تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816218142
یک روز در دو زندگی متفاوت
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن- امروز قرار است ، قبض های آب ، برق و تلفن را پرداخت کرده و سری هم به شهرداری منطقه بزنید تا بخشی از فرایند اداری اخذ مجوز ساخت خانه را پیگیری کنید. اما کارهای امروزتان به همین دو مورد ختم نمی شود و لازم است تا دفترچه بیمه خدمات درمانی تان را که اعتبار آن به پایان رسیده، تمدید اعتبار کنید. در ضمن این ها کارهایی هستند که هیچ ارتباطی به فعالیت شغلی شما ندارند و در محل کارتان ، انبوهی از کارهای روزانه تلنبار شده است . به همین دلیل از مرخصی ساعتی خبری نیست و باید تمام قد در دفتر کارتان حضور داشته باشید. زندگی سنتی به مدیر اداره تان مراجعه می کنید تا از او مرخصی ساعتی بگیرید و به کارهای اداری معوقه ای بپردازید که تاخیر بیش از حد در انجام آنها می تواند دردسر ساز باشد. حالت اول این است که رییس تان به شما مرخصی نمی دهد . چون کلی کار اداری عقب افتاده روی میز کارتان تلنبار شده و .... در این شرایط هیچ چاره ای جز تن دادن به دستور رییس ندارید. در این صورت، تمام کارهایی که باید انجام می دادید، به تعویق افتاده و پیامد آن دردسرهای متعددی است که ، قطع آب و برق و تلفن کمترین آنهاست. شاید برای پرهیز از مواجه شدن با چنین مسائلی تصمیم می گیرید که بدون مجوز رییس تان ، ترک کار کرده و صابون کسری حقوق و توبیخ درج در پرونده را به تن خود بمالید. به هرحال هر تصمیمی که بگیرید بدون تبعات نخواهد بود و بی شک گرفتار خواهید شد. حالت دوم این است که بدون دردسر مرخصی گرفته و راهی خیابان های شلوغ و پرترافیک می شوید تا به انجام کارهای اداری تان بپردازید. تصور می کنید برای انجام این کارها، باید چند ساعت را در بانک، شهرداری و شعبه بیمه تلف کنید و چقدر کرایه تاکسی بپردازید؟ با این وجود انجام دادن این کارها به معطلی و هزینه کردن می ارزد. اما سئوال اینجاست که آیا اساساً می توانید به تمام این کارها برسید . واقعیت این است که اگر در تهران زندگی می کنید ، پاسخ تان از همین الان مشخص است. نه ! زندگی موج چهارمی صبح که از خواب بیدار می شوید، پیش از دوش گرفتن و صرف صبحانه، با استفاده از تلفن همراه تان قبوض را پرداخت کرده و صبر می کنید تا سیستم عامل لپ تاپ یا کامپیوتر شخصی تان بوت شود. هنوز صبحانه به پایان نرسیده که است که در صفحه نخست وب سایت شهرداری ، بر روی گزینه اخذ مجوز کلیک کرده و کد رهگیری تان را وارد می کنید. چند ثانیه بعد فرم انجام امور اداری مربوطه پیش رویتان باز می شود و فقط کافیست تا اطلاعات مورد نیاز را وارد کرده و ... تب کناری سایت شهرداری که روی نوار ابزار ویندوز تان خودنمایی می کند، مربوط به وب سایت بیمه تامین اجتماعی است. این مورد هم فرایندی مشابه قبلی دارد و طی مدت زمان کوتاهی می توانید درخواست تمدید اعتبار را ارسال کنید تا روند اداری خود را طی کند. چند لحظه بعد پیغامی دریافت می کنید که مضمون آن این است: " اعتبار بیمه شما برای مدت ... ماه تمدید شده است " اطلاعات اعتبار جدید شما به طور خودکار وارد چیپ ست کارت الکترونیک بهداشت و درمانی تان می شود و .... وقتی از خانه بیرون می روید با خود می اندیشید ، برای امروز کارهای واجب دیگری هم دارم یا خیر ؟ پاسخ هرچه باشد می توانید با خیال راحت به محل کارتان بروید . چرا که اگر کاری از قلم افتاده باشد ، به همین سادگی و سرعت قابل انجام است. شاید سر راهتان به اداره به یکی از وب کیوسک های ارائه خدمات دولت الکترونیک در کنار خیابان مراجعه کرده و خودتان را از دست کار باقی مانده هم خلاص کنید. وقتی به اداره می رسید ، با خود فکر می کنید که ؛ پدران و پدربزرگ هایمان که در یک شهر الکترونیک هزاره سومی ساکن نبودند و اساساً ، زندگی موج چهارمی را حتی در رویاهای شان هم نمی دیدند ، چقدر برای انجام چنین کارهایی متحمل گرفتاری و هزینه می شدند ! ...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]
-
گوناگون
پربازدیدترینها