان مهلت كوتاه، واقعا خوش درخشید. چه آنجا كه در میان آشغالها میلولد و چه آنجا كه بیخبر از نیت مفتش 6 انگشتی، با شلیك اسلحه او به قتل میرسد. نام فیلمی كه بازی كشاورز در آن هیچگاه از خاطرهها حذف نمیشود «مادر» است. علی حاتمی این فیلم احساسی و عاشقانه را در اوج دوران پختگیاش و با همان درونمایه آشنای شاهكار قبلیاش «سوتهدلان» ساخت. هنوز میتوان «مادر» را پس از 20 سالی كه از زمان ساختش میگذرد، با اشتیاق دید و بازی محمدعلی كشاورز را در نقش برادر بزرگتر ستود. تمام بدجنسیها و خشونتهای این شخصیت، در شكل بازی شیطنتآمیز و قدرتمندانه كشاورز، این امكان را نمییابد تا این شخصیت را منفی جلوه دهد. كشاورز كه هنگام بازی در این فیلم بشدت چاق شده بود، با وجود جثه سنگیناش بازی واقعا فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشت. درست است كه نمیتوان نقش اسماعیلی دوبلور را در پرورش این شخصیت از یاد برد، اما بازی كشاورز بسیار فراتر از این است كه بخواهد تحتتاثیر عواملی دیگر قرار بگیرد. تمام زخمزبانهای او به مادر (با بازی مرحوم رقیه چهرهآزاد)، دعوایش با همسر (حمیده خیرآبادی)، خشونت با برادر شیرینعقل (اكبر عبدی)، كَلكَل با برادر میانی (امین تارخ)، زورآزمایی با برادر عرب (جمشید هاشمپور)، تشر زدن به خواهر كوچك (اكرم محمدی)، حالگیری از داماد جوان (حمید جبلی)، همه و همه به زیباترین شكل در بازی كشاورز تبدیل به خاطرهای ماندگار در حافظه سینمای ایران شده است.از جستجوگر (محمد متوسلانی، 1370)، پول خارجی (رخشان بنیاعتماد، 1370)، جستجو در جزیره (مهدی صباغزاده، 1370)، دلشدگان (علی حاتمی، 1371) و آقای بخشدار (خسرو معصومی، 1371) میتوان عبور كرد و رسید به یكی دیگر از نقشهای كوتاه اما خوب كشاورز. «ناصرالدینشاه آكتور سینما» به كارگردانی محسن مخملباف فیلمی بود كه كشاورز در آن در كنار بازیگران مطرح دیگر بازی روان و دوستداشتنی خود را به نمایش گذاشت. اوج كار او آنجا است كه در نقش زیردست مظفرالدینشاه، با بازی عزتالله انتظامی گرفتار توفانی نمادین میشوند و چرخش آنها در میان برگهای زرد، چیزی شبیه رقص را تداعی میكند. یك مرد، یك خرس (مسعود جعفریجوزانی، 1372)، خسوف (رسول ملاقلیپور، 1372) و چهارشنبه عزیز (حمید تمجیدی، 1373) نیز آثار قابلتوجهی بودند اما مهمتر از همه، باید از فیلمی نام برد كه جزو اولین آثاری بود كه سینمای ایران را به جهانیان معرفی كرد. «زیر درختان زیتون» ساخته عباس كیارستمی اثری بود كه كشاورز در آن به زیبایی هرچه تمامتر ایفای نقش كرد. عباس كیارستمی كه پس از فیلم «گزارش» با بازی شهره آغداشلو هرگز از بازیگران حرفهای سینما بهره نبرده بود، بار دیگر سراغ یك چهره سرشناس رفت و از كشاورز در «زیر درختان زیتون» استفاده كرد. بازی كشاورز در این فیلم، چیزی شبیه زندگی عادی بود كه این كار برای یك بازیگر حرفهای دشوارترین تجربه است. كشاورز در كنار تعدادی نابازیگر كه از اهالی شمال بودند، سعی كرد تا به طبیعیترین شكل ممكن در نقشی كه كیارستمی به او سپرده بود حضور یابد و حاصل كارش فوقالعاده بود. پس از آن نیز كشاورز در فیلمها و سریالهای بسیاری بازی كرد كه از میان آنها شاید بتوان به سریال «پدرسالار» اشاره كرد كه در زمان پخشاش با استقبال فراوانی مواجه بود. اكبر خواجویی كارگردان این سریال با ترسیم یك خانواده با افرادی از شخصیتهای گوناگون، توانست نظر بینندگان را جلب كند. كشاورز كه ایفاگر نقش اصلی این سریال بود، شخصیت پیرمردی خشن و سنتی را بازی كرد كه خواستهها و اعتقاداتش گاه در تعارض با نسل جدید قرار میگرفت. كشاورز در یك دهه اخیر، بسیار كمكار شده است و گاه در گفتگوهای مطبوعاتیاش از وضعیت سینمای ایران و نحوه انتخاب بازیگران برای فیلمهای سینمایی یا سریالهای تلویزیونی گلهمند است. او كه یكی از سرمایههای سینمای ملی ایران است در سالهای اخیر خانهنشین شده و سینما از توان و تجربهاش بهرهای نمیبرد. امیدواریم او كه كارنامهاش نشانگر اهمیتش در این سینماست، همراه دیگر پیشكسوتان عرصه بازیگری، بار دیگر فعالیتشان را از سر بگیرند و سینمای ایران از نعمت حضورشان بهرهمند شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]