واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترس از بيكاري، دليل اصليپركاريعلي سرابي سال گذشته يكي از پركارترين بازيگران تئاتر بود و سرانجام در جشنواره تئاتر فجر به خاطر بازي در نمايش «ماچيسمو» موفق شد جايزه اول بازيگري مرد بخش بينالملل جشنواره 26 تئاتر فجر را به خود اختصاص دهد. او سال گذشته با حضور در 3 نمايش جزو پركارترين بازيگران تئاتر محسوب ميشد .امسال نيز با 3 نمايش «كابوسهاي يك پيرمرد بازنشسته خائن ترسو»، «خشكسالي و دروغ» و «پيچ تند» به ترتيب به كارگرداني نادر برهاني مرند، محمد يعقوبي و كتايون فيض مرندي در جشنواره تئاتر فجر حاضر است تا بار ديگر خود را به عنوان يك بازيگر پركار مطرح كند. به همين بهانه با او گفتوگويي انجام دادهايم كه در ادامه ميخوانيد.• مدتي بود از تئاتر فاصله گرفته بوديد اما به يكباره با حضور در چند نمايش به تئاتر برگشتيد و به نوعي جبران تمام غيبتهايتان را در يك سال جبران كرديد. اين پركاري از كجا ناشي ميشود؟
به دليل مشكلات شخصي حدود يك سال و نيم از تئاتر فاصله گرفته بودم و در هر هيچ نمايشي نتوانستم به ايفاي نقش بپردازم. در واقع مشكلات باعث شده تا از تئاتر فاصله بگيرم. اما سرانجام با حضور در نمايش «ماه در آب» به كارگرداني محمد يعقوبي، فرصت حضور مجدد در صحنه را پيدا كردم و خوشبختانه اين روند تداوم پيدا كرد و مرتب در كارهاي مختلفي حاضر شدم. در واقع اين غيبت و دوري باعث شد با يك انرژي مضاعف بازگردم. در اين مدت يكسري پيشنهادات داشتم كه به شدت علاقهمند بودم در آنها حضور داشته باشم. نمايشنامه «غلتشنها»را 5-4 سال پيش نمايشنامه خواني كرده بوديم و علاقه زيادي داشتم تا در اجراي عمومي آن هم حضور داشته باشم. نمايشنامه«ماچيسمو» يعقوبي را هم كه قبلا خوانده بودم و به آن بسيار علاقه داشتم. • به غير از علاقه شخصي و دوري، دلايل ديگري هم براي پركار بودن در اين عرصه داشتيد؟مثلا مباحث مالي و... .من معتقدم. بازيگر نبايد پركار باشد و حتي پركاري را براي بازيگر بد ميدانم. در اين صورت بازيگر نميتواند روي نقشهايش تمركز كند و انرژياش را از دست ميدهد. بنابراين در ايفاي نقش هم نميتواند متفاوت عمل كند. هر بازيگر براي هر نقشي بايد چند ماه روي كارش فكر و تمركز كند اما گاهي مشكلات مالي هم در اين راستا تاثيرگذار است.البته من در تئاتر فقط نقشهايي را كه دوست داشتهام انتخاب كردهام، در حالي كه پيشنهادهايي در حوزه سينما و تلويزيون داشتم كه فقط به لحاظ مالي، پيشنهاد مناسبي بود! اما حتي مشكلات و مسائل مالي هم سبب نشد تا اين نقشها را بپذيرم. البته درآمد تئاتر هم به هيچ عنوان مكفي نيست و هميشه دستمزدها خيلي دير پرداخت ميشود، در حالي كه ميزان دستمزد بازيگران در سينما و تلويزيون به مراتب بالاتر از تئاتر است اما همچنان حضور در تئاتر با تمام مشكلاتش را به حضور در سينما و تلويزيون ترجيح ميدهم. نمايش «كابوسهاي يك پيرمرد بازنشسته خائن ترسو»، «خشكسالي و دروغ» و «پيچ تند» به ترتيب به كارگرداني نادر برهاني مرند، محمد يعقوبي و كتايون فيض مرندي در جشنواره تئاتر فجر حاضر است• در 2 سال گذشته، همواره در جشنوارهها پركارتر بودهايد. دليل اين پر كاري در زمان جشنوارهها چيست؟دليل اصلي آن ضعف مديريت است. در همين جشنواره فجر برخي كارگردانان از حضور در جشنواره به دليل كمبود بازيگر انصراف دادهاند. بيشتر بازيگران هم اينك در 3-2 نمايش مشغول بازي هستند و دليل اصلي اين امر اين است كه بازيگران نميخواهند در سال آينده بيكار باشند. در حال حاضر گروهها ناچار به اجراي عمومي بعد از جشنواره هستند. بنابراين در زمان جشنواره هر بازيگري بايد در 3-2 كار حضور داشته باشد تا سال بعد، بيكار نماند، در حقيقت ترس از بيكاري را بايد دليل اصلي اين پركاري در زمان جشنواره دانست. • البته يك دليل ديگر اين مسئله هم كمبود بازيگر است، قبول داريد؟100درصد. در 4 سال گذشته بازيگران جديدي به تئاتر كشور وارد نشدهاند. در اين دوره با اينكه اتفاقات خوبي رخ داده است اما يكي از بزرگترين ايرادهاي مديريت جديد اين است كه جلوي رشد جوانان گرفته شده است. آمار نشان ميدهد در 4 سال گذشته عده بسيار كمي توانستهاند وارد بازار كار حرفهاي تئاتر شوند و در اين ميان هيچ نشاني از استعدادهاي جوان ديده نميشود، در حالي كه در دوره قبلي رياست مركز هنرهاي نمايشي، جوانان زيادي از جمله خود من وارد بازار حرفهاي تئاتر شديم و در آن دوران استعدادهاي زيادي به تئاتر معرفي شدند.در اين دوره بخش عمدهاي از تمركز مسئولان اداره كل هنرهاي نمايشي، روي نمايشهاي مذهبي بود و به لحاظ كمي شاهد رشد خوبي در اين عرصه بوديم اما متاسفانه حمايتهاي لازم حتما از اين جريان صورت نگرفت تا به لحاظ كيفي در اين عرصه هم شاهد رشد و پيشرفت چنداني نباشيم. در حقيقت ضعف مديريت در اين دوره جلوي رشد و ظهور استعدادها را گرفت. در همين دوره به دليل تشديد مشكلات مالي، ميزان پايين دستمزدها و تاخير در همين پرداختهاي ناچيز شاهد كوچ بازيگران تئاتر به سينما و تلويزيون هستيم. اين هم يكي ديگر از دلايل كاهش بازيگر در عرصه تئاتر است. در واقع در دوره مديريت فعلي بستر فعاليت هنرمندان نسبت به 4 سال قبل بستهتر شده و جلوي رشد و پيشرفت در حوزههايي مثل نمايشنامهنويسي و كارگرداني گرفته شده است. در تئاتر استعدادهاي زيادي در حال شكوفا شدن هستند كه بستر فعاليت براي آنان فراهم نيست. در مقابل و براي جذب مخاطب با دستمزدهاي بالا،بازيگران سينما را به تئاتر ميآورند تا تماشاگران از نمايشها استقبال كنند، در حاليكه در تمام دنيا منتقدان به شدت با چنين روشهايي مخالف هستند و به آن اعتراض ميكنند.• در ا جراي امسال، تجربه ايفاي 3 نقش متفاوت را داشتيد، «كانال كميل» نمايشي دفاع مقدسي، «غلتشنها» نمايشي كمدي و «ماچيسمو» نمايشي تاريخي سياسي بود. تقريبا اجراي اين 3 نمايش هم همزمان شد و همزمان در 2 كار بازي ميكرديد. ايفاي نقش سه شخصيت متفاوت كمي دشوار به نظر ميرسد، چگونه با آن كنار آمديد؟من اعتقاددارم يك بازيگر بايد همه نوع نقشي را تجربه كند. بازيگر بايد براي خودش متد داشته باشد. تمركز روي يك متد و شيوه خاص در بازيگري، باعث رشد و پيشرفت بازيگر ميشود. در تئاتر ياد گرفتم نقشهاي متفاوت را بپذيرم و با اتكا به متد و شيوه به سمت رشد و پيشرفت قدم بردارم. اگر يك بازيگر روي حس، ذهنيت و بدنش تسلط داشته باشد و بتواند به نقطه ايده پردازي برسد، ميتواند در ايفاي نقشهاي متفاوت موفق باشد. • در جشنواره امسال هم باز در 3 نمايش حضور داريد. اين تفاوت نقش و بازي در اجراهاي امسال هم وجود دارد؟هر 3 نمايشي كه امسال در آنها حضور دارم، كارهاي متفاوت و خاصي هستند، اما به دليل اينكه نمايش «كابوسهاي يك پيرمرد...» بلافاصله بعد از جشنواره اجراي عمومي ميشود، انرژي بيشتري روي آن گذاشتم، چون فرصت اصلاح و روتوش براي اين نمايش وجود نداشت. در عين حال نقشم در اين كار، نقش سخت و پيچيدهاي است. در «كابوسهاي...» نقش يك پيرمرد را بازي ميكنم كه زندگي و گذشتهاش را در مقابل چشمانش ميبيند؛ او كم صحبت ميكند و بيشتر احساسات و عكسالعملهايش را بروز ميدهد. نمايش «خشكسالي و دروغ» محمد يعقوبي هم تجربه جديدي است. در اين نمايش نقش يك وكيل 40ساله را بازي ميكنم كه دوبار ازدواج كرده است و تماشاگر شاهد زندگي و شرايط زناشويي او است. در نمايش «پيچ تند» هم نقش آلبرت يك مسيحي 30ساله را برعهده دارم كه عاشق همسرش است،اما قرار است از او جدا شود و... . در حقيقت هيچكدام از اين نقشها حتي در جزئيات هم با يكديگر اشتراكاتي ندارند و كاملا با هم متفاوت هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]